بعد از ظهر سگی!!!

علی خانمرادی در این شماره نقد و بررسی انیمیشن جدید سپید دندان(2018) پرداخته است. با هم آن را می خوانیم.
پنجشنبه، 22 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : علی خانمرادی
موارد بیشتر برای شما
بعد از ظهر سگی!!!
نقد و بررسی انیمیشن جدید سپید دندان(2018)

در سال‌های اوّل قرن بیستم نویسنده‌ای آمریکایی با نوشتن دو کتاب، معروف شد. شاید که نه، حتماً اسم او یا کتاب‌هایش به گوش‌تان خورده است. «جک لندن» نویسنده‌ی کتاب‌های معروف «سپید دندان» و «آوای وحش» یکی از اوّلین نویسندگانی بود (بهتر است بگویم اوّلین نویسنده‌ای بود...) که از راه نویسندگی و فروش کتاب‌هایش پول بسیار زیادی به جیب زد و ثروتمند شد.

جک لندن، ابتدا کتاب «آوای وحش» را درباره‌ی «باک» نوشت. باک، سگ اهلی و دوست‌داشتنی آقای قاضی بود که در ادامه‌ی ماجراهای داستان سر از کوه‌ها و جنگل‌ها درآورد و سختی‌ها و خطراتی را تجربه کرد تا این‌که پس از مدّتی بسیار خشن، بی‌رحم و وحشی شد. سه سال بعد، کتاب «سپید دندان» را نوشت که درباره‌ی سگی گرگی بود که مادرش گرگ و پدرش سگ سورتمه بود. او که حیوانی وحشی بود، در ادامه‌ی داستان به آدم‌ها نزدیک شد و با آن‌ها دوست شد تا در آخر داستان به سگی اهلی و دوست‌داشتنی تبدیل گردید.

رمان‌هایی که تقریباً حالتی متضاد و مخالف دارند، یکی ماجرای باک اهلی است که از جامعه‌ی انسان‌ها به طرف دنیای وحشی حیوانات حرکت کرده و وحشی می‌شود و دیگری قصّه‌ی سپید دندان است که از دنیای وحشی حیوانات جنگل به سمت انسان‌ها می‌رود و اهلی می‌شود؛ این تضاد به صورت تصادفی اتّفاق نیفتاده است. جک لندن عمداً ماجرای کتاب‌هایش را این طور تعریف کرده است.

جک لندن کتاب‌های زیادی نوشت؛ امّا این دو کتاب که به «رمان‌های سگی» او معروف هستند میان آثارش شناخته‌شده‌تر و محبوب‌تر هستند.

از روی کتاب‌های جک لندن فیلم‌ها و انیمیشن‌های زیادی ساخته شده است. تا پیش از انیمیشن جدید 2018 سپید دندان، آخرین انیمیشن زیبایی که از روی این کتاب ساخته شده بود به 24 سال پیش برمی‌گشت که از نظر کیفیّت تصویری و کارگردانی و عوامل حرفه‌ای دیگر، با اثر فعلی قابل مقایسه نیست؛ چرا که با پیشرفت تکنولوژی ساخت انیمیشن در بیست سال گذشته، سازندگان اثر جدید از آخرین تکنیک‌ها و ابزار‌های انیمیشن‌سازی استفاده کرده و اثری دیدنی و جذّاب ساخته‌اند.
  • خلاصه‌ی داستان

سپید دندان با مادرش زندگی می‌کرد تا این‌که در فصل سرما و یخبندان غذایی برای خوردن پیدا نکردند. مادرش با یک گربه‌ی وحشی درگیر و زخمی شد. آن‌ها به دنبال غذا به شهری رسیدند که سرخ‌پوست‌ها در آن‌جا زندگی می‌کردند. رییس قبیله‌ی سرخ‌پوست‌ها مادر سپید دندان را شناخت. او در گذشته مادر سپید دندان را اهلی کرده بود و این بار هم به گرمی از او و پسرش سپید دندان استقبال کرد و به آن‌ها غذا داد. سپید دندان کم‌کم بزرگ شد و به سگ گرگی جوان تبدیل شد. روزی از روزها صاحب سرخ‌پوست به شهر رفت تا برای خرید زمین‌هایی که ساکن آن هستند پول تهیّه کند. چون سفیدپوست‌ها زمین‌ها را خریده بودند و می‌خواستند سرخ‌پوست‌ها را بیرون کنند، مگر این‌که آن‌ها پولش را پرداخت کنند. او دستکش‌هایی را که اهالی قبیله‌اش تهیّه کرده بودند فروخت؛ ولی پولش را دزدیدند. او که اگر پول را تهیّه نمی‌کرد باید از آن منطقه می‌رفت، مجبور شد سپید دندان را بفروشد. صاحب جدید سپید دندان که همان دزد پول‌ها بود از سپید دندان در مسابقه‌های خشن بین سگ‌ها استفاده می‌کرد و پول زیادی به جیب می‌زد تا این‌که روزی از روزها صاحبش شرط‌بندی کرده بود که سپید دندان می‌تواند هم‌زمان دو سگ قوی هیکل را بزند. سپید دندان به شدّت زخمی شد و کلانتر او را نجات داد و با خود برد و دوباره اهلی شد و با خانواده‌ی کلانتر زندگی کرد تا...
 
  • نگرانی ما یعنی جذّابیّت!

انیمیشن سپید دندان اثری است که هم جذّاب است و هم مفهوم بسیار زیبا دارد. جذّاب است؛ چون از اوّل تا آخر فیلم، جان سپید دندان به عنوان شخصیّت اصلی داستان و قهرمان قصّه در خطر است و هر لحظه نگرانیم که نکند اتّفاقی برایش بیفتد، مخصوصاً در زمان‌هایی که او کوچک و تنهاست یا زمانی که به آدم بدجنسی فروخته می‌شود و او از سپید دندان به عنوان جنگجو در مسابقات جنگ سگ‌ها استفاده می‌کند که هر لحظه می‌ترسیم مبادا مثل آن جدال آخر، که ناجوانمردانه با دو سگ قوی به صورت هم‌زمان می‌جنگد، زخمی یا کشته شود. نگرانی ما به عنوان بیننده‌ی انیمیشن باعث می‌شود ماجرا را تا آخر دنبال کنیم و این یعنی جذّابیّت.
 
  • آیا گرگ درنده هم می‌تواند مهربان باشد؟

امّا پیام این انیمیشن چیست؟ سپید دندان قصد دارد چه مفهومی را به ما انتقال دهد؟ باید بگویم این ماجرای جذّاب حرف‌های زیادی برای گفتن دارد؛ از جمله مهربانی و خوب بودن؛ بعضی آدم‌ها درحالی‌که باید این صفت‌های خوب را داشته باشند، دست به کارهایی می‌زنند که بی‌رحمانه و نادرست است؛ امّا حیواناتی مثل گرگ، که ذات وحشی و درنده دارد، می‌تواند بهتر از هر انسانی مهربان و اهلی باشد. در حقیقت دو کتاب معروف جک لندن به قضیّه‌ی حیوانیّت و انسانیّت پرداخته است.

انیمیشن سپید دندان به ما می‌آموزد که می‌توان در اوج وحشی و عصبانی بودن، با اطرافیان‌مان مهربان باشیم و همیشه با احساس و عاطفه به سراغ دیگران برویم و دنبال حیله‌گری و دروغ نباشیم؛ چرا که مانند اسمیت بدجنس، که سپید دندان را مجبور به جنگیدن می‌کرد، سرنوشت خوبی در انتظارمان نخواهد بود.

پیشنهاد می‌کنم اگر این انیمیشن جدید را ندیده‌اید حتماً آن را تماشا کنید. اگر دیده‌اید هم یک‌بار دیگر آن را با دقّت بیش‌تر ببینید و این بار به جزئیّات زیادی که در آن وجود دارد دقّت کنید. حتماً با من هم‌عقیده خواهید بود که این انیمیشن یکی از آموزنده‌ترین آثار چند سال گذشته است.

منبع: مجله باران


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط