8 آذر 1388 / 11 ذی الحجة 1430 / 29 نوامبر 2009 |
1) 8 آذرماه سال1360هجري شمسي:
شهربُستان درعمليات پيروزمندانه «طريقُ القُدس» درجريان جنگ تحميلي از رژيم بعثي عراق بازپس گرفته شد. عمليات طريق القدس با رمز«يا حسين(علیه السّلام)» درغرب سوسنگرد و منطقه عمومي بستان آغازشد. اين عمليات به منظورآزادسازي شهربستان و دسترسي به «هورُ الهويزه» انجام شد. عمليات طريق القدس طي 14روز با موفقيت كامل به پايان رسيد و علاوه بربستان تا نقطه مرزي چَزّابه ازوجود دشمن بعثي پاك شد. |
2) اولتيماتوم چهل و هشت ساعته دولت روس به ايران (1290ش):
در حالي كه اوضاع مالي ايران پس از روي كار آمدن احمد شاه به شدت مختل بود، مجلس شوراي ملي تصميم گرفت تا از آمريكا، كارشناس امور اقتصادي و مالي استخدام نمايد. در نتيجه، عليرغم مخالفت روسها، مورگان شوستر به عنوان خزانهدار كل كشور استخدام شد. اين امر به مذاق روسها كه گمرك را در اختيار داشتند خوش نيامد از اينرو، براي اخراج شوستر و توجه به نظر روسها، به مجلس شوراي ملي اولتيماتوم دادند. پس از اين اولتيماتوم، قواي روسيه به سمت تهران به راه افتادند. در اولتيماتوم دولت روس خواسته شده بود كه دولت ايران موارد سه گانه زير را بپذيرد: 1 - اخراج مورگان شوستر آمريكايي، كارشناس مالي ايران 2 - عدم استخدام هيچ فرد خارجي بدون اجازه دولت روس و انگليس در ايران 3 - پرداخت خسارت لشكركشي روس به ايران از سوي دولت ايران. دولت ايران كه خود را در برابر لشكريان روس ناتوان ديد، به ناچار در برابر خشونت آنان تسليم شد و به خدمت مستشاران آمريكايي پايان داد. |
3) شهادت "سيد عبدالحسين واحدي" مرد شماره دو فداييان اسلام توسط رژيم پهلوي (1335ش):
سيد عبدالحسين واحدي از پيشگامان تاسيس جمعيت فدائيان اسلام بود و از آغاز مبارزه اين جمعيت با دستگاه جور تا زمان شهادت به عنوان مرد شماره 2 اين تشكُّل شناخته ميشد. او به همراه ديگر ياران فدائيان اسلام، مسير تاريخ را در جهت منافع ملت مسلمان ايران تغيير داد. آنان پس از اعدام انقلابي سپهبد رزم آرا نخستوزير رژيم پهلوي كه قصد داشت جلوي تصويب ملي شدن صنعت نفت ايران را بگيرد، درصدد اعدام حسين علا كه ميخواست ايران را به عضويت پيمان استعماري سنتو در آورد، بودند. اما چون اين عمليات ناكام ماند، سيد عبدالحسين واحدي به همراه يكي ديگر از اعضاي جمعيت، قصد داشتند تا در اولين فرصت، حسين علا را به مكافات عمل خود برسانند؛ ولي شناسايي شده و پس از درگيري لفظي با تيمور بختيار رييس كل شهرباني كشور، توسط بختيار به شهادت رسيد. |
4) لغو تصويب نامه انجمنهاي ايالتي و ولايتي در هيئت وزيران (1341 ش):
در اين روز هيئت وزيران در يك نشست طولاني، تصويب نامه انجمنهاي ايالتي و ولايتي مورخ 16 مهر 1341 را لغو كرد. اين اقدام دولت در اثر فشاري بود كه از طرف جامعه روحانيت و پيگيري حضرت امام خميني(ره) وارد شد و دولت در مقابل حمله و فشار علما، ناچار سرتسليم فرود آورد. هرچند دولت اين نتيجه را اعلام كرد ولي حضرت امام خواهان اعلان رسمي در روزنامهها شدند و اين امر در دهم آذر آن سال عملي گرديد. |
5) ارتحال فقيه نامدار معاصر حضرت آيتاللَّه العظمي "محمدعلي اراكي" (1373 ش):
شيخ الفقهاء و المجتهدين حضرت آيتاللَّه العظمي شيخ محمدعلي مصلحي اراكي در سال 1273ش (1312 ق) در اراك به دنيا آمد. ايشان از يازدهسالگي به طور جدي و به شوق فراگيري علوم اسلامي، نزد استادان برجسته عصر خود حاضر شد. اين عالم برجسته از محضر علماي بزرگي همچون آيات عظام؛ سيدعبدالكريم حائري يزدي و محمدتقي خوانساري كسب فيض كرد و سپس خود به تدريس پرداخت. آيتاللَّه اراكي در طي 35 سال تدريس، پيچيدهترين مباحث علمي را با گفتاري شيوا و بياني رسا مطرح و آنها را به آساني تفهيم ميكرد. حضرات آيات محمدتقي ستوده، عليپناه اشتهاردي، جلال طاهرشمس گلپايگاني، محسن حرم پناهي، محمدعلي علوي گرگاني، سيد محسن خرازي، علي كريمي جهرمي، رضا استادي، مرتضي مقتدايي، محمدتقي مصباح يزدي و دهها عالم فرزانه ديگر از جمله تربيت يافتگان محفل درس آيتاللَّه اراكي بودند. آيتاللَّه اراكي همچنين در مراحل مختلف، از انقلاب اسلامي، حمايت و پشتيباني مينمود و علاقهاي ويژه به حضرت امام خميني داشت. از اين عالم و فقيه برجسته، آثار بسياري برجاي مانده است كه رساله في الاجتهاد و التقليد و حاشيه بر عروةالوثقي از آن جملهاند. سرانجام اين فقيه سترگ در هشتم آذر 1373ش برابر با 25 جمادي الثاني 1415 ق در يكصد سالگي دار فاني را وداع گفت و پس از تشييعي بسيار با شكوه، پيكر ايشان در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) در جوار اساتيدش به خاك سپرده شد. |
6) پيروزي تيم فوتبال ايران در برابر استراليا و راهيابي ايران به جام جهاني 98 فرانسه پس از 20 سال (1376ش) |
7) روز جهاني همبستگي با مردم فلسطين |
8) درگذشت "محمدبن عمر واقدي" مورخ معروف(207 ق):
ابوعبداللَّه محمد بن عمر بن واقد معروف به واقدي از مشاهير قدماي مورخين اسلامي است كه در حديث و اختلافاتي كه در فقه و حديث و احكام و اخبار گذشته موجود است بسيار آگاه بود. او از طرف مأمون عباسي قاضي بغداد بود. اخبارمكه، ذكر القرآن، فتوح الجزيره، المغازي و مقتل الحسين از كتب اوست. اين گفته از واقدي است: كتابِ همه از حفظش بيشتر است ولي من، محفوظاتم از كتابم فزونتر ميباشد و نيز گفته: وجود مقدس امام علي(علیه السّلام) از معجزات پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است. مثل عصاي موسي(علیه السّلام) و زنده كردن مردگان توسط عيسي(علیه السّلام) واقدي ازقديميترين مورخان جهان اسلام به شمار ميرود. كتابهاي متعدد او در باب غزوات پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و فتوحات اعراب، گواه روشني بر اين مطلب است. |
9) رحلت استاد بزرگ اخلاق و عالم عارف، آيتاللَّه "ميرزا جواد ملكي تبريزي" (1344 ق):
ميرزا جوادآقا فرزند حاج ميرزا شفيع، عارفي كامل، عالمي عامل،سالكي و اصل و فقيهي گرانقدر بود. وي در تبريز متولد شد و پس از تحصيل مقدمات و سطوح به نجف اشرف عزيمت كرد و از محضر اساتيد برجستهاي چون حاج آقا رضا همداني، آخوند خراساني، محدث نوري و آخوند همداني استفاده نمود. ميرزا جواد ملكي در سال 1320 قمري پس از مراجعت به ايران در تبريز سكني گزيد و در اوج مشروطيت به قم مهاجرت كرد. وي به تمام معني اهل عبادت و تهجد بود. آيت اللَّه بهاءالديني، شيخ عباس تهراني و حضرت امام خميني از شاگردان برجستهي او ميباشند. از مرحوم ملكي آثار ارزندهاي از جمله اسرار الصلاة، المراقبات، اعمال السنة، رسالهاي در فقه و رسالهي لقاءاللَّه به جاي مانده است. اين عالم رباني سرانجام پس از يك عمر تلاش در راه تهذيب انسانها در سحرگاه يازدهم ذيالحجهي سال 1344 قمري به ديار باقي شتافت و در قبرستان شيخان قم به خاك سپرده شد. |
10) وفات فقيه امامي آيتاللَّه "سيدعلي ممتاز العلماء" (1355 ق):
ابوالحسن علي بن شمس العلما سيدابراهيم ملقب به ممتاز العلماء، از بزرگان علماي هند بود. وي پس از تحصيل مقدمات به فراگيري معقول و منقول پرداخت. وي در 1327 ق به نجف اشرف رفت و از محضر درس سيدمحمدكاظم يزدي، آخوند خراساني، شيخ زينالعابدين مازندراني و آقا ضياءالدين عراقي استفاده برد. ممتاز العلما پس از پنج سال به زادگاه خود، لكهنو برگشت و به تدريس و تاليف و ارشاد مردم پرداخت. اثبات النُّبُوَّه، الامامه و تجزي الاجتهاد از تاليفات اوست. |
11) كشف "تنگه ماژلان" در جنوبيترين نقطه از امريكاي جنوبي توسط ماژلان (1520م) |
12) تشكيل جبهه آزادي بخش يوگسلاوي بر ضد نيروهاي آلمان نازي (1943م):
در 29 نوامبر 1943م و در هنگامه جنگ جهاني دوم، جبهه آزادي بخش و ضد فاشيستي يوگسلاوي به رياست مارشال تيتو تشكيل شد. چريكهاي عضو اين سازمان، در زمان اشغال يوگسلاوي توسط ارتش آلمان، ضربات مؤثري به نيروهاي آلماني وارد آوردند و در سال 1944م با كمك ارتش سرخ شوروي، نيروهاي اشغالگر آلماني را از كشورشان بيرون كردند. پس از اخراج آلمان، تيتو در يوگسلاوي به قدرت رسيد و اولين دولت پس از جنگ را تشكيل داد. حكومت تيتو در يوگسلاوي تا سال 1980 ادامه يافت. (ر.ك: اول دسامبر) |
13) روز آزادي آلباني از يوغ ايتاليا (1945م):
ايتالياي فاشيست، در سال 1939م براي استحكام موقعيت خود در درياي مديترانه و تسلط بر درياي آدِرياتيك و فراهم كردن مقدماتِ حمله به يونان و سايرِ هدفهاي آتي، به آلباني حمله كرد و با وجود مقاومت دليرانه مردم، اين كشور را تصرف نمود. با پايان جنگ جهاني دوم و شكست ايتاليا، آلباني به اشغال ارتش شوروي درآمد و قدرت به دست كمونيستها به رهبري انور خوجه، منتقل گشت. با شكست ايتاليا، آلباني پس از 6 سال، در 29 نوامبر 1945م به آزادي كامل دست يافت. |
14) روز ملي و تأسيس جمهوري سوسياليستي "يوگسلاوي" (1945م):
يوگسلاوي با 102/173 كيلومتر مربع وسعت در جنوب اروپا و در همسايگي كشورهاي روماني، مجارستان، ايتاليا و... واقع شده است. جمعيت يوگسلاوي در حدود 11 ميليون نفر است كه داراي تيرههاي مختلف نژادي و پيرو مسيحيت و اسلام ميباشند. بلگرادْ پايتختْ و دينار يوگسلاوي واحد پول اين كشور است. مردم يوگسلاوي به زبان رسمي صربي و نيز آلبانيايى و مونتهنگرويى صحبت ميكنند. نووي ساد، نيش و پريشتينا از شهرهاي مهم يوگسلاوي هستند. با پايان جنگ جهاني دوم، تيتو، يكي از رهبران احزاب يوگسلاوي بر اوضاع مسلط شد. سرانجام در سال 1945م، مجلس مؤسسانِ يوگسلاوي، پايان حكومت سلطنتي و استقرار حكومت جمهوري را اعلام كردند. از آن پس، تيتو، به عنوان اولين نخست وزير جمهوري فدراتيو سوسياليستي كمونيستي يوگسلاوي برگزيده شد و بيش از 35 سال در رأس قدرت اين كشور قرار گرفت. اين كشور كه به صورت جمهوري فدراتيو سوسياليستي اداره ميشد، در سال 1990 و در پي جنبشهاي استقلالطلبانه به كشور مستقل تقسيم گرديد. هماكنون و با استقلال كشورهاي بوسني و هرزهگوين، مقدونيه، اسلووني و كرواسي از يوگسلاوي و تجزيه اين كشور، نام اين كشور از يوگسلاوي به جمهوري صربستان - مونتهنگرو تغيير نام يافته است. |
15) تصويب طرح تقسيم فلسطين به دو منطقه عربي و يهودي در سازمان ملل (1947م): فلسطين منطقهاي است كه محل سكونت معتقدان به اديان آسماني بود. اما به طور طبيعي، اكثر آنها را مسلمانان تشكيل ميدادند. در سال 1880م تعداد يهوديان اين منطقه 24 هزار نفر بود كه 5 درصد كل جمعيت را شامل ميگرديد. ولي صهيونيستها در اواخر قرن نوزدهم با برگزاري كنگرهها و جلساتي به دنبال راهكاري جهت دستيابي بر فلسطين و سپس عملي نمودن شعارِ تسلط بر نيل تا فرات بودند. اينان همچنين حمايت دولت استعماري بريتانيا را با خود داشتند. اين هدف باعث شد تا جمعيت يهوديان به 85 هزار نفر در سال 1914م برسد. اين آمار تا سال 1938م در حدود 500هزار نفر بالغ گرديد كه سي درصد جمعيت فلسطين را در برميگرفت. در واقع ظرف مدت كمتر از 6 دهه جمعيت يهوديان بيش از 20 برابر شد. در آغاز سال 1947م، جمعيت يهوديان فلسطين از مرز هفتصد هزار نفر گذشت و در فوريه همين سال، دولت انگليس كه قيموميت فلسطين را بر عهده داشت، به عنوان اينكه ديگر قادر به ادامه قيموميت بر فلسطين نيست، حل اين مسئله را به سازمان ملل متحد ارجاع نمود. سازمان ملل نيز يك كميته ويژه براي حل مسئله فلسطين تشكيل داد و اين كميته پس از شش ماه مطالعه و اعزام هيأتهايى به فلسطين و اردوگاههاي آوارگان يهودي در اروپا، بر سر دو راهي تقسيم فلسطين بين اعراب و يهود يا تشكيل يك حكومت فدرال در اين سرزمين باقي ماند. اكثريت اعضاي كميته به تقسيم فلسطين و بينالمللي شدن شهر بيت المقدس راي دادند و اقليت كميته، تشكيل يك حكومت فدرال و محدوديت مهاجرت يهوديان را به فلسطين پيشنهاد كردند. با ارائه گزارش كميته در مجمع عمومي سازمان ملل، در نهايتْ در بيست و نهم نوامبر سال 1947م، اين مجمع، تحت نفوذ دولتهاي غربي، به خصوص امريكا و همچنين صهيونيستها، با اكثريتي ضعيف به تقسيم سرزمين فلسطين ميان دو دولت فلسطيني و يهودي رأي داد. بر اساس اين مصوّبه، بيتالمقدس، منطقهاي بين المللي اعلام شد. اين قطعنامه كه به وجود يك دولت صهيونيستي در فلسطين اشغالي رسيمت بخشيد، خشم اعراب و رضايت صهيونيستها را در پي داشت. در اين ميانْ، استعمار انگليس به بهانه مخالفت با طرح سازمان ملل، اما در اصل به منظور آماده كردن شرايط براي تأسيس رژيم صهيونيستي، نيروهاي خود را در 13 مه 1948م از فلسطين خارج كرد. بلافاصله پس از اين اقدام انگليس، صهيونيستها، در مراكز نظامي كه انگليسيها تخليه كرده بودند، مستقر شدند و تأسيس رژيم صهيونيستي را در 24 مه آن سال اعلام كردند. پس از آن بود كه جنگ اول اعراب و اسرائيل به وقوع پيوست.(ر.ك: 14 مه) |