شاهنامه آخرش خوشه!!!

در این بخش علی خانمرادی، شما را با پویانمایی «رستم و سهراب» آشنا می کند و به نقد و بررسی آن می پردازد.
پنجشنبه، 22 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : علی خانمرادی
موارد بیشتر برای شما
شاهنامه آخرش خوشه!!!

نقد و بررسی پویانمایی «رستم و سهراب»

پویانمایی «رستم و سهراب» محصول سال 1392 به کارگردانی کیانوش دالوند و به تهیه کنندگی داریوش دالوند، یکی از اولین انیمیشن‌های سینمایی موفق در ایران بود که با وجود نقد‌ها و ایراداتی که بر آن وارد بود، توانست علاقه مندان و منتقدان زیادی را راضی نگه دارد. این پویانمایی که در جشنواره‌های خارجی، از جمله جشنواره معروف «کن» هم نمایش داده شد و مورد استقبال قرار گرفت، از انگشت شمار آثار پویانمایی فاخر و ارزشمند ایرانی، طی سال‌های گذشته بوده است.
  • معرفی اساطیر و فرهنگ ایرانی

این پویانمایی با هدف معرفی یکی از حماسه‌ها و اسطوره‌های کهن ایرانی و آشنا کردن کودکان و نوجوانان امروز با داستان‌های شاهنامه ی بزرگ حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر و داستان سرای قرن چهارم تولید شده و چه خوب است کیانوش دالوند و برادرانش در تیم تولید این اثر، جرئت و شهامت به خرج داده و به سراغ چنین پویانمایی مهمی رفته اند؛ کاری که بسیاری از کارگردانان سینمای ما نتوانستند انجام دهند و این برادران بروجردی سینمای ایران بودند که با ساختن اسطوره ی معروف رستم و سهراب، قدم مهمی در سیر پیشرفت صنعت پویانمایی ایران برداشتند.

خوش بختانه این پویانمایی نقاط قوت زیادی دارد و ببیننده می تواند از دیدن هنر ایرانی در تهیه و ساخت اثر لذت ببرد و به خود ببالد که سینمای ایران نیز می تواند پویانمایی‌هایی نزدیک به سطح جهانی بسازد. هرچند در سال های اخیر و پس از این اثر، پویانمایی‌هایی حتی باکیفیت تر از این نیز ساخته شد که به موفقیت‌های خوبی رسیدند(مانند شاهزاده ی روم) و فاصله ما را با استودیوهای معروف ساخت پویانمایی در جهان به حداقل رساندند.

 
  • آخر شاهنامه...

متأسفانه پویانمایی رستم و سهراب ایراداتی داشت که برای بینندگان حرفه ای پویانمایی کمی ناراحت کننده بود. یکی از این ایراداتی که منتقدان بسیار آن را مطرح کردند، موضوع فیلم نامه یا سناریوی اثر بود که البته برگرفته از کتاب شاهنامه بود و در حالت معمول، نباید مشکل خاصی می داشت؛ چراکه طرح و پیرنگ داستان سال هاست مورد تأیید بزرگان ادبیات در ایران و جهان قرار گرفته و در شاهکار بودن اصل داستان کسی شکی ندارد.

آقای کارگردان باید می دانست که وقتی قرار است یک اثر از روی یک کتاب برگرفته شود، باید به متن وفادار بود و هرطور که دل مان خواست آن را تغییر ندهیم؛ چراکه ممکن است نتیجه بدی درپی داشته باشد. در این اثر، کارگردان، پایان داستان را که در کتاب شاهنامه ی فردوسی با مرگ سهراب به پایان می رسد، تغییر داده و پایان بندی خوشی را برای آن در نظر گرفته و به شکل ناشیانه ای تهمینه به صحنه نبرد می رود و ماجرا را برای پدر و پسر برملا می کند و آن ها نیز از کشتن همدیگر دست می کشند و با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی می کنند.

در اصطلاح به این کار «تحریف» می گویند؛ یعنی تغییر دادن آنچه واقعاً رخ داده است. با این حساب، لطف کار و هدف ارزشمند کارگردان در معرفی داستان‌های کهن ایرانی زیر سؤال می رود؛ چراکه نوجوانان امروز اگر شاهنامه را نخواند، که عموماً نمی خوانند، حتماً اصل غم انگیز بودن و تراژدی داستان را نمی فهمند و فکر می کنند سهراب احتمالاً خودش پیر شده و شاید بر اثر کهولت سن و بیماری مرده است و این بسیار تأسف بار است.
درباره ی شخصیت پردازی‌های فیلم باید گفت که عموماً الگوبرداری شده از کارهای خارجی هستند، خصوصاً افراسیاب و غول‌ها و یارانش که نمونه‌های آن ها را در پویانمایی‌های زیادی می توان دید. خوب تر بود شخصیت پردازی‌ها کمی ایرانی تر بود تا بینندگان ایرانی و خارجی تفاوت آن ها را با سایر شخصیت‌های خارجی متوجه شوند. اگرچه کارگردان سعی کرده است فیلم را به گونه ای بسازد که جنبه‌های بین المللی آن حفظ شود، چراکه به فکر نمایش دادن آن در سینماهای جهان نیز بوده است، باید می دانست آثاری که مربوط به یک فرهنگ و سرزمین خاص با شیوه ی لباس پوشیدن و آداب و رسوم مخصوص به خود است، همواره مورد قبول جشنواره‌های خارجی بوده و هستند و آثار به اصطلاح «بومی و اقلیمی» که مربوط به منطقه ی جغرافیایی خاص با آداب و فرهنگ مخصوص به خود هستند، همیشه مورد توجه قرار گرفته اند؛ مانند آثار ژاپنی و روسی.

درباره ی شخصیت پردازی یک نکته ی دیگر هم به چشم می خورد و آن هم شخصیت افراسیاب است که در کتاب شاهنامه، فردی جنگ جو و دلاور است؛ اما در پویانمایی بسیار ترسو، خانه نشین و دور از جنگ و دلاوری در میدان نبرد معرفی شده است که متأسفانه باز هم نوعی تحریف در متن شاهنامه محسوب می شود؛ البته این تغییر، کمی قابل قبول تر از پایان خوش اثر است که کاملاً با داستان اصلی تفاوت دارد.

پویانمایی«رستم و سهراب» با وجود این ها اثری شایسته است و از نظر فضا و رنگ و جلوه‌های تصویری، همچنین تکنیک‌های متحرک سازی و گرافیک، قابل قبول و مورد تحسین است و باید به کارگردان آن تبریک گفت؛ چراکه پس از پویانمایی تجاری «تهران1500» دومین انیمیشن پرفروش تاریخ سینمای ایران بود که البته پویانمایی «شاهزاده ی روم» بعدها به پرفروش ترین اثر در این زمینه تبدیل شد.

منبع: مجله باران


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط