رابطه عبادت خدا و ولایت اهل بیت (علیهم السلام)

ولایت فقط از آنِ خداست، فقط او می تواند به کسی ولایت اعطا کرده او را ولیّ قرار دهد، پس انسان ها باید از کسانی تبعیت و پیروی کنند که خدا به آنها ولایت اعطا فرموده است و آنان هستند که می توانند مردم را به...
يکشنبه، 3 آذر 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن جوادی
موارد بیشتر برای شما
رابطه عبادت خدا و ولایت اهل بیت (علیهم السلام)

ستون های دین اسلام

هنگامی که انسان ساختمانی را مشاهده می کند درمی یابد که یکی از اساسی ترین علل برپا بودن آن، وجود چند ستون است که آن ساختمان بر پایه آنها استوار شده است. ساختمان هرچه بزرگ تر باشد ستون های آن محکم تر خواهد بود. اگر این مطلب را از سوی دیگر بنگریم خواهیم دید که استحکام هرچه بیشتر ستون ها دلیل بر اهمیت زیاد ساختمان است که به این خاطر ستون های آن استوارتر و مستحکم تر بنا نهاده شده است.

بسیاری از اشیاء بر پایه هایی استوارند و بدین جهت انسان از آن اشیاء سود می برد. همان گونه که در امور مادی و ظاهری احتیاج به ستون است در امور دینی و معنوی نیز نمونه هایی ذکر شده است، مانند پایه های اسلام. دین اسلام که دین کامل و تنها راه رسیدن به حق است، باید پایه های آن نیز بسیار مستحکم و استوار باشند.

حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) می فرمایند:" بُنِیَ الإسلامُ على خَمْسَةِ أشْیاءَ: عَلى الصَّلاةِ، و الزَّکاةِ، و الحَجِّ، و الصّومِ، و الوَلایةِ. قالَ زُرارَةُ: فقلتُ: و أیُّ شَیْءٍ مِنْ ذلِکَ أفْضَلُ؟ فقالَ: الوَلایةُ أفْضَلُ؛ لأنّها مِفْتاحُهُنَّ، و الوالی هُوَ الدَّلیلُ عَلَیْهِنَّ"، "اسلام، بر پنج چیز بنا شده است: بر نماز و زکات و حج و روزه و ولایت». زراره می گوید: من عرض کردم: کدام یک از اینها برتر است؟ فرمود: ولایت برتر است؛ چون ولایت کلید آنهاست، و صاحب ولایت راهنما[ى مردم] به سوى موارد دیگر است".[1]

پرواضح است که نماز، زکات، حج و روزه عباداتی اند که شیعه و اهل تسنّن بر آن اتفاق نظر دارند و هر دو مذهب طبق اعتقادات خود درصدد بجا آوردن این عبادات اند، اما تفاوت عقیده آنها در ولایت است. در این حدیث حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) ولایت به عنوان کلید برای چهار عبادت دیگر معرفی شده است.

اکنون با نگاهی گذرا بر عبادت و ولایت این مطلب را بررسی می کنیم که عبادت با ولایت چه ارتباطی دارد، آیا عبادت منوط به ولایت است یا خیر؟
 

نگاهی گذرا به عبادت خداوند از منظر قرآن

خداوند متعال در قرآن کریم در خصوص عبادت آیات متعددی را ذکر فرموده است. عبادت عملی است که هر انسان خواه برترین مومن و خواه بدترین کافر در حال انجام دادن آن است. هر انسان شبانه روز در حال عبادت کردن است و هیچ لحظه ای از زندگی انسان خالی از عبادت نیست، اما تفاوت در معبود است که انسان، با ایمان و عمل خود چه کسی را عبادت می کند، معبود او کیست؟ خدا معبود اوست یا شیطان؟ لذا سوره مبارکه حمد که در نمازهای واجب و مستحب روزانه چندین مرتبه قرائت می شود، هر نمازگزار در آن اقرار می کند به اینکه "اِیّاکَ نَعْبُدُ"، "(خدایا) تنها تو را می پرستیم".[2] و در سوره یس خداوند متعال می فرماید: "أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ . وَأَنِ اعْبُدُونِی هَـٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ"، "ای فرزندان آدم! مگر با شما پیمان نبستم که شیطان را اطاعت نکنید که همانا او برای شما دشمنی آشکار است. و تنها مرا بپرستید، راه مستقیم همین است".[3]

درباره عبادت خداوند سبحان روایات فراوانی از اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده است، مانند بیانی که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دارند که می فرمایند: "مَن أصعَدَ إلَى اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، أهبَطَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إلَیهِ أفضَلَ مَصلَحَتِهِ"، "هر کس عبادت خالص خود را به سوی خداوند بالا فرستد، خداوند عزّوجل برترین مصلحت خود را به سوی او فرو فرستد".[4]
 

نگاهی گذرا به ولایت خداوند از منظر قرآن

درباره معنای ولایت مرحوم علامه طباطبایی می فرمایند: "ولایت در هیچ یک از آیاتى که درباره آن هست مخصوص به معناى محبت نیست ، بلکه به معناى مالکیت تدبیر و صاحب اختیار و تصرف قانونى در امورى است که تصرف در آنها مستلزم پیروى و تبعیت دیگران و وجوب طاعت او بر دیگران باشد".[5]

قرآن کریم می فرماید: "إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ"، "ولیّ (سرپرست) شما، تنها خداوند و پیامبرش و مومنانی هستند که نماز را برپا می دارند و در حال رکوع، زکات می دهند".[6]

بسیاری از علمای اهل تسنّن شان نزول این آیه کریمه را درباره حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) نقل کرده اند از جمله متقی هندی که در کتاب خود از ابن عباس نقل می کند: تصدق علیّ بخاتمه وهو راکع فقال النبی صلى الله علیه وسلم للسائل: من أعطاک هذا الخاتم؟ قال: ذاک الراکع فأنزل الله فیه "إنما ولیکم الله ورسوله"، "علی (ع) انگشتر خود را در حال رکوع صدقه داد، پیامبر صلى الله علیه وسلم از سائل پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو اعطا کرد؟ او گفت: آن رکوع کننده، پس خداوند درباره علی (ع) [این آیه را] نازل فرمود: "إنما ولیکم الله ورسوله".[7]

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در تفسیر "والذین آمنوا" می فرمایند: "والذین آمنوا یعنی علیا وأولاده الأئمة علیهم السلام إلى یوم القیامة"، "کسانی که ایمان آورده اند یعنی علی [علیه السلام] و آن فرزندانش که امام اند علیهم السلام تا روز قیامت".[8]

در این آیه شریفه که به آن آیه ولایت گفته می شود، ولایت ها در طول یکدیگرند، ولایت ابتدا از آنِ خداست، سپس پیغمبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم)، آنگاه ائمه اطهار (علیهم السلام).

با توجه به اینکه کلمه "انّما" علامت حصر است، هرگونه ولایت، حکومت و سرپرستی که از طریق خدا و رسول و امام نباشد، باطل است.
 

نقش ولایت و صاحب ولایت نسبت به عبادات

طبق حدیثی که از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) ذکر شد، اسلام بر پنج ستون بنا نهاده شده است که پنجمین آنها ولایت است. حضرت در پاسخ به سوال زراره ولایت را از سایر ستون ها برتر معرفی کردند و سپس دو نکته بسیار مهم را بیان فرمودند: "الوَلایةُ أفْضَلُ؛ لأنّها مِفْتاحُهُنَّ، و الوالی هُوَ الدَّلیلُ عَلَیْهِنَّ"، "ولایت، برتر است؛ چون ولایت کلید آنهاست، و صاحب ولایت راهنما[ى مردم] به سوى موارد دیگر است".

بنابراین اولاً: ولایت کلید سایر ستون های اسلام است، ثانیاً: صاحب ولایت راهنمای مردم به سوی سایر ستون های اسلام است.

بدیهی است که بدون کلید نمی توان به آن چیزی که احتیاج به کلید دارد رسید، و نه بدون راهنما می توان به آنچه نیازمند راهنماست، دست یافت. از آنجا که ولایت فقط از آنِ خداست، فقط او می تواند به کسی ولایت اعطا کرده او را ولیّ قرار دهد، پس انسان ها باید از کسانی تبعیت و پیروی کنند که خدا به آنها ولایت اعطا فرموده است و آنان هستند که می توانند مردم را به سوی ستون های اسلام و عبادات راهنمایی کنند.
 
پی نوشت ها:
[1] الکافی، شیخ کلینی، ج۲، ص۱۸، ح۵.
[2] سوره حمد، آیت۵.
[3] سوره یس، آیات۶۰، ۶۱.
[4] عدة الداعی، ابن فهد الحلی، ص۲۳۳.
[5] ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۴، ص۲۷۹، ۲۸۰.
[6] مائده، آیه ۵۵.
[7] کنزالعمال، متقی هندی، ج۱۳، ص۱۰۸.
[8] الکافی، ج۱، ص۲۸۸.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط