افسر پلیس مشغول کار در یک اتاق کنترل در راکویل ، مریلند. "داده های بزرگ" به نیروی پلیس مدرن کمک می کند تا جرایم را پیگیری و پیش بینی کند ، افسران را مستقر کند و به دنبال الگوهای رفتاری مانند پروفایل نژادی باشد.
CREDIT: BLEND IMAGES / ALAMY STOCK PHOTO
تصور ملتی بدون نیروی پلیس سازمان یافته دشوار است ، اما در حقیقت ، این یک اختراع نسبتاً مدرن است. زمانی به جنایت به صورت محلی رسیدگی می شد ، و غالباً توسط داوطلبان و به خواست قدرت حاکمه ، و تنها در سال 1829 بود که اولین نیروی بزرگ مقیاس و حرفه ای به وجود آمد – سرویس پلیس کلان شهر لندن ، ایجاد شده توسط رابرت پیل ، عضو پارلمان.
این نیروهای پلیس ، با نام مستعار "پیلرها" یا "بابیها" به یادبود خالق خود (مثل آجان ها یا پاسبان ها در فارسی)، یونیفرم هایی را می پوشیدند که انتخاب شده بودند که آنها را بیشتر شبیه شهروندان سازند تا سربازان ، و از اصول راهنمایی روشنی پیروی می کردند و نه تنها در مبارزه با جرایم بلکه در جلوگیری از وقوع آنها تلاش می کردند. کمتر از دو دهه بعد ، وقتی اولین پلیس کلانشهر کشور در نیویورک در سال 1844 ، براساس مدل لندن ایجاد شد ، ایالات متحده از این شکل پوشش برای پلیس پیروی کرد.
از آن زمان البته نیروی اجرایی قانون تحولات زیادی داشته است. و در دهه های اخیر ، فناوری اطلاعات به عنوان بازیگر مهمی در پلیس ظاهر شده است. حملات 11 سپتامبر در 2001 منجر به نوسازی اساسی در پلیس آمریکا شد که شامل ظهور به اصطلاح داده های بزرگ است – که عبارت است از تجزیه و تحلیل مجموعه داده هایی بزرگ برای کشف الگوهای پنهان.
مجله دانستنی ها از گِرِگ ریجوِی ، جرم شناس و آمار شناس ، از دانشگاه پنسیلوانیا ، پرسید که چگونه رایانه ها – و به خصوص داده های بزرگ - در حال ایجاد تغییر در پلیس در ایالات متحده هستند. ریجوِی نویسنده یک مقاله 2017 در مورد این موضوع در مجله مرور سالانه جرم شناسی است.
CREDIT: BLEND IMAGES / ALAMY STOCK PHOTO
تصور ملتی بدون نیروی پلیس سازمان یافته دشوار است ، اما در حقیقت ، این یک اختراع نسبتاً مدرن است. زمانی به جنایت به صورت محلی رسیدگی می شد ، و غالباً توسط داوطلبان و به خواست قدرت حاکمه ، و تنها در سال 1829 بود که اولین نیروی بزرگ مقیاس و حرفه ای به وجود آمد – سرویس پلیس کلان شهر لندن ، ایجاد شده توسط رابرت پیل ، عضو پارلمان.
این نیروهای پلیس ، با نام مستعار "پیلرها" یا "بابیها" به یادبود خالق خود (مثل آجان ها یا پاسبان ها در فارسی)، یونیفرم هایی را می پوشیدند که انتخاب شده بودند که آنها را بیشتر شبیه شهروندان سازند تا سربازان ، و از اصول راهنمایی روشنی پیروی می کردند و نه تنها در مبارزه با جرایم بلکه در جلوگیری از وقوع آنها تلاش می کردند. کمتر از دو دهه بعد ، وقتی اولین پلیس کلانشهر کشور در نیویورک در سال 1844 ، براساس مدل لندن ایجاد شد ، ایالات متحده از این شکل پوشش برای پلیس پیروی کرد.
از آن زمان البته نیروی اجرایی قانون تحولات زیادی داشته است. و در دهه های اخیر ، فناوری اطلاعات به عنوان بازیگر مهمی در پلیس ظاهر شده است. حملات 11 سپتامبر در 2001 منجر به نوسازی اساسی در پلیس آمریکا شد که شامل ظهور به اصطلاح داده های بزرگ است – که عبارت است از تجزیه و تحلیل مجموعه داده هایی بزرگ برای کشف الگوهای پنهان.
مجله دانستنی ها از گِرِگ ریجوِی ، جرم شناس و آمار شناس ، از دانشگاه پنسیلوانیا ، پرسید که چگونه رایانه ها – و به خصوص داده های بزرگ - در حال ایجاد تغییر در پلیس در ایالات متحده هستند. ریجوِی نویسنده یک مقاله 2017 در مورد این موضوع در مجله مرور سالانه جرم شناسی است.
چطور به داده های بزرگ و پلیس علاقمند شدید؟
من یک آمار شناس هستم. من همیشه در تقاطع آمار ، تجزیه و تحلیل داده ها و علوم رایانه کار کرده ام: چندین سال را در دهه 1990 در تحقیقات میکروسافت گذراندم.
وقتی شروع به کار بیشتر در زمینه جرم شناسی کردم ، همه این موارد را با خودم آوردم. هنگامی که من با یک اداره پلیس کار می کنم ، اولین چیزی که می خواهم این است: "درباره داده های خود به من بگویید: شما چه دارید ، و مشکلات شما که می توانم با داده ها به طور بالقوه پاسخ دهم چیست؟" بنابراین این فقط یک سازگاری طبیعی برای من بوده است .
وقتی شروع به کار بیشتر در زمینه جرم شناسی کردم ، همه این موارد را با خودم آوردم. هنگامی که من با یک اداره پلیس کار می کنم ، اولین چیزی که می خواهم این است: "درباره داده های خود به من بگویید: شما چه دارید ، و مشکلات شما که می توانم با داده ها به طور بالقوه پاسخ دهم چیست؟" بنابراین این فقط یک سازگاری طبیعی برای من بوده است .
چه نوع داده هایی را اداره های پلیس قبل از رایانه ها به کار می بردند؟
از سال 1929 ، دولت آمریکا به طور ملی در حال جمع آوری آمارهای رسمی یکپارچه و استاندارد شده درمورد جرائم گزارش شده به پلیس بوده است - قتل ها ، تجاوزهای جنسی و سرقت ها – تا گزارش متحد الشکلی برای جرم داشته باشد. بنابراین تنها حدود 90 سال گذشته است تا نیروهای پلیس روی تعریفی درباره چگونگی شمارش جرایم در ایالات متحده به توافق برسند. این گزارش هنوز وجود دارد ، و با ظهور رایانه ها از دهه 1960 ، ادارات پلیس توانستند کارهای بیشتری را انجام دهند.
به این ترتیب ، از دهه 1960 چه اتفاقی افتاده است؟
در جریان جنبش حقوق مدنی در ایالات متحده ، ایده ای برای اصلاح سیستم عدالت کیفری ما وجود داشت. رئیس جمهور لیندون جانسون کمیسیونی را برای بررسی آن به کار گمارد. این کمیسیون پیش بینی کرد که فناوری در مراحل بعدی سیر تکاملی سیستم عدالت کیفری ما - و به ویژه پلیس - نقشی اصلی را ایفا می کند.
در آن زمان ، ایده محاسبات تازه در حال ظهور بود. به عنوان مثال ، اداره پلیس سنت لوئیس الگوریتمی را در مقابل یک پایگاه داده از داده های جرم اجرا کرد برای اختصاص دادن مأمورین گشت - الگویی شناخته شده با عنوانLEMRAS (مخفف عبارت سیستم تخصیص منابع نیروی انسانی اجرای قانون). در آن زمان ، موضوع نظارت - به عنوان مثال - برای ضبط مکالمات از راه دور با استفاده از میکروفون های مخفی بی سیم – تازه در حال متداول شدن بود.
بنابراین کمیسیون پیش بینی استفاده از چنین فناوری هایی را داشت ، گرچه اکثریت قریب به اتفاق آنها صرفاً برای حسابداری بودند: پیگیری افرادی که پلیس با آنها روبرو می شد ، پیگیری مظنونین ، و ثبت شواهد ، موارد و تماس های خدمات اورژانسی.
همان طور که ذخیره سازی ارزانتر می شد امکان دیجیتالی کردن چیزها و ذخیره به صورت داده در مقادیر وسیع فراهم می آمد. از دهه 1980 ، پلیس شروع به استفاده از این پایگاه داده ها برای نقشه برداری از کانون های مهم جرم و جنایت کرد ، و از دهه 1990 ، نقشه برداری از جرائم به یک کار بزرگ تبدیل شده بود.
در آن زمان ، ایده محاسبات تازه در حال ظهور بود. به عنوان مثال ، اداره پلیس سنت لوئیس الگوریتمی را در مقابل یک پایگاه داده از داده های جرم اجرا کرد برای اختصاص دادن مأمورین گشت - الگویی شناخته شده با عنوانLEMRAS (مخفف عبارت سیستم تخصیص منابع نیروی انسانی اجرای قانون). در آن زمان ، موضوع نظارت - به عنوان مثال - برای ضبط مکالمات از راه دور با استفاده از میکروفون های مخفی بی سیم – تازه در حال متداول شدن بود.
بنابراین کمیسیون پیش بینی استفاده از چنین فناوری هایی را داشت ، گرچه اکثریت قریب به اتفاق آنها صرفاً برای حسابداری بودند: پیگیری افرادی که پلیس با آنها روبرو می شد ، پیگیری مظنونین ، و ثبت شواهد ، موارد و تماس های خدمات اورژانسی.
همان طور که ذخیره سازی ارزانتر می شد امکان دیجیتالی کردن چیزها و ذخیره به صورت داده در مقادیر وسیع فراهم می آمد. از دهه 1980 ، پلیس شروع به استفاده از این پایگاه داده ها برای نقشه برداری از کانون های مهم جرم و جنایت کرد ، و از دهه 1990 ، نقشه برداری از جرائم به یک کار بزرگ تبدیل شده بود.
در قرن بیست و یکم ، داده های بزرگ برای پلیس چه معنی دارد؟ آیا می توانید نمونه ای از نحوه دسترسی و استفاده از آن را برای پلیس در حال حاضر بیان کنید؟
بیایید با پلیس پیش بینی کننده شروع کنیم. این واقعیت که یک رایانه می تواند اطلاعات را ذخیره کند و همچنین آن را به عنوان نقشه نمایش دهد ، این امکان را برای پلیس فراهم کرده است که بتواند استراتژی های جدیدی را برای مقابله با جرایم ایجاد کند. اکنون می توانید هزاران مورد از حوادث جنایی گذشته را روی نقشه بگذارید نه برای تحقیق فقط در مورد یکی از آنها ، بلکه به دنبال یافتن الگوهایی در سراسر جامعهتان. اکنون می توانید هزاران مورد از حوادث جنایی گذشته را روی نقشه بگذارید نه برای تحقیق فقط در مورد یکی از آنها ، بلکه به دنبال یافتن الگوهایی در سراسر جامعهتان.
اکنون ، اگر شما یک کاپیتان پلیس باشید ، باید در مورد چگونگی استفاده از مدل های آماری فکر کنید تا به طور فعال پیش بینی کنید که کدام محله ها ریسک بزرگتری برای چیزی که در حال رخ دادن است دارند. اکنون پلیس می خواهد پیش بینی کند که کجا مشکلات قصد دارند سربرآورند و آنجا حاضر باشد یا برای جلوگیری از وقوع جرم به طور کامل و یا قرار گرفتن در موقعیت مناسب برای پاسخ به آن ، در صورت بروز آن.
منبع: گِرِگ ریجوِی و ویجِی شانکار بالاکریشنان
اکنون ، اگر شما یک کاپیتان پلیس باشید ، باید در مورد چگونگی استفاده از مدل های آماری فکر کنید تا به طور فعال پیش بینی کنید که کدام محله ها ریسک بزرگتری برای چیزی که در حال رخ دادن است دارند. اکنون پلیس می خواهد پیش بینی کند که کجا مشکلات قصد دارند سربرآورند و آنجا حاضر باشد یا برای جلوگیری از وقوع جرم به طور کامل و یا قرار گرفتن در موقعیت مناسب برای پاسخ به آن ، در صورت بروز آن.
منبع: گِرِگ ریجوِی و ویجِی شانکار بالاکریشنان