علامه امینی، جرعه نوش ولایت (3)

گفته شد که علامه امینی برای گرد آوری منابع الغدیر، به کشورهای گوناگونی هم چون هند، ترکیه و سوریه سفر می‌کرد و با سختی‌های فراوان به آن‌ها دست می‌یافت. ایشان وقتی کتاب خانه‌های دنیا را می‌دید، از این که نجف اشرف ـ که آن زمان مرکز علمی شیعه بود ـ یک کتاب خانه پربار و مجهز ندارد، ناراحت بود. سپس تصمیم گرفت کتاب‌خانه بزرگی در نجف پایه گذاری کند تا پاسخ گوی دانش پژوهان باشد. سرانجام در ماه جمادی الاولی سال ۱۳۷۳هـ.ق در سن ۵۳ سالگی، کتاب خانه مجهزی
پنجشنبه، 14 آبان 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
علامه امینی، جرعه نوش ولایت (3)
علامه امینی، جرعه نوش (3)
علامه امینی، جرعه نوش ولایت (3)






خدمات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی علامه امینی (رحمت الله علیه)

۱ـ تأسیس کتاب خانه امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)

گفته شد که علامه امینی برای گرد آوری منابع الغدیر، به کشورهای گوناگونی هم چون هند، ترکیه و سوریه سفر می‌کرد و با سختی‌های فراوان به آن‌ها دست می‌یافت. ایشان وقتی کتاب خانه‌های دنیا را می‌دید، از این که نجف اشرف ـ که آن زمان مرکز علمی شیعه بود ـ یک کتاب خانه پربار و مجهز ندارد، ناراحت بود. سپس تصمیم گرفت کتاب‌خانه بزرگی در نجف پایه گذاری کند تا پاسخ گوی دانش پژوهان باشد. سرانجام در ماه جمادی الاولی سال ۱۳۷۳هـ.ق در سن ۵۳ سالگی، کتاب خانه مجهزی را پایه گذاری کرد و به تهیه کتابها و فراهم آوردن کارهای ابتدایی مشغول شد.
ایشان در قدم نخست، کتاب خانه خود را که حدود ۵ ـ ۶ هزار جلد کتاب معتبر و تاریخی داشت، وقف کتاب خانه امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) کرد.
دکتر محمد هادی امینی می‌گوید: پدرم به من گفت: اگر ما کتاب‌های خود را وقف کتاب خانه نکنیم، برای دیگران الگو نخواهد شد. پس خودش اولین قدم را برداشت و من هم کتاب‌های خودم را که حدود ۱۰۰۰ جلد می‌شد، به کتاب خانه اهدا کردم.[۶۱]
در پی این کار، برخی بزرگان و عالمان نجف کتاب خانه‌های شخصی‌شان را به آن جا بخشیدند و توان مندان نیز به کتاب خانه کمک مالی کردند تا این که در عید غدیر سال ۱۳۷۹هـ. ق، کتاب خانه به طور رسمی افتتاح گردید.
علامه در سخنرانی افتتاحیه کتاب خانه فرمود: استدلال‌های ما در اثبات مقام ولایت، بر اساس کتاب‌های اصیل و دست اول جهان اسلام است. خیلی از این کتاب‌ها در معرض تلف است. بسیاری در معرض تحول، تحریف و تغییر است. مطالبی را در کتاب‌ها نوشته‌ایم، استناد هم می‌کنیم، جلد و صفحه را هم معین و مؤلف کتاب را هم مشخص کرده‌ایم. اما اگر کسی بگوید این مطلبی که به فلان کتاب حواله داده‌اید، آن کتاب کجا است؟ نمی‌توان گفت که بروید به نیویورک یا در کتاب خانه الازهر یا در کتاب خانه ظاهریه شام آن را بیابید. ما این کتاب‌ها را در نجف نداریم، باید این منابع در این جا موجود باشد. آثاری از اهل سنت که شیعه روی آن استناد می‌کند و به عنوان منبع بر آن تکیه می‌کند، چهل هزار کتاب است و من تا امروزبیست و پنج هزار جلد از این منابع اصیل را در این کتاب خانه جمع آوری کرده‌ام و می‌کوشم باقی مانده آن را هم جمع آوری کنم.[۶۲]
کتاب‌های این کتاب خانه بسیار ارزش مند است. علامه بسیاری از آن‌ها را در سفرهای خویش، نسخه برداری کرده یا خرید و برخی از این کتاب‌ها نیز به صورت عکس یا میکرو فیلم است.
داستان زیر، استوای علامه امینی و توجه امیرالمؤمنین به این کتاب خانه را نشان می‌دهد که به نام مبارکشان مزین است. دکتر محمدهادی امینی می‌گوید: در سال ۱۳۷۳هـ.ق که در دانشگاه لبنان تدریس می‌کردم چند تن از علمای عراق به دیدنم آمدند و گفتند رژیم بعث عراق تمامی کتاب خانه عراق را مصادره و در بغداد انبار کرد جز کتاب‌خانه امیرالمومنین. رژیم گفته است نمی‌توانیم با امینی طرف شویم و با این کتاب‌خانه کاری نداریم.

۲ـ پشتیبان ولایت فقیه

علامه افزون بر ابعاد علمی، اجتماعی و فرهنگی، بینش سیاسی بالایی داشت. از جمله دیدگاه‌های سیاسی ایشان، پشتیبانی از نظریه ولایت فقیه در زمان غیبت امام زمان (علیه السّلام) است.
هنگامی که امام خمینی (رحمه الله) مبارزات خویش را علیه رژیم شاهنشاهی آغاز کرد، علامه از کسانی بود که با پشتیبانی از آن و با غصبی معرفی کردن حاکمیت شاه، فرمود: دیگران غاصبند و این مقام (حکومت) حق مسلم آن فریادگر (امام خمینی) است.[۶۳]
ایشان به امام خمینی نگاه ویژه‌ای داشت و می‌فرمود: امام خمینی، ذخیره خدا برای جهان تشیع است.[۶۴]
بنابراین، علامه امینی از طرفداران حکومت دینی و از حمایت کنندگان نظریه ولایت فقیه به شمار می‌رود.

۳ـ ارتباط با نهضت‌های اسلامی

دوران جوانی علامه امینی با قیام شیخ محمد خیابانی بر ضد انگلیس و نهضت مشروطیت، هم زمان بود. ایشان با دیدگاه‌های شیخ محمد خیابانی و اندیشه‌های سیاسی ایشان آشنایی داشت و پس از شهادت او، راهش را ادامه داد. البته علامه این کار را با گسترش مکتب شهادت، مبارزه و جهاد در میان مردم پی گیری کرد.
نگارش شهداء الفضیله را در راستای همین حرکت و فعالیت سیاسی می‌توان ارزیابی کرد؛ زیرا ورود علامه به نجف با فروپاشی امپراتوری بزرگ عثمانی و تصرف عراق به دست انگلیس هم زمان بود.
ایشان از ناتوانی و سستی ملت‌های مسلمان، ناراحت بود. از این رو، کوشید با بیان زندگی نامه عالمان و بزرگانی که در پاسداری از اسلام به شهادت رسیده بودند، ملت‌های اسلامی را به مبارزه و پایداری و وحدت در راه مبارزه با استعمارگران، دعوت و روح شهادت طلبی را در ایشان تقویت کند. کتاب شهداء الفضیله را از این دیدگاه می‌توان کتاب سیاسی علامه شناخت.
از دیگر کارهای سیاسی علامه که پیش‌تر به آن پرداختیم، ارتباط ایشان با شهید نواب صفوی و گروه فدائیان اسلام است. شهید نواب صفوی بسیار به علامه نزدیک بود و از طرز فکر ایشان بهره ها می‌برد چنان که آن شهید بزرگوار همواره خود را مدیون راهنمایی‌ها و طرز فکر علامه امینی در بزرگداشت شیعه و رهبران و امامان بر حق می‌دانست.[۶۵]

علامه امینی از دیدگاه بزرگان

در این جا گزیده‌هایی از سخنان عالمان و اندیشمندان جهان اسلام (سنی و شیعه) و مسیحیت را درباره آن بزرگوار می‌آوریم.

۱ـ آیت الله العظمی صافی گلپایگانی

در عصر حاضر، مرحوم آیت الله مجاهد علامه امینی ـ اعلی الله مقامه العالی ـ یکی از مفاخر بزرگ و نوابغ علم و ادب و خادمین موفق اسلام بود. تلاش مداوم و کوشش بی وقفه آن عالم جلیل، در معرفی حقایق اصیل اسلام و معارف حق این دین حنیف و مکتب پربار و یگانه اعدال قرآن کریم ـ اهل بیت (علیهم السلام) ـ کم نظیر بود.[۶۶]

۲ـ آیت الله العظمی فاضل لنکرانی

کتاب الغدیر، مخصوصا با قلم رسا و مطابق روزش، توانسته جمیع شبهات را در رابطه با مسأله امامت و وصایت بلافصل امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، پاسخی متناسب که مقبول عقل سلیم و منطقی خالی از تعصب است، بدهد. خاصه که از کتب خود آن‌ها که در زوایای کتاب خانه‌های متعدد مخفی بود یا مخفی نگاه داشته شده بود، استفاده نموده و با استعانت مداوم، از صاحب اصل مقام ولایت و امامت، چنین موفقیتی را به دست آورد که مرور زمان، نه تنها آن را کهنه نمی‌کند، بله بر عظمت آن می‌افزاید.[۶۷]

۳ـ آیت الله حسن زاده آملی

خداوند درجات علامه امینی ـ صاحب الغدیر ـ را متعالی بفرماید؛ کاری که ایشان کرده است ممدوح، پسندیده و قابل تحسین است و در آن، جای اعتراض برای کسی نیست. ایشان کتابی درباره غدیر و روایات آن نوشت که از آثار باقیه است.[۶۸]

۴ـ شیخ آقا بزرگ تهرانی

دیدگان جویا، در این بوستان سرسبز بپویید و به یُمن این اثر گران قدر، جز باغ‌هایی روح افزا و زنده از نفخه نسیم سحر، چیزی نیافت. نویسنده این اثر، امینی امین است. روزی که شهدا الفضیله را عرضه داشت، پرده از افتخارات درخشانی برگرفت و از افق علم، نوری خیره کننده برتابانید. او با این کتاب، رایحه‌ای دل انگیز به مشام‌ها رسانید؛ رایحه‌ای برتر از دو صد مشک دان. گوهرهایی به هم در پیوست آذین آفرین و آویزهایی فرا پیش داشت، زینت بخش گوش جان و خرد.[۶۹] بعد از این که به محتوا و عظمت علمی کتاب الغدیر پی بردم، دست به دعا برداشته، از خدا طلب کردم که بقیه عمر مرا به علامه امینی ببخشد تا ایشان صورت واقع به الغدیر دهد.[۷۰]

۵ـ آیت الله سید عبدالهادی شیرازی[۷۱]

چنان چه بر این مجموعه ـ الغدیر ـ وقوف یابی، خود را در کنار دریای خروشانی خواهی یافت که فرو نخواهد نشست و تو از آن جدا نخواهی شد، مگر آن که معارف الهی، اندیشه‌ات را فرا گرفته و ظرف ادراک تو از تعلیمات قدسی انباشته شده و منظره احساساتت، جلوه‌ گاه این نوید امیدبخش الهی گردد که می‌فرماید: و آنان که در راه ما کوشش کنند، ما راه‌های رستگاری را به آن‌ها خواهیم نمود.[۷۲]

۶ـ آیت الله العظمی سید محسن حکیم

از جمله شخصیت‌های زبده و برجسته از گروه مجاهدین در راه حق، مولف کتاب الغدیر است؛ همان محقق یگانه و دانشمند بی بدیل. من اجزای این کتاب را مطالعه کردم و آن را همان طور یافتم که از مؤلف بزرگوارش سزاوار بود. این کتاب را چنان آراسته و منزه یافتم که به توفیق خداوند، آغاز تا انجام آن از هر گونه باطل و ناروا مصون [بود] و معظم له در برهان و معارضه سخت و استوارش (با خصم) و شادابی سخنان و زیبایی محاوراتش، تمام موفقیت را به دست آورده [است]. متانت رأی و نظر را با شیوایی ترکیب، [کرده و] کلام و معانی بدیع و بی مانند را با بنیان نیرومند سخن، پیوند داده [است]. در موضوع‌های گوناگون با تفنن سخن گفته و با استقامت کافی در هر موضوع، وارد و با پایداری بیرون
شده [است].[۷۳]

۷ـ شهید مرتضی مطهری

کتاب شریف الغدیر، موجی عظیم در جهان اسلام پدید آورده است. اندیشمندان اسلامی، از زوایای مختلف ادبی، تاریخی، کلامی، حدیثی، تفسیری، اجتماعی، بدان نظر افکنده‌اند.[۷۴]

۸ـ علامه محمد تقی جعفری تبریزی

کتاب الغدیر از آن آثار ارزنده‌ای است که مورد قضاوت‌ها و اظهار نظرهای مختلف قرار می‌گیرد. با نظر به موضوعات و محتوای این کتاب و آرای صاحب نظران آگاه، دو موضوع در این اثر، روشن است: یکی، عظمت کوششی است که در الغدیر صورت گرفته است به طوری که می‌توان گفت مراجعه به آن همه مدارک و تنظیم آن‌ها برای تهیه چنین اثری کار فوق‌العاده‌ای و در عالم تحقیق و تتبع کم نظیر است‌. دوم، ایمان و خلوص نیت مرحوم علامه امینی است درباره روشن شدن یکی از ارکان اساسی ایدئولوژی اسلامی ـ که برای هر مطالعه کننده هوشیار پدیدار است. این دو موضوع قابل تردید نیست.[۷۵]

۹ـ محمد عبدالغنی حسن[۷۶]

علامه امینی آکنده از دوستی امام علی و شیعیانش، جوهر وجود و نور چشمانش را فدا می‌کند تا راهی به خاندان بزرگوار علوی پیدا کند. در آن چه می‌کند، به ندای مذهبش پاسخ می‌گوید. عشق چنان پندها و پیوند‌هایی بر عاشق می‌نهد که با وجود آن‌ها، راه هر گونه اعتراض بر او بسته می‌شود. حقیقتی که باید آشکارا گفته شود این است که: علامه استاد عبدالحسین امینی، عاشق و دوست دار متعصب و پیرو هوای نفس نیست، بلکه دانشمندی است که دانش خود را در خدمت دوستی علی و شیعیان او قرار داده است. پژوهنده‌ای است که امانت دانشمندی و بی غرضی بحث و تحقیق را بیش از توجه به احساسات و عواطف، در نظر داشته است.[۷۷]

۱۰ـ شیخ محمد سعید دحدوح[۷۸]

من اکنون خود را در برابر دریای بی پایانی می‌بینم که در آن، انواع گوهرهای نفیس و خیره کننده و بی نظیر وجود دارد. دلایل کافی و رسا، برهان صریح، علم زیاد و مزایای بی شمار دیگر آن قدر در این مجموعه گران بها هست که قادر بر شمارش آن نیستم. این مزایا گویای این حقیقت‌اند که: اگر بخواهند نورانیت ماه چهارده را با ابرهای تیره (اشتباه کاری و دشمنی) و عوامل فریبنده از دیدگاه بپوشانند، نمی‌توانند.[۷۹]

۱۱ـ دکتر محمد غلاب[۸۰]

الغدیری که به راستی، به درخشندگی و سودبخشی چونان چشمه است؛ الغدیری که پژوهشگران، آرزوی خویش را در آن می‌یابند. همان گونه که مسافر تشنه کام، به هنگام رسیدن به چشمه، عطش خود را با آن بر طرف می‌سازد؛ الغدیری که شما در آن، درباره بخش مهمی از میراث اسلام، پژوهش‌هایی رنج بار کرده و درصدد به دست آوردن حقیقت و یافتن روایات صحیح بوده‌اید و همواره هر شبهه‌ای را به دست نقد و تصحیح سپرده‌‌اید. ما یقین داریم که جوانان امروز اسلام، از این ثمره‌های خوش گوار، استفاده خواهند کرد به ویژه آن که بیش تر نوشته‌های امروز، کم مایه، سبک و فاقد ارزش است و حرکت علمی و ادبی، اکنون به صورت تجارت صرف درآمده است.[۸۱]

۱۲ـ دکتر عبدالرحمان الکیالی[۸۲]

کتاب الغدیر با آن چه که از سنت، ادب، علم، تاریخ، اخلاق و حقایق و تتبعات و اقوال دربردارد، شایان مطالعه دقیق و احاطه کامل است و سزاوار است که هر مسلمان، آن را به دست آورد تا بداند تاریخ نویسان چگونه کوتاهی کرده‌اند و حقیقت در کجا است. به این ترتیب، نتایج کوتاهی و سهل انگاری را از میان می‌بریم و پاداش اقرار به حقایق و اطاعت از اوامر و وحدت عقیده و مذهب و هم رأیی را در می‌یابیم.[۸۳]

۱۳ـ عبدالفتاح عبدالمقصود[۸۴]

امینی، غواصی بود که رسالت داشت گوهر‌های یکتا را کشف کند و ژرفناهای دریاها را از آن‌های تهی سازد. البته امینی تنها غواص نبود، بلکه گوهر شناس هنرمند نیز بود؛ گوهر شناسی که از این گوهرها، جواهرهای جاویدانی ساخت که با وجود آن‌ها، دیگر برای زرناب جلوه‌ای باقی نماند. کوششی که بیرون از توان بشری بود، هیچ گاه گلزار همت مؤلف بزرگوار را پژمرده نکرد و شاخسار شکیبایی وی را از شادابی نینداخت. من سخت در شگفتم و سزاوار چنین شگفتی هستم ـ که چگونه مؤلف توانسته است، وقت خویش را برای بررسی بحثی آماده سازد که هزار و چند سال امتداد داشته است و با این همه، در پرتگاه نومیدی و افسردگی فرو نیفتد و از همه ارمغان‌های ذهنی این مدت دراز ـ که نزدیک بود گرد وغبار روزگار، آن‌ها را از دیدگان این نسل پنهان سازد ـ با جست و جو و کنجکاوی، پرده برگیرد. پیدا است که چنین شکیبایی و همتی جز در پرتو ایمانی استوار به دست نمی‌آید.[۸۵]

۱۴ـ علاء الدین خروفه[۸۶]

من گمان نمی‌کردم در این عصر که مادیات بر آن غلبه کرده است و به شتاب زدگی در تألیف و سطحی بودن بحث و تحقیق معروف است، مردی که گویا به تنهایی امتی است، به پا خیزد و این کتاب جلیل را ـ که مانند آن را گروهی هماهنگ از دانشمندان علمی نتوانند به دست داد ـ پدید آورد.[۸۷]

۱۵ـ دکتر بولس سلامه[۸۸]

ای صاحب فضیلت! این کار بزرگی که شما بدون کمک گرفتن از کسی بدان اقدام کرده‌اید، کار دشواری است که برای گروهی از دانشمندان نیز طاقت فرسا است. شما چگونه توانسته‌اید به تنهایی آماده انجام آن شوید؟ بی گمان این روح مقدس، روح امام بزرگ است ـ بر او و فرزندان پاکش گرامی ترین درود باد ـ که مشکلات را رام ساخته و بینش شما را به روی گنج‌های دانش گشوده است. این همه، هم چون اندوخته‌ای برای تاریخ نویسان و مأخذی برای دانشوران و آبخشوری برای شاعران باقی خواهد ماند تا هر زمان، کشتزار ادب از آن سیراب گردد.[۸۹]

پى نوشت ها:

[۶۱] - جرعه نوش غدیر: ص ۶۱.
[۶۲] - یادنامه: ص ۱۰۲.
[۶۳] - گلشن ابرار: ج ۲، ص ۷۳۵.
[۶۴] - همان.
[۶۵] - نهضت روحانیون ایران: ج ۲، ص ۱۹۶.
[۶۶] - یادنامه: ص ۵۳.
[۶۷] - یادنامه: ص ۵۶.
[۶۸] - همان: ص ۸۰.
[۶۹] - حماسه غدیر: ص ۳۸۱.
[۷۰] - جرعه نوش غدیر: ص ۸۳.
[۷۱] - ترجمه الغدیر: ج ۱، ص ۳۰.
[۷۲] - عنکبوت: ۶۹.
[۷۳] - ترجمه الغدیر: صص ۳۶ ـ ۴۵.
[۷۴] - حماسه غدیر: ص ۱۲۸.
[۷۵] - همان: ص ۴۲۰.
[۷۶] - از دانشمندان بزرگ اهل تسنن در مصر.
[۷۷] - حماسه غدیر: ص ۳۵۹.
[۷۸] - امام جماعت اریجای شهر حلب که با خواندن الغدیر به مذهب تشیع گروید.
[۷۹] - ترجمه الغدیر: ج ۱، ص ۱۷.
[۸۰] - استاد فلسفه در دانشگاه الازهر مصر (از اهل تسنن).
[۸۱] - حماسه غدیر: ص ۴۱۱.
[۸۲] - از شخصیت‌های علمی سوریه.
[۸۳] - حماسه غدیر: ص ۴۰۰.
[۸۴] - عالم سنی و نویسنده کتاب معروف الامام العلی (علیه‌السلام)
[۸۵] - حماسه غدیر: ص ۳۷۰.
[۸۶] - از استادان بزرگ اهل سنت در دانشگاه الازهر.
[۸۷] - حماسه غدیر: ۴۰۶.
[۸۸] - از اندیشمندان مسیحی.
[۸۹] - حماسه غدیر: ص ۴۰۹.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی سبطین




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط