در سال 2010 الی 2012، تقریبا 870 میلیون نفر از نظر تغذیه در معرض کمبود مواد غذایی قرار گرفتند و از آن زمان تا به امروز تعداد گرسنگان در جهان همچنان غیرقابل قبول است. اکثریت قریب به اتفاق در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند که حدود 15 درصد از جمعیت ها با کمبود تغذیه روبرو هستند. رویکرد مناسب برای غذا به ناامنی غذایی بر این فرض استوار است که مقابله با گرسنگی جهان نیازمند بهبود دسترسی به مواد غذایی دارد اما دسترسی به غذا برای افراد آسیب پذیر و محروم کار آسانی نیست و تقریباً غیر ممکن است. در واقع فقدان دسترسی به غذا تقریبا به هیچ وجه ناشی از کمبود عمومی غذا نیست. در عوض مردم از غذا محروم می شوند، زیرا آنها هیچ فرصتی برای تولید آن ندارند، نمی توانند درآمد کافی کسب کنند و غذای مورد نیازشان را به دست آورند. برای این دلیل، حق بر غذا تمرکز ویژه ای را بر دسته های افرادی که در معرض آسیب پذیری و حاشیه نشینی قرار می دهد.افرادی مانند بیکاران، سالخوردگان، مردم بومی، زنان، کودکان و افراد معلول از این دسته افراد می باشند.
قانون حق بر غذا از کجا آغاز شد؟
بیشتر گزارش های مربوط به حق بر غذا توسط فرانکلین دلانو روزولت به عنوان نقطه شروع این حق منتشر شد. نظریه جامع حقوق بشر متعاقبا در اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ که شامل حق تامین اجتماعی، پوشاک، مسکن و مراقبت های پزشکی بود، بیان شد که تعاریف پذیرفته شده بین المللی از حق بر غذا برای انسان ها به میزان کافی ارائه می دهد. همچنین در آن تحولات مفهومی دهه های اخیر مورد بررسی قرار گرفت و مروری بر چالش های پیش روی این حقوق اساسی انسانی در سطح جهانی نیز ارائه شد.
تعریف حق بر غذا در قانون به عنوان یک حق انسانی
در ماده ۲۵- بند ۱، اعلامیه جهانی حقوق بشر حق بر غذا، اینگونه تعریف شده است:هر کس حق زندگی مناسب برای خود و خانواده اش از جمله غذا، لباس، مسکن، مراقبت های پزشکی و خدمات ضروری اجتماعی را لازم دارد. همچنین حق برخورداری از امنیت در بیکاری، بیماری، ناتوانی، بیوگی، پیری و یا فقدان معیشت را دارد.
بر اساس ماده ۱۱ پیمان بین المللی حق بر غذا که در سال ۱۹۷۶ اجرا شد ، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به رسمیت شناخته می شود. دبیرکل سازمان ملل متحد که به طور فعال در تهیه پیشنویس ماده ۱۱ شرکت داشته است، ماده ۲ را به حق بر غذا اضافه کرد که در آن حق آزادی از گرسنگی مجزا است و در ماده 11 می نویسد:
کشور های طرف این پیمان، ملزم هستند حق هر فردی را برای داشتن رفاه کافی برای خود و خانوادهاش از جمله غذا، پوشاک و مسکن مناسب و بهبود شرایط زندگی به رسمیت بشناسند. کشور های طرف گام های مناسب برای تحقق این حق اتخاذ خواهند کرد که این امر اهمیت اساسی همکاری بیشتر براساس رضایت آزادانه را نشان میدهد. کشورهای طرف پیمان حق بر غذا که حق اساسی هر کس را از گرسنگی به رسمیت می شناسند، به تنهایی و از طریق همکاری بین المللی با انتشار دانش اصول فنی و توسعه و یا اصلاح سیستم های ارضی به منظور دستیابی به توسعه موثر و بهره برداری از منابع طبیعی و توزیع عادلانه ذخایر غذایی جهان را متناسب با نیاز به ضرورت، به کار میگیرند.
آیا حق بر غذا تنها شامل تامین مواد غذایی می باشد؟
حق بر غذا متناسب با ابزارهای بین المللی خاص شامل کنوانسیون حقوق کودک، کنوانسیون الحاق همه اشکال تبعیض در برابر زنان و کنوانسیون حقوق افراد معلول می باشد. علاوه بر این حق بر غذا به عنوان یک ابزار قانونی مانند پروتکل الحاقی برای کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر در حوزه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شناخته می شود. منشور حقوق و رفاه کودک در آفریقا و پروتکل در مورد حقوق بشر و حقوق بشر در مورد حقوق زنان در آفریقا و قانون اساسی ملی شامل این کنوانسیون می باشد.
مفهوم امنیت غذایی در حق بر غذا
حق بر غذا باید از مفاهیم امنیت غذایی و حاکمیت مواد غذایی متمایز باشد. یکی از تعاریف مورد استفاده در مورد امنیت غذایی که بیانگر این است که امنیت غذایی زمانی وجود دارد که همه مردم در هر زمانی به غذای مفید و کافی برای تامین نیاز هایی غذایی خود می توانند دسترسی داشته باشند. امنیت غذایی به معنای وسیع تر در بحث های جهانی درباره دانشنامه غذایی و اخلاق کشاورزی می باشد. گرسنگی و سوء تغذیه معمولا توسط سازمان ملل متحد، سازمان های توسعه ای و دولت ها در سراسر جهان مورد بررسی قرار می گیرد. حاکمیت غذایی به نوبه خود مفهومی است که در سال 1996 توسط یک جنبش اجتماعی فراملی از دهقانان و بومیان شکل گرفت.حاکمیت غذایی از حقوق جوامع و ملل محلی برای تصمیم گیری در مورد سیاست های غذایی خویش استفاده می کند. تعداد زیادی از سازمانها از جمله دولتها، مفهوم حاکمیت غذایی را به اصطلاح خود اضافه کرده و به توسعه بیشتر آن کمک کرده اند. حاکمیت غذایی به عنوان حق مردم برای داشتن غذای سالم و مناسب فرهنگ آنها که از طریق روش های زیست محیطی و پایدار فراهم می شود و حق تعیین تعرفه های مواد غذایی و سیستم های کشاورزی آنها تعریف شده است. انجمن صنفی حاکمیت غذایی بر خلاف امنیت غذایی، حاکمیت غذایی را به طور کلی به عنوان یک مفهوم مبتنی بر حقوق تعریف می کند، زیرا شامل حق بر غذا و حق تولید مواد غذایی و همچنین تعدادی از حقوق مرتبط با آن می باشد.
توسعه قانونی حق بر غذا
توسعه قانونی حق بر غذا به دنبال شناخت بین المللی آن، در دوره ای از زمان توسط کنوانسیون بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سال 1976 به تصویب رسید. سازمان خواربار و کشاورزی راهنمایی های داوطلبانه برای حمایت از تحقق بخشیدن به حق بر غذا به اندازه کافی در زمینه امنیت غذایی ملی در سال 2004 ارائه داد. تعدادی از این پیشرفت ها در سال 1979در سازمان ملل متحد صورت گرفت و پس از آن شورای اقتصادی و اجتماعی نظارت بر حق بر غذا را آغاز کرد. در سال 1983، شورای اقتصادی و اجتماعی گزارش غذایی را به عنوان حق انحصاری سفارش داد که فرایند اضافه کردن توضیحات مربوط به ابزارهای جدید را آغاز کرد. در سال 1985، شورای اقتصادی و اجتماعی، کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را برای دریافت گزارشات کشور و نظارت بر پیشرفت در پیاده سازی مجامع بین المللی تشکیل داد. این کمیته متشکل از کارشناسان مستقل است که توسط احزاب دولتی انتخاب می شوند.منبع: link.springer.com