رشد کنجکاوی و خلاقیت کودکان

برخی عدم موفقیت در تربیت فرزندشان را بدشانسی می دانند اما واقعیت این است که با تدبیر و استفاده از تجربیات و دانش دیگران می توان در بسیاری از جهات در تربیت فرزند موفق بود.
سه‌شنبه، 10 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رشد کنجکاوی و خلاقیت کودکان
یکی از ویژگی‌های شخصیتی ما، دقیقا از بدو تولد کنجکاوی است. به تدریج میزان کنجکاوی افزایش پیدا می کند. در واقع هدف از کنجکاوی جست و جوی یک پدیده جدید است. در واقع بچه‌ها از طریق کنجکاوی و جست و جو در حال آموختن هستند. تقویت جنبه کنجکاوی بچه‌ها اثرات سودمندی در موفقیت و سعادتشان خواهد داشت. هر چند بچه‌ها دوست دارند بدانند آدم های دوروبرشان و هر چیزی در اطرافشان است چه ویژگی هایی دارند، اما این اجازه دادن به این معنا نیست که بچه‌ها به هر چیزی دست بزنند. یک کودک باید بداند به هر چیزی نباید دست زد. به همین دلیل باید یک مرز درست کنیم، هم به دنبال این باشیم که کودکمان دنبال چیزهای جدید بگردد و از طرف دیگر نیز باید حدود مقررات کنجکاوی را برای او مشخص کنیم.
 
کنجکاوی کودکان در سه ماهگی تا شش ماهگی معمولا در حول و حوش یک متر است. از شش ماهگی تا نه ماهگی معمولا در پیرامون خودشان در یک اتاق معمولی در فضایی دو، سه متری دنبال چیزهای جدید می گردند. از نه ماهگی تا دوازده ماهگی کنجکاوی آنها از این فراتر رفته و دوست دارند در خارج از محدوده پدر و مادر کنجکاوی و جست و جو کنند و بعد از آن، از یک سال تا یک و نیم سال، کودک دوست دارد کاملا در خارج از محدوده پدر و مادر کنجکاوی کند. بنابراین اگر می خواهیم کنجکاوی بچه خود را تقویت کنیم باید به این ویژگی‌ها توجه کنیم. برای نمونه در این فاصله ها به تناسب سن آنها وسایلی قرار دهیم که در معرض نگاه آنها قرار گیرد.
 
بچه‌ها به طور طبیعی دوست دارند به هر چیزی دست بزنند اما والدین با امر و نهی و بکن، نکن های خود مانع کنجکاوی آنها می شوند. برای حل این مشکل چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟ کودک به طور طبیعی دوست دارد به هر چیزی دست بزند و احساس خطر هم نمی کند بنابراین برای پرهیز از این بکن، نکن ها و این محدودیت ها ما به عنوان پدر و مادری خوب باید کاری کنیم که اطراف خانه ما ساختار داشته باشد، یعنی وسایل خطرناک و شکستنی را در اطراف آنها قرار ندهیم. به طور کلی هر اندازه خانه ما ساده تر باشد، تربیت نیز در آن ساده تر است زیرا چیزی در آنجا وجود ندارد که ما مدام مانعشان شویم و آن‌ها را امر و نهی کنیم.
 
اگر خانه ساختار نداشته باشد کودک دوست دارد به هر چیزی دست بزند و کنجکاوی خودش را برآورده سازد، بنابراین باید تا جای ممکن وسایل را از چشم بچه دور کنیم. در نتیجه این کار باعث می شود کودک برای بازی کردن به ناچار به «اتاق بازی» رفته و در آنجا بازی کند که یقینا در این شرایط بچه‌ها باثبات تر، قانون مدارتر و مطیع تر بار خواهند آمد.
 
مسوولیت‌های والدین تمامی ندارد. باید به بچه‌ها غذا داد. حمامشان کرد و بارها و بارها قصه بزبزقندی را برایشان تعریف کرد. علاوه بر این تهیه پول کافی برای تهیه غذا، اسباب بازی و بعدها درس و دانشگاه و... نیز بر عهده شماست.
 
اگر بخواهیم این فهرست را تک تک برشمریم شاید به صدها صفحه نیاز داشته باشیم. همه ما تمام این زحمات را برای این می کشیم که انتظار به دست آوردن یک نتیجه بزرگ را داریم: تربیت یک انسان دوست داشتنی و موفق! البته همه انسان ها در این امر موفق نیستند و گاه نتیجه، آن چیزی نیست که انتظارش را داشتیم. برخی عدم موفقیت در تربیت فرزندشان را بدشانسی می دانند اما واقعیت این است که با تدبیر و استفاده از تجربیات و دانش دیگران می توان در بسیاری از جهات در تربیت فرزند موفق بود. فرزندان شما مانند گلوله ای از خمیر هستند که می توان آن را شکل داد. حتی دانشمندان باور دارند که والدین می توانند از فرزند خود یک نابغه بسازند!
 
بله درست متوجه شدید، یک نابغه! در گذشته تصور می شد که میزان هوش و نبوغ به طور کامل بستگی به ژنتیک دارد اما اکنون تحقیقات به اثبات رسانده اند که این تصور حقیقت ندارد. مطالعات علمی نشان می دهد که محیط و روابط خانوادگی در رشد یک نابغه بسیار موثر است. براساس تحقیقات علمی دکتر دیوید پرلموتر، روانپزشک و نویسنده کتاب پرورش کودکان باهوش در مهد کودک، از زمان تولد تا سه سالگی می توان بهره هوش کودک را تا ۳۰ درجه بالاتر برد. بنا به اعتقاد دکتر پرلموتر، والدین می توانند با پیروی از چند توصیه ساده مانند تغذیه کودک با شیر مادر به مدت حداقل یک سال، محدود نمودن میزان تماشای تلویزیون و آموزش موسیقی برای کودکان در سنین خردسالی، در پرورش یک نابغه موفق باشند.
 
دکتر پرلموتر می گوید: «هر کودک با یکصد بیلیون عصب به دنیا می آید.» در طی اولین سال زندگی می توان میزان زیادی از این اعصاب را زنده نگه داشت و یا برعکس آن‌ها را نابود کرد. البته این تنها یک فرضیه است و برخی از پزشکان با این نظریه موافق نیستند و بنابراین هیچ تضمینی برای روش دکتر پرلموتر وجود ندارد. اما این نظریه برای پرورش فرزندانی موفق، سعادتمند، خلاق و باهوش، آن قدر جذاب و ساده است که امتحان کردن آن هیچ ضرری نخواهد داشت.
 
منبع: کودکان نابغه و باهوش، فاطمه تقدسی‌نیا، صص290-287، نوید حکمت، چاپ دوم، قم، 1396


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط