جلوههای فرهنگ ایرانی و حضور ایرانیان در چین (3)
نويسنده: مرضیه دشتکی
خدمات ایرانیان در زمینههای دانش پزشکی و دارویی چین نیز بسیار چشمگیر بوده است و بیشتر در مقولههای تهیه دارو، تجویز دارو، انتقال علوم پزشکی و دارویی، ورود کتابهای پزشکی و دارویی تجلی یافته است. مواد دارویی از قبیل کندر، مرمکی، پرسیاوشان، روغن صمغ استراک(Storax) ، گل بلوط، خردل بیابانی، میخک، سنگ مر، چوب معطر، مارچوبه، مرجان، لاجورد، مروارید، عاج، نافهی خوکآبی، عنبر، و... از ایران باستان به چین راه یافتهاند. کتابهای پزشکی که ایرانیان به زبان عربی نوشتهاند، از قبیل طب منصور (نوشته رازی)، جامع در طب(نوشته علیبن عباس مجوسی (۹۹۴-؟)، و قانون( نوشته ابوعلیسینا) به چینی ترجمه شده و مورد استفاده چینیها قرار گرفتهاند.1
سیستم تمدن اسلامی چین حاصل چند تمدن است که تمدن ایرانی یکی از منابع مهم آن به شمار میرود. اسلام در قرن هفتم میلادی وارد چین شد. تجار، صنعتگران، نظامیان و مبلغان مذهبی ایران در توسعه و گسترش آن نقش بزرگی داشتند.اسلام ایرانی از قرن یازدهم به بعد به تدریج وارد هند، عثمانی و چین شد؛ ولی در قرن هشتم بود که عده زیادی از مسلمانان شیعه و سادات برای فرار از اذیت و آزار دودمان بنیامیه ابتدا به خراسان و سپس با احساس عدم امنیت در نواحی اسلامی، به چین هجرت نمودند.
از آن پس مسلمانان ایرانی به تدریج در سراسر چین پراکنده شدند. از آنجا که منطقه سین کیانگ تحت حاکمیت دودمان قراخان، در آن دوران پیرو مکتب صوفیه بود، شیعیان مهاجر میل نداشتند هویت خود را اعلام کنند؛ لذا خود را صوفی معرفی میکردند. نه تنها اسلام دوران دودمان قراخان رنگ شیعه دارد، بلکه چهار طریقت بزرگ اسلامی صوفیان چین (جهریه، خوفیه، کبرویه و قادریه) نیز از نظر ریشههای مذهبی و چگونگی پیدایش و توسعه تا حدود زیادی با مکتب تشیع ارتباط دارند.
در چین اقوام شیعه نیز وجود دارند. تاجیکان سینکیانگ همگی پیرو مکتب شیعه اسماعیلیه هستند. تاجیکها در قرن دهم به دین اسلام گرویدند و در قرنهای ۱۶ و ۱۷ اسماعیلی شدند. در اواخر دودمان مینگ، پیشوایی به نام <سید سرور> به همراه ۷۰ نفر ایرانی وارد ناحیه فلات پامیر شد و خود را <سیدشالیخان> معرفی کرد. وی تعلیمات مذهبی اسماعیلیه را تبلیغ کرد و تحت حمایت حاکمان آن ناحیه این مکتب در میان تاجیکان توسعه یافت. درباره چگونگی گسترش اسماعیلیه در میان مردم تاجیک دو نظریه وجود دارد:
۱) این مکتب به دست شاه طالب خان ایرانی گسترش یافت.
۲) به دست عبدالولی رایج شد.
در هر صورت توسعه این مکتب با فعالیت ایرانیان ارتباط نزدیک دارد. مسلمانان چین اغلب سنی مذهب هستند؛ ولی در زندگی اجتماعی ساکنان ناحیههای مسلماننشین همچنان آثار فرهنگی شیعی باقی است؛ به عنوان مثال در آموزش مسجدی مناطق مرکزی و شمال غربی چین، کتابهای فارسی زبان مورد توجه خاص هستند؛ در استانهای گنسو، نینگشیا و چینگهای مسلمانان قوم هوی نیت نمازها را به فارسی ادا میکنند؛ مسلمانان لین شیا به روز عاشورا توجه دارند و در آن روز نماز جماعت میخوانند و آش گندم، برنج، لوبیا و ذرت تهیه و بین مردم پخش میکنند و روز ۱۴ ماه رمضان زنان برای بزرگداشت حضرت فاطمه علیهاالسلام در مسجد جمع میشوند.
علمای مسلمان ایرانی نقش مهمی در گسترش اسلام در شمال غربی چین ایفا کردهاند. در آن منطقه هماکنون نیز گنبدها و مقبرههای علمای ایرانی دایر است.
ناحیه لین شیا در استان گنسو از مناطق مسلمان نشین شمال غرب چین است. در اینجا گنبد قدیمی مشهوری به نام گنبد بابایو(Yu) از طریقت قادریه موجود است که صاحب آن مرید حافظ شاعر نامی ایران است. گنبد تانگ وانگ شی شیا کوه (Tang wang shi xia kou) واقع در شهرستان خودمختار قوم دونگ شیانگ در ایالت لین شیا به یاد محمد حنفی ساخته شده و شایع است که وی از نوادگان حضرت علی(ع) است که در سلسله سونگ از ایران به چین آمد. در آن زمان در آن ناحیه سیل شدیدی جاری شد. او برای لایروبی رودخانه و رفع خطر سیل، مسلمانان محلی را راهنمایی کرد تا سدی بسازند که آب در پشتش آرام بگیرد. به این ترتیب خطر سیل کمکم از میان رفت و مردم برای بزرگداشت وی گنبد بزرگی در آن ناحیه ساختند.
بنیانگذار مکتب خوفیه در شهرستان کانگ له(Kanj Le) در شهر لین شیا، هر چند ایرانی نبود، ولی استادش یک روحانی ایرانی بود و لقب مفتی را نیز این استاد بر وی نهاد. پیروان مفتی در گذشته عادت به کشیدن قلیان داشتند، در حالی که مسلمانان منطقه شمال غربی چین عادتی ندارند و این کم و بیش یک عادت ایرانی است که از مبلغان ایرانی به آنها انتقال داده شد. مازونگ شنگ (Ma Zong Sheng) بنیانگذار مکتب خوفیه در شهر لین شیا با نام اسلامی عبدالرحمن است. وی در سال ۱۶۴۰ متولد شد و در سال ۱۷۱۹ درگذشت. پدر و مادر شنگ در دوران مینگ از ایران به چین آمده بودند و در شهر چانگ آن ساکن شدند. مازونگ شنگ پس از فوت در قبرستان بی جیاچانگ(Bi Jia chang) به خاک سپرده شد و مقبره اش به نام <گنبد جیاچانگ> معروف است.
در روستای لوما(Lu ma) در شهرستان لین تان در ایالت خودمختار تبت در جنوب استان گنسو، گنبدی ساخته شده که تاریخ ساختش معلوم نیست. معروف است که یک مبلغ مذهبی صوفی از ایران به نام <وهاب یقینی> درآنجا به خاک سپرده شده و مسلمانان منطقه بر فراز قبرش گنبدی ساختهاند که اکنون یک کوشکشش زاویهای از آن به جا مانده است.
در دودمان مینگ، در مدرسه هوی هویها تدریس بیشتر به زبان فارسی انجام میشد. <فرهنگ مدرسه هوی هوی> یا همان لغتنامه چینی- فارسی متعلق به آن زمان است. دانشمندان پس از بررسی این کتاب اعلام کردهاند که در دوران سلسلههای یوان و مینگ، ارتباط چین با ایران بسیار بیشتر از ارتباط چین با کشورهای عربی بود و هدف دولت از تدریس زبان فارسی در مدرسه هویی هوییها بیشتر برای مبادلات اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی بوده، در حالی که مسلمانان هوی از تحصیل و مطالعه زبان فارسی اصولا یادگیری علوم اسلامی را پی میگرفتند.
کتب دینی فارسی در آموزش علوم اسلامی چین بسیار موثر بودهاند. دانشجویان مدارس علوم اسلامی همچنان از تعدادی از کتب فارسی استفاده میکنند. این کتابها عبارتند از: تفسیر روحالبیان، تفسیر حسینی، مراتب، مثنوی، لوایح، خطیب، اربعون، مقصود اسلام، دیوان حافظ، گلستان و ... زنان مسلمانان در مناطق مرکزی چین مدارس اسلامی ویژه خود را داشتهاند. در سلسلههای مینگ و چینگ، آموزشهای عمده مذهبی زنان مسلمان در این مدارس بیشتر به زبان فارسی صورت میگرفت. کتابهای آموزشی آنان در مراحل اولیه به زبان عربی و بیشتر در مورد صرف و نحو و دستور زبان عربی بود؛ ولی در مراحل بالاتر همه کتابهای درسی به زبان فارسی بود. در این مناطق برای مسجد زنان، روحانی زن تربیت میشد و دختران طلبه ابتدا پنج کتاب مذهبی را مطالعه میکردند و سپس چند کتاب فارسی را میآموختند و آنگاه بود که شایستگی روحانی شدن را مییافتند و میتوانستند لباس آخوندی بپوشند. این پنج کتاب فارسی، <کتابهای دینی زنان> نامیده میشدند. چون مسلمانان مناطق دشتهای میانه چین در آن زمان از فارسی برای آموزش استفاده می کردند و مطالعه کتاب به زبان فارسی برای زنان آسانتر بود.
طبق بررسی کارشناسان و متخصصان چینی، مسلمانان هوی در اواخر دوران مینگ و اوایل دوران چینگ به تدریج استفاده از زبان چینی را جایگزین زبان فارسی نمودند. قبل از آن زنان هوی بیشتر کتابهای فارسی زبان را مطالعه میکردند.2
فراگیری دروس فارسی در مرحله عالی آموزش دینی در چین آغاز میشود که <گذراندن فارسی> نام دارد. در این مرحله فراگرفتن کتابهای درسی به زبان فارسی اهمیت فوقالعاده مییابد. البته کتابهای درسی حوزهها یکسان نیستند و هر منطقه و فرقهای کتابهای خاص خود را دارند؛ اما سیزده کتاب در میان همه آنها مشترک است که به <سیزده جلد درسی> معروفاند و از چندصد سال پیش در چین انتشار یافتهاند. از این سیزده جلد، <دوازده مصباح> نوشته ابوالفتوح نصرالدین رازی (۱۲۱۳ - ۱۱۴۳م) دانشمند ایرانی، <شرحالکافیه> اثر عبدالرحمن جامی (۱۴۷۷ - ۱۳۷۹م)، <بیان> که <تلخیص المفتاح> نیز خوانده میشود، از سعدالدین تفتازانی (۱۳۸۹ - ۱۳۲۱م) دانشمند مشهور خراسانی، <خطبات> که کتابی است به زبان فارسی در شرح و تفسیر بر چهل حدیث نبوی <اربعون> نوشته حسامالدین در شرح و تفسیر چهل حدیث نبوی، <مرصادالعباد> کتابی فلسفی عرفانی در تهذیب نفس نوشته نجم الدین رازی، <شرح لمعات> نوشته عبدالرحمن جامی، <قوائم النهج> در دستور زبان فارسی نوشته چانگجیمی ملقب به حکیم اصفهانی، <گلستان> سعدی، همگی به زبان فارسی هستند و از آثار اندیشمندان ایرانی به شمار میآیند، و این یکی از ویژگیهای تعلیمات حوزوی - اسلامی در چین است.3
گفتنی است که گلستان سعدی که در زمان دودمان مینگ وارد چین شد، در پانصد سال گذشته به عنوان کتاب مهم درسی زبان فارسی در آموزش اسلامی مطرح بوده است و بهعنوان یک کتاب مقدس اسلامی تلقی میشود. همچنین واژگان فارسی زیادی مورد استفاده مسلمانان چین است؛ کلماتی همچون: خدا، بانگ، آبدست (وضو)، دستار (عمامه)، دوست، دشمن، نماز، بامداد، پیشین (ظهر)، خفتن (عشا)، دیگر (مغرب)، شام، نام ایام هفته، و... از جمله آنهاست.
در استانهای شاندونگ، خهبئی، خهنان واقع در دشتهای میانه چین، مسلمانان هنگام ازدواج، خطبه عقد و هنگام تشییع جنازه، شهادتین را به زبان فارسی ادا میکنند.4
/خ
سیستم تمدن اسلامی چین حاصل چند تمدن است که تمدن ایرانی یکی از منابع مهم آن به شمار میرود. اسلام در قرن هفتم میلادی وارد چین شد. تجار، صنعتگران، نظامیان و مبلغان مذهبی ایران در توسعه و گسترش آن نقش بزرگی داشتند.اسلام ایرانی از قرن یازدهم به بعد به تدریج وارد هند، عثمانی و چین شد؛ ولی در قرن هشتم بود که عده زیادی از مسلمانان شیعه و سادات برای فرار از اذیت و آزار دودمان بنیامیه ابتدا به خراسان و سپس با احساس عدم امنیت در نواحی اسلامی، به چین هجرت نمودند.
از آن پس مسلمانان ایرانی به تدریج در سراسر چین پراکنده شدند. از آنجا که منطقه سین کیانگ تحت حاکمیت دودمان قراخان، در آن دوران پیرو مکتب صوفیه بود، شیعیان مهاجر میل نداشتند هویت خود را اعلام کنند؛ لذا خود را صوفی معرفی میکردند. نه تنها اسلام دوران دودمان قراخان رنگ شیعه دارد، بلکه چهار طریقت بزرگ اسلامی صوفیان چین (جهریه، خوفیه، کبرویه و قادریه) نیز از نظر ریشههای مذهبی و چگونگی پیدایش و توسعه تا حدود زیادی با مکتب تشیع ارتباط دارند.
در چین اقوام شیعه نیز وجود دارند. تاجیکان سینکیانگ همگی پیرو مکتب شیعه اسماعیلیه هستند. تاجیکها در قرن دهم به دین اسلام گرویدند و در قرنهای ۱۶ و ۱۷ اسماعیلی شدند. در اواخر دودمان مینگ، پیشوایی به نام <سید سرور> به همراه ۷۰ نفر ایرانی وارد ناحیه فلات پامیر شد و خود را <سیدشالیخان> معرفی کرد. وی تعلیمات مذهبی اسماعیلیه را تبلیغ کرد و تحت حمایت حاکمان آن ناحیه این مکتب در میان تاجیکان توسعه یافت. درباره چگونگی گسترش اسماعیلیه در میان مردم تاجیک دو نظریه وجود دارد:
۱) این مکتب به دست شاه طالب خان ایرانی گسترش یافت.
۲) به دست عبدالولی رایج شد.
در هر صورت توسعه این مکتب با فعالیت ایرانیان ارتباط نزدیک دارد. مسلمانان چین اغلب سنی مذهب هستند؛ ولی در زندگی اجتماعی ساکنان ناحیههای مسلماننشین همچنان آثار فرهنگی شیعی باقی است؛ به عنوان مثال در آموزش مسجدی مناطق مرکزی و شمال غربی چین، کتابهای فارسی زبان مورد توجه خاص هستند؛ در استانهای گنسو، نینگشیا و چینگهای مسلمانان قوم هوی نیت نمازها را به فارسی ادا میکنند؛ مسلمانان لین شیا به روز عاشورا توجه دارند و در آن روز نماز جماعت میخوانند و آش گندم، برنج، لوبیا و ذرت تهیه و بین مردم پخش میکنند و روز ۱۴ ماه رمضان زنان برای بزرگداشت حضرت فاطمه علیهاالسلام در مسجد جمع میشوند.
علمای مسلمان ایرانی نقش مهمی در گسترش اسلام در شمال غربی چین ایفا کردهاند. در آن منطقه هماکنون نیز گنبدها و مقبرههای علمای ایرانی دایر است.
ناحیه لین شیا در استان گنسو از مناطق مسلمان نشین شمال غرب چین است. در اینجا گنبد قدیمی مشهوری به نام گنبد بابایو(Yu) از طریقت قادریه موجود است که صاحب آن مرید حافظ شاعر نامی ایران است. گنبد تانگ وانگ شی شیا کوه (Tang wang shi xia kou) واقع در شهرستان خودمختار قوم دونگ شیانگ در ایالت لین شیا به یاد محمد حنفی ساخته شده و شایع است که وی از نوادگان حضرت علی(ع) است که در سلسله سونگ از ایران به چین آمد. در آن زمان در آن ناحیه سیل شدیدی جاری شد. او برای لایروبی رودخانه و رفع خطر سیل، مسلمانان محلی را راهنمایی کرد تا سدی بسازند که آب در پشتش آرام بگیرد. به این ترتیب خطر سیل کمکم از میان رفت و مردم برای بزرگداشت وی گنبد بزرگی در آن ناحیه ساختند.
بنیانگذار مکتب خوفیه در شهرستان کانگ له(Kanj Le) در شهر لین شیا، هر چند ایرانی نبود، ولی استادش یک روحانی ایرانی بود و لقب مفتی را نیز این استاد بر وی نهاد. پیروان مفتی در گذشته عادت به کشیدن قلیان داشتند، در حالی که مسلمانان منطقه شمال غربی چین عادتی ندارند و این کم و بیش یک عادت ایرانی است که از مبلغان ایرانی به آنها انتقال داده شد. مازونگ شنگ (Ma Zong Sheng) بنیانگذار مکتب خوفیه در شهر لین شیا با نام اسلامی عبدالرحمن است. وی در سال ۱۶۴۰ متولد شد و در سال ۱۷۱۹ درگذشت. پدر و مادر شنگ در دوران مینگ از ایران به چین آمده بودند و در شهر چانگ آن ساکن شدند. مازونگ شنگ پس از فوت در قبرستان بی جیاچانگ(Bi Jia chang) به خاک سپرده شد و مقبره اش به نام <گنبد جیاچانگ> معروف است.
در روستای لوما(Lu ma) در شهرستان لین تان در ایالت خودمختار تبت در جنوب استان گنسو، گنبدی ساخته شده که تاریخ ساختش معلوم نیست. معروف است که یک مبلغ مذهبی صوفی از ایران به نام <وهاب یقینی> درآنجا به خاک سپرده شده و مسلمانان منطقه بر فراز قبرش گنبدی ساختهاند که اکنون یک کوشکشش زاویهای از آن به جا مانده است.
در دودمان مینگ، در مدرسه هوی هویها تدریس بیشتر به زبان فارسی انجام میشد. <فرهنگ مدرسه هوی هوی> یا همان لغتنامه چینی- فارسی متعلق به آن زمان است. دانشمندان پس از بررسی این کتاب اعلام کردهاند که در دوران سلسلههای یوان و مینگ، ارتباط چین با ایران بسیار بیشتر از ارتباط چین با کشورهای عربی بود و هدف دولت از تدریس زبان فارسی در مدرسه هویی هوییها بیشتر برای مبادلات اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی بوده، در حالی که مسلمانان هوی از تحصیل و مطالعه زبان فارسی اصولا یادگیری علوم اسلامی را پی میگرفتند.
کتب دینی فارسی در آموزش علوم اسلامی چین بسیار موثر بودهاند. دانشجویان مدارس علوم اسلامی همچنان از تعدادی از کتب فارسی استفاده میکنند. این کتابها عبارتند از: تفسیر روحالبیان، تفسیر حسینی، مراتب، مثنوی، لوایح، خطیب، اربعون، مقصود اسلام، دیوان حافظ، گلستان و ... زنان مسلمانان در مناطق مرکزی چین مدارس اسلامی ویژه خود را داشتهاند. در سلسلههای مینگ و چینگ، آموزشهای عمده مذهبی زنان مسلمان در این مدارس بیشتر به زبان فارسی صورت میگرفت. کتابهای آموزشی آنان در مراحل اولیه به زبان عربی و بیشتر در مورد صرف و نحو و دستور زبان عربی بود؛ ولی در مراحل بالاتر همه کتابهای درسی به زبان فارسی بود. در این مناطق برای مسجد زنان، روحانی زن تربیت میشد و دختران طلبه ابتدا پنج کتاب مذهبی را مطالعه میکردند و سپس چند کتاب فارسی را میآموختند و آنگاه بود که شایستگی روحانی شدن را مییافتند و میتوانستند لباس آخوندی بپوشند. این پنج کتاب فارسی، <کتابهای دینی زنان> نامیده میشدند. چون مسلمانان مناطق دشتهای میانه چین در آن زمان از فارسی برای آموزش استفاده می کردند و مطالعه کتاب به زبان فارسی برای زنان آسانتر بود.
طبق بررسی کارشناسان و متخصصان چینی، مسلمانان هوی در اواخر دوران مینگ و اوایل دوران چینگ به تدریج استفاده از زبان چینی را جایگزین زبان فارسی نمودند. قبل از آن زنان هوی بیشتر کتابهای فارسی زبان را مطالعه میکردند.2
فراگیری دروس فارسی در مرحله عالی آموزش دینی در چین آغاز میشود که <گذراندن فارسی> نام دارد. در این مرحله فراگرفتن کتابهای درسی به زبان فارسی اهمیت فوقالعاده مییابد. البته کتابهای درسی حوزهها یکسان نیستند و هر منطقه و فرقهای کتابهای خاص خود را دارند؛ اما سیزده کتاب در میان همه آنها مشترک است که به <سیزده جلد درسی> معروفاند و از چندصد سال پیش در چین انتشار یافتهاند. از این سیزده جلد، <دوازده مصباح> نوشته ابوالفتوح نصرالدین رازی (۱۲۱۳ - ۱۱۴۳م) دانشمند ایرانی، <شرحالکافیه> اثر عبدالرحمن جامی (۱۴۷۷ - ۱۳۷۹م)، <بیان> که <تلخیص المفتاح> نیز خوانده میشود، از سعدالدین تفتازانی (۱۳۸۹ - ۱۳۲۱م) دانشمند مشهور خراسانی، <خطبات> که کتابی است به زبان فارسی در شرح و تفسیر بر چهل حدیث نبوی <اربعون> نوشته حسامالدین در شرح و تفسیر چهل حدیث نبوی، <مرصادالعباد> کتابی فلسفی عرفانی در تهذیب نفس نوشته نجم الدین رازی، <شرح لمعات> نوشته عبدالرحمن جامی، <قوائم النهج> در دستور زبان فارسی نوشته چانگجیمی ملقب به حکیم اصفهانی، <گلستان> سعدی، همگی به زبان فارسی هستند و از آثار اندیشمندان ایرانی به شمار میآیند، و این یکی از ویژگیهای تعلیمات حوزوی - اسلامی در چین است.3
گفتنی است که گلستان سعدی که در زمان دودمان مینگ وارد چین شد، در پانصد سال گذشته به عنوان کتاب مهم درسی زبان فارسی در آموزش اسلامی مطرح بوده است و بهعنوان یک کتاب مقدس اسلامی تلقی میشود. همچنین واژگان فارسی زیادی مورد استفاده مسلمانان چین است؛ کلماتی همچون: خدا، بانگ، آبدست (وضو)، دستار (عمامه)، دوست، دشمن، نماز، بامداد، پیشین (ظهر)، خفتن (عشا)، دیگر (مغرب)، شام، نام ایام هفته، و... از جمله آنهاست.
در استانهای شاندونگ، خهبئی، خهنان واقع در دشتهای میانه چین، مسلمانان هنگام ازدواج، خطبه عقد و هنگام تشییع جنازه، شهادتین را به زبان فارسی ادا میکنند.4
پی نوشت ها :
1- فنگجینیوان، فرهنگ اسلامی و ایرانی در چین، انتشارات الهدی، ص ۱۴۴ - ۱۳۸
2- ماپینگ، همان
3- فنگ جین یوان، همان، ص ۲۵۳ - ۲۴۹
4- ماپینگ، همان
/خ