ملاک‌های فعل اخلاقی

افعال اخلاقی

یکی از خصوصیات منحصر به فرد نظام اخلاقی اسلام، محور قرار دادن باطن، در عین توجه به ظاهر، و جمع بین آن دو است. در یک جمله، باید این چنین گفت که بین نیت و فعل اخلاقی، یک رابطه حقیقی و تکوینی وجود دارد. اساس افعال اخلاقی در اسلام، نیت.
شنبه، 11 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
افعال اخلاقی
یکی از پرسش‌های مطرح در ارزش گذاری افعال اخلاقی این است که آیا برای ارزشمند تلقی کردن یک فعل، حسن فعلی کافی است یا اینکه علاوه بر آن، حسن فاعلی هم نیاز است. به بیان دیگر، آیا در انجام هر کاری، علاوه بر مد نظر بودن نتیجه، نیت هم در ارزش دهی به افعال انسان دخالت مستقیم دارد یا خیر.
 
معمولا در مکاتب اخلاقی، معیار قضاوت درباره ارزش داشتن یا بی ارزش بودن یک رفتار، نفس عمل (حسن فعلی) و نتایج آن است، بدون اینکه انتساب آن به فاعل و انگیزه و نیت او مطرح باشد؛ اما از دیدگاه اسلام، تنها معیار ارزش، حسن فعلی نیست، بلکه باید حسن فاعلی نیز مد نظر قرار گیرد.
 
اساسا یکی از ویژگی‌های نظام اخلاقی اسلام که آن را از سایر نظام‌های اخلاقی جدا می کند، توجه ویژه به «نیت» و انگیزه ای است که فرد را به انجام کار وادار می کند. در نظام اخلاقی اسلام، «نیت»، ارزش اخلاقی و منشأ خوبی ها و بدی ها معرفی شده است. در حقیقت، برای اینکه کاری ارزش اخلاقی پیدا کند، حسن فعلی به تنهایی کافی نیست، بلکه حسن فاعلی نیز لازم است. با این مقدمه کوتاه روشن شد که یکی دیگر از معیارهای ارزش گذاری افعال اخلاقی، «نیت و انگیزه» فاعل است. اما هر مکتبی با توجه به جهان بینی خاص خود، نیت و انگیزه را تعریف می کند. کسانی که به پاداش و روز حساب اعتقاد ندارند و دارای فکر مادی اند، مثل کانت، معتقدند فعل اخلاقی، فعلی است که مطلق باشد؛ یعنی، انسان کار را فقط برای خود آن کار انجام دهد، نه برای غرضی؛ بلکه فقط به حکم یک تکلیف که وجدان به آن حکم می کند، آن را انجام دهد.
 بر اساس آیات قرآن، ستایش یا نکوهش اخلاقی در حق کسانی رواست که با اختیار و گزینش خود، کار پسندیده یا ناپسندی را انجام میدهند. اگر انسان مجبور به رفتن راه صحیحی است، از نظر اخلاقی ستایش او نارواست؛ چنان که اگر فرض شود که کسی مجبور به ارتکاب جنایتی است نیز نکوهش او روا نخواهد بود
یکی از خصوصیات منحصر به فرد نظام اخلاقی اسلام، محور قرار دادن باطن، در عین توجه به ظاهر، و جمع بین آن دو است. در یک جمله، باید این چنین گفت که بین نیت و فعل اخلاقی، یک رابطه حقیقی و تکوینی وجود دارد. اساس افعال اخلاقی در اسلام، نیت، قصد و توجه است؛ یعنی، انسان در هر عملی بداند چه کار می کند و این کار را برای چه هدفی انجام می دهد. علامه مصباح یزدی در این باره می فرماید: روح افعال اختیاری، نیت است. انگیزه نفس برای انجام کار، چیزی است که از خود نفس سرچشمه می گیرد. در واقع، آنچه باعث می شود کار ارزش پیدا کند و موجب کمال نفس شود، همان توجه نفس به کار است.
 
بنابراین، از دیدگاه اسلام، یکی از ملاک های ارزشی بودن فعل اخلاقی، انگیزه الهی» داشتن است؛ یعنی، اختلاف ارزش افعال و رفتار انسان ها، تا حد زیادی به اختلاف انگیزه افراد در انجام آن کار بستگی دارد. از این رو، هنگامی که می خواهیم کاری را از نظر اخلاقی ارزیابی کنیم، حتما لازم است که انگیزه و منشأ آن را در نفس انسان پیدا کنیم.
 
قدما ملاک فعل اخلاقی را، حسن ذاتی داشتن آن عمل بیان کرده اند. در مقابل، اعمال ضداخلاقی، کارهایی اند که قبح ذاتی دارند. آنها معتقد بودند که عقل انسان، حسن ذاتی کارهای اخلاقی و قبح ذاتی کارهای ضداخلاقی را درک می کند. بر اساس این نظریه، معیار فعل اخلاقی، عقلانی بودن آن است.
 
وجود امیال مختلف در انسان، بیانگر این حقیقت است که نفس انسان از صفتی به نام «اختیار» برخوردار است؛ یعنی، انسان در هنگام قرار گرفتن بر سر چندراهی، یک راه را انتخاب می کند. یکی از شاعران کهن به طنز گفته است: نوعی از عفت آن است که امکان انجام عملی مخالف آن وجود نداشته باشد، اما عفت کامل» آن است که گزینه های دیگری نیز وجود داشته باشد و انسان از گزینه های زشت و ناپسند پرهیز کند.
 
اساسا آنچه موجب ارزش انسان می گردد، این است که در انجام کارهایش مختار است. ارزش اخلاقی در سایه انتخاب آزادانه و آگاهانه حاصل می شود. به نظر استاد مصباح یزدی، اصولا ارزش اخلاقی در رابطه با اختیار مطرح می گردد و اگر اختیار نباشد، ارزش اخلاقی هم معنا ندارد؛ برای نمونه، در قرآن کریم به الفاظی مانند «فوز»، «رستگاری» و «سعادت» بر می خوریم. اینها مفاهیم ارزشی اند که انسان در پی رسیدن به آنهاست، ولی دارای ارزش اخلاقی نیستند. همچنین، امیال فطری که در انسان وجود دارد، مثل میل به خوردن، آشامیدن، خوابیدن و ارضای غریزه جنسی، به خودی خود واجد ارزش اخلاقی نیستند، چون در حوزه افعال اختیاری انسان قرار ندارند. آنچه در محدوده اخلاق قرار می گیرد، چگونگی ارضای این امیال، چگونگی به سعادت رسیدن و چیستی نیت در انجام دادن این کارهاست. بنابراین، سعادت، فلاح و رستگاری، مفاهیم ارزشی اند، ولی اخلاقی نیستند؛ بلکه اینها نتیجه افعال اختیاری انسان اند که آن افعال، بار اخلاقی دارند.
 
بر اساس آیات قرآن، ستایش یا نکوهش اخلاقی در حق کسانی رواست که با اختیار و گزینش خود، کار پسندیده یا ناپسندی را انجام میدهند. اگر انسان مجبور به رفتن راه صحیحی است، از نظر اخلاقی ستایش او نارواست؛ چنان که اگر فرض شود که کسی مجبور به ارتکاب جنایتی است نیز نکوهش او روا نخواهد بود؛ برای نمونه به یک آیه در اینجا اشاره می کنیم:
 
(تلک حدود الله ومن یطع الله ورسوله یدخله جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها وذلک الفوز العظیم * ومن یعص الله ورسوله ویتعد حدوده یدخله نارا خالدا فیها وله عذاب مهین)(1) اینها احکام الهی است و هر کس از خدا و پیامبر او اطاعت کند، وی را به باغهایی در آورد که از زیر درختان] آن نهرها روان است؛ در آن جاودانه اند و این همان کامیابی بزرگ است؛ و هر کس از خدا و پیامبر او نافرمانی کند و از حدود مقرر او تجاوز نماید، وی را در آتشی در آورد که همواره در آن خواهد بود و برای او عذابی خفت آور است.(2)
 
پی‌نوشت:
1. نساء (۷)، ۱۳۔۱۶.
2. محمدتقی مصباح یزدی، مشکات: مجموعه آثار آیت الله مصباح یزدی، (خودشناسی برای خودسازی)، ص ۱۶۸ به بعد.
 
منبع: برنامه درسی وتربیت اخلاقی، حمیدرضا کاظمی، چاپ اول، انتشارات مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی(قدس سره)، قم 1393


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.