رشد ذهنی و عقلی جوان

جوان دارای قدرت تفکر گردیده و می خواهد خود را از قید واقعیتهای محسوس و ملموس دوران کودکی رها سازد. ممکن است در بعضی از مسائل شک کند، ولی او می خواهد باورها و اعتقادهای خود را دوباره ، بازسازی کند و آنها را از روی استدلال و دلیل قبول کند
پنجشنبه، 7 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رشد ذهنی و عقلی جوان
در این دوره، جوان رشد ذهنی بیشتری پیدا می کند و از لحاظ ابزار ذهنی به حداکثر تحول عقلی خود می رسد. او می تواند کاملا عملیات ذهنی را انجام دهد. آنچه یک بزرگسال را از یک نوجوان، ممتاز می کند، مسأله کم و بیش بودن تجربه است. او به خوبی می تواند قضایای منطقی را دریابد و خوب و بد را از هم تمیز دهد؛ می تواند به سادگی در مورد کارهایش استدلال کند، زیرا نوعی هماهنگی بین تواناییهای ذهنی و عملی او به وجود آمده است. استعدادهایش از حالت عمومی - براساس رغبتها و ذوقهایش- جهت گیری خاص خود را پیدا می کند و به یکی از کارها و یا فعالیتهای فنی و هنری و ... علاقه مند می شود.
 
جوان دارای قدرت تفکر گردیده و می خواهد خود را از قید واقعیتهای محسوس و ملموس دوران کودکی رها سازد. ممکن است در بعضی از مسائل شک کند، ولی او می خواهد باورها و اعتقادهای خود را دوباره ، بازسازی کند و آنها را از روی استدلال و دلیل قبول کند؛ به همین جهت در مکتب اسلام، در دوران بلوغ و تکلیف از جوان خواسته شده است که عقاید والدین را به صورت تقلیدی نپذیرد، بلکه اصول اعتقادی را با استدلال منطقی یاد بگیرد تا در اعماق جانش نفوذ کند و خود بدان برسد تا در حوادث و پیشامدها برای او شک و تردید حاصل نشود. در این مرحله از زندگی او باید بداند که زندگی فقط در خورد و خوراک، خلاصه نمی شود و دیگر نباید، همچون دوران کودکی به دنبال لذت جویی و لذت گرایی باشد. هدفی عالی در زندگی انسان وجود دارد، که باید آن را تعقیب کند و در مسیر کمال حرکت نماید. باید چگونه زیستن را بیاموزد و با بر گرفتن رهنمودهایی از زندگی انسانهای به کمال رسیده چون پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله وسلم و ائمه معصومین(علیهم السلام) و خطوط زندگی نوین خویش را ترسیم نماید.
 

ظهور هویت «من» در جوان

جوان در دوره بلوغ با بحران فوق العاده ای روبه رو می شود، که از سه جهت او را محاصره کرده است: بحران بیولوژیکی، بحران روحی و روانی، بحران اجتماعی. در بحران بیولوژیکی، بدن جوان تغییرات فوق العاده زیادی پیدا می کند که با تحریکهای جنسی توأم است. در وهله اول، جوان باید خود را با این تحولها و تغییرهای جدید جسمی و جنسی سازگاری دهد. در بحرانهای اجتماعی، جوان نیازهای اجتماعی خود را به صورت شرکت در فعالیتهای جمعی و ابراز تعلق به گروه و عضویت در آن برطرف می سازد. مسأله مهم بحران روحی و روانی، یافتن هویت «خود» است. او تا به حال تصویر درست و روشنی از خود نداشته ، ولی کم کم خود را به صورت یک وجود نوظهور، کشف می کند.جوان قادر به تشخیص راه درست از نادرست و موضع گیری صحیح از ناصحیح نخواهد بود، زیرا او در عالم رؤیاهای شیرین دوران جوانی غوطه ور شده و از حقایق و مسلمات جهان خارج و شناخت مبدأ کمال و آفرینش و وسایل تکامل و نزدیکی به آن، جدا شده و بی خبر مانده است.او باید هویت دوره های قبلی زندگانی اش را با موقعیت جدیدش، پیوند دهد؛ در این جاست که هویت فردی اش شکل می گیرد. حالتهایی را در خود احساس می کند و گاهی هم که تنها می شود به جستجوی سؤالهایی چون: من کیستم؟ جهان پیرامون من چیست؟ رابطه من با جهان، چگونه است؟ من کجای عالم هستم؟ هدف من چیست؟ من چگونه باید باشم؟ می پردازد. همه این پرسشها بر اثر ظهور احساس «هویت» و آگاهی به خود برای جوان پیش می آید و او را دچار یک نوع نگرانی و سرگردانی عاطفی می نماید.
 
جوان در جستجوی شخصیت خود، به این نتیجه می رسد که چیزهایی را که برای او مهم و کارهایی را که برایش ارزشمند است بشناسد، همچنین او در پی به دست آوردن معیارهایی است که بتواند بر اساس آنها رفتار خود و دیگران را مورد قضاوت و ارزشیابی صحیح قرار دهد. اگر جوان با تحقیق دقیق به جهان بینی نپردازد و با اصول جهان بینی اسلامی آشنا نگردد، افکار و اندیشه‌های خشک علمی، عقل او را در حساسترین و فعالترین دوران عمر ، مغلوب انواع تخیلها و توهمهای خیال انگیز و رؤیاهای طلایی خواهد نمود. در چنین شرایطی جوان قادر به تشخیص راه درست از نادرست و موضع گیری صحیح از ناصحیح نخواهد بود، زیرا او در عالم رؤیاهای شیرین دوران جوانی غوطه ور شده و از حقایق و مسلمات جهان خارج و شناخت مبدأ کمال و آفرینش و وسایل تکامل و نزدیکی به آن، جدا شده و بی خبر مانده است.
 
 این جستجوی ذهنی، اگر مسیر طبیعی اش را طی کند و بر اساس بینشی صحیح، پاسخی منطقی دریافت دارد، شخصیت فردی و اجتماعی اش درست شکل می گیرد و احساس اعتماد به نفس در وی قوت می یابد در این مرحله است که نقش سازنده و حیاتی دین در توجه دادن وی به خدا و مبدأ کمال و نیز در پرورش روح و روان و شخصیت جوان آشکار می گردد، زیرا به پرسشهای عمیق و ظاهرا ساده که از ضیمرناخودآگاه جوان، سرچشمه گرفته و بعضا در ذهنش طرح می گردد، پاسخ داده می شود و به قلبش یک نوع ثبات و آرامشی می بخشد و او را از سرگردانی روحی و روانی، نجات می دهد.
 
در این صورت است که شخصیت جوان، درست شکل و جهت می یابد و با الگوگیری از شخصیتهای بزرگ پیشوایان دینی، اراده اش قوی می گردد، به طوری که با همتی بلند، بزرگترین نیروی دوران زندگی خویش را در راه سازندگی خود و دیگران به کار می اندازد .
 
منبع: والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان، چاپ پنجم، مؤسسه بوستان کتاب، قم 1392


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.