مقدمات و آمادگی برای نماز را چگونه کسب کنیم؟

چرا مقدمات و آمادگی قبل از نماز لازم است؟مقدمات و آمادگی برای نماز را چگونه کسب کنیم؟ این مطلب را در راسخون مطالعه کنید.
يکشنبه، 31 شهريور 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مقدمات و آمادگی برای نماز را چگونه کسب کنیم؟
مقدمه:
مقدمات و آمادگی برای نماز را چگونه کسب کنیم؟این موضوع و عنوانی است که در این مقاله به آن پرداخته می شود. میدانیم که مهیا شدن و آمادگی برای نماز در تحصیل حضور قلب و کنترل قوه خیال در نماز، نقش به سزایی دارد. اگر هر عملی و یا گفتاری از انسان بدون مقدمه صادر گردد، ناقص خواهد بود.

برای مقدمات نماز و برای انجام نماز - یعنی حضور در برابر خداوند عالم و اظهار بندگی و پرستش آن ذات مقدس - مقدماتی لازم است که تا فراهم نشوند، نماز صحیح نیست و آن مقدمات عبارتند از:1- طهارت،2- وقت،3- لباس،4- مکان،5- قبله. اما جدای از این مقدمات حالت روحی وروانی ما باید قبل از نماز چگونه باشد.؟

در اینجا به حالت روحی و روانی و شخصیت یک نماز گزار برای هر چه بهتر انجام دادن نماز اشاره می کنیم.یک شخصی که قرار است وارد نمازشود چگونه است . در این بحث از این منظر به عنوان مطلب پاسخ گفته می شود.

هر مقدار معرفت و شناخت انسان به حق تعالی و صفات و اسمای حُسنایش بیش تر باشد، عشق و محبتش نسبت به خدا و شوق خلوت نمودن و سخن گفتنش با خدا نیز بیش تر خواهد بود. شناخت و معرفت پروردگار سبب می شود که انسان خداوند را ناظر و حاضر ببیند و در برابرش خاضع و خاشع باشد

مقدمات و آمادگی برای نماز را چگونه کسب کنیم؟
در روایت است که حضرت داوود علیه السلام وقتی می خواست به صحرا برای مناجات برود، از یک هفته قبل مقدمات آن را فراهم می نمود.[1] نقل شده است:

هنگامی که امام حسن مجتبی علیه السلام برای نماز برمی خاست، بهترین لباس های خود را می پوشید. از آن حضرت پرسیدند: چرا بهترین لباس خود را می پوشید؟ امام در پاسخ می فرمود:

«خداوند، زیباست و زیبایی را دوست دارد؛ به همین جهت من لباس زیبا برای راز و نیاز با پروردگار می پوشم، و هم او فرموده است که به هنگام رفتن به مسجد، زینت خود را برگیرید».[2]

امام خمینی (ره) برای نماز، تمیزترین جامه ها را بر تن می کرد. ایشان، بعد از تطهیر و گرفتن وضو، ریش مبارک خود را شانه می نمودند؛ عطر می زد و بعد از گذاشتن عمامه بر سرشان، به نماز می ایستاد.

ضرت امام، حتی در هنگام بیماری و در عین خونریزی و با وجود زخم بزرگ شکم، در موقع نماز، تمیزترین جامه ها را که بدون آلودگی بود بر تن می کرد.[3]

محمود بروجردی نقل می کند: جالب این بود که امام خمینی همیشه موقع نماز عطر و بوی خوش مصرف می کرد و شاید بدون بوی خوش سرنماز نایستاده باشد. حتّی در نجف هم که نماز شب را روی پشت بام می خواند، در همان پشت بام نیز یک شیشه عطر داشت.[4]

شهید مطهری (ره) نیز اهمیت فوق العاده ای برای نماز قائل بودند. ایشان هرگز با لباس خانه نماز نمی خواند؛ به خصوص نماز صبح را.ما که از رختخواب بیرون می آییم با همان لباس زیر نماز صبح را می خوانیم.

اما ایشان به هنگام نماز لباس پوشیده، عمامه بر سر می گذاشت و خودشان را برای نماز آراسته می کرد. شاید این کار بدین سبب بود که می خواست از همان آغاز که لباس می پوشید، آمادگی روحی پیدا کند.

یعنی، می خواهم کاری انجام دهم که سرسری نیست، این حالت آمادگی قبل از نماز مسلماً تأثیر روحی به سزایی دارد.[5] ائمه اطهار علیهم السلام به این امر، توجّه خاص داشته و هنگام نماز، عبادت و رفتن به مسجد، خودشان را معطر و مرتب نموده و بهترین لباس خود را می پوشیدند.


فراغت فکر از شکم قبل از مقدمات قبل نماز است.

نه در حال نماز آن قدر گرسنه باشد که گرسنگی و سوزش شکم فکر را مشغول سازد و حواس را پرت کند و نه باید آن قدر سیر باشد که پر کردن شکم و سنگینی آن، فکر را مشغول سازد.

در همان ادامه روایت قبلی می فرماید: «و لا مُتثاقِلًا فَانّها مِن خَلال النّفاق»؛ «و نیز با سنگینی و پری شکم به نماز نایست؛ زیرا از شکاف نفاق برمی خیزد».

گویا نماز خواندن با این حالات ناشی از نفاق است؛ زیرا ظاهرش حکایت از این می کند که توجّه به خدا دارد ولی باطنش، هیچ اقبال و توجهی به خدا ندارد و این دوگانگی ظاهر و باطن انسان نفاق است.


اختصاص دادن وقت مناسب برای نماز از مقدمات نماز است

از عوامل حضور قلب، فراغت وقت و اهمیت دادن به اول وقت و محافظت بر آن می باشد. «فراغت آن است که انسان در شبانه روز برای عبادت خود، وقتی را معین کند تا در آن زمان، اشتغال دیگری به غیر از عبادت نداشته باشد»[6]

و لازمه این امر، تنظیم وقت برای عبادت و محافظت بر آن است؛ البته محافظت بر وقت، باید طوری باشد که نماز در وقت فضیلت خوانده شود.

انسان همان طور که برای امور دنیوی خود و کسب علم، دانش، ملاقات با دیگران و امور دیگر، وقت تنظیم می نماید، باید برای عبادت هم وقت تعیین کند تا وقت نماز، انتخابی باشد؛ نه اکراهی و اضطراری.

نمازی که در وقت کار دیگر، خوانده شود، موجب اکراه در قلب می شود و در حقیقت با زبان بی زبانی به نماز می گوید: کار دارم و تو مزاحم شدی!! لذا خیلی سریع و با عجله و بی حضور قلب، آن را به جا می آورد؛ ولی اگر نماز در وقت خودش و بهترین وقتش خوانده، دلیلی برای فرار از آن نمی بیند؛ چرا که وقت نماز است؛ نه کار و اشتغال دیگر.


تعیین مکان مخصوص از مقدمات ماز است.

یکی از عوامل حضور قلب، انتخاب مکانی مخصوص برای عبادت است. تأثیر انتخاب مکان مخصوص برای نماز، از جهت تداعی معانی است؛ چرا که هر مکان و هر زمان مخصوص، معانیی را که با آن زمان و مکان انس گرفته، در ذهن انسان حاضر می کنند.

رای مثال وقتی به مسجد می رویم، عبادت و مناجات کردن به ذهن می آید؛ لذا انتخاب مکان نماز و مناجات در منزل، موجب این می شود که وقتی در آن مکان می ایستیم، احساس قرب و نزدیکی به خداوند می کنیم .

(مانند کسی که وارد منزل محبوب باشد) و نورانیت و روحانیت خاصی در خود می یابیم که همه اینها، موجب تحصیل حضور قلب می شود.[7] خود به خود با وارد شدن در مکان مخصوص، اغیار از دل خارج شده، با خدا بودن و در محضر او بودن، به خاطر می آید.

و به همین جهت است که در روایات متعددی آمده که مستحب است انسان در خانه اش، اتاقی مخصوص برای عبادت و نماز داشته باشد که از جمله آن روایات، دستور امام صادق علیه السلام به حزیر است که فرمود:

«اتخذ مسجداً فی بیتک»[8]؛«در خانه ات مسجدی و مکانی برای نماز بساز».در روایت دیگر از امام صادق علیه السلام آمده است:«علی علیه السلام قد اتّخذّ مسجداً فی داره، لیس بالکبیر و لا بالصغیر»[9]؛

«علی علیه السلام در منزلش مکانی را برای عبادت انتخاب کرده بود که نه بزرگ بود و نه کوچک».از آثار انتخاب مکان مخصوص، تلقین و تفیهم اهمیت نماز به قلب است؛ چرا که با انتخاب چنین مکانی، قلب اهمیت نماز را باور می کند و همین القای اهمیت نماز، موجب تحصیل حضور قلب می شود.

در پایان توصیه عرفانی یکی از اولیای خدا را در این باره تقدیم می کنیم: «در مرحله اول مدتی قبل از شروع نماز، حداقل پانزده دقیقه به حسابرسی و تخلیه درون بپردازید و به صورت ارادی عوامل پریشانی خاطر را تعدیل بخشید؛.

مثلًا اگر کار ناشایستی انجام داده اید (مثل فریاد زدن بیهوده)، از کرده خود اظهار ندامت کنید که آنچه منظور این است آن چه در باطن شما رسوب کرده و با نماز برانگیخته می شود، با اختیار خود شما مورد ارزشیابی و حسابرسی قرار گیرد.

و برای موارد مشابه تصمیم معقول بگیرید که رفتار خود را کنترل کنید. پس منظور از این مرحله این است که خود را برای نماز مهیا سازید.

مرحله دوم در طول مدت نماز، ابتدا همان اذکار و اوراد نماز را در درون حاضر کنید و سپس الفاظ را ادا نمایید. امام خمینی (ره) این عمل را این گونه تشبیه می کند که، نمازگزار اذکار نماز را به درون خود تلقین کند؛ مثل اینکه طفلی در درون او هست و یک یک اذکار را به او عرضه می کند.

البته حضور قلب در حال نماز و دعا، یک باره و به طور ناگهانی حاصل نمی گردد؛ بلکه نیازمند صبر و حوصله است و باید با نفس مانند کودکی نوآموز مدارا کرد و به تدریج و با آهستگی آن را مهار و رام نمود و آن را متوجه نمود. بنابراین باید از مقدار بسیار کم شروع کرد و به تدریج بر میزان تمرکز و توجّه و حضور قلب افزود.

مطالعه پیرامون کیفیت نمازهای اهل بیت علیهم السلام و همچنین مطالعه کتاب هایی همچون «آداب الصلوة» یا «پرواز در ملکوت» امام خمینی (ره) و «اسرار الصلاة» مرحوم میرزا جواد آقا ملکی (ره) بسیار نافع است.

انجام دقیق مقدمات نماز باعث حضور قلب بیشتر در نماز می شود.
‏‏سزاوار است که نمازگزار در سرتاسر نماز ـ چه در افعال و چه در اقوال ـ حضور قلب‏‎ ‎‏داشته باشد؛ زیرا که برای عبد آن مقداری از نماز او، نماز محسوب می شود که در آن، با‏‎ ‎‏حضور قلب باشد.

و حضور قلب یعنی کاملاً به نماز و آنچه را که در آن می گوید توجه‏‎ ‎‏داشته باشد و به حضرت معبود جلّ جلاله کاملاً متوجه باشد و بخواهد که عظمت و جلال‏‎ ‎‏وهیبت او را درک کند و قلب خود را از غیر او خالی نماید.

به همین جهت خود را در‏‎ ‎‏پیشگاه سلطان سلاطین و بزرگ بزرگان می بیند که او را خطاب کرده و با او مناجات‏‎ ‎‎‏می نماید، پس وقتی که چنین حالتی را در خود بیابد در دل او هیبتی می افتد که او را‏‎ ‎‏می هراساند.

سپس خود را در ادای حق خدای تعالی مقصّر می بیند و در نتیجه خوف او در‏‎ ‎‏دلش قرار می گیرد و پس از آن به رحمت واسعۀ حق می نگرد و امیدوار به پاداش نیک او‏‎ ‎‏می شود. و در نتیجه حالتی بین خوف و رجاء برایش پیدا می شود و این صفت «کاملین»‏‎ ‎‏است .

و این حالت بر حسب درجات عبادت کنندگان، درجات گوناگون و مراتب‏‎ ‎‏بیشماری دارد. و برای نمازگزار سزاوار است که دارای خضوع و خشوع و سکون و وقار‏‎ ‎‏بوده و با هیأتی نیکو قبل از نماز عطر زده و مسواک نموده و شانه بزند و سزاوار است مانند‏‎ ‎‏کسی که با نماز وداع می کند نماز بخواند .

(گویا آخرین نمازش می باشد و بعد از آن خواهد‏‎ ‎‏مرد)، پس توبه و انابه و استغفارش را تجدید نماید و سزاوار است در پیشگاه پروردگارش‏‎ ‎‏مانند عبد ذلیلی که در مقابل مولایش می ایستد، بایستد و سزاوار است .

در گفتن ‏‏«‏‏ایاک نعبد‏‎ ‎‏وایاک نستعین‏‏»‏‏؛ ‏‏«تنها تو را می پرستیم و فقط از تو کمک می جوییم» راستگو باشد و مبادا این‏‎ ‎‏جمله را بگوید در حالی که هوای نفس خویش را می پرستد و از غیر مولایش کمک‏‎ ‎‏می جوی.

و سزاوار است که کوشش کند تا موانع قبول نماز را از خود دور نماید مانند‏‎ ‎‏خودپسندی و حسد و تکبر و غیبت و ندادن زکات و سایر حقوق واجب که مانع قبول‏‎ ‎‏نماز می باشند.‏

راهکارهایی جهت تحصیل حضور قلب در نماز،
1 - شخص نماز گزار اجمالاٌ بداند که با خداوند سخن می گوید و حمد و ثنای او می کند، اگر چه به معنای الفاظ توجه نمی کند.

2 - علاوه بر مرحلة قلبی، به معانی کلمات و اذکار نیز توجه داشته باشد و بداند که چه می گوید. به این مرتبه روایتی از امام صادق (ع) اشاره دارد: "هر کس دو رکعت نماز بخواند، در صورتی که بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود در حالی که بین او و خداوند گناهی نیست، مگر این که خداوند آن ها را می بخشد" . [10]

3- مرتبه سوم آن است که اسرار عبادت و حقیقت اذکار و تسبیح و تحمید را بفهمد.
4– آن اسرار و حقایق به باطن نفوذ کند.

5 - در این مرتبه نمازگزار به مرتبة کشف و شهود و حضور کامل می رسد، که به این مرحله حضور قلب در معبود می گویند. در این مرحله نمازگزار حتی به خود و افعال و حرکاتش نیز توجه نداشته، از سخنگو و سخن نیز غافل است. [11]

بدیهی است که بعضی از این مراتب اختصاص به اولیای حق دارد، ولی تحصیل بعضی مراتب دیگر برای دیگران نیز ممکن است. بزرگان برای به دست آوردن حضور قلب در نماز عواملی را ذکر کرده اند که مهم ترین آن ها عبارتند از :

1- اهمیت دادن به نماز: عارف بزرگ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی می گوید: حضور قلب سببش همت آدمی است، زیرا قلب تابع همت بوده و اگر همت نماز باشد، قلبت هم نزد نماز حاضر خواهد بود. هر اندازه که همت انسان بیش تر باشد، قلبش هم بیش تر نزد نماز خواهد بود و هر اندازه که همت انسان بیش تر باشد، غفلتش از غیر نماز بیش تر خواهد بود. [12]

کسانى که نماز را سرسرى مى گیرند و نسبت به آن بى توجه هستند و به اهمیت نماز توجهى ندارند، حضور قلب نخواهند داشت. بر عکس کسانى که به نماز اهمیت مى دهند و براى آن سرمایه گذارى مى کنند و آن را ستون دین مى دانند و وقت و فرصت بیشترى را صرف نماز مى کنند، حضور قلب بیشترى خواهند داشت.

2 - شناخت و آگاهی: هرمقدار معرفت انسان به حق تعالی بیشتر باشد، احساس او نیز بیش تر خواهد بود و در برابر پروردگار خاضع و خاشع خواهد بود و خداوند را ناظر و حاضر خواهد دید.
3 - فهم معانی نماز: در ابتدا در یک نماز باید مراقب چند کلمه بود و با تمرین بیش تر، کلمات بیشتری را با معانی آن ادا نمایید.

4 - آمادگی قبل از نماز: کسی که می خواهد در نماز حضور قلب داشته باشد، لازم است به مقدمات نماز توجه داشته باشد و وضو را به صورت کامل انجام دهد و قبل از نماز لحظاتی را با خدا خلوت کند. امام صادق (ع) می فرماید:
"هنگامی که به قصد نماز به جانب قبله ایستادی ، دنیا و آن چه در آن است و مردم و احوال آن ها را فراموش کن. قلبت را از هر شاغلی که تو را از یاد خدا باز می دارد، فارغ ساز و با چشم باطن، عظمت و جلال خدا را مشاهده کن. به یاد آور توقف خودت را در برابر خدا، در روزی که هر انسانی اعمالی پیش فرستاده اش را آشکار می سازد " . [13]

5 - رعایت مستحبات نماز: از اسباب حضور قلب، رعایت احکام و آداب نماز است، مانند نگاه کردن به محل سجده در حال قیام، نگاه کردن بین دو پا در حال رکوع، نگاه کردن به دامن در حال تشهد و سلام و چسباندن دست ها به بدن در حال قیام و غیره.

از هنگام وضو ساختن، دل را به خدا بسپار و با گفتن اذان و اقامه و توجه به معانى و مفاهیم بلند آن، جان و روح و قلب را به آن خط نورى ملکوتى اتصال بده که از کعبه تا عرش واز آن جا تا حقیقت اسما و صفات و از آن فراتر تا "ذات احدیّت" امتداد دارد.

پس از اقامه گفتن و قبل از ورود به نماز، به ابراهیم خلیل تأسى کن و بگو: "انّى وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض حنیفاً و ما انا من المشرکین"؛[14] من روى خود رابه سوى کسى کردم که آسمان‏ها و زمین را آفریده، من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم.

سپس با حضور قلب و توجه به معانى الفاظ بگو: "انّ صلوتى و نسکى و محیاى و مماتى للَّه ربّ العالمین"؛[15] بگو: "نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانیان است.

آن گاه که در دروازه تکبیر قرار گرفتى، گناهان خویش را به یاد آور و به عظمت خالق توجه نما و حقارت خویش را در نظر آور و بگو:

"یا محسن قد اتاک المسى و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسى انت المحسن و انا المسى بحق محمد و آل محمد صل على محمد آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منّى"

اى خداى نیکوکار! بنده گناهکارت به در خانه تو آمده است، و تو امر کرده‏اى که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکو کارى و من گناهکارم، بحق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد آل محمد بفرست و از کارهاى زشتى که مى‏دانى از من سر زده بگذر".

6 - انتخاب مکان مخصوص و اختصاص وقت مناسب برای نماز.
7 - فراغت قلب: یکی از مهم ترین اسباب حضور قلب، فراغت قلب است .
تا بر نخیزی از سر دنیا و هر چه هست با یار خویشتن نتوانی دمی نشست

حضرت امام خمینى در مورد راه هاى تحصیل حضور قلب مى گوید: " آنچه باعث حضور قلب شود، دو امر است: یکى فراغت وقت و قلب و دیگر فهماندن به قلب اهمیت عبادت را.

و مقصود از فراغت وقت آن است که انسان در هر شبانه روزى براى عبادت خود وقتى را معیّن کند که در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت بپردازد و اشتغال دیگرى را براى خود در آن وقت قرار ندهد.

انسان اگر بفهمد که عبادت یکى از امور مهمه اى است که از کارهاى دیگر اهمیتش بیشتر بلکه طرف نسبت با آن ها نیست [= قابل مقایسه نیست] البته اوقات آن را حفظ مى کند و براى آن وقتى موظف مى کند ...

از فراغت وقت،‌مهم تر فراغت قلب است و آن چنان است که انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنیایى فارغ کند و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتّته [=پراکنده] منصرف نماید.

و دل را یکسره خالى و خالص براى توجه به عبادت و مناجات با حق تعالى نماید و تا فراغت قلب از این امور حاصل نشود، تفرغ براى او و عبادت او حاصل نشود".[16]

8- رفع موانع: پرخوری، جلوگیری از ادار، کسالت و خستگی، سر و صدا و نگاه به اطراف، مانع حضور قلب در نماز می شود. رفع این موانع در حضور قلب مؤثر است.موانع تا نگردانى ز خود دور درون خانه دل نایدت نور

9ـ احساس و درک عظمت و بزرگى خدا.درک عظمت و بزرگى هر کسى بستگى به مقدار شناخت و معرفت به او دارد. هر مقدار این شناخت بیشتر شود،‌بزرگى و عظمت او بیشتر جلوه گر خواهد شد. اگر کسى به عظمت و بزرگى خدا پی ببرد، ‌طبعاً‌ خضوع و خشوع بیشترى در پرستش و عبادت خواهد داشت.

ابان بن تغلب می‌گوید: به امام صادق(ع) گفتم: على بن الحسین(ع) را دیدم وقتى که به نماز می ایستاد، رنگ به رنگ مى شد. فرمود: آرى او خدایى را که در برابرش ایستاده بود، کاملاً مى شناخت.([17]

امیرالمؤمنین(ع) در وصف عارفان و خدا پرستان واقعى فرمود: «عظم الخالق فى أنفسهم فصغر ما دونه فى أعینهم؛[18] آنان خدا را به عظمت و بزرگی شناخته اند. بنابراین هر چه غیر او است، در نظرشان کوچک جلوه می‌کند».

10ـ جلوگیرى از هرزگى قوة خیال:یکى از بزرگترین عوامل حواس پرتى در نماز،‌ هرزگى و پراکندگى قوة خیال است. اگر قبل از نماز چند دقیقه اى به وسیلة ذکر خدا و مناجات و خواندن نمازهاى مستحبى و تلاوت قرآن، خود را آمادة نماز کنیم،‌

ذهن از حواس پرتى و پراکندگى و از توجه به کثرت، به سوى وحدت منعطف مى شود،‌در نتیجه در نماز فکر انسان به این طرف و آن طرف متوجه نمی شود. کسى که قبل از نماز با دیگرى بگو مگو و بحث داشته یا خوشحال یا ناراحت شده، اگر فوراً وارد نماز شود، نمازش تحت تأثیر آن افکار خواهد بود و حضور قلب نخواهد داشت.

11ـ طول دادن و با تأنى خواندن نماز: اگر کسى رکوع و سجود را مقدارى طولانى کند و با حال خوشی اذکار و سجود را بگوید، در حضور قلب مؤثر خواهد بود.

12ـ ترک گناه یکى از مهم ترین عوامل توفیق در حضور قلب در نماز است. کسى که اهل معصیت وگناه باشد،‌ توفیق بازیابى به درگاه خدا نمى یابد.

13ـ حالت خاصی در نماز که بیانگر خضوع است، در خشوع که حالت قلبى است، تأثیر مى گذارد.
14ـ بعضى از آداب نماز مانند سر وقت خواندن و مواظبت بر وقت نماز و به حالت کسالت داخل نماز نشدن و ... در نماز مؤثر است.

15 - دوری از غذاهای شبهه ناک و حرام و اموالی که از طریق غیر مشروع به دست می آید در حضور قلب و ایجاد آمادگی درونی برای نماز و سخن گفتن با خدا بسیار موثر است.

16- رعایت آدابی از قبیل مسواک زدن،‌ انگشتر به دست کردن،‌ عطر زدن و ... که باعث آمادگی و تمیزی و پاکی انسان می شود. این کارها موجب بهره برداری هر چه بیشتر از برکات معنوی نماز می شود.

17- ترک گناه: کسى که به خیانت به مردم، کلاه برداری، رشوه خواری، اختلاس،‌تهمت، غیبت ، شهوت و ... فکر مى کند، براى او قلبى نمانده است تا در آن خدا جلوه کند. هر چه هست غیر خدا است.

دل ز دل بردار اگر بایست دلبرداشتن دلبر و دل داشتن نَبْوَد طریق عاشقانگناه لذت مناجات را از انسان مى گیرد و با گرفتن لذت شیرینى عبارت، حضور قلب هم خواهد رفت.

امام صادق(ع) مى فرماید: "خداوند به داوود پیامبر فرمود: قرار نده بین من و خودت عالِمى را که شیفتة دنیا است،‌چون این شخص از راه محبت من جلوگیرى مى کند. این ها دزدان راه بندگانى هستند که به سوى من مى آیند. کم ترین کارى که من با آن ها مى کنم، این است که شیرینى مناجاتم را از قلبشان مى گیرم".[19]

رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبرداشتن یا زجانان یا زجان بایست دل برداشتنبدیهی است آنچه در این نوشتار بیان داشتیم ، بسیار بیشتر از تمرکز است ؛

زیرا تمرکزکه مربوط به فکر و ذهن است ، آسان است ، اما حضور قلب مرتبه ای بسیار بلند و رفیع است که مربوط به دل و قلب آدمی است.

نتیجه:
با توجه به مطالب گفته شده برای مقدمات نماز و پاسخ به این سوال که :برای مقدمات و آمادگی برای نماز را چگونه کسب کنیم؟ مهمترین موضوع در زمینه تقویت گرایش به نماز و تقویت اراده در اقامه نماز، انجام مقدمات نماز برای رسیدن به حضور قلب می باشد.

اگر بدانیم که انسان  چرا باید نماز بخواند و چه نیرویی از نماز می گیرد. حتما به مقدمات نماز اهمیت می دهد. قرآن کریم به طور نمونه می فرماید: اقم الصلاه ان الصلاه تنها عن الفحشاء والمنکر. یعنی نماز را بپا دارید، زیرا نماز در شما نیروی پدید می آورد که بتوانید در مقابل فحشا و منکر پایداری کنید.

قاعدتا مقدمات نماز برای این امر بسیار مهم است نمی توانیم بد.ن توجه در مقبل شیطان پیروز شویم زیرا نماز را به هم میزند.

اگر انسان نماز نخواند  مقدماتی ندارد برای رسیدن به خدا و رسیدن به خدا بدون مقدمه نماز ممکن نیست.پس این قدرت حفظ و حراست از خودش را از کجا می خواهد بدست آورد.  مقدمات نماز به انسان انرژی می دهد. تا نمازش را بهتر و کاملتر بخواند.

خود این مقدمات تکلیف است کهانسان را در مقابل  سختی های زندگی مقاوم می کند. در نماز می گوییم ایاک نعبد و ایاک نستعین. یعنی تو را می پرستم و از تو کمک می گیرم تا قوی باشم و بتوانم در مقابل سختی های راه زندگی و کمال پایداری کنم و به مقصد برسم.

ایاک نعبد و ایاک نستعین. بدون مقدمه فقط می شود لف به اتنهایی و این فایده ای اصل نماز ندارد پی یادمان نرود که مقدمات نماز را کاملا رعایت کنیم نا به سرانجام مقصود نائل شویم. من الله توفیق

پی نوشت ها:
1. قیامت و قرآن، ص 70 ..
2. داستان دوستان، ج 1، ص 44 ..
3. مام در سنگر نماز، ص 37 ..
4. همان، ص 39 ..
5. نماز فرزانگان، ص 98 ..
6. ر. ک: امام خمینى، اربعین ص 476 ..
7.عوامل حواس پرتى و درمان آنها، ص 132 ..
8.ر. ک: وسائل الشیعه، ج 3، ص 555 ..
9. همان ..
10. وسائل الشیعه، ج4، ص 686.
11.  ر.ک: امام خمینی، چهل حدیث ، ص 434.
12. ملکی تبریزی، اسرار الصلاه ، ترجمه رجب زاده.
13. بحارالانوار، ج 84، ص 230.
14. امام خمینی ، چهل حدیث، ص 428.
15. انعام (6)، آیه 79.
16.همان، آیه 162.
17. همان،‌ ص 114، به نقل از بحارالانوار،‌ ج48، ص 236.
18. همان، به نقل از نهج البلاغه، خطبة 184(فیض الاسلام)
19.اصول کافی، ‌ج 1، ص 46.

منبع:
http://heyatekhoor.blogfa.com/post/1124
http://www.etrenamaz.ir/?p=1361
https://www.pasokhgoo.ir/node/1189
https://www.porseman.com/article/110299
* این مقاله در تاریخ 1401/12/25 بروز رسانی شده است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما