عرفان اسلامی (98) درک محضر حق
نویسنده : استاد حسین انصاریان
شرح كتاب مصباح الشريعة ومفتاح الحقيقة
امام صادق عليهالسلام در دنباله روايت مىفرمايد :
چون به مسجد وارد شدى به حقيقت و راستى بايد اين معنى را نسبت به خود حس كنى كه تو نيازمندترين فقيران و محتاجان و نيازمندان به پيشگاه او هستى و دل از آنچه تو را از مولايت مانع مىشود و بين تو ومحبوبت پرده مىاندازد خالى كنى كه حضرت او جز پاكترين و خالصترين عباد و برنامهها را نمىپذيرد و مسأله مهم ديگر آن است كه ببينى عاقبت نامت از كدام دفتر و از كدام ديوان خارج مىشود ! ! ، دفتر و ديوان اهل سعادت يا دفتر و ديوان اشقيا .
توفيق درك محضر حق با سه موضوع
1 ـ احساس فقر و نياز در نقطه نهايى آن در پيشگاه حضرت حق .
2 ـ خالى كردن دل از آنچه كه مانع بين انسان و خدا است .
3 ـ با بينايى كامل نظر كردن به خود كه نام انسان از كداميك از دو ديوان سُعدا يا اشقيا در عاقبت كار خارج خواهد شد .
1 ـ احساس نياز به درگاه بى نياز
از هنگام ولادت تا وقت خروج از دنيا غرق در فقر محض و آغشته به نياز صرف و محكوم احتياج به ديگرى است .
نه در خلقت و آفرينش خود ، او را اختيارى است و نه خروجش از دنيا به دست اراده اوست و نه آنچه در اين مبدأ و منتها بر او مىگذرد ، مايههاى اولى و استعدادهاى اصلىاش در اختيار اوست .
اين همه كه در خط تاريخ ، در خود احساس غنا كردهاند ، غنايى كه متولد از حالات ابليسى است ، غنايى كه منبع شرور و معاصى و گناهان و تخلفات و پستىهاست ، همه و همه ناشى از غفلت انسان نسبت به خويش و خداى خويش است .
انسان اگر خود را بشناسد و اگر اندكى معرفت به خداى مهربان خويش پيدا كند هرگز در هيچ امرى احساس غنا و بىنيازى نمىكند ، بلكه به اين معنى واقف مىشود كه در كمال فقر و در اوج نيازمندى و در نقطه كمال احتياج است .
چون به اين حقيقت واقف شود و به اين معنى برسد كه از خود ، منيت و خوديتى ندارد و هويت و شخصيتش از او نيست ، بلكه مملوك ضعيف و مسكينى ناتوان و نيازمندى دردمند و گدايى بىچيز در برابر مالكى قوى و آقايى عزيز و بىنيازى جميل و صاحب غنايى بزرگ است ، به آن جناب متوسل شده و براى بيشتر شناختن فقر خود و مالك غنى خويش دنبال معارف الهيّه رفته و با تمام وجود به توفيق حضرت دوست به آنچه بايد برسد ، مىرسد و آن حجاب و پرده كه بايد از خانه قلبش كنار رود ، كنار مىرود ، آن زمان است كه تمام لحظاتش متوجه حضرت يار شده و با تمام هستى و وجودش به پيشگاه مقدس او عرضه مىدارد:
خداوندا چو توفيقم فزودى
ره تحقيق را با من نمودى
همىخواهم بدين راهم بدارى
به فضل خويش آگاهم بدارى
كه تا گردد نهانىها عيانم
به فضل خويش گويا كن زبانم
به نورحق چوبينا شد مرا چشم
نيايد باطلم ديگر فراچشم
به حكمتها مزين كن دلم را
گشاده كن تمامت مشكلم را [410]
چون وارد درياى معرفت شود ، با تمام وجود خود گوش گشته و صداى دلرباى يار را در قرآن مجيد و فرقان حكيم مىشنود كه حضرت دوست به تمام انسان ها خطاب مىفرمايد :
يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ [411] .
اى مردم ! شماييد نيازمندان به خدا ، و فقط خدا بىنياز و ستوده است .
اين زمان است كه براى جبران فقر و شكستگى و ضعف و مسكنت و ذلت و حقارت و ندارى و پستى به دامن حضرت جانان مىآويزد و آن دامن پر مهر و مرحمت و پر لطف و عنايت را رها نمىكند ، تا مولاى مهربان و آقاى بزرگوارش نداى او را به غناى خود جبران نمايد .
اين زمان است كه دگرگونى عجيبى در او پديد مىآيد و دل و قلب و جان و روحش حال ديگرى پيدا كرده و از چيزى جز اتصال به حضرت دوست و مناجات با او لذت نمىبرد و در اين زمان است كه جز او نخواهد و جز او نگويد و براى غير او كارى نكند و به هر كارى دست بزند به عشق او دست بزند .
براى يافتن فقر و مسكنت خويش ، به دعاى با عظمت عرفه امام حسين عليهالسلام و دعاى ابوحمزه ثمالى در ارتباط با سحر ماه رمضان و دعاى كميل مراجعه كنيد كه در اين سه دعا عاشقان حق و شيفتگان حقيقت ، وضع انسان را آن طورى كه هست بيان كردهاند .
2 ـ تخليه دل از موانع وصال
اگر به دل برسيد به همه چيز رسيدهايد و اگر دل را رها كنيد به جايى نرسيده و اين صفحه پاك الهى و ميدان آماده براى فيوضات ربانى را محل بدترين صفات و رذايل كرده و با دست خود وسيله فنا و هلاكت خويش را فراهم كردهايد !
راه رسيدن به مقام قرب از طريق دل مىگذرد و بدون توجه به قلب راهى براى رسيدن به كمالات نيست .
قرآن مجيد و روايات روى مسأله قلب نسبت به ديگر اعضا توجه ويژهاى دارند و آن قدر كه براى تزكيه و تصفيه دل از انبيا و ائمه و حكما و عرفا مطلب رسيده براى چيزى نرسيده است .
تنها محور بحث عاشقان وعارفان در طول تاريخ قلب بوده ، قلب در عقيده آنان ، عقيدهاى كه از وحى سرچشمه گرفته اگر به جانب صلاح رود ، تمام هستى انسان رو به صلاح مىرود و اگر به جانب فساد روى آرد ، همه هستى و موجوديت انسان به فساد كشيده مىشود !!
3 ـ ثبت نام در ديوان سعداء
انعكاس نام انسان در هريك از اين دو ديوان به تمام معنى بستگى به اختيار و انتخاب خود انسان دارد .
وجود مقدس حضرت حق كليه وسايل هدايت را اعم از نبوت ، امامت ، كتاب ، عقل ، فطرت ، وجدان ، اختيار و اراده براى انسان آماده فرموده است و به تمام معنى راه را از چاه براى تمام افراد نمايانده است و رشد را از غى روشن كرده است ؛ اين انسان است كه بايد با حسن اختيار ، راه سلامت و سعادت و خير را انتخاب كند و آن را تا لحظه خروج دنيا حفظ كرده و نسبت به آن ثابت قدم باشد تا نامش در ديوان اهل سعادت ثبت و از دفتر اشقيا محو گردد ، ورنه به خاطر رها گذاشتن تمايلات ، غرايز ، خواستهها ، شهوات و افتادن در انواع گناهان و معاصى ، از رحمت و عنايت حضرت حق محروم و ممنوع گشته و زمانى خواهد آمد كه توفيق توبه را از دست نهاده و نامش در ديوان اشقيا ثبت خواهد شد !!
در وضع قلب و نحوه انديشه و عمل آن با دقت كامل و بصيرت تمام انديشه كن ، سپس خود را با ترازوى عالى حق يعنى قرآن مجيد بسنج تا بر تو معلوم گردد ، نامت جزء كداميك از دو ديوان است ، اگر جزء اشقيايى سعى كامل كن تا خويش را از اين سيهروزى و تيرهبختى نجات دهى و اگر نامت جزء ديوان سعدا است ، در اين زمينه هم كوشش تمام به خرج بده كه تا هنگام خروج از دنيا اين نام را در آن دفتر حفظ نمايى !
آرى ، اين انسان است كه به دست خود نامش را در دفتر اهل سعادت مىبرد و از ديوان اشقيا محو مىكند و نيز اين انسان است كه با اراده و اختيار ، نامش را از دفتر اهل سعادت محو كرده و در ديوان اشقيا ثبت مىكند ! در زمينه حسن اختيار و سوء اختيار داستان هاى مهمى در تاريخ بشر اتفاق افتاده كه راستى عبرتانگيز است .
... ادامه دارد.
پي نوشت :
[410] ـ عطار نيشابورى .
[411] ـ فاطر 35 : 15 .
/س