در طول 30 سال گذشته بیش از 1 میلیارد نفر از فقر نجات پیداکردهاند. درحالیکه تا سال 2030 هدف جهانی پایان دادن به فقر بهطور کامل ادامه خواهد یافت؛ اما هنوز هم 736 میلیون مرد، زن و کودک فقیر، در فقر مفرط زندگی میکنند که در روز کمتر از 1.90 دلار دارند. با نگاهی عمیق به نابرابری جهانی این سؤال پیش میآید که چطور فقر هنوز هم میتواند در دنیای ثروتمند و پیشرفتهی کنونی وجود داشته باشد؟
تعریف فقر از دیدگاه بینالمللی
فقر از دیدگاه بینالمللی، یعنی نداشتن پول کافی برای پاسخگویی به نیازهای اساسی مانند غذا، لباس و سرپناه. بااینحال، فقر فقط درزمینهٔ نداشتن پول کافی نیست، بلکه فراتر از آن است.سازمان بانک جهانی فقر را اینطور توصیف میکند:
"فقر به معنی گرسنگی است. فقر نداشتن سرپناه است. فقر به معنی بیماری عدم توانایی مراجعه به پزشک است. فقر یعنی عدم دسترسی به مدرسه و ندانستن نحوهی خواندن است. فقر به معنی بیکاری، ترس از آینده، زندگی یک روز در یکزمان است.
فقر وجوه زیادی دارد، از مکانی به مکان دیگر و در طول زمان تغییر میکند و از بسیاری جهات توصیفشده است. فقر، اغلب وضعیتی است که مردم میخواهند از آن رهایی یابند. بنابراین فقر، فراخوان -برای فقرا و ثروتمندان- به انجام کاری برای تغییر جهان است، بهطوریکه افراد زیاد دیگری نیز بتوانند به غذا، پناهگاه مناسب، آموزش و بهداشت، محافظت از خشونت و بیان آنچه در جوامعشان اتفاق میافتد، دسترسی داشته باشند. "
علاوه بر نداشتن پول، فقر از دیدگاه بینالمللی در مورد ناتوانایی شرکت در فعالیتهای تفریحی؛ عدم امکان بردن بچهها به سفر روزانه باهمکلاسیهایشان و یا جشن تولد؛ عدم توانایی پرداخت دارو برای بیماری نیز تلقی میشود. همه اینها به معنی فقیر بودن است. کسانی که بهسختی قادر به پرداخت هزینه غذا و پناهگاهشان هستند، نمیتوانند این هزینههای دیگر را پرداخت کنند. هنگامیکه افراد در یک جامعه محروم میشوند، زمانی که بهخوبی تحصیل نمیکنند و در صورت بروز بیماری، عواقب منفی برای جامعه به وجود میآید. همهی ما بهای فقر را میپردازیم. افزایش هزینههای سیستم بهداشتی، سیستم قضاوت و سایر سیستمهایی که از افراد فقیر جامعه میتواند حمایت کند، بر اقتصاد ما اثر میگذارد.
درحالیکه پیشرفتهای زیادی درزمینهٔ ی اندازهگیری و تجزیهوتحلیل فقر صورت گرفته است، سازمان بانک جهانی در حال کار برای شناسایی شاخصهای دیگری از ابعاد فقر است. این کار شامل شناسایی شاخصهای اجتماعی برای ردیابی آموزش، سلامت، دسترسی به خدمات، آسیبپذیری و انزوای اجتماعی است.
هیچ علتی برای فقر وجود ندارد و نتایج آن در هر مورد متفاوت است. فقر به میزان قابلتوجهی به وضعیت بستگی دارد. احساس فقر در کانادا متفاوت از زندگی فقیرانه در روسیه و زیمبابوه است. تفاوت میان غنی و فقیر در مرزهای یک کشور نیز میتواند، زیاد باشد.
انواع فقر
ازآنجاکه فقر از دیدگاه بینالمللی به عناصر چندمنظوره و چندبعدی مانند منطقه، دوره، شرایط جغرافیایی، اوضاع و موارد دیگری بستگی دارد، بر اساس جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، روشهای مختلفی برای شناسایی نوع فقر از دیدگاه بینالمللی وجود دارد:1. فقر مطلق
2. فقر نسبی
3. فقر موقعیتی
4. فقر نسلی
5. فقر روستایی
6. فقر شهری
اکنون هریک از انواع فقر را توضیح میدهیم:
1. فقر مطلق: این نوع فقر از دیدگاه بینالمللی بهعنوان فقر شدید یا فقر مفرط (نکبتبار) شناختهشده است، این وضعیت شامل کمبود مواد اولیه، آب پاک، بهداشت، سرپناه، آموزش و اطلاعرسانی است. کسانی که به فقر مطلق گرفتار هستند، در تلاش برای مبارزه با مرگومیر کودکان از بیماریهای قابلپیشگیری مانند مالاریا، وبا و بیماریهای مرتبط با آلودگی آب، هستند. فقر مطلق معمولاً در کشورهای پیشرفته غیرعادی است.
این نوع فقر، نخستین بار در سال 1990 معرفی شد، خط فقر "دلار در روز"، فقر مطلق را بر اساس استانداردهای فقیرترین کشورهای جهان محاسبه کرد. در اکتبر سال 2015، بانک جهانی فقر مطلق را بهعنوان 1.90 دلار در روز معرفی کرد. این عدد بحثانگیز است؛ بنابراین هر کشوری آستانه خط فقر مطلق خود را دارد.
رابرت مک نامارا، رئیس سابق بانک جهانی، گفت: "این شرایطی است که توسط سوءتغذیه، بیسوادی، بیماری، محیطزیست وحشی، مرگومیر بالای نوزادان و امید به زندگی کم، بهگونهای تعریفشده است که پایینتر هرگونه تعریف معقول برای شأن انسانی است".
2. فقر نسبی: از دیدگاه اجتماعی تعریفشده است و استانداردهای زندگی را با استانداردهای اقتصادی مربوط به جمعیت در حال زندگی در محیط، مقایسه میکند. ازاینرو، این نوع از فقر از دیدگاه بینالمللی به معنی اندازهگیری نابرابری درآمد است. بهعنوانمثال، یک خانواده را میتوان فقیر دانست اگر استطاعت تعطیلات را نداشته باشد یا نتواند برای کریسمس هدیه بخرد یا نتواند جوان خود را به دانشگاه بفرستد.
معمولاً فقر نسبی بهعنوان درصدی از جمعیت با درآمد کمتر از نسبت ثابت میانگین درآمد محاسبه میشود. اینیک معیار مورداستفاده برای تعیین نرخ فقر از دیدگاه بینالمللی در کشورهای توسعهیافته ثروتمند است. در اتحادیه اروپا "اندازهگیری فقر نسبی برجستهترین شاخص و رایجترین شاخص پذیرش اجتماعی اتحادیه اروپا است"
3. فقر موقعیتی: فقر موقتی به دلیل وقوع یک رویداد ناگوار مانند فاجعه زیستمحیطی، از دست دادن شغل و مشکل سلامتی شدید است. مردم حتی میتوانند با کمکهای کوچک کمک کنند؛ زیرا این فقر از دیدگاه بینالمللی به دلیل رویداد تأسفآور رخ میدهد.
4. فقر نسلی: این نوع فقر از دیدگاه بینالمللی به فرد و خانوادهها از یک نسل به نسل دیگر تحویل داده میشود. این نوع فقر پیچیدهتر است زیرا راه فراری نیست و مردم به خاطر اینکه در آن گرفتار میشوند قادر به دسترسی به ابزار موردنیاز برای خروج از آن نیستند. "این نوع فقر در خانوادههایی رخ میدهد که حداقل دو نسل در فقر متولدشدهاند. خانوادههایی که در این نوع فقر زندگی میکنند، ابزاری برای از برونرفت از این وضعیت خود ندارند "(جانسن، 2009).
5. فقر روستایی: این نوع فقر از دیدگاه بینالمللی در مناطق روستایی با جمعیت کمتر از 50،000 رخ میدهد. این نوع فقر مختص منطقهای است که فرصتهای شغلی کمتر، دسترسی کمتری به خدمات، پشتیبانی کمتر از معلولیت و فرصتهای آموزش عالی وجود دارد. مردم بیشتر در حال تلاش برای زندگی کشاورزی و سایر کارهای منحصربهفرد موجود در محیط اطراف خود هستند.
نرخ فقر روستایی در حال افزایش است و از زمان جمعآوری دادهها در دهه 1960، از نرخ شهری تجاوز کرده است. تفاوت بین دو نرخ فقر در 30 سال گذشته حدود 5 درصد است، نرخ شهری در حدود 10-15 درصد و نرخ روستایی در حدود 15-20 درصد (جولیفه، 2004).
6. فقر شهری: این نوع فقر از دیدگاه بینالمللی در مناطق شهری با جمعیت بیش از 50،000 رخ میدهد. موارد زیر چالشهای بزرگی هستند که شهروندان فقیر با آن مواجهاند:
· دسترسی محدود به بهداشت و آموزشوپرورش.
· مسکن و خدمات ناکافی.
· محیط خشونتآمیز و ناخوشایند به علت ازدیاد جمعیت.
· مکانیسم محافظت اجتماعی کم و فقدان آن.
باوجود تعاریف زیاد، آنچه مشخص است؛ فقر از دیدگاه بینالمللی یک مسئله اجتماعی پیچیده است. مهم نیست که فقر چقدر تعریفشده است، میتوان گفت که فقر مسئلهای است که نیاز به توجه همگانی دارد. اینکه تمام اعضای جامعه ما باهم کار کنند تا فرصتهایی را برای همه اعضا فراهم کنند و بتوانیم به تمام پتانسیل خود دستیابیم، امر مهمی است. این مسئله باعث میشود که همه ما به یکدیگر کمک کنیم.