الف) سود رسانی
عده ای ملاک فضیلت اخلاقی را دیگر خواهی و رساندن سود به دیگران دانسته، معتقدند هر فعلی که هدف و غرض از آن منفعت و نگاه به خود باشد، غیر اخلاقی و در صورتی که از روی خودخواهی انجام نپذیرد اخلاقی است.
ب) قصد انجام وظیفه
برخی، مانند کانت، معتقدند که ملاک در فعل اخلاقی، آن است که از وجدان سرچشمه گیرد؛ لذا آن تکالیف و مسئولیت هایی که وجدان بر عهده انسان گذاشته و غرض در انجام و ادای تکلیف، خود آن تکلیف است، نه چیز دیگر، فعل اخلاقی شمرده می شود و هر فعلی که چیز دیگری در آن دخالت داشته باشد، هیچ گاه نمی تواند فعل اخلاقی به شمار آید.
ج) نوع دوستی
بعضی دیگر، فعل اخلاقی را فعلی می دانند که ناشی از «احساسات نوع دوستانه» باشد و با توجه به این که در انسان، غریزه نوع دوستی و عاطفه گرایی بسیار نمود و ظهور دارد، ضامن اجرای فعل اخلاقی در خود انسان است.
د) نفع طلبی
بعضی، مانند: برتراند راسل، نفع طلبی هوشمندانه و دوراندیشانه را ملاک فضیلت اخلاقی دانسته اند و عده ای نیز زیبایی روحی را ملاک فعل اخلاقی دانسته اند؛ البته رویکردهای دیگری نیز در این زمینه وجود دارد.[1]از نظر شهید مطهری، بیشتر این نظریه ها، در صورتی صحیح اند که یک اعتقاد مذهبی پشت سر آن ها باشد؛ زیرا خدا سر سلسله معنویات و پاداش دهنده کارهای خوب است. احساسات نوع دوستانه، که خود امری معنوی است، وقتی در انسان ظهور و بروز می کند که انسان در جهان، قایل به معنویاتی باشد؛ یعنی انسان، با اعتقاد به خداست که می تواند انسان ها را دوست داشته باشد و این احساسات نوع دوستانه در او ظهور و بروز می یابد.
اعتقاد مذهبی پشتوانه مبانی اخلاقی است. آن که اخلاق را از مقوله زیبایی و نیز زیبایی را، زیبایی معقول و معنوی می داند، درست می اندیشد. اگر ما به یک حقیقت و زیبایی مطلق و معقول و معنوی به نام خدا قایل نباشیم، نمی توانیم به زیبایی معنوی دیگری معتقد باشیم؛ یعنی زیبایی معنوی روح، یا زیبایی معنوی فعل، وقتی معنا پیدا می کند که ما به خدا اعتقاد داشته باشیم.[2]
دیدگاه اسلام
از نظر اسلام، فضیلت فعل اخلاقی، به تأثیرگذاری آن فعل در رسیدن به کمال انسانی بستگی دارد؛ از این رو هر فعلی که در بازسازی روح آدمی و وصول به کمال نهایی تأثیر بگذارد، فضیلت، و در غیر این صورت، رذیلت اخلاقی شمرده می شود؛ البته باید توجه داشت که مراد و مقصود، آن فعلی است که با اراده و اختیار آدمی انجام بپذیرد.لازم به یادآوری است که این اثر بخشی، یا به طور مستقیم صورت می پذیرد و یا زمینه را برای کمال یابی فراهم می سازد؛ لذا اسلام چنین فعلی را اخلاقی می شمرد و چون کمال نهایی انسان، رسیدن به قرب الهی و بهره وری از صفات پروردگار عالم است، هر آن چه در رسیدن به این مقصد والا، کارآمد و نقش آفرین باشد از نظر اسلام فضیلت اخلاقی شمرده می شود؛ مانند محبت به خدا، ذکر، صداقت، امانت و وفای به عهد، صبر، مقاومت، حکمت، عدالت، عفت، شجاعت، زهد و ورع، توکل، خوف از خداوند متعال، خوش خلقی، یاری به محرومین، کمک به یتیمان، روحیه خدمتگزاری، ایثار و از خودگذشتگی، صله رحم، عفو و بخشش و.. .. و هر آنچه انسان را از مقصد و مسیر کمال، منحرف نماید و از توجه به خدای متعالی باز دارد، رذیلت اخلاقی به حساب می آید؛ مانند خودخواهی، پیروی از هوای نفس، عُجب و خودبینی، کبر، دروغ، حسد و بخل، حبّ دنیا، غیبت، تهمت، ریا و هر گناه و نافرمانی ای که خدای متعال نسبت به آن غضب می نماید. از این جهت ترک واجبات و ارتکاب معاصی، از بزرگ ترین رذایل شمرده می شود.[3]
شایان ذکر است که فضایل، در اثربخشی، مراتب و درجاتی دارند و این به اندازه معرفت و شناخت و انگیزه ای بستگی دارد که آن فعل از آن برخوردار است؛ هم چنان که رذایل و گناهان را به خاطر میزان آثار سوء، به کبیره و صغیره تقسیم می نمایند. پس هر فعلی که آدمی را به خدا نزدیک تر و مقرّب تر و از آثار معنوی بیشتری برخوردار سازد و در بازسازی و تهذیب روح انسان، نقش آفرین تر باشد، از فضیلت بیشتری برخوردار است.[4]
پی نوشت ها:
[1] . براى مطالعه بیشتر و نقد و بررسى این دیدگاهها ر. ک: مرتضى مطهرى، فلسفه اخلاق، تعلیم و تربیت در اسلام؛ محمد تقى مصباح یزدى، فلسفه اخلاق.
[2] . مرتضى مطهرى، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 134- 135.
[3] . ر. ک: حسین حقانى زنجانى، نظر اخلاقى اسلام؛ محمد رضا مهدوى کنى، اخلاقى عملى؛ فریده مصطفوى( خمینى) فاطمه جعفرى و صدیقه معصومى، روش خودسازى؛ حبیب الله طاهرى، اخلاق اسلامى.
[4] . ر. ک: مرتضى مطهرى، تعلیم و تربیت در اسلام؛ محمود بهشتى، سلامتى تن و روان؛ حبیب اللَّه طاهرى، اخلاق اسلامى.
منبع: حوزه نت