نویسنده : استاد اصغر طاهرزاده
تغییر اسم ؟!
سوال : اخیراً دیده می شود که عده ای برای رفع مشکل افراد و یا جهت شفا از بیماری توصیه می کنند آنها اسم خود را تغییر دهند تا آنجا که به افراد می گویند اسمی مثل محمد و یا فاطمه را تغییر دهند و مثلاً پوریا یا صدف بگذارند . جالب است که بعضاً با تغییر اسم مشکل شان رفع شده و یا بیماری آنها بهبود یافته ، موضوع این کار چیست ؟جواب : به ما توصیه شده است که نام نیک بر فرزندانتان بگذارید . رسول اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم » می فرمایند : « من حق الولد علی والده ثلاثه ، یحسن اسمه ، و سعلمه الکتابه ، و یزوجه اذا بلغ » (64) از حقوقی که فرزند بر پدر خود دارد سه چیز است : اسم نیکو برای او انتخاب کند ، نوشتن به وی بیاموزد ، وقتی بالغ شد وسائل تزویجش را فراهم نماید . حتی رسول خدا «صلی الله علیه و آله و سلم » می فرمایند : « من ولد له اربعه اولاد و لم یسم احدهم باسمی فقد جفانی » (65) ؛ اگر کسی چهار فرزند دارد و نام یکی را محمد نگذارید به من جفا کرده است . و نیز روایات از حضرت صادق « علیه السلام » خبر می دهد : « استحسنوا اسماء کم فانکم تدعون بها یوم القیامه قم یا فلان بن فلان الی نورک قم یا فلان بن فلان لا نور لک » ؛ نام های نیکو بگذارید زیرا روز قیامت به آن نامها صدایشان می زنند و می گویند : ای فلان پسر فلان ! به سوی نورت برخیز ! و ای فلان پسر فلان ! برخیز ! ولی نوری نداری . اگر پدر و مادری نام نیک بر فرزندشان نگذارند در قیامت فرزندشان از آنها شکایت می کند . از سلیمان جعفری روایت شده که گفت از ابالحسن « علیه السلام » شنیدم می فرمود : « لا یدخل الفقر بیتا فیه اسم محمد او احمد او علی او الحسن او الحین او طالب او عبدالله او فاطمه من النساء » (66) ؛ فقر داخل خانه ای که در آن نام محمد و یا احمد و یا علی و یا حسن و یا حسین و یا جعفر و یا طالب و یا عبدالله و یا فاطمه باشد نمی شود . « ان الشیطان اذا سمع منادیا ینادی یا محمد یا علی ذاب کما یذوب الرصاص » (67) ؛ از ابی جعفر « علیه السلام » نقل شده که فرمود : شیطان وقتی صدای کسی را که به اسم محمد و یا علی صدا می زند بشنود مانند سرب ذوب می شود .
اما این که عده ای با محاسبه های غیر قابل اعتماد می آیند بر اساس حروف ابجد عدد مربوط به اسمی را تعیین می کنند و سپس آن عدد را نسبت به امری دیگر مثل عدد مربوط به اسم همسر آن فرد ، مقایسه می کنند و ادعا می نمایند این دو عدد همخوانی ندارد ، پس باید اسم هایشان را عوض کنند تا همخوانی پیدا کنند ؛ نه تنها حرف بی پایه و اساسی است ، بلکه پشت کردن به عقل و دستور شریعت الهی است .
و اینکه چرا بعضاً با تغییر اسم ، مشکلات فرد یا خانواده مرتفع می شود و یا بیماری طرف بهبود می یابد ، پای شیطان در میان است . آری شیطان برای هلاکت انسان مشکلاتی را ایجاد می کند تا او را از خدا باز دارد و به غیر خدا متوسل شود و عملاً از دین الهی فاصله بگیرد و لذا در این راستا راه های موفقیت های ظاهری را برای او می گشاید ولی در زیر این موفقیت ها ایمان طرف را از او می گیرد و سپس همان موفقیت های ظاهری را نیز از آن فرد دریغ می کند .
برای شیطان کار دشواری نیست که حتی عامل بهبودی شخصی از بیماری شود تا از آن طریق او را به هلاکت برساند . در حالی که خداوند سلامتی و بیماری و توسعه ی رزق و محدود بودن رزق را بستر امتحان بندگانش قرار داد تا انسان ها در شرایط مختلف بتوانند بندگی خدا را در جان خود نهادینه کنند . حال انسانی که از دین الهی فاصله گرفت به جای آنکه سختی ها و بیماری ها را بستر امتحان الهی بداند و در عین برنامه ریزی طبیعی جهت رفع آنها ، بندگی خود را محفوظ دارد ، بی صبری از خود نشان می دهد و به وسایل غیر الهی متوسل می شود و خود را در دنیا و آخرت روسیاه می نماید . در حالی که قبلاً در حدیث قدسی مطرح شد که خداوند می فرماید :
« به عزت و جلال و بزرگواری و رفعتم بر عرشم سوگند که آرزوی هر کس را که به غیر من امید بندد ، به نومیدی قطع می کنم . و نزد مردم بر او جامه ی خواری می پوشانم ، و او را از تقرب خود می رانم و از فضلم دور می کنم . آیا او در گرفتاری ها به غیر من آرزو می بندد ، در صورتی که گرفتاری ها به دست من است ؟ و به غیر من امیدوار می شود و در فکر خود در خانه ی جز مرا می کوبد با آن که کلیدهای همه ی درهای بسته نزد من است و در خانه ی من برای کسی که مرا بخواند باز است ؟ کیست که در گرفتاری هایش به من امید بسته و من امیدش را قطع کرده باشم ؟ کیست که در کارهای بزرگش به من امیدوار گشته و من امیدش را از خود بریده باشم ؟ ... » (68) که متن کامل حدیث در قسمت های قبل مطرح شد .
این روایت گرانقدر در عین اینکه در مسئله ی فوق ما را متذکر می نماید که در امورمان به غیر از خدا متوسل نشویم ، به ما تذکر میدهد چگونه امید بستن به ساحر و امثال آنها ما را با ناکامی در امورمان رو به رو می کند .
خداوند ان شاء الله به من و شما توفیق دهد تا در کسب معارف و اخلاق و رعایت آداب دینی موفق شویم و سعی کنیم آن عقاید را قلبی نماییم تا منور به نور عالم معنا گردیم و مورد نظر رضایتمندانه ی پرورگارمان قرار گیریم .
« و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته »
پی نوشتها:
64) مکارم الاخلاق ، شیخ حسن فرزند شیخ طبرسی ، ص 220
65) عده الداعی و نجاح الساعی ، ابن فهد حلی ، ص 87
66) همان
67) همان
68) الکافی ، ج 2 ، ص 67 ، باب التفویض الی الله و التوکیل علیه .
/خ