آنچه در علم، بیش می باید ... دانش ذات خویش می باید
گونههای خودشناسی: بر این اساس، خودشناسی امری درونی نیست، بلکه کسب اطلاعاتی برای شناخت هرچه بیشتر خود است و موازی با سه مرحله فوق، به سه گونه پدیدار می شود:
1. خودشناسی خلقتی: یعنی شناخت استعدادهای به کار رفته در آفرینش انسان و کیفیت تکوین او؛
2. خودشناسی دنیوی: یعنی شناخت موقعیت و جایگاه خود در دنیا؛
3. خودشناسی اخروی: یعنی شناخت سرانجام حیات خود.
نکته مهم اینکه، خودشناسی خلقتی مقدم بر خداشناسی، و خداشناسی - به طور ویژه - مقدم بر خودسازی، و هر دو به طور کلی مقدم بر زیباسازی خود است.
ناشناختههای انسان: در شناخت انسان بر دو امر تأکید می شود: روح و جسم؛ ولی تمرکز نکردن بر ناشناختههای انسان، مانند روح و نقش او در پدیداری، نیز یکی دیگر از اصول شناخت خود است. گوهر وجود انسان، روح مجرد و غیرمادی اوست که فناناپذیر و جاودان است. این روح از سوی خداوند و به امر او آفریده شده، و انسان توان کسب آگاهی از ماهیت آن را ندارد. (ویسئلونک عن الروح قل الروح من أمر ربی وما أوتیتم من العلم إلا قلیلا)؛ «از تو درباره روح می پرسند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است، و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است» (اسراء، ۸۵). از پیامبر خدا از حقیقت روح آدمی سؤال کردند؛ روحی عظیم که انسان را از حیوان جدا می سازد و برترین شرف ماست و تمام قدرت و فعالیت ما از آن سرچشمه می گیرد و به کمکش زمین و آسمان را جولانگاه خود قرار می دهیم، اسرار علوم را می شکافیم و به اعماق موجودات راه می یابیم.
از آنجا که روح، ساختمانی مغایر با ساختمان ماده دارد و اصول حاکم بر آن، غیر از اصول حاکم بر ماده و خواص فیزیکی و شیمیایی آن است، پیامبر مأمور میشود در جمله ای کوتاه و پرمعنا بگوید روح، از عالم امر است؛ یعنی خلقتی اسرار آمیز دارد و چون بهره انسان از علم و دانش بسیار اندک است، جای شگفتی نیست که رازهای روحی را نشناسد؛ هرچند از همه چیز به شما نزدیک تر است .
ما تنها می توانیم وابستگی خود را به خدا درک کنیم؛ اما ماهیت روح ناشناختنی است. ما وقتی به گذشته خود می نگریم، در می یابیم که هیچ نقشی در تکوین و هستی خود نداشته ایم، و موجودیت ما منوط به اراده خداوند بوده است.
شناخت مادی انسان: در مقابل روح که ما را توانایی شناخت آن نیست، درباره جسم آگاهی های فراوانی میتوان به دست آورد. در این زمینه افزون بر آگاهیهایی که می توان از تلاشهای دانشمندان و پزشکان به دست آورد. تعابیر ویژه ای از جنبه مادی انسان در قرآن به کار گرفته شده که جالب توجه است: خاک (شما را از خاک آفرید، روم، ۲۰)؛ (گل شما را از گل آفرید، انعام، ۲): گل چسبنده (از گلی چسبنده پدید آوردیم، صافات، ۱۱)، گلی خشک و سیاه (انسان را از گلی خشک و سیاه و بدبو آفریدیم، حجر، ۲۶)؛ نطفه (آفرینش از خاک و نطفه، فاطر، ۱۱)؛ آب جهنده و لخته خون، (طارق، ۵ و ۶ علق، ۱ و ۲) آگاهی انسان از وضعیت ابتدایی اش، او را در ساحت شناختی واقعبین، و دیدگاهش را معقول می کند و وی را در ساحت رفتار از غرور و نخوت باز می دارد. از این رو، خودشناسی، از جنبه ارتباط انسان با مبدأ و آگاهی و شناخت آن، مقدمه و زمینهای برای خداشناسی است. اگر انسان بداند سرانجام به سوی خدا باز می گردد و باید در برابر همه رفتارها و کردارها و نیات خود پاسخگو باشد و به فرجام اعمال خود سر بسپارد، در انتخاب مسیر زندگی و زیباسازی خود توجه ویژه مینماید
دستاوردهای زیباشناختی فرد دیندار از آموزههای قرآنی: فرد دین دار، محورهای فراوانی را با استفاده از ساحت شناختی و نگرۀ زیباشناخت خود می تواند از آموزه های قرآنی به طور مستقیم برای زیباسازی رفتار و زندگی خود، و غیرمستقیم برای تأثیر نیکو بر زندگی دیگران به دست آورد که به برخی از آن برداشتها اشاره می کنیم:
١. دین دار محدودیتهای خود را می پذیرد و از خود به اندازه توانش انتظار دارد و همین دیدگاه را نیز درباره دیگران دارد: لا تکلف نفس إلا وسعها؛
٢. در روابط، خود و انسان های دیگر را مسئول اعمال خویش می داند: ألآ تزر وازرة وزر أخرى * وأن لیس للإنسان إلا ما سعی ؛
٣. خود را بی عیب نمیداند و نقاط ضعفش را می پذیرد: وما أبرئ نفسی إن الفس لأمارة بالسوء إلا ما رحم ربی إن ربی غفور رحیم؛
۴. به خود و دیگران احترام می گذارد؛ چون انسان را در جایگاهی می بیند که می تواند جانشین خدا در زمین باشد: إنی جاعل فی الأرض خلیفة ؛
۵. خودشناس است، نه خودفراموش یا از خود بیگانه: وفی الأرض آیات للموقنین * وفی أنفسکم أفلا تبصرون؛ ولا تکونوا کالذین نسوا الله فأنساهم أنفسهم أولئک هم الفاسقون؛ یا أیها الذین آمنوا علیکم أنفسکم؛
۶ مرگ را پایان زندگی نمی داند، بلکه آن را مرحلهای طبیعی و اجتناب ناپذیر از زندگی برمی شمارد و معتقد است مرگ به دنبال زندگی سالم و زیبا، چیز ترسناکی نیست: کل نفس ذائقة الموت ثم إلینا ترجعون.
منبع: اسلام و زیباییهای زندگی: رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی ، دکتر داود رجبینیا، صص373-369، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ اول، 1391