امروز،
پای درخت نارون دیدم
یک مشت،
ته مانده ی سیگار
گفتم به خود: ای وای!
این نارون بدجور سیگاری ست
اصلا به فکر شادی گنجشک هایش نیست
آیا نمی داند هوا هم بال و پر دارد؟
آیا نمی داند برای قلب شفافش
این دودهای تیره و سمی ضرر دارد؟
ای وای!
این نارون بدجور سیگاری ست
شاعر: محمود پوروهاب
پای درخت نارون دیدم
یک مشت،
ته مانده ی سیگار
گفتم به خود: ای وای!
این نارون بدجور سیگاری ست
اصلا به فکر شادی گنجشک هایش نیست
آیا نمی داند هوا هم بال و پر دارد؟
آیا نمی داند برای قلب شفافش
این دودهای تیره و سمی ضرر دارد؟
ای وای!
این نارون بدجور سیگاری ست
شاعر: محمود پوروهاب