حاج صادق آهنگران

متن زیر یکی از خاطرات دوران دفاع مقدس است که توسط عبدالرحیم سعیدی راد با زبان طنز نوشته شده است.
چهارشنبه، 15 خرداد 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ناهید اسدی
موارد بیشتر برای شما
حاج صادق آهنگران
بعد از عملیات بود. حاج صادق آهنگران آمده بود پیش رزمندگان برای مراسم دعا و نوحه‌خوانی. برنامه که تمام شد مثل همیشه بچه‌ها هجوم بردند که او را ببوسند و حرفی با او بزنند.

حاج صادق که ظاهرا عجله داشت و می‌خواست جای دیگری برود، حیله‌ای زد و گفت: «صبر کنید، صبرکنید، من یک ذکر را فراموش کردم بگویم همه رو به قبله بنشینند سربه خاک بگذارید و این دعا را پنج مرتبه با اخلاص بخوانید.»

همین کار را کردیم. پنج بار شد ده بار، پانزده بار، خبری نشد که نشد. یکی یکی سر از سجده برداشتیم دیدیم مرغ از قفس پریده.

نویسنده: عبدالرحیم سعیدی راد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط