هدف از اردواج چیست؟

در مطلب پیش رو برخی از اهداف ازدواج را از دیدگاه قرآن و روایات می خوانید.
چهارشنبه، 10 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
هدف از اردواج چیست؟
جهان آفرینش، بی هدف و بیهوده نیست و خلقت آن بحق و براساس حکمت است.

انسان که جزئی از نظام عالم هستی است، هم با هدف آفریده شده و هم باید دارای هدف و مقصد باشد. زندگی بدون هدف، مایه آشفتگی، سرگردانی، ناراحتی و عقب ماندگی است.

براین اساس، هر یک از غرایز به ودیعت گذاشته شده در انسان، دارای حکمت و هدف است. وجود غریزه جنسی در انسان برای تأمین اهداف و مصالحی است که اعمال آن به شکل صحیح و مشروع، تضمین کننده حیات مادی، معنوی، فردی و اجتماعی نسل بشر است.

ازدواج نیز که تنها راه طبیعی، فطری و مشروع ارضای غریزه جنسی است، باید دارای هدف یا اهداف پایدار، سنجیده و اصیل باشد. اگر در زندگی زناشویی هدفهای ناپایدار، سست و لرزان مطرح باشد و زن و مرد، راه آینده را با آگاهی و هدف حساب شده دنبال نکنند، به سعادت و خوشبختی و آثار ارزنده ازدواج دست نخواهند یافت.

در این جا، برخی از اهداف ازدواج را که در آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام آمده است، بیان می کنیم.


ارضای غریزه جنسی

وقتی که آثار رشد و بلوغ در پسران و دختران ظاهر گردد، صدایی از درون آنان جهت برقراری روابط زناشویی و ارتباط با جنس مخالف برخاسته، آنان را به اطفای شعله های غریزه جنسی دعوت می کند. در این میان، برای حل مشکل جنسی سه راه وجود خواهد داشت:

الف- روابط زن و مرد بدون هیچ قید و شرطی در جامعه روا باشد و انسانها همچون دیگر حیوانات، آزادانه از یکدیگر کام گرفته، به خواسته های جنسی پاسخ دهند.

ب- راه تفریط را پیموده، همچون رهبانان مسیحی و برهمنان و. .. هرگونه روابط زناشویی را محکوم نموده، آن را برخلاف شؤون و اهداف والای انسانی بدانند و با زحمت زیاد به سرکوبی خواسته های جنسی پرداخته، همواره در مبارزه با این خواسته درونی باشند.

ج- به منظور تحکیم بنیان اجتماعی اقوام و ملل، بهره برداری صحیح از غریزه جنسی و جلوگیری از مفاسدِ زیاد بی بند و باری و زیانهای ناشی از عزوبت، به تحکیم و تنظیم مبانی ازدواج و تشکیل خانواده براساس قوانین هماهنگ با نظام خلقت پرداخته شود.

اسلام، راه سوّم را در پیش گرفته است؛ بدین معنا که از سویی بهره گیری از تمایلات درونی را بطور معتدل و بدون افراط و تفریط از اهداف ازدواج دانسته، به آن سفارش کرده است و از سوی دیگر، آزادی مطلق در روابط جنسی زن و مرد و نیز رهبانیت را محکوم کرده، آن را در جامعه اسلامی ناروا و نکوهیده می شمارد. قرآن کریم می فرماید:
«... وَ رَهْبانِیةً ابْتَدَعُوها ما کتَبْناها عَلَیهِمْ»[1]
رهبانیتی را که ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بودیم.

پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله با جمله معروف «لا رَهْبانِیةَ فِی الْاسْلامِ، تَزَوَّجُوا»[2] امت اسلامی را متوجّه تأمین هدف والای انسانی در سایه ازدواج و تشکیل کانون گرم خانواده کرده و «عثمان بن مظعون» را که شبها به عبادت می پرداخت و روزها را با روزه به پایان می رساند و زن و فرزند را ترک کرده بود، بشدّت نکوهش نمود.[3]

ناگفته نماند که ارضای غریزه جنسی به تنهایی هدف ازدواج نیست، چون اگر هدف نهایی ازدواج، رسیدن به امیال جنسی باشد، بعد از دستیابی به آن، کانون زناشویی از هم گسسته، به جدایی و طلاق منجر خواهد شد. در اسلام، طلاق به خاطر نتایج تلخ و ناگواری همچون سست شدن بنیان اخلاقی جامعه و متلاشی شدن محیط مناسب پرورش فرزندان، در زمره منفورترین حلالها نزد خدا شمرده شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«ما احَلَّ اللَّهُ شَیئاً ابْغَضُ الَیهِ مِنَ الطَّلاقِ»[4]
خداوند هیچ چیزی را حلال نکرد که به اندازه طلاق مورد غضب او باشد.


آرامش روانی

آفرینش انسان بگونه ای است که برای رسیدن به آرامش روحی، نیاز به ازدواج و تشکیل خانواده دارد. زندگی زناشویی به علت ایجاد محبّت، تفاهم و همدردی، بسیاری از نیازهای روحی انسان را تأمین می کند. انسان در سایه تأمین این نیازها که نیازهای اصلی اوست، به آرامش روحی می رسد.

قرآن کریم تصریح می کند که یکی از ثمرات ازدواج و اهداف بلند آن، تسکین خاطر وآرامش روحی است که در پرتو دوستی و محبتی که خداوند در قلب زن و شوهر قرار داده است، به دست می آید:
«وَ مِنْ آیاتِهِ انْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ انْفُسِکمْ ازْواجاً لِتَسْکنُوا الَیها وَ جَعَلَ بَینَکمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً انَّ فی ذلِک لَایاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکرُونَ»[5]
و از نشانه های اوست که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ همانا در این کار، نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند.

در جای دیگر با بیان کنایه ای جالب، همسران را برای یکدیگر به عنوان لباس و پوشش معرفی می کند:
«هُنَّ لِباسٌ لَکمْ وَ انْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ»[6]
زنان، لباس همسران، و شما (همسران) لباس آنها هستید.

اگر لباس موجب پوشش عیوب ظاهری بدن و یا حفظ از سرما و گرما و احساس آرامش و امنیت و یا زیبایی و کمال است، همسران نیز یکدیگر را از فساد و تباهی و انحراف جنسی حفظ می کنند و در کنار هم به آرامش و کمال دست می یابند.

امام رضا علیه السلام با تصریح به این نکته که زنان مایه آرامش شوهرانند، فرمود:
«مِنَ السُّنَّةِ التَّزْویجُ بِاللَّیلِ؛ لِأَنَّ اللَّهَ «جَعَلَ اللَّیلَ سَکناً»[7] وَالنِّساءُ انَّما هُنَ سَکنٌ»[8]
از سنّتهای اسلام، برگزاری مراسم ازدواج در شب است؛ زیرا خداوند شب را مایه آرامش قرار داده، و زنها نیز مایه آرامش (شوهران) هستند.


حفظ دین

ازدواج به خودی خود امری مستحب است، ولی گاهی به جهت نذر، عهد، قسم و یا برای رسیدن به واجب دیگر، یا جلوگیری از ضرر و معصیت و. .. واجب می شود.[9] پس، از جمله اهداف ازدواج، رعایت امور شرعی و انجام وظیفه دینی اعمّ از واجب و مستحب است [10] تا بدین وسیله، پاکی و طهارتِ نفس و آرامش روحی و روانی بطور کامل حاصل گردد و آدمی از خطر انحراف، آلودگی و گناه حفظ شود. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
«مَنْ احَبَّ أَنْ یلْقَی اللَّهَ طاهِراً مُطَهَّراً فَلْیلْقَهُ بِزَوْجَةٍ»[11]
هر کس دوست دارد خدا را با طهارت و پاکیزگی ملاقات کند، با داشتن همسر او را ملاقات کند.

بهترین راه برای حفظ عفت، ازدواج کردن در اولین فرصت ممکن است و هرگونه سهل انگاری در این مورد به زیان انسان تمام می شود. این ضرورت در دوره جوانی بیشتر احساس می شود، چون در دوره جوانی که هنگام هیجان غریزه جنسی است، بهترین راه برای منحرف کردن یک جوان، استفاده از این غریزه و جاذبه های جنسی است. انسان با داشتن همسر و با تسکین غریزه جنسی، جاذبه های منحرف کننده را کمرنگ می بیند، و براحتی می تواند عفت خود را حفظ کند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره فرمود:
«ایما شابٍّ تَزَوَّجَ فِی حَداثَةِ سِنِّهِ عَجَّ شَیطانُهُ: یا وَیلَهُ! عَصِمَ مِنّی دینَهُ»[12]
هر جوانی که در ابتدای جوانی ازدواج کند، شیطان او فریاد می کشد: ای وای! دینش را از دست من در امان داشت.

البتّه، تأثیر ازدواج در حفظ دین به این معنا نیست که تمام زمینه های فساد در انسان متأهل از بین می رود، بلکه او نیز باید در حفظ پاکدامنی خود بکوشد. پیامبر صلی الله علیه و آله در این باره فرمود:
«اذا تَزَوَّجَ الْعَبْدُ فَقَدْ احْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ فَلْیتَّقِ اللَّهَ فِی النِّصْفِ الْباقی »[13]
هرگاه بنده ازدواج کند نیمی از دینش را حفظ کرده است، پس در نیم دیگر باید تقوای الهی پیشه کند.


حفظ نسل

بقای نوع بشر، وابسته به ازدواج و تکثیر نسل است. انسانها با میل به جاودانگی از طریق فرزندان خود، به تشکیل خانواده می پردازند. وجود فرزند در خانواده، باعث آرامش، دلگرمی و تحکیم نظام خانوادگی است؛ اگر جز این بود، انسان از تشکیل خانواده و قبول مسؤولیت سنگین آن شانه خالی می کرد.

قرآن کریم با اشاره به حکمت تشریع و ایجاد این سنت در جهان خلقت و تکثیر نسل انسان در سایه «جفت آفرینی» فرمود:
«یا ایهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکمُ الَّذی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالًا کثیراً وَ نِساءً»[14]
ای مردم! از (مخالفتِ) پروردگارتان بپرهیزید! همان کسی که همه شما را از یک انسان آفرید؛ و همسر او را (نیز) از جنس او خلق کرد؛ و از آن دو، مردان و زنان فراوانی (در روی زمین) منتشر ساخت.

و نیز در جای دیگر، هدف از خلقت زوج گونه انسان را تکثیر نسل دانست:
«وَاللَّهُ جَعَلَ لَکمْ مِنْ انْفُسِکمْ ازْواجاً وَ جَعَلَ لَکمْ مِنْ ازْواجِکمْ بَنینَ وَ
حَفَدَةً. ..»[15]
 خداوند برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد؛ و از همسرانتان برای شما فرزندان و نوه هایی به وجود آورد.

در دیدگاه قرآن، زنان فقط وسیله ارضای غریزه جنسی نیستند، بلکه آفریدگار جهان آنان را بگونه ای آفریده که وسیله ای برای بقای نسل و حفظ حیات نوع بشر و مرکز ثقل پرورش و تربیت فرزندان صالح و شایسته باشند:
«نِساؤُکمْ حَرْثٌ لَکمْ فَأْتُوا حَرْثَکمْ انّی شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکمْ»[16]
زنان شما، محل بذرافشانی شما هستند؛ پس هر زمان که بخواهید، می توانید نزد آنان بروید و (سعی نمایید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نیکی برای خود، از پیش بفرستید!


پی نوشت ها:
[1] - حدید( 57)، آیه 27
[2] - مستدرک سفینة البحار، على نمازى شاهرودى، ج 4، ص 262، چاپخانه خراسان
[3] - اسدالغابه، ابن اثیر على بن محمد، ج 3، ص 386، چاپ اسلامیه و نیز ر. ک: بحارالانوار، ج 67، ص 115
[4] - کنز العمال، على المتقى بن حسام الدین هندى، ج 9، ص 661، مؤسسه رسالت
[5] - روم( 30)، آیه 21
[6] - بقره( 2)، آیه 187
[7] - انعام( 6)، آیه 96
[8] - فروع کافى، محمد بن یعقوب کلینى، ج 5، ص 366، چاپ دارالأضواء، بیروت
[9] - ر. ک: عروةالوثقى، سید محمدکاظم طباطبایى یزدى، کتاب النکاح، مسأله 3 و 4
[10] - از این رو، گفته‏اند: استحباب ازدواج با یک بار زن گرفتن از بین نمى‏رود، بلکه تعدّد ازدواج چه دائم و چه موقّت مستحب‏است. ر. ک: همان، مسأله 2
[11] - بحارالانوار، ج 103، ص 220
[12] - کنز العمّال، ج 16، ص 276
[13] - بحارالانوار، ج 103، ص 219
[14] - نساء( 4)، آیه 1
[15] - نحل( 16)، آیه 72
[16] - بقره( 2)، آیه 223

منبع: حوزه نت


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.