دموکراسی و تعلیم و تربیت

تا کنون کلمه زندگی را به معنی بسیار پستی که همانا زندگی جسمانی است، به کار برده‌ایم، ولی این کلمه معنی بسیار وسیعی دارد و تمام آزمایشهای فردی و قومی را در بر می‌گیرد.
شنبه، 28 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دموکراسی و تعلیم و تربیت
شاید مهم ترین کار دیویی در باب تعلیم و تربیت، کتاب دموکراسی و تعلیم و تربیت باشد که در سال ۱۹۱۶ منتشر شد. فهم او درباره تعلیم و تربیت بسیار مفصل و پیچیده بود و او تلاش کرد تا اندیشه‌هایش را به زبانی که مردم عادی بفهمند بیان کند؛ اما اوهمیشه موفق نبود، چون بیان ساده اندیشه‌های پیچیده اغلب دشوار است.بخش زیرین مطالبی قابل فهم اما کلی در مورد اندیشه‌های دیویی است. در این بخش، او به ماهیت اجتماعی تعلیم و تربیت و چگونگی ضرورت آن برای افراد جهت وارد شدن در ارتباطات اجتماعی به منظور تربیت شدن می اندیشد. ارتباط، محور تربیت افراد در موقعیتهای اجتماعی است، چون ارتباط تجربه را گسترش داده، آن را با معنی می سازد. تعلیم و تربیت در هر دو محیط رسمی و غیررسمی اتفاق می افتد، و نقش فلسفه کمک در جهت به دست آوردن تعادلی مناسب بین هر دو است.

وقتی ضربتی بر یک سنگ وارد سازیم، با مقاومت آن مواجه می شویم. اگر مقاومت سنگ از نیروی ما بیشتر باشد، تغییری در صورت خارجی سنگ پیدا نمی شود. ولی اگر نیروی ما بر مقاومت سنگ چیرگی ورزد، سنگ خرد می گردد. در هر حال، سنگ قادر نیست در مقابل ضربتی قوی، صورت خود را حفظ کند یا احیانا ضربت را به صورت عامل مفیدی برای بقای خود در آورد. اما موجود جاندار اگرچه به آسانی مغلوب ضربت خارجی می شود، بازمی کوشد تا نیروهای مزاحم را برای ادامه زندگی خود مورد استفاده قرار دهد. در صورتی هم که یارای چنین کاری نداشته باشد، باز ضرورت، مانند یک قطعه سنگ، تکه تکه نمی شود. هر گاه عوامل مزاحم بر جانداران چیره گردند، خاصیت حیاتی آنها را از میان می برند. ولی این چیرگی، حداقل در مورد جانوران عالی، معمولا با تکه تکه شدن جسم همراه نیست.

ترمیم و تجدید حیات به وسیله انتقال مواریث: برجسته ترین اختلاف موجودات جاندار و بی جان این است که جانداران همواره خود را ترمیم و تجدید و حفظ می کنند، اما جمادات موجود جاندار، در سراسر جریان زندگی، تلاش می ورزد تا موافق مصالح خود از نیروهای پیرامون سود جوید. پس، از هوا و نور و رطوبت و مواد خاک استفاده می کند، و به عبارت دیگر، این عوامل را به صورتی در می آورد که برای بقای او سودمند باشد. تا زمانی که موجود جاندار در حال رشد است، می تواند نیرویی بیش از آنچه برای جذب مواد خارجی مصرف می کند، از آنها عاید دارد . معنى رشدهمین است. بنابراین، می توان گفت: موجود جاندار موجودی است که به منظور فعالیت مستدام خود، نیروهای محیط را به جای آن که مصرف و نابود سازد، تحت استیلا و کنترل خود در می آورد؛ و در این صورت، زندگی جریانی است برای ترمیم و تجدید به وسیله تغییر دادن محیط در عالم جانداران عالی، جریان ترمیم و تجدید فردی بی پایان نیست. جانداران، پس از چندی که به ترمیم و تجدید خود می پردازند، از کار باز می مانند و می میرند. فرد جاندار نمی تواند، بیش از زمانی محدود، از عهده این امر برآید. اما استمرار حیات وابسته ادامه وجود فردی نیست. فرد می میرد، ولی به وسیله تولید مثل، ادامه نسل را میسر می سازد. با این وصف، چنان که آثار زمین شناسی نشان می دهد، گاهی انواع نیز مانند افراد، از میان می روند و جای خود را به انواع دیگری می دهند، و جریان زندگی با پیچیدگی روز افزونی ادامه می یابد. وقتی که نوعی نابود می شود، نوع جدید مجهزتری پدید می آید و بر خلاف نوع قدیم که قادر به رفع موانع پیرامون خود نبود، پیروزمندانه با موانع می ستیزد. استمرار حیات ناشی از این است که ارگانیسم های جاندار دایما محیط را با احتیاجات خود سازگار می سازند.

تا کنون کلمه زندگی را به معنی بسیار پستی که همانا زندگی جسمانی است، به کار برده ایم، ولی این کلمه معنی بسیار وسیعی دارد و تمام آزمایشهای فردی و قومی را در بر می گیرد. از این جاست که چون مثلا کتاب زندگی لین کلن را می نگریم هیچ گاه انتظار نداریم که مطالب آن مربوط به وظایف اعضای بدن باشد. توقع چنین کسانی این است که در آن، شرحی بر حوادث اجتماعی پیشین، محیط ابتدایی و احوال و اشتغالات خانواده لین کلن، سوانح عمده جریان رشد شخصیت و مبارزات و کامیابی های مهم، امیدها، تمایلات، لذات و آلام لین کلن بیابیم. درست در همین معنی است که از زندگی یک قبیله وحشی یا زندگی مردم آتن یا ملت آمریکا سخن می گوییم، و در همه این موارد کلمه «زندگی» را بر همه رسوم، شؤون، عقاید، پیروزی ها، شکستها، تفریحات و مشاغل اطلاق می کنیم.

ما لفظ «تجربه» را نیز مانند «زندگی» در معنی بسیار وسیعی به کار می بریم. تجربه انسانی نیز، چون زندگی جسمانی، مشمول اصول ترمیم و تجدید و استمرار است. در مورد انسان، همچنان که وجود انسانی تجدید می شود، تجارب یعنی عقاید و آرمانها و امیدها و سعادتها و شقاوتها و رسوم نیز پیوسته ترمیم و احیا می گردند. استمرار تجربه که به وسیله ترمیم و تجدید حیات اجتماعی صورت می گیرد، واقعیتی مسلم است. آموزش و پرورش به معنی وسیع خود، وسیله تحقق این استمرار اجتماعی است. هر یک از اعضای این جماعت - چه در یک شهر جدید، چه در یک قبیله وحشی - ناپخته و ناتوان و بدون زبان و عقاید و افکار و موازین اجتماعی زاده می شوند. فرد که به منزله واحد و عنصر اصلی جامعه و حامل تجارب حیات اجتماعی است، به نوبه خود چند گاهی زندگی می کند، و سپس می رود و منزل به دیگری می سپارد. به این ترتیب، با وجود عدم استمرار زندگی فردی، زندگی اجتماعی از استمرار برخوردار می شود.

منبع: مبانی فلسفی تعلیم وتربیت، هوارد آ. اوزمن و ساموئل ام. کراور،مترجمان: غلامرضا متقی فر، هادی حسین خانی، عبدالرضا ضرابی، محمدصادق موسوی نسب و هادی رزاقی، صص263-261، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1387


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.