زدم؟ نزدم؟

یکی از خاطرات دوران دفاع مقدس و عملیات خیبر، توسط عبدالرحیم سعیدی راد در متن زیر آورده شده است.
چهارشنبه، 15 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ناهید اسدی
موارد بیشتر برای شما
زدم؟ نزدم؟
وسط عملیات خیبر، احمدی خودش را آماده کرد تا هلیکوپتری را که از روبه‌رو می‌آمد هدف بگیرد. هلیکوپتر که به خاکریز نزدیک شد احمدی موشک را روی دوش گرفت و پس از نشانه‌گیری آن را شلیک کرد. موشک از کنار هلیکوپتر رد شد. خوب که نگاه کردم دیدم هلیکوپتر شروع کرد به شلیک موشک. احمدی که دود حاصل از شلیک موشک‌ها را دید به خیال اینکه موشک خودش به هلیکوپتر اصابت کرده کف دست هایش را به هم کوبید و توی خاکریز بالا و پایین پرید و با خوشحالی گفت: «زدم...زدم...زدم زدم...»

ولی تا موشک‌های هلیکوپتر روی خاکریز خورد و منفجر شدند، احمدی که دید بدجوری خراب کرده برای این که ضایع نشود و خودش را کنترل کند با همان حال شادی و خنده و در حالی که دست می‌زد ادامه داد: «زدم زدم...نزدم نزدم...نزدم نزدم...»

نویسنده: عبدالرحیم سعیدی راد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.