اي بت زنجير جعد، اي آفتاب نيکوان اي بت زنجير جعد، اي آفتاب نيکوان شاعر : منوچهري طلعت خورشيد داري، قامت فردوسيان اي بت زنجير جعد، اي آفتاب نيکوان دلربا و دلفريب و دلنواز و دلستان نافريد ايزد زخوبان جهان چون تو کسي گرت خوانم حور، حوري، ورت خوانم جان، چو جان گرت خوانم ماه، ماهي، ورت خوانم سرو،سرو خوش سماع و خوش سرود و خوش کنار و خوش زبان مشک جعد و مشک خط و مشک ناف و مشکبوي مشکت از مه نافه دارد، ماهت از مشک آسمان روت از گل درج دارد، درجت از عنبر طراز هم بت لاله جبيني، هم بت لاله رخان هم بت زنجير جعدي، هم بت زنجير زلف اي سرا و باغ من دايم ز تو چون بوستان اي روان و جان من دايم ز تو با خرمي