نگاهی گذرا بر ولایت خدا و ولایت شیطان
ولایت از آنِ خداوند متعال است و خداوند سبحان به پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) و اهل بیت (علیهم السلام) ولایت را اعطا فرموده است، لذا ولایت آن بزرگواران ذیل ولایت خداوند متعال است.قرآن کریم می فرماید: "إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ"، "ولىّ (و سرپرست) شما تنها خداست و پیامبر او و کسانی که ایمان آوردهاند. همان کسانی که نماز برپا مىدارند و در حال رکوع زکات مىدهند".[1]
از جهت دیگر دو ولایت وجود دارد: ولایت خدا و ولایت شیطان.
قرآن کریم می فرماید: "اللَّـهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا"، "خداوند، ولی (و سرپرست) کسانی است که ایمان آوردهاند".[2]
شیطان نیز ولایتی دارد و ولایت او بر کسانی است که او را ولی خود برگزینند: "وَمَن یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیّاً مِّن دُونِ اللَّـهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَاناً مُّبِیناً"، "و هر کس، شیطان را به جای خدا ولیِّ خود برگزیند، قطعاً زیانِ آشکاری کرده است".[3] و عاقبت پیروی از شیطان جهنم است: "أُولَـٰئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا یَجِدُونَ عَنْهَا مَحِیصاً"، "آنها جایگاهشان جهنم است و از آن هیچ راه فراری نمی یابند".[4]
خروج از ولایت الهی عینِ وارد شدن در ولایت شیطان
انسان اگر از دستورات الهی اطاعت کند و خداوند سبحان را عبادت کند، ولایت خداوند متعال را پذیرفته است و ولیّ او خداست، اما اگر از دستورات پروردگار سرپیچی کند و او را عبادت نکند، وارد ولایت شیطان می شود، نه آنکه اگر بخواهد شیطان را ولیّ خود قرار می دهد و اگر نخواهد شیطان ولیّ او نخواهد بود، بلکه خود خروج از ولایت خداوند متعال، افتادن به ولایت شیطان است، چه بخواهد و چه نخواهد و به تعبیر واضح تر: "چه بداند و چه نداند".در سوره مبارکه یس عهد الهی به انسان ها یادآوری شده است که این عهد، مشتمل بر دو بخش است: بندگی و اطاعت نکردن از شیطان و بندگی خداوند متعال. همچنین شیطان به عنوان دشمن آشکار معرفی شده است و عبادت خداوند صراط مستقیم معرفی شده است، خداوند سبحان می فرماید: "أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ . وَأَنِ اعْبُدُونِی هَـٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ"، "اى فرزندان آدم! مگر با شما پیمان نبستم که شیطان را اطاعت نکنید. او براى شما دشمنى آشکار است. و تنها مرا بپرستید، که راه راست همین است".[5]
محدوده سلطه شیطان
خداوند متعال به انسان ها مکرراً و با تعابیر گوناگون هشدار داده است که از شیطان پیروی نکنند و عوامل پیروی از شیطان و عواقب شوم دنیوی و اخروی آن را نیز بیان کرده است تا هر انسانی با قدرتِ اختیار خود از بندگی شیطان بپرهیزد و فقط بنده خداوند متعال شود. شیطان فقط بر پیروان خود سلطه می یابد و بر هر انسانی نمی تواند مسلط شود، مانند مومنانی که بر خداوند توکل می کنند، شیطان بر آنان سلطه ای ندارد. قرآن کریم می فرماید: "فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّـهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ . إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ . إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ"، "پس هرگاه خواستى قرآن بخوانى، از [شرّ] شیطان راندهشده به خداوند پناه ببر! او بر کسانى که ایمان آورده اند و بر پروردگارشان توکل مىکنند، تسلطى ندارد. سلطهی او تنها بر کسانى است که [با پیروى از او] ولایت او را مىپذیرند، و [بر] کسانى است که براى خدا شریک قرار دادهاند".[6]
حربه شیطان مشغول کردن به ظاهر عبادت بدون توجه به باطن آن
فریب شیطان گاهی به گونه ای است که انسان را در ظاهر عبادت متوقف می کند تا او فقط ظاهر عبادت را حفظ کند و باطن و روح عبادت را از دست بدهد. وقتی باطن عبادت را از بین ببرد، ظاهر آن نه تنها باعث قرب به خداوند نخواهد بود، بلکه زمینه دوری از خداوند را به وجود می آورد، زیرا شخص می پندارد که اعمالش نیکو و پسندیده است و به همان ظاهر اکتفاء کرده از باطن و روح اعمال غافل می شود، مانند نماز، زکات، حج و روزه و سایر عبادات که ممکن است مردم بصورت فردی و اجتماعی آنها را انجام دهند اما اگر اعتقاد به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) نداشته باشند چنین عباداتی فاقد ارزش خواهد بود و همین چیز مطلوب شیطان است که انسان معتقد به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) نباشد، زیرا ولایت اهل بیت (علیهم السلام) انسان را به ولایت خداوند متعال می رساند و کسی که ایمان به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) ندارد، در واقع به ولایت الهی ایمان نیاورده است و لازمه پذیرش ولایت الهی آن است که انسان ولایت اهل بیت (علیهم السلام) را نیز بپذیرد، چون براساس آیه ولایت و نصوص دیگر، خداوند متعال، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) و اهل بیت (علیهم السلام) را ولیّ و سرپرست مردم قرار داده است.
برتری ولایت بر سایر عبادات
بنابراین هر انسانی علاوه بر پذیرش ولایت خدا و ولایت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) باید ولایت اهل بیت (علیهم السلام) را نیز بپذیرد وگرنه عبادات او بی ارزش خواهد بود. زیرا دین اسلام بر پنج ستون استوار است و برترین ستون ولایت است که علاوه بر برتری بر سایر ستون ها کلید آنها نیز هست و چیزی که کلید دارد، بدون کلید به آن نمی توان راه یافت. نماز، زکات، حج و روزه همه یک کلید دارند، نه آنکه هر کدام کلید متفاوتی داشته باشد، بلکه کلید همه آنها یک چیز است و آن ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است.حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) می فرمایند:" بُنِیَ الإسلامُ على خَمْسَةِ أشْیاءَ: عَلى الصَّلاةِ، و الزَّکاةِ، و الحَجِّ، و الصّومِ، و الوَلایةِ. قالَ زُرارَةُ: فقلتُ: و أیُّ شَیْءٍ مِنْ ذلِکَ أفْضَلُ؟ فقالَ: الوَلایةُ أفْضَلُ؛ لأنّها مِفْتاحُهُنَّ، و الوالی هُوَ الدَّلیلُ عَلَیْهِنَّ"، "اسلام، بر پنج چیز بنا شده است: بر نماز و زکات و حج و روزه و ولایت». زراره می گوید: من عرض کردم: کدام یک از اینها برتر است؟ فرمود: ولایت برتر است؛ چون ولایت کلید آنهاست، و صاحب ولایت راهنما[ى مردم] به سوى موارد دیگر است".[7]
ممکن است انسان به عبادت ظاهری بسیار اهمیت دهد و پایبند به آن باشد به گونه ای که اگر کسی او را در حال عبادت ببیند، عبادت او برای بیننده تعجب برانگیز باشد اما چگونه معلوم شود که او با انجام این اعمال عبادی، خدا را اطاعت می کند یا شیطان او را فریب داده است؟ نشانه آن این است که آیا او معتقد به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) هست یا نیست، زیرا ولایت آن بزرگواران روح اعمال عبادی است، لذا عبادت بی ولایت مانند پیکری بی روح است.