جوان وجواني در آيينۀ احاديث (4)
نويسنده: حجت الاسلام مهدي نيلي پور
حديث 13
از همه بهتر مثل پيامبر صلي الله عليه و آله
اولا: شيريني ارتباط با خدا از همان اوان جواني عطر معنوي زندگي را بالا مي برد.
ثانيا: عنايت و الطاف الهي بر زندگي تشديد مي نمايد.
ثالثا: اثر اجتماعي و الگو دهي جوان فرمان پذير خدا در زندگي بسيار بيشتر است.
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله):
فضل الشاب العابد الذي تعبد في صباه علي الشيخ الذي تعبد بعد ما کبر سنه کفضل المرسلين علي سائر الناس.
برتري جواني که در جواني خدا را عبادت مي کند بر پيري که پس از پير شدن به عبادت مي پردازد، مانند برتري پيامبران الهي نسبت به ديگران است.
«ميزان الحکمه، ج 5، ص 9»
از اين حديث برداشت مي شود که:
2- يکي از عوامل برتري بر ديگران ارتباط با خدا و عبادت پيشگي است.
3- انسانهاي خوب در جواني يا پيري به عبادت روي مي آورند.
4- عبادت در جواني بسيار ارزشمندتر از عبادت در دوران پيري است.
5- براي تفهيم مطالب به جوانان تشبيه بسيار مؤثر است.
6- جوان فرمان پذير از خدا در اين روايت تشبيه به پيامبران الهي شده است.
در جواني پاک بودن شيوه پيغمبري است
ورنه هر گبري به پيري مي شود پرهيزکار
7- شايد از اين تشبيه بتوان نتيجه گرفت اثر وجودي يک جوان پرهيزکار در جامعه مانند اثر وجودي پيامبران است.
حديث 14
جوان خداپسند
در آيات قرآن و روايات اهل بيت عليهم السلام يکي از عوامل سازندگي و تربيت انسان، محبت و مودت معرفي شده است. از سوئي به دين باوران سفارش به دوستي ديگران و حتي ابراز دوستي و کسب دوستي نسبت به خدا، اهل بيت عصمت و طهارت و مردم شده است. و از سوئي براي تشويق و ترغيب و سازندگي انسان و ايجاد جاذبه به سوي خدا از عامل محبت استفاده شده است. و سعي شده همه به ويژه جوانان را تحت تأثير جاذبه محبت خدا به يک مسير حبّي سوق دهند.
به همين دليل در اين روايت پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله جهت ترغيب به سوي خدا و فرمان پذيري از خدا از اين عامل استفاده نمودند .
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله):
ان الله يحب الشاب الذي يفني شبابه في طاعة الله.
خدا جواني را مي پسندد که جواني خود را در اطاعت خدا سپري کند.
«ميزان الحکمة، ج 5، ص 9»
از اين روايت نتيجه مي گيريم:
2- يکي از راههاي تربيت جوانان اعلام دوستي خدا به آنان است.
3- يکي از راههاي کسب محبوبيت نزد خدا عبادت در دوران جواني است.
4- ذوب شدن در پيروي از خدا نه تنها خدا را براي جوان دوست داشتني مي کند ( محب) بلکه جوان را به مقام دوست داشتن از طرف خدا مي رساند. (محبوب).
5- بايد راهها و شيوه هاي اطاعت از خدا و عبادت پيشگي را به جوانان آموزش داد تا ارتقاء شخصيتي يابند.
حديث 15
پاسداري فکر جوانان
از دير زمان در کنار دعوت حق انبياء و اولياء الهي قدرتهاي مرموز سياسي و گرگهاي در لباس ميش نه تنها يک راه بلکه راههاي گوناگون را ساخته و پرداخته و پيشنهاد بلکه تحميل به جوانان مي نمودند.
در کنار يک پيامبر گاهي دهها و صدها صدا و ندا بلند مي شده و مردم را به خود نه به خدا دعوت مي نمودند.
از صدر اسلام به بعد طرز تفکري خطرناک و پرجاذبه اي به ويژه براي افراد ضعيف النفس و کم تجربه به نام مرجئه گري تأسيس يافت که خلاصه و عصاره اين مکتب دعوت به ظاهر اسلام و خالي نمودن آن از باطن و محتوا مي باشد اينان مي گفتند ايمان اساسا يک حقيقت قلبي است و هيچ التزام و تعهدي در عمل براي ما ايجاد نخواهد کرد . اين مکتب به نوعي يک دين ساده را پيشنهاد مي داد که فرد مسلمان هيچ گونه تعهدي در انجام اعمال خاص نخواهد داشت و در دل مسلمان است اما در عمل کاملا آزاد و خودرأي.
حزب هايي همچون بني اميه از مدافعين سرسخت اين مکتب بودند و براي استحکام پايه هاي حکومت خود از اين رهگذر منافع بسيار بردند به شکلي که خود را به عنوان اميرالمؤمنين بر مردم حکومت کردند.
حضرت علي عليه السلام به خاطر حفظ نسل جوان از اين مکاتب ساختگي از جمله مرجئه گري مي فرمايند
قال اميرالمؤمنين علي (عليه السلام):
علموا صبيانکم ما ينفعهم به لا يغلب عليهم المرجئه برأيها.
کودکان و فرزندانتان را مطالبي بياموزيد که برايشان سودمند باشد ، پيش از آنکه مرجئه (1) (گروههاي منحرف) افکار خود را بر آنان القاء کنند. «بحارالانوار، ج 2، ص 17»
نتايج:
2- ضعف معرفت و شناخت جوانان زمينه شکار آنان را فراهم مي سازد.
3- آموزش مطالب مفيد ديني و دشمن شناسي جوانان را از انحراف محافظت مي کند.
4- بالا بردن اطلاعات جوانان، مسئوليت پدران و مادران و... مي باشد.
5- در صورت غفلت، نسل جوان ما، به دام افکار انحرافي افتاده و از راه حق جدا مي گردند.
6- امروز طرز تفکر مرجئه گري همان است که جوان ما را پرهيز از پيروي و تقليد از کارشناسان ديني مي دهد و سخت به تقليد حمله مي کند و قصد دارد جوانان ما را به سوي يک آزادي در عمل و سليقه گرائي سوق دهد . از مشخصات اين باندها نياز آنان به کسب حمايت مردم از هر طريق ممکن اگر چه با ضربه زدن به دين گرائي است.
حديث 16
وصيت نور
سرمايه اول، يافتن شخصيت رشد يافته و قابل اعتماد و ساختن خود مي باشد که اين سرمايه در يک کلام در ادب آموزي نهفته است سرمايه عِرض يا وجاهت که به واسطه ادب احراز مي گردد و سازمان بخش همه بخشهاي شخصيتي جوان است چرا که ادب شامل همه بخشها و شئون زندگي است.
سرمايه دوم، التزام به مقررات ديني و تأمين افکار و رفتارهاي برگرفته از قوانين ديني است که اين سرمايه از طريق علم آموزي و کسب اطلاعات و آگاهيهاي لازم به دست خواهد آمد.
قال علي (عليه السلام):
يا معشر الفتيان حصنوا اعراضکم بالأدب و دينکم بالعلم .
اي گروه جوانان! آبرو و شرف را با تربيت، و دين خود را با دانش حفظ کنيد.
از اين کلام نتيجه مي گيريم:
2- ادب و علم آموزي که همان آموزش و پرورش است تأمين سعادت دنيا و آخرت را مي نمايد.
3- بي ادبي و جهالت موجبات سقوط شخصيت و بي ديني است.
4- به ادب آموزي و علم، نسل جوان بايد اهميت داد.
5- ادب و دانش موجب حفاظت نسل جوان خواهد بود. (حصنوا)
پی نوشت:
1- مرجئه مکتبي فکري هستند که در صدر اسلام با تحقير عمل و بي اهميت دادن عمل براي مسلمانان عقيده داشتند براي مسلماني فقط عقيده قلبي کافي است و در مقام عمل نبايد خيلي سختگيري نمود. اين گروه از دشمنان سرسخت اهل بيت بودند و با اين طرز تفکر بسياري از افراد را طرفدار خود نمودند.
/خ