ثبت خاطرات و کيفيت فداي کميت!

«يکي - دو خانواده بسيار مذهبي و پولدار توي محله مان زندگي مي کردند که محمد روي آن ها حساس بود و هر وقت جبهه نبود، مدام با بچه هايشان بحث و درگيري داشت ... مي گفتم مادر جان! چه کار داري به اين بندگان خدا، بگذار به حال خودشان باشند ... جواب مي داد: نه مادرم! نشنيدي امام درباره ي اين مارهاي خوش خط و خال چه گفت؟ اينها خطرناکتر از دشمن اند! نمي بينيد توي نوجوان هاي محل چه شبهاتي درباره ي جنگ و امام و انقلاب مطرح کردند؟ نمي بينيد که هنوز اسلام بي خطر
يکشنبه، 12 مهر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ثبت خاطرات و کيفيت فداي کميت!
ثبت خاطرات و کيفيت فداي کميت!
ثبت خاطرات و کيفيت فداي کميت!





«يکي - دو خانواده بسيار مذهبي و پولدار توي محله مان زندگي مي کردند که محمد روي آن ها حساس بود و هر وقت جبهه نبود، مدام با بچه هايشان بحث و درگيري داشت ... مي گفتم مادر جان! چه کار داري به اين بندگان خدا، بگذار به حال خودشان باشند ... جواب مي داد: نه مادرم! نشنيدي امام درباره ي اين مارهاي خوش خط و خال چه گفت؟ اينها خطرناکتر از دشمن اند! نمي بينيد توي نوجوان هاي محل چه شبهاتي درباره ي جنگ و امام و انقلاب مطرح کردند؟ نمي بينيد که هنوز اسلام بي خطر قبل از انقلاب را تبليغ مي کنند و در اين بحبوحه هر روز به سفر خارجي و زيارتي مي روند؟ ! اگر ما جلوي اين متحجرها نايستيم، سوسول ها مي خواهند بايستند؟ »
راستي، مگر نه آن است که انسان جديد تعريف شده توسط انقلاب اسلامي در جنگ به اوج تبلور خود رسيد و در قالب «بسيجي خميني» اسلام ناب و نه تک بعدي را نمايندگي کرد؟ اگر بسيجي هاي امام (ره) معتقدان به مبارزه با اسلام سرمايه داري، اسلام مقدس نمايان متحجر، اسلام سازش و فرومايگي و اسلام التقاط بودند، چگونه است که ما جلوه اي از مبارزه با دشمنان اسلام ناب را در خاطرات ايشان نمي يابيم؟ چندين کتا ب خاطره و شرح زندگي شهداي گرانقدرمان را هم که ورق بزنيم، نمونه اي که نشان دهد ايشان در مقابل متحجران و پول پرستان و عافيت طلبان مي ايستادند و خط انحرافي آنان را افشا مي کردند، نمي يابيم و حداکثر از مبارزات قبل انقلابشان خاطراتي مي بينيم! چرا؟ اين سانسور چگونه رخ داده است؟

سؤالات ناقص

آنچه عمدتا بدان توجه مي کنيم، خروجي هاست؛ يعني آثار چاپ شده در حوزه دفاع مقدس است که مورد نقد و بررسي قرار مي دهيم، ليکن بخش مهمي که منجر به توليد چنين خروجي هايي مي شود را از مرکز نگاهمان دور مي داريم که خود اهميتي دو چندان دارد و آن فرآيند «تهيه محتوا و توليد» اين آثار است. چنين قضاوت نمي کنيم که مسئله فوق به اين خاطر بروز کرده که با خاطرات اخذ شده از نزديکان شهدا به نحوي گزينشي برخورد شده - که البته اين مسئله نيز به خاطر مصلحت انديشي هاي غلط برخي بعيد نيست - ليکن عمده اشکال را بايد در نحوه و کيفيت سؤالات مطرح شده و موضوعات مورد جستجو در زندگي شهدا يافت. به عبارتي، کتاب ها و آثار ضعيف و ناقص منتشر شده در حوزه شهدا و جنگ، ناشي از جمع آوري ناقص و ضعيف اند؛ اگر از قلم هاي ضعيف، فرم هاي کليشه اي و ظاهر آثار نيز چشم پوشي کنيم!
وقتي سؤالات در چهارچوب نگرش انقلابي تعريف نمي شود و صرفا در حيطه ميزان علاقه شهدا به همسران، مادران و فرزندانشان، اخلاق خوش شان، نماز اول وقت شان و کارهاي خوب ديگري که عمدتا در حيطه بعد فردي شهيد موضوعيت دارند پرسيده مي شود، مشاهده اين ابعاد - فقط - در کتاب هاي خاطرات شهدا ديگر امري عجيب و سؤال برانگيز نمي باشد، سؤال از فعاليت هاي اجتماعي، سياسي ، تحليل ها و مطالعات، تفکرات، دغدغه ها و اولويت ها و ... در زندگي شهدا اگر به سؤالات موجود اضافه شود، قطعا چهره اي واقعي تر و درست تر از شهدا را براي نسل جديد به نمايش خواهد گذاشت و ديگر آنان را با اين سؤال مواجه نمي کند که اگر شهدا هم مثل آدم هاي خوب قبل انقلاب بودند و صرفا به اعمال فردي و عبادي مشغول بودند و به اطراف و جامعه و امام و انقلابشان کاري نداشتند، پس احتمالا جنگيدنشان هم صرفا براي دفاع از وطن بوده و ... مي بينيد شأن و افق بلند شهدا را تا کجا پايين مي آوريم؟ !

پرسشگران ضعيف

چندي است که حجم بسيار بالايي از ثبت خاطرات نزديکان شهدا توسط ارگان هاي مختلف در حال انجام است که به دليل آموزش نديدن و مسلط و حرفه اي نبودن پرسش کنندگان و تهيه کنندگان خاطرات، کيفيت مواد اوليه جمع آوري شده بسيار ضعيف اند. يادم نمي رود - سال هاي قبل - مسئولي در يکي از همين ارگان ها برگ هايي را درباره «شهدا و نماز» به من داد و گفت اينها را در قالب کتابي دربياورم . آنها را که خواندم، تأسف خوردم که چرا وقتي چنين گسترده و هزينه اي چنان صرف شده ولي به هيچ کاري نمي آيد. چرا که پرسش کننده، سؤالي کلي و کليشه اي را از روي پرسشنامه مي خوانده و پرسش شونده بي گناه نيز جملاتي نظير «ايشان به نماز اول وقت خيلي اهميت مي دادند» را مي گفته و تمام! و عمده پاسخ ها نيز چنين وضعي را داشت!
قطعا از نيرويي که با حداقل هاي ثبت تاريخ شفاهي و ترفندهاي يادآوري و بازيابي خاطرات و فضاسازي صحيح جلسات گفت و گوي خود با خانواده شهيد آشنا نيست، نمي توان انتظار توليد مطالبي مناسب داشت . از همين روست که از مطالب ايشان حداکثر مي توان آمارهايي را درباره فاکتورهاي ذهني و رفتاري شهدا به دست آورد که مثلا 98 درصدشان به نماز اول وقت پايبند بوده اند و يا 95 درصدشان خيلي خوش اخلاق بوده اند و ... که معلوم نيست چگونه در خدمت ايفاي نقش ترسيم صحيح الگو بودن شهدا قرار خواهند گرفت؟ !
ناقص، کلي و کليشه اي بودن سؤالات و عدم تبحر سؤال کنندگان باعث شده تا عمده پاسخ ها نيز شبيه به هم درآيند و به عبارتي ترسيم سيره و شکل نيافته و ناقص، خارج نمي شود . در اين حالت، شايد بتوان کتابي را درباره ي سيره شهدا چا پ کرد و نام صدها شهيد را روي جلد آن نوشت!

شأن شهيد

اما مسئله اين است که اگر بکارگيري گسترده نيروهاي آماتور و جمع هاي مردمي به خاطر ثبت سريع تر خانواده بزرگ شهيدان ماست که دغدغه خوبي است، نبايد کيفيت را فدا کرد . چرا که نقض غرض که همانا انتقال بينش و منش شهدا به نسل هاي بعدي است، اتفاق خواهد افتاد واز همين منظر است که بايد مسئله آموزش تخصصي اين نيروها را جدي گرفت و براي تحقق هدف مهم ثبت خاطرات در سينه مانده، حتي تشکل هاي تخصصي ثبت و تاريخ شفاهي راه انداخت تا کار از کيفيتي در شأن شهدا و خانواده ي شهدا برخوردار باشد و خداي نکرده، خانواده شهيدي تصور نکند که پس از سال ها مراجعه به ايشان، فردي مبتدي و ناکارا عهده دار مسئله اي چنين مهم شده و کار به اين مسائل که مي رسد، کيفيت ها پايين مي روند و بودجه ها تمام مي شوند!
اميد آنکه بتوان اهميت ثبت خاطرات بازماندگان را نه با کارهاي ضعيف و گسترده و بولتن سازي هاي رايج اداري که در شأن هدف بزرگ آن که حفظ و گسترش فرهنگ و ارزش هاي انقلاب اسلامي است، انجام داد و چه بسا بسياري از کارهاي انجام شده و در حال انجام را بار ديگر و با کيفيتي متفاوت به انجام رسانيد. ان شاء الله .
منبع: برگرفته از ماهنامه راهيان نور، امتداد 25 و 26، دي و بهمن 1386




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.