آیا در قرآن به مسائل اقتصادی توجه شده است ؟
اسلام با اقتصاد، دو نوع پیوند دارد: مستقیم و غیر مستقیم.پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از آن جهت است که مستقیماً یک سلسله مقررات اقتصادى درباره مالکیت، مبادلات، مالیات ها، ارث، نفقه، صدقات، وقف، مجازات هاى مالى و مجازات هایى در زمینه ثروت و... بیان کرده است.
امّا پیوند غیر مستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است؛ مانند: امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار، منع از دزدى، خیانت، رشوه و...[۱]
اقتصاد که پایه اش ثروت است، در قرآن، «خیر» شمرده شده است:
«إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَکَ خَیرْا الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ؛[بقره/۱۸۰] هنگامى که یکى از شما را مرگ فرا رسد، اگر چیز خوبى [مالى] از خود به جاى گذارده، براى پدر و مادر و نزدیکان، بطور شایسته وصیت کند»
ولى قرآن با ثروت اندوزى به مبارزه برخاسته است. اسلام، اقتصاد را در زندگى، هدف نمى داند؛ بلکه وسیله اى براى قوام زندگى تلقى مى کند.
«أَمْوَالَکُمُ الَّتىِ جَعَلَ اللَّهُ لَکمُْ قِیَامًا؛[نساء/۵] اموال خود را، که خداوند وسیله قوام زندگى شما قرار داده»
سیاست کلى اسلام درباره اقتصاد
۱. توازن اقتصادى و عدالت
اسلام در عین احترام به «مالکیت خصوصى »، طورى قوانین را تنظیم کرده که ثروت در دست گروهى خاص نباشد؛ لذا با قرار دادن مالیات، زکات، خمس، انفاق ... جامعه را به تعادل اقتصادى سوق مى دهد.[۲]«ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ کَیْ لا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیاءِ مِنْکُمْ؛[حشر/۷] آنچه را خداوند از اهل این آبادیها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است، تا (این اموال عظیم) در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد.»
«إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْترُواْ وَ کَانَ بَینَْ ذَالِکَ قَوَامًا؛[فرقان/۶۷] هر گاه انفاق کنند، نه اسراف مىنمایند و نه سختگیرى بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالى دارند.»
۲. استقلال و خودکفایى اقتصادى
حضرت على(علیه السلام) مى فرماید: «احتج الى مَن شئتَ تکن اسیره، استغن عمّن شئت تکن نظیره؛[۳] بهر که خواهى نیازمند شو تا در نتیجه اسیر او شوى، و از هر که خواهى بى نیاز باش تا در نتیجه همانند او باشى، و احسان کن بهر که خواهى تا امیر او باشى.»با توجه به این حدیث، اگر ملتى کمکى خواست و ملت دیگر کمک داد، خواه ناخواه، اولى آقاى دومى است؛ اگر بخواهیم با ملّتى در استقلالِ رأى، برابر باشیم، باید از او بى نیاز باشیم. سلامت بنیه اقتصادى و اقتصاد مستقل یکى از شرایط لازم اقتدار ملّى است.
۳ . حداکثر کارایى و برنامه ریزى
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتىِ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِىَ لِلَّذِینَ ءَامَنُواْ فىِ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا؛(اعراف ۳۲) بگو: چه کسى زینتهاى الهى را که براى بندگان خود آفریده، و روزیهاى پاکیزه را حرام کرده است؟!» بگو: «اینها در زندگى دنیا، براى کسانى است که ایمان آوردهاند (اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند)»۴ . رشد توسعه اقتصادى در پرتو ارزشهاى اسلامى
آیات زیادى بیان کرده که جامعه سالم در پرتو اقتصاد سالم معنا پیدا مى کند و اقتصاد سالم در پرتو ارزش ها و مقررات اسلامى شکل مى گیرد.[۴]«وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجیلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ کَثیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یَعْمَلُونَ؛[مائده/۶۶] و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوى پروردگارشان بر آنها نازل شده [قرآن] برپا دارند، از آسمان و زمین، روزى خواهند خورد جمعى از آنها، معتدل و میانه رو هستند، ولى بیشترشان اعمال بدى انجام مى دهند»
برخى از آیات دیگر که به اقتصاد اشاره دارد ، عبارتند از
۱. تجارت و بازرگانى
(بقره، ۲۵۷ / نساء، ۲۹ / توبه، ۲۴ / جمعه، ۹ ـ ۱۱)۲. کشاورزى
بقره، ۲۲، ۲۰۵ / انعام، ۹۹ / یوسف، ۴۷ / رعد، ۳ / نحل،۶۷3. دامدارى
مائده، ۱ / انعام، ۱۳۶، ۱۴۲ / نحل ۵ ـ ۸4.صنعت
حدید، ۲۵ / انبیاء، ۸۰ / سبأ، ۱۰ ـ ۱۱ / انفال، ۶۰ / سبأ، ۱۲ ـ ۱۳ / شورى، ۳۲5.درباره کسب ثروت حرام
تعدى به مال یتیم (مائده، ۱۲)، کم فروشى (مطففین ، ۱)، رباخوارى (بقره، ۲۷۵)، قمار (لقمان ،۶)، خوردن مال مردم (توبه، ۳۴)، رشوه خوارى (نساء، ۱۶۱)، دزدى (مائده ، ۳۸) و... .پی نوشتها:
[۱]. مبانى اقتصاد اسلامى، شهید مطهرى، ص ۳۴
[۲]. تفسیر نمونه،ج ۲۳ ، ص ۵۰۷
[۳]. بحار الانوار، علامه مجلسى، ج ۷۲، ص ۱۰۷.
[۴]. خطوط کلى اقتصاد در قرآن و روایات، جعفر خوشنویس، ترجمه محمدى انصارى.
منبع: وبلاگ فرهنگ قرآن