اهتمام به آخرت، راهی برای رسیدن به بی‌نیازی و غنا

تصور نادرست و غیرواقعی مردم این است که همت گماشتن برای آخرت، موجب کم شدن روزی می‌شود و کوشیدن برای دنیا موجب افزایش آن می‌گردد.
دوشنبه، 5 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اهتمام به آخرت، راهی برای رسیدن به بی‌نیازی و غنا
در روایات تصریح شده که اهتمام به آخرت، عاملی برای رسیدن به احساس غنا و بی نیازی درونی است. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله وسلم) در این باره می‌فرماید:« کسی که نیتش آخرت باشد، خداوند، غنایش را در قلبش قرار می‌دهد و دنیا به رغم میل خود نزد او می‌آید.» همچنین ایشان در کلام دیگری می‌فرماید:« کسی که صبح و شام کند در حالی که آخرت، بزرگ‌ترین اهتمام او باشد، خداوند، غنا را در قلب او قرار می‌دهد و کارهای او را سامان می‌بخشد و تا روزی‌اش را به کمال دریافت نکند، از دنیا خارج نمی‌شود. و کسی که دنیا بزرگترین اهتمام او باشد، خداوند، نیازمندی را در برابر دیدگانش قرار می‌دهد و امورش را پراکنده و بی‌سازمان می‌سازد و بیش از آنچه برایش مقرر شده، به چیزی دست نمی‌یابد.»
 
تصور نادرست و غیر واقعی مردم این است که همت گماشتن برای آخرت، موجب کم شدن روزی می‌شود و کوشیدن برای دنیا موجب افزایش آن می‌گردد. این در حالی است که در این حدیث، به عنوان یک واقعیت تصریح شده که هر دو نفر، به روزی مقدر شده خود دست خواهند یافت. لذا نه کسی که همت خود را برای آخرت قرار داده، کمتر از آن دریافت می‌کند و نه کسی که همت خود را دنیا قرار داده، بیش از آن دریافت می‌کند. آخرت گرایان، از بند هوس نفس رها شده، بر محور خدا می چرخند. به همین جهت، توانسته‌اند از منبع قدرت و فیض خداوند برخوردار شوند و کسی که چنین باشد، بی تردید، بی نیاز خواهد بود. به نقل از پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله) خداوند متعال بر این مطلب چنین سوگند خورده است: به عزت و جلالم و عظمت و قدرتم و بلندی و رفعت مقامم سوگند، هیچ بندهای دلخواه مرا بر دلخواه خودش ترجیح نمی‌دهد، مگر آن که جانش را بی نیاز می گردانم و خواستش را برآورده می سازم و زندگی او را سامان میبخشم و آسمان‌ها و زمین را ضامن روزی او می گردانم و از پس تجارت هر تاجری، هوای او را دارم.
 
بنابراین، کسی که به اصلاح آخرت خود بپردازد، خداوند، دنیای او را آباد خواهد کرد و کسی که برای دین عمل کند، خداوند، دنیای او را کفایت خواهد کرد.به همین جهت، معصومان (علیهم السلام) مردم را به اهتمام به آخرت فرامی‌خواندند. ابوسعید خدری نقل می‌کند که: از پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله)  شنیدم که به هنگام بازگشت از احد، در حالی که مردم، پیرامونش را گرفته بودند و او به طلحه تکیه داده بود، فرمود: «ای مردم! به وظیفه خویش برای اصلاح آخرتتان روی آورید و از دنیایتان که برای شما ضمانت گشته، روی گردانید؛ و با اعضایتان که از نعمت خداوند تغذیه می‌گردد، در روی آوردن به خشم او با انجام دادن گناه، استفاده نکنید؛ و همواره از خداوند آمرزش طلبید؛ و همت خود را از طریق بندگی اش صرف نزدیک شدن به خدا کنید. هر کس نخست به نصیب خود از دنیا بپردازد، بهره آخرتش از کف وی می‌رود و از دنیا نیز آنچه را می‌خواهد، به دست نمی‌آورد؛ و هر که نخست به بهره آخرتش بپردازد، نصیب دنیایی‌اش نیز به وی می‌رسد و از آخرت آنچه را بخواهد، به دست می‌آورد.»
 
از مسائل مهم زندگی، تنظیم حزن (ناخرسندی) و سرور (خرسندی) است. خرسندی و ناخرسندی، از ابعاد مهم انسان است که باید آن را تنظیم نمود، نه این که آن را به حال خود واگذاشت. امام زین العابدین (علیه السلام) وقتی دچار غم و اندوه میشد، از خداوند متعال، این گونه درخواست می کردن: خداوندا! بر محمد و آل او درود فرست، و در همه حال، به تمجید و تعریف و ستایش خود بگمار تا این که به آنچه از دنیا به من دادی، سرمست نشوم و به خاطر آنچه از من گرفتی، غمگین نگردم. این، ویژگی انسان‌های رشد یافته است. امام صادق (علیه السلام) نقل می‌کند که لقمان حکیم نیز دارای چنین ویژگی ای بوده است؛ اما سؤال این است که چگونه می‌توان  به زن و سرور نظم داد و آن‌ها را به شکل صحیح تنظیم نمود؟ پاسخ، در شناخت حقایق زندگی است. اگر حزن و سرور انسان، بر اساس منطق صحیح آن شکل گیرد، واکنش منفی مهار می‌گردد. تنظیم آن نیز بسته به این است که انسان بداند واقعا چه اموری شایسته حزن و سرور اند. این آگاهی، نقش مهمی در تنظیم آن دو دارد.
 
روزی، از مسائل مهم زندگی است که می‌تواند حزن اور یا سرمست کننده باشد. حزن، به خاطر نگرانی از روزی آینده، و سرمستی، به خاطر غرور ناشی از روزی موجود است که فرد، آن را خوب و زیاد تفسیر می‌کند. این در حالی است که واقعیت جز این است. خداوند متعال، روزی انسان را تأمین و تضمین کرده است. اگر کسی به آن آگاه باشد، دچار حزن و اندوه نخواهد شد. همچنین روزی موجود در معرض کاستی و نابودی است. کسی که به این واقعیت نیز توجه نماید، دچار بدمستی نمی‌شود. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله)  می‌فرماید:« ای آدمیزاد! هر روز، روزی تو می‌رسد و تو ناراحتی، و هر روز، از عمر تو کم می‌شود و تو خوش حالی؟! آنچه تو را بس است، داری و در عین حال، آنچه تو را سرکش می‌کند، جستجو می کنی؟! نه به کم قانع می شوی و نه از زیاد سیر!» خوشایندها و ناخوشایندها، از اموری هستند که می‌توانند موجب حزن یا سرور منفی شوند. وقوع در بلا و مصیبت، انسان را اندوهگین و وقوع در ناز و نعمت، انسان را سرمست می‌کند. این، به خاطر نگاه به ظاهر پدیده هاست؛ اما اگر انسان بداند که بلا و مصیبت، انسان را به خدا نزدیک می‌کند، حزن انسان، برطرف می‌شود و جای خود را به سرور می‌دهد. همچنین اگر بداند که ناز و نعمت، موجب دوری انسان از خداوند می‌گردد، سرخوشی، انسان را از بین می برد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) در این باره می‌فرماید:« خداوند عز وجل می‌فرماید: بندۂ مؤمن من، وقتی دنیا را از او می‌گیرم، ناراحت می‌شود، در حالی که این، او را بیشتر به من نزدیک می‌کند. و وقتی دنیا را برایش پهن می‌کنم، خوشحال می‌شود، در حالی که این، او را بیشتر از من دور می‌کند. سپس ایشان این آیه را خواند: «آیا گمان می‌برند که وقتی مال و فرزند به آنان می‌دهیم، در خیر رساندن به آنان شتاب کرده‌ایم؟! [نه] بلکه آنان توان درک ندارند.» بی تردید، این، مایه فتنه آنان است. خداوند، کمک را به میزان خرج آنان (مؤمنان) پایین می‌آورد، و صبر را به اندازه مصیبت آنان بالا می‌برد.»
 
منبع: الگوی اسلامی شادکامی، دکتر عباس پسندیده، صص255-251، مؤسسه علمی فرهنگی دار‌الحدیث، قم، چاپ دوم، 1394


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.