گفت و گوی سقراطی

در درمان شناختی رفتاری، درمانگر از پرسش‌های سقراطی برای بررسی محتوای افکار و باورها و هدایت درمان برای تغییر باورها استفاده می کند.
يکشنبه، 17 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گفت و گوی سقراطی

استفاده از گفت و گوی سقراطی متمرکز بر فراشناخت

درمان فراشناختی از گفت و گوی سقراطی برای بررسی معانی، فرایندهای زیربنایی و باورها استفاده می کند. با این حال، کانون تمرکز گفت و گو در درمان فراشناختی از کانون تمرکز درمان شناختی- رفتاری متفاوت است. در درمان شناختی رفتاری، درمانگر از پرسش‌های سقراطی برای بررسی محتوای افکار و باورها و هدایت درمان برای تغییر باورها استفاده می کند. ولی در درمان فراشناختی درمانگر از سؤال کردن برای شناسایی و متوقف کردن سندرم شناختی- توجهی (CAS) استفاده می نماید. هنگامی که باورها یا فرضها کانون توجه هستند، هدف گفت و گوی سقراطی شناسایی و تغییر باورها دربارهی افکار و هیجانها (فراشناختها) است نه افکار فرد دربارهی خود و جهان.
 

استفاده از گفت و گوی سقراطی برای شناسایی باورهای فراشناختی

استفاده از گفت و گوی سقراطی برای بررسی و تضعیف سندرم شناختی- توجهی (CAS) می باشند، با این حال، از این نوع گفت و گو می توان برای شناسایی باورهای فراشناختی نیز استفاده کرد. بیماران ما به دلیل تأثیر باورهای فراشناختی در پردازش، یک الگوی پاسخ خاص شامل سندرم شناختی- توجهی (CAS) را نشان میدهند. شناسایی و تغییر باورهای فراشناختی خصیصه ی مهم درمان فراشناختی (MCT )محسوب می شود. گزیده های زیر نمونه های مختلف استفاده از روش سقراطی برای شناسایی باورهای فراشناختی را نشان میدهند . پرسش های مطرح شده، معمولا به بررسی مزایا و معایب استفاده از سبک تفکر خاص، کنترل ناپذیری افکار و بدترین پیامدهای داشتن این افکار می پردازند.
 

استفاده از گفت وگوی سقراطی برای بررسی فرایندهای تداوم بخش جهت آماده سازی بیمار

درمانگر از گفت و گوی سقراطی برای تبیین فرمول بندی فراشناختی و درگیر کردن بیمار در فرایند درمان استفاده می کند. آماده سازی بیمار برای درمان فراشناختی، از طریق بررسی فرایندهای نگه دارنده ای که بر اساس مدل فراشناختی به تداوم اختلال روانشناختی منجر می شوند، انجام می شود. هدف اصلی درمانگر، نشان دادن اثر نگرانی و نشخوار فکری بر اضطراب یا خلق منفی، اثربخشی راهبردهای مقابله ای مانند سرکوب فکر و پیامدهای پایش تهدید بر اضطراب و ارزیابی‌ها است.
 

رویارویی مبتنی بر فراشناخت

رویارویی، یک مؤلفه ی اصلی در درمان فراشناختی به شمار می رود. با این حال، درمان فراشناختی مستلزم رویارویی طولانی مدت و مکرر، به عنوان وسیله ای برای ایجاد تغییر هیجانی نیست. رویارویی در درمان فراشناختی هدف های مختلفی دارد: از این روش برای تغییر باورها و تقویت پردازش جانشین و انطباقی تر استفاده می شود.در طول درمان فراشناختی، در جریان آموزش متمرکز کردن توجه بر چهره ی افراد دیگر، او با موقعیت های اجتماعی مواجه می شد. به ویژه، از او خواسته شد که «سعی کنید برداشت کاملی از ظاهر فرد دیگر کسب کنید، مثل اینکه از شما خواسته اند که او را در بین جمعیت شناسایی کنید. سه نوع رویارویی مبتنی بر مدل فراشناختی وجود دارد که برای (یک) تسهیل تغییر کلی باور، (دو) چالش ویژه با باورهای فراشناختی و (سه) ترویج پردازش انطباقی ضربهای روانی به کار می روند.
 

ایجاد تغییر کلی در باور

هر نوع آزمایش رفتاری که مستلزم رویارویی با محرک ترسناک، به منظور آزمودن باورهای خاص باشد، یک تکنیک فراشناختی غیر اختصاصی محسوب می شود، چون به ارزیابی شناختها منجر می شود. این آزمایش های رفتاری را می توان با ارایه ی آنها بر اساس مفاهیم فراشناختی مشخص، بهبود بخشید. به این ترتیب، به منظور به حداکثر رساندن تغییر باور، می توان شیوهی پردازش اطلاعات بیمار را در جریان رویارویی، قبل و بعد از آن کنترل کرد. این کار مانند نوشتن برنامه یا طرح فراشناختی برای هدایت پردازش است.
 
برای مثال، بیماری که از اضطراب اجتماعی رنج می برد، معمولا از توجه کردن به چهرهی سایر افراد در تعاملات اجتماعی اجتناب می کرد. او ساعت ها پس از پایان یک تعامل اجتماعی، درباره‌ی تأثیری که ممکن است بر دیگران گذاشته باشد، نشخوار فکری می کرد. برخلاف این واقعیت که او هر روز با موقعیت های اجتماعی مواجه می شد، باور او مبنی بر این که «مردم فکر می کنند، من آدم احمقی هستم» سال ها ادامه یافته بود. او چند سال قبل تحت درمان روان شناختی قرار گرفته بود که در آن، در جریان یادگیری روش های کنترل اضطراب و استفاده از جرأت مندی، با موقعیت های اجتماعی متعددی مواجه شده بود. این روش ها در آن زمان مفید بودند، ولی بیمار احساس می کرد که اضطراب او ادامه دارد و به صورت یک معضل در آمده است.

در طول درمان فراشناختی، در جریان آموزش متمرکز کردن توجه بر چهره ی افراد دیگر، او با موقعیت های اجتماعی مواجه می شد. به ویژه، از او خواسته شد که «سعی کنید برداشت کاملی از ظاهر فرد دیگر کسب کنید، مثل اینکه از شما خواسته اند که او را در بین جمعیت شناسایی کنید. علاوه بر این، به او آموزش داده شد که هر وقت شروع به تحلیل عملکرد خود پس از یک رویداد می نماید، این فعالیت را متوقف سازد و از روش «ذهن آگاهی گسلیده» برای مقابله با افکار مزاحم خود استفاده کند. این شیوهی سازماندهی و کنترل سبک پردازش خود در طول و بعد از رویارویی با موقعیت ها، به او کمک کرد تا دریابد که مشکل او تفگر منفی است، نه آنچه مردم ممکن است دربارهی او فکر کنند. برای بررسی تجربی اثرات این رویکرد به ولز و پاپاجورجیو (۱۹۹۸ ب) مراجعه کنید.
 
منبع: راهنمای علمی درمان فراشناختی اضطراب و افسردگی،آدریان ولز، دکتر شهرام محمد خانی، انتشارات ورای دانش، چاپ دوم، طهران 1390


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما