اولین و ضروری ترین گام در فرایند تربیت به معنای اعم و تربیت مذهبی به مفهوم اخص، محبت است و به همین جهت است که به تعبیری، دین را محبت به خدا و اهل بیت علیه السلام و خوش رفتاری با دیگران دانسته اند. محبت به کودکان و نوجوانان و خوش رفتاری با آنان توسط بزرگ سالان، به ویژه با شیوه ی مذهبی در هنگامه های تعظیم و تکریم ارزش های الهی و ادای وظایف دینی، مؤثرترین و پایدارترین روش ارضای نیازهای فطری و ایجاد نشاط روانی و احساس خوشایند و دوست داشتنی در آنها نسبت به ارزش ها و نیازهای مذهبی است.
به فرموده ی پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه وآله از نظر خداوند نیز مسرور ساختن دل مؤمنان و ایجاد نشاط در وجود کودکان و نوجوانان و خوش رفتاری با آنان از بهترین اعمال است:
أَحبُّ الأعمَال إلَی اللِه بَعدَ الفَرائِضِ إدخَالُ السُرُورِ عَلَی المُسلِمِ؛(1) بهترین کارها پیش خدا، بعد از ادای واجبات، خوش حال کردن مسلمانان است.
َأفَضُل الأعمَالِ أن َتدخُلُ عَلی أخِیکِ المُؤمِنِ سُروُرًا او َتقضِی عَنهُ دیناً؛(2) بهترین کارها آن است که برادر مؤمن خویش را خوشحال سازی یا حاجت و نیاز او را روا نمایی.
أحَبُّ عِبادِ الله إلَی اللِه احسَنُهُُم خُلقاً؛(3) بهترین بندگان خدا، خوش اخلاق ترین آنهاست.
کودکان و نوجوانان پیوسته در حال آموختن هستند و نسبت به آنچه فرا می گیرند، احساس تازه ای دارند، لذا باید تلاش نمود آموخته های آنها با تجارب خوش آیند و دوست داشتنی همراه باشد.
وقتی انسان از موضوع یا مسئله ای که با آن مواجه شده است احساس خوشنودی کند، آن موضوع یا مسئله را با راحتی، رضایتمندی و رغبت به خاطر می سپارد و دیرتر فراموش می کند. بنابراین زیباترین و خوش آیندترین اوقات کودکان و نوجوانان در کانون خانواده باید زمانی باشد که بزرگترها به خصوص پدر و مادر آماده ی اقامه ی نماز می شوند، روزه هستند، واجبی را ادا می کنند، صله ی رحم انجام می دهند؛ به حجاب اسلامی آراسته می شوند، به مسجد و زیارت ائمه و امام زادگان می روند و قرآن و دعا می خوانند زیرا آنها وقتی وضو می گیرند، خشم شان فروکش کرده، چهره ای متبسم و مهربان می یابند. چنان که پیامبرصلی الله علیه وآله می فرماید:
اگر عصبانی شدید وضو بگیرید؛ همان طور که آب آتش را خاموش می کند، وضو نیز خشم را فرو می نشاند.(4)
و آنگاه که به نماز می ایستند گویی گمشده شان را یافته اند. آرام، باصلابت، متین، مطمئن و استوار با خدای خود سخن می گویند و برای ماندن بر صراط حق دعا می کنند. هنگامی که کودکان و نوجوانان بارها و بارها والدین شان را با چنین حالت زیبایی مشاهده کنند در روانشان احساس بسیار لطیف و خوشایندی جلوه می کند و به نماز، نمازگزار و مکان و حالت نماز علاقمند می گردند. تکریم ارزش های الهی، لطیف ترین، عارف ترین حالت و زیباترین صورت را داشته باشد.
یا بَنِی آدَم خُذُوا زِینَتَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدٍ؛(5) ای فرزندان آدم زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید.
شادمانی همان پروراندن عالی ترین صفات و ویژگی های آدمی است که زندگی را برای نوجوانان، مفرح و لذت بخش می سازد؛ چرا که خوش حالی مایه ی انبساط روان و نشاط برانگیز است.
نشاط و سرور میوه ی عقل است و فرصت زیبای لحظه های شادی را نباید با تمایلات آلوده کرد. از این رو سزاست که برای دست یابی به فرح بخشی زندگی، پای بر سر هوس ها و خوشی های فریبنده نهاد و هرزگی گناه را زدود و فرهنگ نشاط را از پیامبر رحمت آموخت.
شادی و فرح، نعمتی خدادادی است و اوست که شادمانی و زندگانی را برای آدمی ارزانی داشته است.
«قُل بِفَضلِ اللِه و بِرَحمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلیفرَحُوا»؛ (6) بگو به فضل خداست که (مؤمنان) باید شاد شوند.
در فرهنگ دینی بخشی از زندگی به امور عبادی، قسمتی به کار و تلاش و بخشی نیز به استفاده از لذت های مشروع و حلال اختصاص یافته است؛ و نشاط و سرور برخاسته از لذت ها کمکی است برای سایر برنامه ها؛ زیرا بدن و روان خسته را ترمیم می کند و تلاش را مضاعف می سازد.(7)
نشاط و شادی از سویی با تفریح و سرگرمی سالم، بوی خوش، نگریستن به سبزه و گل، دیدار دوستان، شوخی، ورزش و سیر و سفر به دست می آید؛ و گاهی نیز مرهون شادمان ساختن دیگران، به ویژه کودکان است؛ چنان که رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرماید:
إنَّ فیِ الجَنة دَارٌ یقَالُ لَهُ دارُ الفَرَحِ لَا یدخَلُها إلَّا مَن فَرَّحَ یتَامَی المؤُمنینَ...
و [درروایت دیگری «إلا من فرح الصبیان»]؛ در بهشت قصری است که به آن کاخ شادی گویند. همانا داخل نمی شود در آن، مگر کسانی که کودکان و یتیمان از اهل ایمان را شادمان می کنند.(8)
آیین اسلام مکتبی است جامع که در تمام شئون زندگی بشر و به مققضای نیازهای فطری و زمینه های ذاتی او، برنامه هایی را قرار داده است که ازجمله ی آنها مسئله ی تفریح و پرکردن اوقات فراغت است.
در معارف اسلام، هم چنان که برای خودسازی و سیر تکاملی نفس پایگاه های عرفانی بزرگی مثل نماز، روزه و اعتکاف وجود دارد، برای رفع خستگی و توان بخشی روح نیز ایستگاه های تفریحی ای پیش بینی شده است تا به حق جویان تفهیم شود که مکتب الهی قرآن همانند برخی ادیان خرافی و ساختگی نیست که در چارچوپ مشتی اذکار و اوراد و دعا و مناجات بی روح خلاصه شود، بلکه اسلام عملاً به این پرسش که «آیا اسلام برای گذراندن اوقات فراغت کوتاه مدت و بلند مدت پیروان خویش، برنامه هایی در نظر گرفته است» پاسخ مثبت داده، به طوری که گشاده رویی را از صفات برجسته ی مؤمن دانسته و عبوس بودن را نفی کرده است؛ چنان که پیامبر صلی الله علیه وآله می فرماید:
إنَّ اللهَ یبغِضُ المُعبسَ فی وَجهِ إخوانِهِ؛(9) خداوند کسی را که در مقابل برادران دینی خود عبوس و اخمو باشد، دشمن می دارد و نیز می فرماید:
أُلهوُا و العَبوُا فَإنّی أکرَهُ أَن یرَئ فی دِینِکُم غِلظَهً؛(10) به تفریح و بازی بپردازید، زیرا من دوست ندارم در دین شما غلظت و خشونتی دیده شود.
خدا، در عطا و بخشش خود اسراف نمی کند؛ در حیواناتی که همّ و غمّی ندارند، حالت خنده و تبسم هم در آنها قرار نداد؛ انسان را که تنها موجود محزون است، حیوان ضاحک خواند و در او حالت خنده ایجاد کرد.
«وَانَّهُ هُوَ اضَحکُ و ابکَی»؛ (11) و این که اوست که خنداند و گریاند.
اکنون این اسلام، پیروان خود را به شادی های مثبت و سازنده و مفرح دعوت می نماید؛ چرا که استفاده از امور مفرح در موقع مناسب و با رعایت حدود لازم برای تجدید نشاط و کاستن از یکنواختی زندگی بسیار مؤثر است.
حضرت علی علیه السلام می فرماید:
انَّ هَذهِِ القُلُُوب تَمُلُّ کما الاَبدانِ فابتَغوُا لَهَا طَرائِفَ الحِکمَهِ؛ (12) این دل ها همانند بدن ها خسته و افسرده می شوند و نیاز به استراحت دارند، در این حالت برای آنها نکته های زیبا و نشاط انگیز انتخاب کنید.
هم چنین می فرماید:
لِلمُؤمِنِ ثَلَاثَة ساعاتٍ فَسَاعَهٌ ینَاجِی فِیهَا رَبَّهُ وَ ساعَهٌ یرُمُ مَعاشَهُ و سَاعَهٌ یَخلِی بینَ نَفسِهِ و بَینَ لَذّاتها فِیمِا یحِل و یجمِلُ؛ (13) لازم است که مؤمن شبانه روزش را به سه قسمت تقسیم کند: قسمتی را برای راز و نیاز با خدا، بخشی را برای امرار معاش و تأمین زندگی و قسمتی را برای بهره برداری از لذت های حلال و نیکو.
امام رضا علیه السلام نیز می فرماید: اوقات خود را به چهار بخش تقسیم کنید: بخشی برای عبادت، بخش برای تأمین زندگی، بخشی برای معاشرت و مصاحبت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیوبتان واقف سازند و بخشی به تفریحات و لذایذ. و از مسرت و نشاط اوقات تفریح و شادی، نیرو و توان انجام وظایف دیگر را تأمین نمایید.(14)
شادی (همراه با اهداف الهی و انسانی) در قرآن جایگاه خاصی دارد و به گونه های مختلف مورد تأیید و توجه قرار گرفته است. و لذا آیات مربوط به شادی دو دسته اند:
1. آیاتی که مؤمنین را به شادی دعوت نموده اند، مثل آیات:
«قُل بِفَضلِ اللهِ و برحمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلیفرَحُوا هُوَخَیرٌمِمَّا یجمَعوُن»؛(15) ای رسول خدا به خلق بگو که شما باید فقط به فضل و رحمت خدا شادمان شوید که آن بهتر و مفیدتر از ثروتی است که برای خود می اندوزید.
قرآن کریم هنگامی که وعده ی الهی مبنی بر نصرت و پیروزی رومیان اهل کتاب بر مشرکین مجوس محقق می شود می فرماید:
«وَ یوَمئِذٍ یفرَحُ المُؤمِنونَ بِنَصرِاللِه»؛(16) و درآن روز (که رومیان فاتح شوند) مؤمنان به یاری خداوند شاد می شوند.
بنابراین، شادی ها بر اساس ارزش ها و اهداف مقدس قرآن و پیروزی موحدین بر مشرکین خواهد بود.
2. آیاتی که شادی های ضد ارزشی را مذمت می نمایند:
الف) قرآن کریم در داستان قارون، که فردی خودخواه و مغرور بود و شادی های مستانه داشت، از زبان قومش می فرماید:
«إِذ قالَ لَهُ قَومُهُ لا تَفَرح إَنَّ اللهَ لا یحِبُّ الفَرحیِنَ»؛(17) به خاطر بیاور هنگامی که قوم قارون به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد.
ب) قرآن کریم ضمن بیان عذاب های دوزخیان می فرماید:
«ذَلِکُم بِمَا تَفرَحُونَ فی الأَرضِ بِغَیرِالحَقِ وبِما کُنتُم تَمرَحُونَ»؛ (18)
این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی می کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می پرداختید. بنابراین شادی ای که همراه با گناه، غفلت و فساد باشد مذمت شده است.
برخی در تفسیر آیه ی «فَلیضحَکُوا قَلیِلاً وَلیبکُوا کَثیرًا» (19) آورده اند:
پیامبر اکرم صلی علی علیه وآله به همه ی نیروهای کارآمد دستور داد تا برای مبارزه با کفار و مشرکینی که به سرزمین اسلامی هجوم آورده بودند بسیج شوند.
عده ای با بهانه های مختلف از این امر خودداری کردند. در آیات قبلی می گوید: لعنت خدا بر کسانی که مشاهده نمودند پیغمبر با انبوه مسلمانان به میدان نبرد می رود اما باز هم دنیادوستی شان موجب شد تا از فرمان خدا و رسولش تخلف کنند و از همراهی ایشان سر باز زنند. لعنت خدا بر آنها، محروم باد این گروه از رحمت حق.
به دنبال آن و به عنوان یک نفرین به خاطر این کارشان، در این آیه می فرماید: «از این پس این گروه نافرمان کم بخندند و بسیار بگریند.»
از این آیه استفاده می شود که از نظر اسلام زندگی با نشاط، نعمت و رحمت خدا و زندگی توأم با گریه و زاری و ناله، خلاف رحمت و نعمت خدا ست. خدا در مقام نفرین یا در مقام نکوهش از این تخلف می گوید: «به کیفر این تخلف، از این پس از نعمت خنده و نشاط فراوان کم بهره باشید و همواره گریان و مصیبت زده و غم زده زندگی کنید.»
استنباط های نابجا از این آیه و برخی عوامل دیگر سبب شده است که توجه جامعه به مسئله ی تفریح کم باشد.
همان طور که قبلاً بیان شد، تفریح یکی از نیازهای طبیعی بشر است و یک نظام اجتماعی باید برای ارضای این خواسته فکری کند.
چه کسی می تواند بگوید اسلام دین غم و اندوه و گریه و زاری و بی نشاطی است، در حالی که قرآن با صراحت می گوید:
«قُل مَن حَرَّمَ زِینَتَ اللهِ التِی أَخرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَیباتِ مِنَ الرِزقِ قُل هِی لِلَّذینَ آمَنؤُا فِی الحیاة الدُنیا خالِصهً یومَ القِیامَهِ».(20)
یعنی ای پیغمبر، در برابر کسانی که بسیاری از مواهب زندگی را تحریم می کنند بگو: چه کسی زینت و آرایش و زیبایی هایی را که خداوند از درون طبیعت برای بندگانش بیرون کشیده، حرام کرده است؟ چه کسی روزی های پاک، مواهبی را که انسان از آنها لذت مشروع و صحیح می برد، برای مردم باایمان در همین دنیا و نیز در زندگی جاوید و آخرت است با این تفاوت که در این دنیا زیبایی ها به زشتی ها آمیخته و آلوده اند و شادی ها به غم، ولی در دنیای دیگر در روز رستاخیز، این زیبایی ها و این مواهب پاک برای صورت با ایمان، به صورت خالص وجود دارد.
اسلام اصولاً به بهره مند شدن از زیبایی ها، مواهب زندگی و عوامل نشاط آور اهمیت می دهد. طبیعی است که خداوند در این دنیا نشاط و شادی را با غم همراه کرده است. نشاط و شادی خالص در دسترس هیچ کس نیست، ولی در حدودی که قوانین و حق و عدالت اجازه می دهد، مردم باایمان می توانند از آن بهره مند شوند:
«قُل هِی لِلّذینَ آمَنؤُا فِی الحَیاة الدُنیا».
نشاط خالص برای مردم با ایمان است، ولی اگر در زندگی دنیا برای آنها میسر نشد در روز رستاخیز، این آرزوی دیرین به آنها می رسد، به شرط نیکوکاری. آیا با چنین مطلبی می توان گفت که اسلام نشاط را بی ارزش تلقی کرده است؟ بیش از چند صد آیه ی قرآن کریم انسان ها را به ایمان و راستی و درست کاری دعوت می کند و به آنها می گوید: اگر در این دنیا روی حساب و عدالت، با پاکی و درستی و باایمان صحیح زندگی کنید، آن وقت به شما بهشت می دهیم. این بهشت چیست؟ تابلویی که قرآن از بهشت ترسیم می کند یک زندگی سراسر نشاط و بهره مند از تمام زیبایی های خالص و پاک را نشان می دهد. باغ های زیبا و باصفا و پر از میوه ها و گل های مختلف که بر بستر آنها جوی های روان و آب های زلال جاری است، بهترین همسران، بهترین پذیرایی کنندگان، بهترین تخت های آرامشی و آسایشی، زیباترین بسترها از نرم ترین و چشم گیرترین پارچه ها.
«فِیهَا ما تَشتَهیِه الأَنفُسُ و تَلَذُّ الأَعیُنُ»(21) آنچه چشم ها از دیدنش لذت می برد و آنچه دل می خواهد.
آیا مذهبی که پاداش انسان ها در دنیای جاوید را چنین لذت هایی قرار داده است، می تواند مخالف نشاط باشد؟ همین مذهب و کتاب است که می گوید: «این بهره مندی ها در این زندگی دنیا هم، برای مردم با ایمان است، گرچه خالص نیست و مثل همه ی چیزهای دیگر همراه با نا کامی هاست.»(22)
پی نوشت ها :
1. متقی هندی، کنزالعمال، ج 6، ص 343، ح15959.
2. همان، ج 15، ص 823، ح 43269.
3. نهج الفصاحه، ترجمه ی علی شیروانی، ص 25، 66و386.
4. همان، ص660، ح104.
5. سوره اعراف، آیه ی 31.
6. سوره یونس، آیه 58.
7. نهج البلاغه، کلمه ی قصار390.
8. متقی هندی، کنزالعمال، ج 3، ص 170، ح 6008و 6009.
9. میراز حسین نوری، مسترک الوسائل، ج 2، ص 61.
10. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 4، ص 2804.
11. سوره نجم، آیه ی 43.
12. نهج البلاغه، کلمه ی قصار 188.
13. همان، کلمه ی قصار 392.
14. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 17، ص 208.
15. سوره ی یونس، آیه ی 58.
16. سوره ی روم. آیه ی 5.
17. سوره قصص، آیه ی 76.
18. سوره ی مؤمن، آیه ی 75.
19. سوره توبه، آیه ی 82.
20. سوره اعراف آیه 32.
21. سوره زخرف، آیه ی 71.
22. سید حسین بهشتی، نقش آزادی در تربیت کودکان، ص 138.