روزشمار ماه شعبان

ماه شعبان یکی از ماههای سال قمری است که برای آن جایگاه بزرگ و پر فضیلتی در احادیث و روایات اسلامی از سوی پیشوایان دینی گزارش شده است.
چهارشنبه، 17 مهر 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روزشمار ماه شعبان

شعبان المعظم

دراین نوشتار به روزشمار و مناسبتهای ماه شعبان پرداخته شده است.
 

روز اول

 
وفات محمد حسن بن شیخ باقر نجفی
شیخ الاجل و افقه الفقهاء و مروج الاحکام و غوث الانام محمد حسن بن شیخ باقر نجفى صاحب جواهر الکلام فى شرح شرایع الاسلام در سال 1266 ق و در محله عماره که یکى از محلات نجف الاشرف است دفن گردید قبّه عالیه و بقعه رفیعه دارد و مزار مى باشد در تاریخ آمده که این مرحوم در 25 سالگى شروع به تاءلیف جواهر نموده و در اول کتاب خمس را نوشت و آخر کتاب امر به معروف را، و در سال 1257 از جواهر فارغ شد و زیاده بر سى سال عمر خود را مصروف داشته و به اکابر علماء و فقهاء منت نهاده است و در اسلام راجع به حلال و حرام مثل چنین کتاب نوشته نشده .

مرحوم شیخ عباس قمى در فوائد الرضویّه ص 454 مى نویسد صاحب جواهر پسرى داشت بنام شیخ حمید که به کارهاى او مى رسید و شیخ مشغول به نوشتن جواهر بود و غصه امور خانه را نداشت از قضا شیخ حمید ناگهانى درگذشت صاحب جواهر مى گوید دنیا در چشم من تنگ شد و شب و روز استقرار نداشتم فکرم مضطرب و قلبم محزون بود همین طور روزگار مى گذراندم شبى از مجلسى که آنجا بودم خارج شده بطرف خانه ام مى رفتم نزدیک حمام نظام الدوله رسیدم در حالیکه در فکر بودم از پشت صدا زدند لا تفکر لک اللّه فکر نکن براى تو خدائیست به پشت نگاه کردم کسى راندیدم به خدا حمد کردم و از این شب باب رحمت خداوند برویم باز شد و اموراتم منظم مى گشت .
 

روز دوم

در سال دوم هجرت روزه رمضان واجب شد و بعضى در 29 رمضان نوشته اند.
 

روز سوم

 
1- ولادت با سعادت حضرت اباعبداللّه الحسین (علیه السلام) 4 ق درمدینه منوره (مشهور)
والد بزرگوارش حضرت على بن ابیطالب و والده معظمه اش حضرت فاطمه زهرا (علیه السلام) بود وقتى که از مادر متولد شد پیامبر فرمود اى اسماء فرزند مرا بیاور، اسماء بنت عمیس امام حسین را در جامه اى سفید پیچید و بخدمت پیامبر اسلام آورد حضرت گرفت و در دامن مبارک گذاشت به گوش راست اذان و به گوش چپ اقامه فرمود.

جبرئیل نازل و عرض کرد حق تعالى سلام مى رساند و مى فرماید چون على بتو به منزله هارون به موسى است پس او را باسم پسر کوچک هارون نام گذار که شَبیر است و بعربى حسین مى شود.

حضرت او را بوسید و گریست فرمود ترا مصیبتى عظیم در پیش است خداوندا لعنت کن کشنده او را اسماء این خبر را به فاطمه مگو، روز هفتم باز فرمود فرزند مرا بیاورد، بنزد آن جناب بردم گوسفند سیاه و سفیدى عقیقه کرد و سر امام را تراشید و به وزن موى سرش نقره تصدّق نمود و فرمود اى اباعبدالله چه بسیار گران است بر من کشته شدن تو پس ‍ بسیار گریست.

اسماء عرض کرد پدر و مادرم فداى تو باد این چه خبریست که در روز اول ولادت و امروز مى فرمائید و گریه مى کنید، حضرت فرمود مى گریم بر این فرزند خود که گروهى ستمکار از بنى امیه او را خواهند کشت خدا شفاعت مرا بایشان نرساند الهى تو دوست دار حسن و حسین را و دوست دار هر که دوست دارد ایشانرا و لعنت کن هر که آنها را دشمن دارد لعنتى که آسمان و زمین را پر کند.
 
2- وفات ام کلثوم دختر پیغمبر اسلام
ام کثلوم دختر حضرت رسول اکرم (صل اللّه علیه و آله و سلم ) که اسمش ‍ آمنه و قبل از بعثت در مکه متولد شده بود حضرت او را به عثمان بن عُفّان تزویج کرد و پیش از آنکه بخانه عثمان رود در زمان حیات رسول اکرم (صل اللّه علیه و آله و سلم ) در مدینه سال هفت یا نهم قمرى به رحمت ایزدى پیوست و بعضى نوشته در سال سوم به عثمان تزویج شد و درسال نهم وفات کرد و اولادى نداشت .
 
3- ورود امام حسین (علیه السلام) به مکه 60 ق
قبلا نوشتیم که امام حسین (علیه السلام) دو روز به آخر رجب مانده شب یکشنبه از مدینه خارج شد، شب جمعه سوم شعبان وارد مکه معظمه گردید 60 ق و این آیه مبارکه را تلاوت فرمود ولمّا توجّه تلقاء مدین قال عسى ربّى ان یهدینى سواء السّبیل ، اهالى مکه و معتمرین خبر آمدن حضرت را شنیده به خدمتش آمدند.

عبدالله بن زبیر دائما براى فریفتن مردم عبادت مى نمود و اکثر روزها خدمت امام (علیه السلام) مى رسید لکن بودن آن حضرت در مکه بر او گران مى آمد زیرا مى دانست تا حضرت در مکه است کسى به او بیعت نمى کند و چون مردم کوفه آمدن امام را به مکه شنیدند جمع شده و به حضرت نامه ها نوشتند که در دهم رمضان توضیح داده خواهد شد.
 

روز چهارم

 
تولد حضرت قمر بنى هاشم ابوالفضل العباس 26 ق در این روز مشهور است .
حضرت على (علیه السلام) به برادرش عقیل فرمود که تو عالم بانساب عرب هستى زنى براى من اختیار کن که فرزندى بیاورد فحل و فارس عرب باشد عرض کرد امّ البنین کلابیّه را تزویج کنید که شجاع تر از پدران او هیچکس در عرب نبوده پس حضرت او راتزویج کرد.

حضرت ابوالفضل در 26 قمرى روز چهارم شعبان از مادرش فاطمه بنت حَزام بن خالد کلابى که بعدا ام البنین نامیده شد متولد گردید کنیه اش ‍ ابوالفضل ملقب به سقّاست چنان جمال زیبا داشت که او را قمر بنى هاشم گفتند و از ام البنین سه برادر دیگر براى حضرت ابوالفضل متولد شد که هر سه در کربلا شهید شدند و زندگى این بزرگوار را در کتاب انصار الحسین نوشته ایم .
 

روز پنجم

1- میلاد مسعود حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) 38 ق (مشهور).
والده ماجده اش خانم شهربانو دختر یزد جرد بن شهریار بن پرویز بن هرمز بن انوشیروان بود موقعیکه دختر یزدگرد اسیر شد امام باقر (علیه السلام ) مى فرماید او را به مدینه آوردند و داخل مسجد کردند از نور صورتش ‍ مسجد منوّر گشت عمر ب او نگریست آن مکرّمه روى خود را پوشانید و گفت روزگار هرمز سیاه باد.

عمر گفت مرا دشنام مى دهد و مى خواست به او اذیت کند حضرت على (علیه السلام) فرمود تو سخنى که نفهمیدى چگونه دانستى دشنام است پس عمر خواست بفروشد.

حضرت فرمود جایز نیست لکن باو اختیار بده خودش مردى از مسلمین را انتخاب کند و مهریّه او را از بیت المال قرار ده عمر قبول کرد و آن مخدّره امام حسین (علیه السلام) را انتخاب کرد.

در منتهى الآمال نقل شده؛ پیش از آنکه مسلمانان به ایران حمله کنند شهربانو درخواب حضرت رسول اکرم (صل اللّه علیه و آله و سلم ) را دید که با امام حسین داخل خانه شد و او را براى امام حسین خواستگارى کرد و تزویج نمود.

شهربانو گوید شب دیگر حضرت فاطمه (علیه السلام) را در خواب دیدم و اسلام را بر من تعلیم کرد و من در خواب مسلمان شدم فرمود بزودى بفرزندم حسین (علیه السلام) خواهى رسید وقتى امام حسین را دیدم دانستم که همان شخص است که در خواب پیامبر (صل اللّه علیه و آله و سلم ) مرا به عقد او درآورد باین سبب او را اختیار کردم .

حضرت امیر المؤ منین به امام حسین (علیه السلام) فرمود بهترین شخص ‍ روى زمین براى تو از این زن متولد خواهد شد و امام زین العابدین بدنیا آمد.

در تاریخ آمده این مخدّره در حال نفاس بعد از تولد امام زین العابدین (علیه السلام) در مدینه وفات نمود و یکى از کنیزان امام حسین (علیه السلام) آن بزرگوار را مواظبت کرد و حضرت او را مادر مى گفت .

کنیه آن حضرت ابوالحسن و ابومحمد و القاب مشهوره اش زین العابدین و سیّد الساجدین و سید العابدین و زکىّ - امین - سجاد - ذوالثفنات است .

احقاق ج 12 ص 33 از مطالب السئول محمد بن طلحه شافعى نقل مى کند سبب ملقب شدن به زین العابدین اینست که شبى آن بزرگوار در محراب عبادت مشغول بود.

شیطان بصورت مار بزرگ ظاهر شد که آن حضرت را از عبادت خود مشغول گرداند حضرت باو ملتفت نشد پس آمد و ابهام پاى آن جناب را در دهان گرفت و گزید طوریکه آن حضرت را متالِّم کرد و باز حضرت متوجه او نگردید.

چون از نماز فارغ شد دانست که شیطان است او را سبّ کرد و فرمود ملعون دور شو، و باز متوجه عبادت گردید پس شنیده شد هاتفى که سه مرتبه او را ندا کرد انت زین العابدین توئى زینت عبادت کنندگان پس این لقب در میان مردم شایع گشت .

احقاق ج 12 ص 32 از مشارق الانوار حمزاوى ص 119 نقل کرده در خانه على بن الحسین آتش ‍ سوزى اتفاق افتاد او در سجده بود فریاد مى کشیدند آتش.

ولى حضرت سرش را بلند نمى نمود تا آتش خاموش شد عرض کردند آیا متوجه شدى که آتش سوزى شد فرمود آتش جهنم مرا از این آتش مشغول کرده بود.

در ص 31 از اخبار الدول شیخ احمد قربانى : فرزند على بن الحسین در چاه افتاد اهل مدینه فریاد کشیدند تا با یارى یکدیگر خارج نمودند ولى حضرت در محراب ایستاده بود و نماز مى خواند عرض کردند شما را صدا مى کردیم حضرت فرمود من ندانستم با خداى بزرگم مناجات مى کردم .

در ص 35 از مقتل الحسین خوارزمى نقل نموده زمانیکه وقت نماز مى رسید پوست امام جمع مى شد و رنگش زرد مى گشت و اعضایش ‍ مى لرزید و موهایش مى ایستاد در حالى که اشک بر رویش جارى بود مى فرمود هر گاه بنده بداند با چه کسى مناجات مى کند رویش را از آن برنمى گرداند.
 
2-وفات  سلطان جلال الدّوله دیلمى
از طرف برادرش حاکم بصره بود بعد از ایشان در بغداد ریاست یافت و بیست و پنج سال حکومت کرد و در 435 در این روز وفات نمود و این سلطان در تشیّع مُتعصِّب بود.
 
3- آمدن سیل عظیم به مسجد الحرام 1039 ق .
 
4- وفات سلطان العلماء سید حسین حسینى مرعشى آملى 1064 ق
عالم محقق و مدقق عظیم الشاءن علاء الدولة و الدین سید حسین بن محمد بن محمود حسین مرعشى در زمان شاه عباس صفوى کار وزارت و صدرات بوى تفویض شد و چندان مرتبه و مقام پیدا کرد که داماد سلطان شاه عباس ‍ اول گردید و به خلیفة السلطان و سلطان العلماء ملقب شد و از دختر شاه اولاد بسیار خداوند متعال عنایت نمود.

پس از شاه عباس اول در وزارت شاه صفى و شاه عباس دوم بود تا آنکه در اشرف مازندران در سال 1064 ق در 64 سالگى وفات نمود و جنازه اش را به نجف الاشرف نقل نمودند.

تمام تصنیفات و حواشى او در کمال دقت مى باشد از جمله : حاشیه بر شرح لمعه و حاشیه بر معالم الدین و بر مختلف علامه و غیرها که به حاشیه سلطان مشهور است و قریب به ده کتاب و حاشیه دارد پسرش سید ابراهیم بن سلطان العلماء تعلیقات بسیار بر بیشتر کتب فقه و اصول دارد و از علماى بزرگ مى باشد.

ناگفته نماند مرحوم سلطان العلماء از اعاظم علماى امامیه بوده و با ملاخلیل قزوینى در حوزه درس مرحوم شیخ بهائى نیز حاضر گردیده و نسب شریف این مرحوم تقریبا با بیست و نه واسطه به امام سجاد میرسد و ایشان از خاندان بزرگ مرعشیّون مى باشد.
 

روز یازدهم :

 
تولد حضرت على اکبر در سال 33 ق .
مجمع محاسن نسبى و حسبى مجسّمه فضل و شجاعت پس شریفترین مردم و شهید در کربلا جگرگوشه اباعبدالله الحسین على اکبر در سال 33 ق روز یازدهم شعبان متولد شد پدرش سیدالشهداء حسین بن على (علیه السلام) و مادرش لیلى دختر ابومرّه ثقفى که پسر عموى جناب مختار بود نام این بزرگوار على و کنیه اش ابوالحسن و در اکثر تواریخ او را از حضرت سجاد بزرگ مى نویسند و حضرت سجاد در کربلا 22 یا 23 ساله بود.

این جناب جوانى بسیار خوش صورت و شبیه ترین مردم به پیامبر و در شجاعت مشهور بود و هر گاه از پشت دیوار حرف مى زد خیال مى کردند که پیامبر است وقتى پیامبر را یاد مى کردند به على اکبر نگاه مى نمودند و زمانیکه امام حسین براى صوت قرآن پیامبر دلش تنگ مى شد مى فرمود على براى من قرآن بخوان و احوالات این سرور را در کتاب انصار الحسین آورده ایم .
 

روز دوازدهم :

 
1- وفات آیت اللّه سید على حسینى مرعشى
پس حاج سید محمد فلکى تاجر تبریزى ملقب به شرف الدین و معروف به سیدالحکماء و سیدالاطباء از علماى طراز اول آذربایجان و از شاگردان مرحوم صاحب جواهر و شیخ مرتضى انصارى و غیرهما مى باشد.

معظم له در سال 1316 ق در 114 سالگى به رحمت ایزدى پیوست و جنازه مبارکش را به نجف الاشرف انتقال داده و در مقبره سادات مرعشیه در وادى السّلام به خاک سپردند.

از مؤ لفات آن مرحوم 28 کتاب نوشته اند از جمله : قانون العلاج - حاشیه برمتاجر شیخ انصارى - حاشیه بر جواهر - حاشیه بر قانون شیخ الرئیس - تاریخ تبریز - حاشیه بر شرح منظومه و غیرها.

ایشان در تبریز آذربایجان شرقى در محله راسته کوچه کوئى که بنام ایشان بود استقرار داشتند و مسجدى در پهلوى همان کوى ساختند که در سال 1410 ق به جهت خیابان کشى از بین رفت و این بزرگوار جدّ بزرگ مولّف مى باشد توضیح بیشتر در جاى خود داده مى شود.
 
2- تالیف کتاب اعتقادات شیخ صدوق
عالم جلیل و محدّث نبیل و ناشر آثار الائمه الاطهار و ملاذالمُحدّثین ابوجعفر محمد بن على بن الحسین بن موسى بن بابویه قمىّ ملقّب به شیخ صدوق کتاب اعتقادات را در سال 368 ق در این روز املا فرمود .

این بزرگوار در علم و فضل و حفظ احادیث مشهور بود بحدیکه در میان قمیّین مانند او در حفظ و کثرت علم دیده نشده بالتماس مردم شیعه شهر رى نزدیک تهران در آنجا اقامت نمود و به تعلیم مسائل مشغول شد.

از اهالى خراسان و بصره و کوفه و مصر و قزوین و غیرها باو رجوع مى کردند و مشکلات خود را مى پرسیدند که هر کدام کتابى شده است معظم له استاد شیخ مفید ره مى باشد و قریب به 300 کتاب نوشته از جمله : من لا یحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه - عیون اخبار الرضا - معانى الاخبار - الامالى - علل الشرایع - ثواب الاعمال - کتاب اعتقادات و غیرها.

این بزرگوار در سال 381 وفات نمود و در رى نزدیک مزار حضرت شاه عبدالعظیم در باغ بسیار باصفا موسوم به باغ طغرلیّه در زیر قبّه رفیعه مدفون است .
 

روز پانزدهم :

 
1- لیلة البرات :
شب پانزدهم شعبان شبى بسیار مبارک است از حضرت صادق (علیه السلام) روایت است که از حضرت امام باقر (علیه السلام) از فضیلت شب نیمه شعبان سوال شد فرمود آن شب افضل شبها بعد از شب قدر است در آن شب خداوند به بندگان فضل خود را عطا مى فرماید و ایشان را به احسان و کرم خود مى آمرزد در تقرّب جستن بسوى خدا در آن شب سعى کنید.

على بن طاووس در اقبال ص 699 حدیث مفصّلى مى نویسد که مقدارى از آن چنین است :

پیامبر اسلام فرمود جبرئیل نصب شب نیمه شعبان مرابه بقیع برد عرض ‍ کرد یا محمد سر خود را بلند کن امشب باب آسمانها باز مى شود و باب رحمت و باب رضوان و باب مغفرت و باب فضل و باب توبه و باب نعمت و احسان مفتوح مى گردد .

خداوند اشخاص زیادى را از جهنم آزاد مى کند و امشب اجلها و ارزاق و آنچه در یک سال خواهد شد نوشته مى شد الى آخر الحدیث
 
رفع شبهه
گفته اند که آجال و ارزاق در شب قدر در ماه رمضان تقسیم مى شود در حالیکه در حدیث بالا تقسیم آجال و ارزاق در نیمه شعبان وارد شده .

علماء عظام در جواب فرموده اند:

1- تقسیم آجال و ارزاقیکه در آنها تغییر و تبدیل مى شود در نیمه شعبان و آجال و ارزاق حتمى در شب قدر تقسیم مى شود.

2- تقسیم آجال و ارزاق در لوح محفوظ در نیمه شعبان و تقسیم آنها بین بندگان در شب قدر است .

3- وعده قسمت در نیمه شعبان و قسمت در شب قدر.

باز مرحوم سید بن طاووس در اقبال در ص 706 مى فرماید:

در روایتى یافتم که کمیل بن زیاد با امیر المؤ منین (علیه السلام) جماعتى در مسجد بصره نشسته بودند بعضى از اصحاب پرسیدند معناى این آیه چیست؟

فیهما یفرق کلُ امر حکیم (یعنى در آن شب هر امرى طبق حکمت الهى تقسیم مى شود) حضرت فرمود شب نیمه شعبان است قسم به خدائیکه روح على در دست اوست جمیع آنچه از خیر و شرّ تا آخر سال به سر انسان خواهد آمد در شب نیمه شعبان قسمت شده و در این شب هر کس احیا بدارد و دعاى خضر بخواند دعایش مستجاب مى شود.

پس ‍ حضرت تشریف بردند، کمیل گوید شب به حضور حضرت رفتم حضرت فرمود اى کمیل براى چه آمدى عرض کردم دعاى خضر یعنى چه ، حضرت فرمود بنشین وقتیکه دعا را حفظ کردى هر شب جمعه یا در ماهى یا سالى یا در عمر یک بار بخوان خدا بتو کفایت مى کند و منصور و مرزوق مى شوى و خداوند مى بخشد.

اى کمیل دوستى دیرینه باعث شد آنچه سوال کردى عطا کردم سپس ‍ فرمود بنویس : اللّهم انّى اسئلک برحمتک الّتى وسعت کلّ شى ء الى آخر (دعاى کمیل ).
 
2- ولادت باسعادت امام زمان(عج)
ولادت محور دائره کون و مکان قطب دائره زمان و وارث مَسند پیامبر و مُظهر آیات خداوندى و مَحرم اسرار الهى و آفتاب هدایت وبرگزیده پروردگار دوازدهمین امام معصوم حجّة بن الحسن العسکرى شب جمعه در سامرّاسال 255 ق در شب نیمه شعبان واقع شد.

حکیمه دختر حضرت جوادالائمه (علیه السلام) و عمه امام حسن عسکرى (علیه السلام) فرمود شب نیمه شعبان حضرت امام عسکرى (در سامرّا) مرا در خانه نگه داشت و مژده مولود را از نرجس خاتون داد بدون اینکه در او اثر حمل باشد آخر شب مشغول تهجّد وقرائت قرآن بودیم که آن مولود با ما هم آواز شد ناگاه پرده میان من و نرجس حائل و سپس پرده برطرف گردید دیدم امام عصر (علیه السلام) در سجده و انگشت سبّابه را به آسمان بلند نموده شهادتین مى گوید یک یک ائمه را شمرد پس عرض ‍ کرد خداوندا به وعده ات وفا کرده و زمین را به وسیله من با عدل و قسط پُر کن .

امام عسکرى آن مولود را خواست در حالیکه پاک و پاکیزه و مختون و بر ذراع راستش نوشته شده بود جاء الحقُّ و زهق الباطل انّ الباطل کان زهوقا آن نور دیده را نزد امام بردم بر پدر سلام کرد و حضرت پاره تن خود را به زمین نشانید و دست بر سر کشیده فرمود اى ولىّ امر تکلم کن :

امام عصر (علیه السلام) بعد از استعاذه این آیه مبارکه را تلاوت فرمود و نرید ان نمنّ على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین سپس روح القدس با ملائکه حضرت ولى عصر (علیه السلام) را به عرش الهى برد تا زینت دهد بعد به آغوش مادر برگرداندند.

والده ماجده این بزرگوار ملیکه یاسوسن یانرجس یا ریحانه نام داشت و دختر یشوعا پسر قیصر روم منتسب به شمعون وصىّ حضرت موسى بود.

از القاب شریفه اش  مهدى - بقیّة الله - قائم - صاحب العصر - ولى الامر - حجّة - خلف صالح - منتظر - و اسم مبارکش محمد و کنیه اش ابوالقاسم و شبیه ترین مردم به پیامبر اسلام است .

پیشانى مبارک فراخ و سفید و تابان و ابروهایش بهم پیوسته و بینى مبارک باریک و دراز و میان دندانهایش گشاده و چشمانش سیاه و سرمه گون بر روى طرف راست صورتش خالى مشگى وجود دارد.

ناگفته نماند حکیمه دختر حضرت جواد و عمّه حضرت عسکرى به انواع فضائل و مناقب و علم ممتاز بود و خدمت چهار امام را درک نموده که آنها حضرت جواد و حضرت هادى و حضرت حسن عسکرى و حضرت ولى عصر علیهم السّلام است و حکیمه معلّمه خانم نرجس در احکام دین بود و بعد از امام عسکرى مَنصب سفارت از طرف امام عصر (علیه السلام) داشت و عرائض را به آن حضرت مى رسانید.
 
3- غیبت صغرى
علامه طبرسى ره در تاج الموالید غیبت صغرى از زمان بدنیا آمدن امام عصر (علیه السلام) تا وفات آخرین نائب خاص حضرت مى باشد و چون على سمرى ره آخرین نائب خاص حضرت در سال 329 وفات نمود و حضرت در سال 255 بدنیا آمده پس غیبت صغرى 74 سال خواهد بود و در ضمن این مدت چهار نائب خاص حضرت واسطه فیض میان حضرت و شیعیان بودند.
 
4- ازدواج حضرت رسول اکرم (صل اللّه علیه و آله و سلم ) با حفصه دختر عمر بن خطاب در سال 3 قمرى .
 
5-وفات ابوالحسن على بن محمّد سَمُرى
آخرین نائب خاص حضرت ولى عصر (علیه السلام) سال 329 در بغداد وفات نمود و مدت سفارتش قریب به چهار سال بود وچون وفاتش نزدیک شد توقیعى بیرون آورد که خلاصه اش ‍ اینست :

اى على بن محمّد سَمُرى خداوند به برادران دینیت در مصیبت تو اجر عظیم عنایت فرماید در اثناى این شش روز وفات خواهى کرد به هیچکس ‍ وصیت سفارت نکن بعد از تو غیبت کبرى شروع خواهد شد و زود باشد از شیعیان من ادعاى مشاهده مى کنند (یعنى ادعاى مشاهده و سفارت مى کنند که بین امام و شیعیان واسطه فیض هستند) آگاه باش هر کس این ادعا را بکند او دروغگوست .

وکلاى حضرت امام عصر (علیه السلام) به ترتیب عبارتند از:

1- ابوعمر و عثمان بن سعید ره که وکیل حضرت امام على النقى (علیه السلام) و حضرت امام حسن عسکرى (علیه السلام) و حضرت امام عصر (علیه السلام ) بود که در سال 280 قمرى وفات نمود و قریب به 25 سال وکالت داشت و موقع وفات به دستور امام (علیه السلام) پسرش محمد را به جاى خود منصوب کرد.

2- ابوجعفر محمد بن عثمان که درآخر جمادى الاولى سال 305 قمرى وفات یافت و 25 سال وکالت از طرف امام عصر (علیه السلام) داشت و موقع وفات به دستور امام (علیه السلام).

3- ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى را بوکالت منصوب کرد و در سال 326 قمرى وفات نمود و 21 سال وکالت کرد و به دستور حضرت ولى عصر (علیه السلام) موقع وفات

4- على بن محمد سَمُرى را به سفارت معین نمود چنانکه توضیح داده شد و مرحوم بیرجندى در وقایع الشهور نوشته که این بزرگوار در نیمه شعبان دار فانى را وداع نموده ره .
 

روز نوزدهم :

 
جنگ مُرَیسیع (بنى مصطلِق ).
جنگ مُریسیع در سال پنجم قمرى واقع شد و مریسیع نام چاهى بود که بنى مصطَلِق بر سر آن چاه نزول مى کردند و در میان مکه و مدینه واقع شده بهمین جهت این جنگ را غزوه بنى مُصطَلِق نیز گویند.

سبب این جنگ آن بود که حارث بن ابى ضرار جماعتى را با خود بر جنگ پیغمبر همدست کرد این خبر به پیغمبر اسلام رسید حضرت تجهیز لشکر نمود و روز دوشنبه دوم شعبان از مدینه حرکت فرمود چون باراضى مریسیع رسید با حارث و قوم او جهاد کردند و مسمانان غالب شده جمعى از کفار مقتول و جمعى فرار نمودند و بقیه اسیر گشتند و دویست نفر از زنان آنها نیز گرفتار شدند.
 

روز بیست و دوم :

بحر زخّار و قُطب المحدّثین و فخرالشیعه و تاج الشریعه رشید الدین ابوجعفر محمد بن على بن شهر آشوب مازندرانى در سال 588 قمرى شب جمعه بیست و دوم شعبان در حلب وفات نمود و در بیرون حلب دامنه کوه معروف به جوشن مدفون شد، مى نویسند قبر محسن سقط شده پسر امام حسین (علیه السلام) نیز در آنجاست .

این بزرگوار در هشت سالگى اکثر قرآن را حفظ کرده بود و دائما با وضو و غالبا نماز شب راترک نمى کرد و ایشان اگر چه فقیهى بزرگ بود ولى واعظ بلیغ نیز بود.

در زمان مقتفى در بغداد به منبر مى رفت و مقتفى از نبوغ و شایستگى او در شگفت مى ماند و خلعت به ایشان مى فرستاد این جناب از مفاخر علماى امامیه اواخر قرن ششم هجرت مى باشد و صاحب هفده تالیف است از جمله : اربعین - انساب آل ابیطالب - الاوصاف - مناقب ال ابیطالب - معالم العلماء - المنهاج و غیرها.

این شیخ جلیل از جماعت بسیارى از مشایخ روایت مى کند از جمله : احمد بن ابى طالب طبرسى صاحب احتجاج - از والد بزرگوارش على بن شهر آشوب - امین الدین طبرسى صاحب مجمع البیان - شیخ ابوالفتوح رازى - قطب الدین راوندى وغیر هم .
 

روز بیست و سوم :

وفات ابومحمد الحسن الناصرى بن على العسکرى بن ابى محمد الحسن بن على الاصغر بن عمر الاشرف بن الامام زین العابدین علیه السلام 304 قمرى در آمل 99 ساله .

این سید ملقب باطروش و ناصر کبیر و صاحب سیف و قلم و از اکابر فقهاى زیدیّه و ادیب و شاعر و جنگهاى بزرگى بین او و سامانیان رخ داده و ایشان در سال 301 قمرى به طبرستان آمد و سه سال و 3 ماه مالک آنجا شد والناصر للحق لقب یافت.

مردم بدست او مسلمان شدند و اهالى دیلم مجوسى بودند اطروش آنها را بخداوند متعال دعوت کرد و مسلمان شدند و در دیلم مساجد ساخت و ایشان داراى تآلیف کثیره است از جمله ناصریات که صد مسئله را سیّد مرتضى علم الهدى تصحیح کرده بود و ناصریات نام نهاده و کتاب انساب الائمه و موالید ایشان و دو کتاب در امامت و غیرها که مجموعا هشت کتاب مى شود.

ناگفته نماند که نسب شریف مادر مرحومین سید مرتضى علم الهُدى و سید رضى برادرش به حسن ناصرى مى رسد.
 

روز بیست و چهار:

وفات غوث الفقهاء و المجتهدین آیت ا... آقاى سید محمد حسن شیرازى در سامرّا سال 1312 قمرى در 82 سالگى به مرض سِلّ و مردم جنازه مبارک را در دوش از سامرّاء به نجف الاشرف آوردند و در نجف در صحن شریف مقبره جنب باب طوسى به خاک سپردند.

میرزاى شیرازى حسینى النسب و شیرازى الولادة و اصفهانى التحصیل و سامرائى المسکن و نجفى المدفن و ازعلماى بزرگ قرن چهاردهم قمرى بود و اجتهاد او مورد تصدیق استادش صاحب جواهر گردید و مدتى از مرحوم شیخ مرتضى انصارى تلمّذ نمود و اغلب فحول از جمله شیخ فضل الله نورى و میرزا محمد تقى شیرازى و حاجى آقا رضا همدانى از شاگردان این بزرگوار بود و فتواى ایشان در حرمت تنباکو مشهور است و در زمان ناصرالدین شاه قاجار مرجع تقلید شیعیان جهان بود و بعد از اینکه ناصر الدین شاه امتیاز توتون و تنباکو را به انگلیسى ها داداین بزرگوار در سال 1309 قمرى باین مضمون فتوا صادر نمود.

بسم الله الرحمن الرحیم الیوم استعمال تنباکو و توتون باىّ نحو کان در حکم محاربه با امام زمان عجّل الله تعالى فرجه الشریف است .

مردم از مصرف توتون و تنباکو خوددارى کردند تا امتیاز رااز انگلیسى ها گرفتند و مرحوم به مجدد شیرازى ملقب است .
 

روز بیست و هفتم

 
نزول عذاب به قوم عاد.
پس از اینکه چهل سال از عمر هود (علیه السلام) گذشت از طرف خداوند ماءمور شد قوم خود را به توحید دعوت کند.

قوم هود سیزده قبیله بودند و نسبشان به عاد میرسید به این جهت به قوم عاد موسوم شدند و سرزمین آنها احقاف بود.

هود گفت من پیغمبر شما هستم که به نزدتان آمده ام دست از پرستش بتها بردارید همینکه این حرف را از وى شنیدند برخواسته و به او حمله کردند بحدى زدند که بیهوش شد و یک شبانه روز همچنان بیهوش بود.

وقتى بهوش آمد گفت پروردگارا من ماءموریت خود را انجام دادم و رفتار مردم را دیدى در این وقت جبرئیل نازل شد و عرض کرد اى هود خداوند دستور مى دهد همانطور بکار خود ادامه دهى و ترس و رعبى از تو در دل آنها بیفکند که دیگر قادر به آزار و کتک زدن نباشند.

هود باز به ارشاد مردم پرداخت ولى به حرف او گوش نمى دادند و پندهاى او را نمى پذیرفتند تا اینکه خداوند عذاب نازل فرمود ابر سیاهى از گوشه افق پدیدار شد ناگهان باد وزیدن گرفت هفت شب و هشت روز با همان شدت و سرما پى در پى بر آنها وزید و همه را به مجسّمه هاى بى جانى تبدیل کرد.

هود پس از نابودى قوم عاد به حضرموت آمد و در نزدیکى شهرى بنام تریم سکونت کرد و در آنجا عمر خود را بسر برد و در سنّ 460 سالگى از دنیا رفت و در حضرموت مدفون شد.
 

روز سى ام :

بنا بقولى در آخر شعبان سال دوم قمرى هجرى روزه رمضان واجب شد.


منبع: مرکز مطالعات شیعه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.