گوشه ای از برکات دعای عهد

بهترین مسیر زندگی مهدوی در دعای عهد ترسیم شده است، به همین دلیل خواندن این دعا در هنگام صبح بسیار تاکید شده است. در این گزارش برکات دعای عهد و دلایل خواندن این دعا را بخوانید.
چهارشنبه، 30 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گوشه ای از برکات دعای عهد

آموزه هاى اجتماعى دعاى عهد

عادت کردن به خواندن دعاى عهد در هر بامداد وتوجه به مضامین و(آموزه هاى اجتماعى) آن اگر در جامعه هم چون (رسم هاى اجتماعى) بر اثر تکرار فراوان وتثبیت کنش هاى متقابل اجتماعى فراگیر شود، آموزه هایش که سراسر درس زندگى سعادت مندانه است، تحقق مى یابد وجامعه مؤمنان بنابر (خودآگاهى) و(عمل گرایى) به وظایف خویش آشنا مى شوند وعمل مى نمایند. امام صادق (علیه السلام) در این باره مى فرماید:

هر کس بخواهد از یاران قائم شود، باید منتظر باشد وباید در حال انتظار به پرهیزکارى وخوهاى پسندیده عمل نماید که هرگاه بمیرد وقائم (علیه السلام) را درک نکند، پاداش وهم چون کسى خواهد بود که دوران حکومت حضرتش را درک کرده باشد.

تقدیم به وکه ایینة پرستش حق ازلى است آن گاه که به نماز مى ایستد، وطنین وحى پیامبران در گفتار او، چون به موعظه مى نشیند، فریادش قرون را در مى نوردد وشمشیر خشمش فرعونیان را براى ابد در هرم نابودى دفن مى کند.

او که قیامش، هم سنگ قیامت است و ظهورش مظهر دیانت.

همو که ژرفاى معناى ناشناختة خلافت انسان را بر جهانیان آشکار مى سازد؛

وجودش ایت بزرگ خداست وغیبتش تفسیر غیب وظهورش مبشر معاد وقیامش تفسیر تعهد وجهاد، کلامش تاویل قرآن ونگاهش تمّوج دریاى مهیر پیامبران بر گمشدگان.

تنها (درمان) دردهاى بشر، رو آوردن به اسلامى است که در آن (امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشریف)) به روشن، مطرح باشد وهمه دعوت ها وکوشش ها وخروش ها، براى احیاء تعالیم (کتاب خدا وعترت (علیهم السلام) پیامبر (صلّى الله علیه وآله وسلّم)) قرار گیرد.

دعوت به (مهدى (عجّل الله تعالى فرجه الشریف)) ومطرح کردن نام ونقش واثر ودر جهان هستى وجهان اسلام، وظیفه فرد وگروه خاصى نیست؛ زیرا (مهدویت) اصلى عمیق وریشه دار از اصول اسلامى به شمار مى رود؛ (اعتقاد به مهدى (عجّل الله تعالى فرجه الشریف)) تنها نشانگر یک باور اسلامى نیست، بلکه افزون بر آن، عنوانى است براى خواسته ها وآرزوهاى همة انسان ها با کیش ها ومذاهب گوناگون، وبازده الهام فطرى انسان است که (روز موعود) را در (انتظار) است؛ (انتظار فرج) ودر خواست ظهور حضرت، توصیه وترغیب شد. تا مؤمنین همواره چشم به راه وباشند واین تشویق تحقق همان پیوستگى روحى ووابستگى وجدان منتظران ظهور ورهبرشان است ودر این راستا ادعیه نقش کلیدى را ایفا مى کنند، یکى از این ادعیه که سراسر آموزه هاى اجتماعى دارد؛ (دعاى عهد) است که در آن (تجسم یافتن مهدى (عجّل الله تعالى فرجه الشریف)) تحرک تازه اى به (منتظران) مى بخشد وروح (مهر ورزى) را در دل وجان شیفتگان حضرتش، پرورش مى دهد واو را به (عدالت خواهى) و(ظلم ستیزى) وا مى دارد تا براى نایل شدن به رضایت دوست خود را با (گروه مؤمنین) پیوند زند وچون (جهانى) بیندیشد وبا مستضعفین (همدردى) کند وبا (تداوم) (دعاى عهد) در هر (صبح گاه)، آن را نه تنها در خود (نهادینه) کند بلکه (جامعه) را نیز با (فرهنگ انتظار) همراه کند.

(آموزه هاى اجتماعى) آن را ترویج کند وزمینه را براى تعجیل ظهورش فراهم نماید.

در این راستا ما با بررسى فرازهاى این دعاى شریف، درصدد آنیم تا بیابیم که (انتظار) امرى جمعى است بطورى که این دعا که على الظاهر به صورت فردى خوانده مى شود وامرى شخصى است، سراسر (درس اجتماعى) است که به برخى از آن ها اشاره مى کنیم. شرح وتوضیح ادعیه نیز بنا به فرموده امام راحل (رحمه الله) وظیفه اى خطیر ومهم است: (از ائمه هدى (علیهم السلام) ادعیه اى وارد شده است که مضامین آن ها را باید تامل کرد وآن هایى که اهل نظر هستند، اهل معرفت هستند بر آن ها شرح کنند، آن ها را به مردم ارائه بدهند، اگر چه هیچ کس نمى تواند آن چیزى که به حسب واقع هست، شرح کند).
 

ضرورت بحث

(نهادینه کردن) فرهنگ وارزش هاى متعالى در جامعه، بخصوص در میان جوانان ونوجوانان، از مباحث مهم در عصر کنونى است؛ به گونه اى که آنان اصول وآرمان هاى اصیل اسلامى را فرا گیرند وخود را متناسب با آن فرهنگ، اجتماعى کنند. این فرایند جز از طریق ارتباط مؤمنان با هم اتفاق نمى افتد؛ زیرا اجتماعى شدن، فرایندى است که به وسیله آن انسان مبتدى از طریق تماس با انسان هاى دیگر به تدریج به معارف آگاهى مى یابد وبا شیوه هاى رفتاریى فرهنگ ومحیط معنى آشنا شود.

اگر جوانان بدانند که امثال (دعاى عهد) تنها در خواست ونیاز شخصى نیست بلکه سراسر درس زندگى، مهرورزى، عدالت خواهى، تعهد، ایثار و... است، شیفته آنها مى شوند؛ زیرا همواره انسان ها درباره رفتار خویش کنجکاوانه ودرباره عوامل مؤثر در آن، واکنش نشان مى دهند. معتقدیم که (عادت) بر این ارزش دینى (خواندن دعاى عهد در هر صبح)، هم از جهت (ترویج فرهنگ مهدویت) براى جامعه (آرمان خواه مهدى) وهم از لحاظ (جامعه پذیرى نسل جوان) وپذیرش ارزش ها وهنجارهاى متعالى اسلامى اهمیت خاصى دارد. نتیجه، آن فرد با (پویایى)، (تحول خواهى)، (ایثار) وبا این (عهد) و(پیمان) خویشتن را براى (اصلاح) جامعه وپیوستن به (یاوران) حضرت مهیا مى کند که در نظام ارزشى اسلامى، (بالاترین) جایگاه براى هر مؤمنى به شمار مى اید؛ زیرا جایگاه اصلى در منزلت فرهنگ اسلامى با (گروه مؤمنان) است.

این دعا (پیوند فرد) با (گروه مرجع) را اثبات وفرد را براى مهیا کردن امور وجامعه پذیرى فرهنگ مهدوى در جامعه موظف مى کند. این فرد نه تنها خود را براى (خدمت رسانى) به حضرت مهیا مى نماید بلک (دیگر خواهى) و(تعهد اجتماعى اش) را شکوها مى کند وبا استمرار از بارى تعالى براى رسیدن به آن (آرمان هاى بزرگ)، به (عمل گرایى) وانجام وظیفه خویش اهتمام مى ورزد.
 

اهمیت دعا

دانشمندان غیر مسلمان نیز به اهمیت، آثار وارزش دعا معترفند ودعا را عامل حرکت واز ضرورى ترین نیازهاى بشر بر مى شمرند وآن را دواى درد حتى در امور جسمى مى دانند.

دعا امرى فطرى، ضرورى واز اخلاق انبیاى بزرگ الهى به شمار مى اید که زمینه شایستگى گرفتن عطاى حق را فراهم مى کند.
 

دعا در قرآن وحدیث

قرآن مجید با دستور به دعا استکبار وخوددارى از به جا آوردن آن را باعث سقوط در جهنم بر مى شمرد:

(وَقَالَ رَبُّکُمْ ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِى سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ)
 
الف: گشایش کارها در پرتو دعا
قرآن دعا را عامل گشایش کارها، نجات از هم وغم ورنج مى داند:

(قُلْ مَنْ یُنَجِّیکُمْ مِنْ ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً لَئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنْ الشَّاکِرِینَ * قُلْ اللَّهُ یُنَجِّیکُمْ مِنْهَا وَمِنْ کُلِّ کَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِکُونَ)
 
ب: دعا، ویژگى صالحان
قرآن دعا را کارى پسندیده ونماد بندگان صالح بر مى شمرد وآنان را در همه شئون حیات با این واقعیت عالى همراه وهم آهنگ معرفى مى کند.

(إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِى الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ)

ایشان همواره در کارهاى خیر وبه سرعت اقدام مى کردند ودر حال بیم وامید ما را مى خواندند وپیوسته براى ما خاشع بودند.
 
ج: دعا وجلب توجهات الهى
(قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّى لَوْلَا دُعَاؤُکُمْ) بگو پروردگارم ارجى براى شما بر نمى شمرد، اگر دعا شما نباشد.
 
د: دعا واجابت آن
(وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِى إِذَا دَعَانِى فَلْیَسْتَجِیبُوا لِى وَلْیُؤْمِنُوا بِى لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ)
... من نزدیکم، دعاى دعا کننده را به هنگام که مرا مى خواند، پاسخ مى گویم ... .
 
هـ: دعا، اسلحه مؤمن
پیامبر اکرم (صلّى الله علیه وآله وسلّم) درباره دعا مى فرماید: الدعاء سلاحُ المؤمن وعمود الدّین ونور السماوات والأرض.
 
و: دعا، درمان هر دردى
ابو عبدالله (علیه السلام) درباره خواند دعا مى فرماید: علیک بالدّعا فإنّه شِفاء من کلّ داء؛

آرى، دعا درمان هر دردى است، وقتى دل به حضرت محبوب توجه کند، جان، ایینه اوصاف معشوق مى گردد، آدمى در رحمت را از هر سو به سوى خود باز ببیند وقلب بر اثر اتصال، مالامال از امید گردد، روح قدرت وتسلّط مى یابد وبه هنگام هجوم دردها به وسیله دعا ودرخواست از محبوبش دفع بلا وشفاى مرض را مى خواهد ومحبوب هم وى را شفا مى دهد.

حضرت دعا براى فرج بقیةالله الاعظم (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) را نیز چنین سفارش نموده اند:

وأکثروا الدّعا بتعجیل الفَرَج؛ براى تعجیل فرج بسیار دعا کنید.
 

اهمیت دعاى عهد

براى اهمیت این دعا حدیثى از امام صادق (علیه السلام) را نقل مى کنیم:

مَن دَعا إلى الله أربعین صباحاً بهذا العهد کان مِن اَنصار قائِمنا وإنَ ماتَ أخرجَهُ الله إلیه مِن قبره وأعطاه الله بکُل کَلِمةٍ ألفَ حَسَنةٍ ومَحا عَنه ألف سیئة...؛

هر کس چهل صبح گاه این دعا را را بخواند، از یاوران حضرت قائم (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) خواهد بود واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خداى تعالى ورا زنده خواهد کرد تا در رکاب آن حضرت جهاد نماید وبه شماره هر کلمه از آن هزار حسنه برایش نوشته مى شود وهزار کار بد از ومحو مى گردد.
 
مهم ترین آثار مداومت بر این دعا عبارتند از
۱. ثواب کسانى را خواهد داشت که در زمان ظهور براى امام (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) خدمت مى کنند؛

۲. تجدید عهد، مایه ثبات، کمال محبت، اخلاص وایمان انسان مى شود؛

۳. مایه توجه خاص، جلب نظر ورحمت کامل آن حضرت به انسان مى گردد؛

۴. باعث نهادینه شدن آموزه هاى دعا از جمله مهرورزى، جهانى اندیشیدن وعدالت خواهى مى شود.
 

نگاهى گذرا به دعاى عهد

(دعاى عهد) از دعاهاى مشهور به شمار مى رود که خواندن آن در دوران غیبت حضرت مهدى (عجّل الله تعالى فرجه الشریف)، سفارش بسیار شده است.

این دعاى شریف، شامل درود خاصّ، خوانندة دعا، نیز از سوى تمامى مردان وزنان مؤمن در شرق وغرب جهان (خشکى ودرى) ونیز پدران، مادران وفرزندان به پیش گاه حضرت ولى عصر (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) است. سپس (عهد)، پیمان و(بیعت) با آن حضرت را تجدید مى کند وپایدارى بر این پیمان را تا روز قیامت بیان مى نماید.

آن گاه دعا کننده از خداوند در خواست مى کند که اگر مرگش فرا برسد، درحالى که حضرت ظهور نکرده باشد، پس از ظهور ورا دوباره به دنیا بازگرداند وبه یارى آن حضرت سعادتمند نماید. سپس از خدا تقاضاى دیدار حضرت را بیان مى دارد وبه دعا براى تعجیل ظهور وفرج، برپایى حکومت حقه، سامان یافتن جهان، زنده شدن حقایق دینى واهل ایمان مى انجامد.
 

مفاهیم

 
الف: آموزه هاى اجتماعى
۱. آموزه هایى که معطوف به زندگى، روابط وپدیده هاى اجتماعى است. مشخصه آن این است که ناظر به مسائل اجتماعى است؛

۲. مجموعه اى از شناخته ها واندیشه هایى که افراد جامعه نسبت به خود، دیگران، دنیاى اجتماعى، پدیدها وروابط آنها دارند.

بنابر تعاریف بیان شده از مبانى جامعه شناسى، منظور (درس ها وشناخت هایى است که در اجتماع منعکس مى شود وبه زندگى افراد جهت مى دهد).
 
ب: دعاى عهد
امام صادق (علیه السلام) با بیان دعاى عهد توصیه کرده اند که مؤمنان در هر صبح گاه بر آن مداومت نمایند وآثار مهمى نیز براى آن بیان کرده اند.
این دعا در کتب ذیل آمده :

۱. مفاتیح الجنان، ص۱۰۶۱؛ ۲. زاد المعاد، ص۴۸۸؛ ۳. البلد الامین، ص۱۲۴؛ ۴. المصباح، ص۷۲۹؛ ۵. مصباح الزائر، ص۴۵۵؛ ۶. باب السعادة، ص۲۱۴؛ ۷. الصحیفة الصادقیه، ص۲۰۴.

یادآور مى شویم که دعاى عهد غیر مشهور با مضامین متفاوت نیز در کتب ذیل آمده:

۱. مهج الدعوات، ص۳۹۸؛ ۲. بحارالانوار، ج۹۵، ص۳۳۷؛ ۳. نجم الثاقب، ص۷۸۲.
 
ج: آموزه هاى اجتماعى دعاى عهد
درس ها وشناخت هاى مؤثر، عمیق، منطقى ومفید در دعاى عهد آمده که علاوه بر سازندگى فردى، آثار اجتماعى نیز دارد.

به عبارت دیگر، دعا نه تنها در نهادینه کردن ارزش هاى والاى فردى مداخله دارد، در سازندگى اجتماعى نیز نقش ایفا مى کند؛ زیرا عادت به خلق وخوهاى پسندیده، زمینه را براى شکل گیرى هویت فرهنگى اجتماعى فراهم مى آورد وتداوم دعاى عهد در هر صبح گاه باعث چنین تأثیرى مى شود.
 
د: عهد وبیعت (تعهد وپاى بندى به یک موضوع یا یک عمل)
لغت شناسان از جمله، خلیل بن احمد از لغویان مشهور قرون اولیه اسلام وفیومى در بیان واژه بیعت مى نویسند:

البیعة الصفقة على ایجاب البیع وعلى المبایعة والطاعة؛ دست به دست یک دیگر دادن براى معامله وبراى اطاعت.

۱. راغب اصفهانى که تبحر وتخصص در شناخت واژگان قرآن دارد، درباره واژه بیعت چنین مى نویسد:

(بایع السلطان)، یعنى این که فرد به ازاء خدماتى که سلطان انجام می‌ دهد، پیروى واطاعت از وى را مى پذیرد.

پس بیع وبیعت هم ریشه ومفهومى نزدیک به هم دارند.

۲. ابن خلدون نیز مى نویسد: بیعت، یعنى پیمان بستن به فرمان برى واطاعت؛ بیعت کننده با امیر خویش پیمان مى بندد که در امور خود تسلیم نظر وى باشد، با وى به ستیز بر نخیزد وتکالیفى که بر عهده وى مى گذارد اطاعت کند، خواه دل خواه وباشد یا نباشد.

بیعت کردن ومبایعت به معناى هم عهدى وعقد بستن با یک دیگر به کار مى رود.

پس بیعت با امام را نیز چنین بیان مى دارند: تصمیم قلبى محکم وثابت بر اطاعت امر ایشان ویارى کردن وبا نثار جان ومال.
 

جهانى اندیشیدن

... اللهم بلغ مولانا الامام الهادى المهدى القائم بامرک صلوات الله علیه وعلى آبائه الطاهرین عن جمیع المؤمنین والمؤمنات فى مشارق الارض ومغاربها وسهلها وجبلها وبرّها وبحرها وعنى وعن والدى من الصلوات ...؛

خدایا برسان به مولاى ما امام هادى، مهدى، قائم به امر توـ صلواتت را بر او وبر پدران پاکش از همه مؤمنان ومؤمنات در شرق وغرب عالم، در دشت ها وکوه ها ودر دریا وخشکى است واز طرف پدر ومادرم ... .

دین اسلام، دینى جامع وجهانى است که تشریعات آن براى همه وهدایت جمیع زن ومرد غنى وفقیر، سیاه وسفید، شهر وروستایى وکلیه طبقه ها در سراسر گیتى از شرق تا غرب واز شمال تا جنوب محسوب مى گردد. بنابراین، فرد در اوایل دعاى عهد با درود وسلام به پیش گاه مقدس حضرت مهدى (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) از طرف ونیابت همه مؤمنان (چه زن وچه مرد) در سراسر جهان هستى، ابراز ارادت مى نماید. این آموزه دعاى عهد، مقدمه اى براى حکومت جهانى حضرت است تا مؤمنان حتى در دعا کردن هم به فکر هم باشند، زمینه حکومت جهانى را فراهم نمایند، افق دید خویش را گسترده کنند وجهانى بیندیشند. پس اسلام ایین تمام مردم جهان ودین جامعه بشرى به شمار مى رود.

قرآن کریم نیز زمام دارى جهانى آن حضرت را بشارت داده است: (وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِینَ)؛

آرى این وعده الهى به شمار مى اید ودنیا به سمت آن عصر درخشان در حرکت است. سیر زمان وگردش دوران هر دم بشر را به روزگار وصل دوست نزدیک تر مى سازد وبه همه مستضعفان نوید مى دهد که حکومت جهانى حضرت به فریاد آنان مى رسد ومنتظران ظهور را براى جهانى اندیشیدن مهیا مى کند تا به حکومت واحد جهانى عدالت گستر برسند: (جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوق)؛
 

عهد وبیعت

اللهم انى اجدد له فى صبیحة یومى هذا وما عشت من ایامى عهداً وعقداً وبیعة له فى عنقى لا أحول عنها ولا أزول أبدا...؛

پروردگارا، من در امروز صبح ودر تمام عمرم با وتجدید عهد مى کنم که بیعت وبر من است واز آن برنگردم تا ابد.

دعا کردن براى فرج امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) خود وفا نمودن به عهد وپیمان الهى است. این بخش از دعاى عهد تجدید میثاق صبح گاهى است که انسان را تا شام گاه متوجه حضرت مى کند. از سوى دیگر، امام باقر (علیه السلام) در این باره مى فرماید:

اِنّ الله أخذ میثاق شیعتنا باولایة؛ خدا از شیعیان ما پیمان ولایت گرفت.

وفاى به میثاق الهى واجب است، چنان که مى فرماید: (أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُول)؛

امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این ایه شریفه مى فرماید:

ما عهد الهى هستیم، پس هر که به پیمان ما وفا کند، عهد الهى را وفا نموده وهر کس آن را بشکند، حرمت وعهد الهى را شکسته است.

این وفاى به عهد، با شش امر حاصل مى گردد:

۱. یقین قلبى به امامت وولایت امامان وتسلیم به آن چه از آنان وارد شده؛

۲. مودّت قلبى به آنان؛

۳. بغض به دشمنان ایشان وغاصبان خلافت؛

۴. اطاعت وپیروى از آنان در تمام اوامر ونواهى ایشان؛

۵. اظهار اعتقاد قلبى به آنان با زبان واعضاء بدن؛

۶. یارى آنان به اقتضاى هر حال.

این عناوین شش گانه در دعا براى صاحب الزمان (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) ودرخواست تعجیل فرج آن بزرگواران از خداوند تحقق مى یابد.
 

اهتمام قرآن به عهد وپیمان

(وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ) ، (وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُول)

بى شک این عهد در مفهوم گسترده همه انواع پیمان اعم از فطرى، عقلى، تشریعى واز جمله بیعت را شامل مى شود، هم چنان که خداوند با صراحت بیعت را عهد برشمرده است:

(... فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّمَا یَنْکُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیم). قرآن وفاکنندگان به عهد و پیمان را نیز به نیکى ستوده وفرموده است:

(وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا)؛

(وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ)؛

واز سوى دیگر پیمان شکنان را به شدت نکوهش مى کند ومى فرماید:

(وَإِنْ نَکَثُوا أَیْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِى دِینِکُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ * أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَکَثُوا أَیْمَانَهُمْ)؛

هم چنین ناقضان عهد وپیمان شکنان را به بدترین جنبندگان تعبیر مى نماید:

(إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ... الَّذِینَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ...)؛

حضرت على (علیه السلام) درباره اهمیت عهد وپیمان مى فرماید: ان العهود قلائد فى الاعناق الى یوم القیامة فمن وصلها وصله الله ومن نقضها خذله الله؛

پیمان ها بر گردن انسان است تا روز قیامت، پس هر آن که حقش را رعایت کند، خداوند به ولطف مى کند وهر کس آن را نقض کند، خوار وذلیل مى شود.

از آنجا که بیعت از سنخ (عهد وپیمان) است، طبعاً براى بیعت شونده حقوقى را به دنبال دارد، همان طور که امام على (علیه السلام) مى فرماید:

واما حقى علیکم فالوفاء بالبیعة؛ حق من بر شما این است که در بیعت وفادار باشید.
 

اهمیت عهد وپیمان در جامعه

اعتماد افراد به یک دیگر مهم ترین سرمایه جامعه به شمار مى اید؛ هر چه این اتحاد وهم بستگى را تقویت کند، سبب اعتماد وپیشرفت جامعه مى شود وهر عمل وکارى به آن لطمه وآسیب رساند، باعث تباهى آن مى گردد. (وفاى به عهد وپیمان) از مهم ترین امورى است که باعث جلب اعتماد عمومى مى شود واز بزرگ ترین فضایل اخلاق فردى وجمعى به شمار مى اید.

اقوام وملل مختلف اعم از دین دار وبى دین پاى بندى به (عهد وپیمان) را ضرورى بر مى شمرند، به طورى که پیمان شکنان براى توجیه عملشان به دنبال بهانه مى گردند تا (اعتبار) و(منزلت) خود را در (جامعه) حفظ کنند. بنابراین، وفاى به عهد از اسباب منزلت اجتماعى افراد در جامعه محسوب مى شود. هر قدر، موضوع یا شخصى که با وعهد وپیمانى بسته مى شود، پایگاه اجتماعى ومنزلت بالاترى داشته باشد، آن عهد وپیمان نیز اهمیت ویژه اى مى یابد؛ زیرا بنابر تعریف، متعهد کسى است که به صورت گسستگى ناپذیرى خود را به آن پاى بند مى سازد.
 

پیوند با گروه هاى مرجع

... اللهم اجعلنى من انصاره واعوانه والذابین عنه والمسارعین إلیه فى قضاء حوائجه والممتثلین لاوامره والمُحامین عنه والسابقین إلى إرادته والمستشهدین بین یدیه...؛

پروردگارا، مرا از انصار ویاران آن بزرگوار قرار ده واز آنان که از ودفاع مى کنند واز پى انجام مقاصدش مى شتابند واوامرش را امتثال واز وى حمایت مى کنند وبه جانب اراده اش مشتاقانه سبقت مى گیرند ودر حضور حضرتش به درجه رفیع شهادت مى رسند.

گروه مرجع، یعنى گروهى که مردم براى ارزیابى رفتار خود به آنان اشاره ورجوع مى نمایند. عمواره اعمال، ظواهر، ارزش ها وآرزو هایمان را ارزیابى مى کنیم وبراى آنان به معیارهاى گروهى رجوع نماییم. خواه عضو آن گروه باشیم یا نباشیم پس این ارزیابى ها تحت تأثیر گروه هاى مرجعى است که انتخاب مى کنیم، پس آنان عنصر مهمى در فرایند جامعه پذیرى به شمار مى ایند؛ زیرا آنها مى توانند رفتار وشخصیت فرد را با همان درجة قوت هر گروه دیگرى شکل دهند که شخص احساس وفادارى به آن مى کند.

انسان در این بخش از (دعاى عهد) از خداوند درخواست مى کند که جزو (گروه انصار) حضرت باشد؛ مؤمن در فرهنگ اسلامى، الگوى عملى خود را در درجه اول وجود مقدس امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) وسپس یاران آن امام را به دلیل منزلت وارزش والایشان در نزد حضرت برمى شمرد. بنابراین، مؤمن از خداوند پیوند با این گروه را درخواست مى کند تا با افتخار خدمت در رکاب حضرت، توفیق شهادت نصیبش گردد.

فرهنگ اسلامى، (انصار امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشریف)) را پایگاهى اصلى در منزلت اجتماعى برمى شمرد که نقش کلیدى وبیشترین اهمیت را در تثبیت (هویت اجتماعى) مؤمن برعهده دارند؛ زیرا کارکرد اصلى دین ونظام ارزشى در جامعه مؤمنان (به خصوص دعا) استقرار، تدوین وتحکیم ارزش هاى بنیادى اجتماعى است.

یادآور مى شویم که (جامعه شناسان) معمولاً (سبقت جویى) در درون گروه را که بر اثر کنش هاى متقابل به وجود مى اید باعث گسست ونابودى گروه مى دانند، اما درباره مؤمنان نه تنها سبب از بین رفتن گروه ویاران حضرت نمى شود بلکه حس سبقت در خدمت به امام زمان(عجّل الله تعالى فرجه الشریف) وهم کارى در کار مایه انجام بیشتر مؤمنان مى گردد؛ چون هدف مشترک مؤمنان رضایت حضرت است که با وحدت سازگارى دارد، نه تفرقه.
 

مهرورزى (دیگرخواهى)

... واعمر اللهم به بلادک واحى به عبادک...

اللهم اکشف هذه الغمَّة عن هذه الامة بحضوره...

منظور از مهرورزى یا دیگر خواهى، (آمادگى به خدمت براى دیگران بدون توقع پاداش است. آمادگى که از آن، میل به خوبى کردن، خواست دیگران را در نظر گرفتن ونیازهاى آنان را برآوردن وبه یارى آنان شتافتن است که مستلزم نوعى ایثار است).
 
اهمیت وضرورت مهرورزى
مکتب اسلام همواره بر یکى از ضرورت هاى هنجارى خود یعنى ایثار وتوجه به خواسته هاى مؤمنان (دیگرخواهى) توجه وتأکید نموده است.

امام صادق (علیه السلام) در این باره مى فرماید: مشى المُسلم فى حاجة المُسلم خیرٌ من سبعین طوافاً بالبیت؛

در پى برآوردن حاجت مسلمان بودن، بهتر از هفتاد بار طواف خانه خدا است.

اسلام هم چنین بر خیرخواهى، تقوا، شتاب در هم کارى، هم یارى ودیگر یارى مؤمنان تأکید نموده است؛ زیرا انسان ها را مانند اعضاى یک پیکر به شمار مى آورد که در همه درد ورنج ها با یک دیگر شریکند. بنابراین، تضاد منافع در بین مسلمانان معنایى ندارد واشتراک در هم دردى، مهرورزى وهم دلى وجود دارد.
 

برخى از اصول مهروزى در سیره ى ائمه اطهار (علیهم السلام)

 
الف) توجه به مشکلات آحاد جامعه
حل مشکلات وتأمین نیازمندى هاى دیگران در سیره ائمه (علیهم السلام) جایگاه ویژه اى دارد که آن را گونه هاى مختلف تأکید نموده اند:

۱. بهره گیرى از ابزارهاى معنوى هم چون دعا، چنان که در بخش هایى از (دعاى عهد) آمده:

(اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة...)؛

۲. حمایت از مردم وتعجیل در تأمین نیازهاى ایشان.
 
ب) تخدیر جامعه از غفلت از حال یک دیگر
خداوند درباره پیامبر (صلّى الله علیه وآله وسلّم)، الگوى مهرورزى چنین مى فرماید:

(لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ)؛

منتظران واقعى با پیروى از ائمه (علیهم السلام)، تفقت بر هم نوعان، احسان به خلق وبراساس فراتر از قوانین اجتماعى، به وحدت انسانى با هم نوعان مى رسند ومنافع دیگران را همانند منافع خویش مى پندارند.

پیامبر (صلّى الله علیه وآله وسلّم) در این باره مى فرماید:

خوشا به حال کسى که درک کند قائم اهل بیت (علیهم السلام) را در حالى که هنگام غیبت وپیش از قیامش به واقتدا کند ودوستانش را دوست بدارد واز دشمنانش بیزارى جوید که واز همراهان، دوستان وگرامى ترین امتم، در روز قیامت خواهد بود.

هم چنان که در روایت دیگر آمده است: إن شیعتنا من شیعنا واتّبع آثارنا واقتدى باعمالنا؛

شیعه ما کسى است که از ما وآثار ما پیروى وبه اعمال ما اقتدا کند.

مؤمنى که فکر رفع حوائج مؤمنان است وبه دیگران مهر مى ورزد سزاوار دوستى است.

امام حسن عسکری (علیه السلام) در این باره مى فرماید: أولى الناس بالمحبّة منهم من أمّلُوه؛

سزاوارترین شخص به دوستى، کسى است که مردم امید به ودارند.

بنابراین، مؤمن منتظر براى عمران وآبادانى جامعه ورفع مشکلات مردم مى کوشد وهیچ چشم داشتى جز رضایت مولاى خویش نمى جوید.

منتظران واقعى نیازهاى بسیار گوناگونى در زندگى اجتماعى خود دارند، اما توجهشان به تثبیت حسن مودت وتفاهم عاطفى معطوف مى گردد ودر پى شناخت عینى خود هستند. آنان نه تنها خودآگاهى واعتماد متقابل بین خود را تقویت مى کنند بلکه به فکر دیگران نیز هستند. بنابراین، در روابطشان احساس راحتى خیال بیشترى دارند وبا تشکیل گروه هاى صمیمى عواطف واحساسات خود را با زبان واز صمیم قلب به یک دیگر ابراز مى نمایند.

بنابراین ویژگى، مؤمنان در فرهنگ اسلامى یک دیگر را دعا مى کنند وآرزوى رفع مشکلات را با عمل تؤام مى نمایند:

... واجعله اللهم مفزعاً لمظلوم عبادک وناصراً لمن لا یجد له ناصراً غیرک...؛

خداى، امام زمان(عجّل الله تعالى فرجه الشریف) را پناه گاه ستم دیدگان قرار بده ویاور کسانى که جز تو یاورى ندارند.

زیرا امام(عجّل الله تعالى فرجه الشریف)، مطابق روایات وسیره سلف صالح خویش، فردى به شمار مى اید که براى انسان ها از پدر ومادر مهربان تر است:

یکون... اشفق علیهم من آبائهم وامامتهم و...؛

این ولى مهربان خدا، هم چون مهر خداوند کریم، درس مهرورزى را به مؤمنان یاد مى دهد.
 

عدالت خواهى

.. یحقّ الحقَّ ویحقّقه...؛

بارزترین ویژگى جامعه (موعود) ودولت کریمه، گسترش جهانى قسط وعدل به شمار مى اید که در بیش از یک صد خبر به آن تصریح شده است، از جمله: (یملائا قسطاً وعدلاً کما ملئت جوراً وظلم)؛ (یملاء الله به الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت جوراً وظلم) که این الفاظ معروف را هم علماى علم حدیث شیعه هم سنى در احادیث بسیارى روایت کرده اند.

همه افراد بشر به برقرار نمودن عدل وقسط اظهار علاقه مى نمایند وهمگان بالفطره می‌ خواهند که عادل باشند وقرآن هم هدف از ارسال رُسُل، نزول کتب آسمانى، قوانین وموازین محکم الهى را همین نکته بیان مى دارد:

(لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمْ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ)؛

عدالت اجتماعى به معناى توزیع عادلانه ثروت وامکانات در جامعه از آموزه هاى اجتماعى دعاى عهد به شمار مى اید که نه تنها درخواست تحقق آن مى شود بلکه به طور ضمنى به مؤمنان یادآور مى گردد که اگر جویاى منزلت در نزد رهبر ونظام ارزشى خود هستند، باید عدالت محور باشند.

امام راحل دربارة اهمیت عدالت ونقش منتظران در برپایى آن مى فرماید:

در نیمه شعبان ۱۴۰۱ قمرى برابر با ۲۸ خرداد ۱۳۶۰ در سال روز میلاد امام زمان... چه مبارک است میلاد بزرگ شخصیتى که برپاکننده عدالتى است که بعثت انبیاء (علیهم السلام) براى آن بود... ما منتظران مقدم مبارکش مکلف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهى را در این کشور ولى عصر (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) حاکم کنیم...

عدالت خواهى، جزو آرمان هاى عدالت گستر جهانى است که آرزوى تحقق آن را داریم. امام مهدى (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) در این باره مى فرماید:

اللهم أنجز لى وعبدى وأتمم امرى وثَبِّت وَطأتى واملأ الارض بى عدلاً وقسطاً؛

خدایا وعده ام را محقق ساز وامر مرا کامل گردان وجایگاهم را استوار ساز وزمین را به وسیله من از عدل وداد آکنده ساز.

عدل وقسطى که حضرت ولى عصر (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) جهان را از آن پر مى نمایند، معلول اجراى کامل احکام اسلام است که با اجراى یگانه راه رسیدن عدالت اجتماعى مظاهر ظلم وبی‌ عدالتى نیز از میان مى رود.
 

ظلم ستیزى

... واجعله اللهم مفزعاً لمظلوم عبادک وناصراً لمن لا یجد له ناصراً غیرک...؛

... خدایا ورا پناه گاه ستم دیدگان قرار بده ویاور کسانى باش که جز تو یاورى ندارند... .

ظلم ستیزى از آرمان هاى حضرت ولى عصر(عجّل الله تعالى فرجه الشریف) به شمار مى اید. بنابراین، کسانى مى توانند همراه وبراى قطع ریشه هاى ستم وبى عدالتى گام بردارند که خود نیز از ظلم گریزانند وخویشتن را از جور وستم پیراسته اند، این درس وآموزه دعاى عهد در دعاى ندبه نیز آمده است:

این المُعَدُّ لقطع دابر الظّلمة؛ کجاست آن مهیا شده براى ریشه کن نمودن نسل ستم گران؟

امام خمینى (رحمه الله) (آموزه ظلم ستیزى) را به درستى آموخته وآن را براى امت اسلامى چنین معنا نموده است:

ما با خواست خدا دست تجاوز وستم همه ستم گران را در کشورهاى اسلامى مى شکنیم وبا صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین وبیان احکام محمدى (صلّى الله علیه وآله وسلّم) است به سیطره، سلطه وظلم جهان خواران خاتمه مى دهیم وبه یارى خدا راه را براى ظهور منجى مصلح وکل وامامت مطلق حق امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) هموار مى کنیم.
 

اصلاح طلبى

واجعله اللهم... مُجدداً لما عُطِّلَ من احکام کتابک ومشیداً لما ورد من اعلام دینک وسنن نبیک (صلّى الله علیه وآله وسلّم)...؛

منتظران با امید به اینده مطلوب، وجد وشادابى درونى مى یابد واحساس یأس وناامیدى را به خود راه نمى دهد. لذا براى اصلاح امور در جامعه مى کوشد و(اصلاح طلبى) را سرلوحه اندیشه وفعل خویش قرار مى دهد، ارمغان آور تهذیب نفس مى گردد واز سویى، چون به (جامعه آرمانى) مهدوى عشق مى ورزد، در جهت تحقق آن عمل مى کند وبا حتمى پنداشتن آن خویش را به آن متعهد ومسئول مى داند، دست به دعا برمى دارد وبراى ساختن جامعه مطلوب تلاش مى کند. بنابراین، به بطالت عمر را سپرى نمى کند.

اصلاح واقعى را مصلحان بزرگى انجام مى دهند که از شایستگى هاى فردى، پشتوانه هاى فکرى وعقیدتى بزرگ ومتعالى بهره مى برند.

مصلح جهانى در نظام ارزشى اسلام، حضرت بقیة الله الاعظم (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) است ومنتظران وى نیز در اصلاح طلبى به واقتدا مى نمایند ودر هر صبح گاه نه تنها از خداوند متعال درخواست ظهور حضرتش را مى کنند بلکه براى رسیدن به آن آرمان همت مى گمارند؛ زیرا مهم ترین (آرمان اجتماعى) ظهور امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشریف)، تحقق اصلاح وجامعه عدالت گستر است.

آرمان اجتماعى در هر جامعه، یعنى تصورى از نظم فرهنگى، اجتماعى، سیاسى و... که بیشتر مردم آن را مرجعى براى تنظیم رفتار خویش مى شناسند وبى شک چنین تصورى از نظم عالى را هم چون داده اى عادل نمى پندارند بلکه آن را به گونه اى نمونه وخاص در ذهن متبادر مى نمایند. رسمیت ورواج ارزش هاى غالب وشکل وصورت سلسله مراتب ارزش هاى پذیرفته شده، آرمانى را تشکیل مى دهند که افراد از جامعه در ذهن دارند.

منتظران واقعى حضرت، نه تنها به اصلاح خویش مى پردازند بلکه به بازسازى جامعه واصلاح اجتماع توجه دارند و(اصلاح طلبى) را شعار ووظیفع خویش مى دانند وآن را خواستارند:

... مُجّدداً لما عُطّل من احکام کتابک ومشیداً لما ورد من اعلام دینک وسنن نبیک (صلّى الله علیه وآله وسلّم)؛

آن روزى که انش ء الله تعالى، مصلح کل ظهور نماید گمان نکنید که یک معجزه شود ویک روزه عالم اصلاح شود بلکه با کوشش ها وفداکارى ها، ستم کاران سرکوب ومنزوى مى شوند.
 

(نظارت) وحضور حضرت در زندگى

العجل العجل یا مولاى یا صاحب الزمان؛

بى تردید امام زمان (عجّل الله تعالى فرجه الشریف) ناظر وشاهد حالات، کنش ها وواکنش هاى ماست. بنابراین، باید با دیده دل به حضرت نگاه کرد که در این صورت باید براى رعایت آداب حضور وانجام وظایف درباره آن بزرگوار تلاش وهمت نمود.

امام على (علیه السلام) در این باره مى فرماید:

اگر شخص و[بقیةالله الاعظم (عجّل الله تعالى فرجه الشریف)] از مردم در حال صلح ومتارکه با مخالفان غایب ماند، به درستى که علم وآداب ودر دل هاى مؤمنان ثبت است که آنان به آنها عمل مى کنند.

نظارت وکنترل اجتماعى (social control) از عوامل جامعه پذیرى است؛ زیرا (دلالت بر این دارد که فرد از حیث اعمال وافعال خود به واسطه گروه ها، اجتماع و... تابع شروط وارزش هاى آنان شود). نظام ارزشى اسلامى نیز نظارت امام زمان(عجّل الله تعالى فرجه الشریف) را همه وسایل وروش هایى برمى شمرد که براى انطباق دادن مؤمن با توقعات حضرت به کار گرفته مى شود، هم چنان که امام خمینى (رحمه الله) به عنوان اسوه اى خویش را تحت نظارت مولا ومقتدایش مى دید:

ما مفتخریم که ائمه معصومین از على بن ابى طالب گرفته تا منجى بشر، حضرت مهدى صاحب الزمان ـ علیهم الاف التحیات والسلام ـ که به قدرت خداوند قادر، زنده وناظر امور است، ائمه ما هستند.

مؤمنى راه رستگارى را مى پیماید که جه در زمان ظهور وچه در غیبت خود را تحت نظارت حضرتش بداند.

امام جعفر بن محمد (علیه السلام) در این باره مى فرماید:

طوبى لمن تمسّک بأمرنا فى غیبة قائمنا فلم یزغ قلبه بعد الهدایة؛

خوشا به حال کسى که در زمان غیبت قائم ما، به امر ما چنگ زند؛ زیرا بعد از هدایت شدن، قلبش نخواهد لغزید.
 

سخن پایانى

عادت کردن به خواندن دعاى عهد در هر بامداد وتوجه به مضامین و(آموزه هاى اجتماعى) آن اگر در جامعه هم چون (رسم هاى اجتماعى) بر اثر تکرار فراوان وتثبیت کنش هاى متقابل اجتماعى فراگیر شود، آموزه هایش که سراسر درس زندگى سعادت مندانه است، تحقق مى یابد وجامعه مؤمنان بنابر (خودآگاهى) و(عمل گرایى) به وظایف خویش آشنا مى شوند وعمل مى نمایند. امام صادق (علیه السلام) در این باره مى فرماید:

هر کس بخواهد از یاران قائم شود، باید منتظر باشد وباید در حال انتظار به پرهیزکارى وخوهاى پسندیده عمل نماید که هرگاه بمیرد وقائم (علیه السلام) را درک نکند، پاداش وهم چون کسى خواهد بود که دوران حکومت حضرتش را درک کرده باشد.

در این نوشتار برخى از آموزه هاى دعاى عهد را هم چون وفاى به عهد وتعهد داشتن، عدالت خواهى، مهرورزى، اصلاح طلبى و... برشمردیم که همگى هویت فردى اجتماعى منتظرانى را نشان مى دهد که از (خداجویى) و(ولایت مدارى) و(معرفت) آنان نشأت گرفته است.


منبع: سایت مرکز پژوهشهای تخصصی حضرت مهدی(ع)


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
رستوران و کافه نزدیک هتل لیلیوم کیش
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
فراخوان شصت و سومین سال جایزه (نخبگانی) سال 1404
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
play_arrow
حمله هوایی ارتش اسرائیل به یک خودرو در غزه
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
play_arrow
رهبر انقلاب: روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
play_arrow
رهبر انقلاب: فردای منطقه به لطف الهی از امروز بهتر خواهد بود
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
play_arrow
نقشه شوم آمریکا برای جهان به روایت رهبر انقلاب
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
play_arrow
پزشکیان: حضور زنان در آینده کشور مؤثر تر از من است که اینجا ایستاده‌ام
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
play_arrow
اهدای جوایز به زنان موفق در مراسم آیین تجلیل از مقام زن
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
play_arrow
رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار است
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
play_arrow
رهبر انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
play_arrow
سرود جمعی با اجرای نوشه‌ور در حسینیه امام خمینی(ره)
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مدیحه سرایی احمد واعظی در محضر رهبر انقلاب
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
play_arrow
مداحی اتابک عبداللهی به زبان آذری در حسینیه امام خمینی
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
مداحی مهدی ترکاشوند به زبان لری در محضر رهبر انقلاب
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار
play_arrow
خطر تخریب یکی از بزرگترین مساجد دوران قاجار