در مباحث تربیت اسلامی و در خصوص مفهوم تربیت، از واژه های تهذیب و تطهیر استفاده شده است. اکنون اگر بخواهیم به تحلیل ابعاد مفهوم تطهیر بپردازیم و چنین مقصودی از بررسی خود مفهوم تطهیر به دست نیاید، می توانیم با بهره گرفتن از تحلیل مفهوم متضاد آن، به این کار نایل گردیم. در آیه زیر، به تضاد میان «رجس» (پلیدی) و طهارت (پاکی) اشاره شده است: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا»
تحلیل برحسب شبکة معنایی
برخی از واژه ها به سبب معانی مرتبط و نزدیکی که با یکدیگر دارند، به شبکه ای به هم پیوسته ظهور می کنند. ایزوتسو از این وی عنوان حوزه با میدان معنایی یاد کرده است. اما وی این نکته را مورد بحث قران است که نوع ارتباط عناصر این شبکه یا میدان معنایی، می تواند به صورت های م ن برقرار گردد. ما در این جا دو نوع از ارتباط را پیشنهاد می کنیم که از آنها تحت عنوان «ارتباط اشراقی» و «ارتباط اندراجی» یاد خواهیم کرد.الف. ارتباط اشراقی میان مفاهیم
ارتباط اشراقی با اشاره تمثیلی به طلوع خورشید، حاکی از ارتباطی نظیر نورو شعاعهای آن است، در این نوع ارتباط، تفاوتی اساسی میان نور و شعاع های آن وجود ندارد، جن این که یکی در کانون و دیگری در پیرامون است و به عبارتی، آنچه در پیرامون است جلوه همان است که در کانون قرار دارد.نمونه ای از این نوع ارتباط میان مفاهیم را می توان در واژگان مربوط به اهداف غایی تربیت اسلامی ملاحظه کرد. واژگان عمده ای که اهداف غایی را در قرآن بیان کرده اند عبارتند از: هدایت و رشد، تقوا، قرب و رضوان، عبودیت، طهارت و حیات طیبه. به سبب این که این مفاهیم در جلد نخست «نگاهی دوباره به تربیت اسلامی» توضیح داده شده، در این جا به این بحث نمی پردازیم و تنها به ذکر این نکته اکتفا می کنیم که ارتباط میان آنها، نمونه ای از ارتباط اشراقی میان مفاهیم است. در این ارتباط، عبودیت در کانون قرار دارد و مفاهیم دیگر، هریک به اعتبارهای مختلفی چون جلوه خاصی از همان مفهوم کانونی است.
ب. ارتباط اندراجی میان مفاهیم
در ارتباط اندراجی، رابطه ای از نوع سلسله مراتب مورد نظر است که در آن، برخی مفاهیم در ذیل مفهومی دیگر قرار می گیرند و بعد با ابعادی از آن را تشکیل می دهند. در این جا، یگانگی میان مفهوم بالا و مفاهیم مندرج در تحت آن وجود ندارد بلکه مفهوم بالا، به نحوی جامع تر از مفاهیم زیرین است.یکی دیگر از شیوه های تحلیل و تفسیر مفهوم، مشخص کردن رابطه اندراجی یک مفهوم با مفاهیم دیگر است. در این رابطه، فرض بر آن است که یک مفهوم، دارای ابعاد یا جنبه های مختلفی است که هریک از آنها توسط یک مفهوم خاص بیان شده است. مشخص کردن رابطه اندراجی، موجب میشود که فهم ما نسبت به مفهوم مورد نظر تفصیل یابد و ابعاد یا جنبه های مختلف آن آشکار گردد. در زیر، نمونه ای از این گونه تحلیل را در خصوص مفاهیم مربوط به تربیت اسلامی توضیح خواهیم داد.
در بررسی اهداف تربیت اسلامی می توانیم واژههایی را که به نحوی ناظر به فرجام مطلوب فعالیت های آدمی است، به منزله مفاهیم حاکی از اهداف مورد بررسی قرار دهیم. هنگامی که به طور مثال در قرآن به این بررسی می پردازیم، در می یابیم که برخی از فرجام های مطلوب فعالیت های آدمی، خود، چون واسطه ای برای نیل به فرجامی نهایی تر در نظر گرفته شده اند. اگر دسته نخست از فرجام ها را اهداف واسطی تربیت و دسته دوم را اهداف غایی بنامیم، روشن است که مفاهیم دسته نخست، در ذیل مفهوم یا مفاهیم دسته دوم قرار می گیرند. به عبارت دیگر، دامنه مفهومی واژه های حاکی از هدف یا اهداف غایی، چنان فراگیر است که واژه های ناظر به اهداف واسطی، در ذیل آن قرار می گیرند.
ارتباط با دشمنان اشاره دارد. در این ایات، پای و رزی به تعهدات بین المللی ان استواری در مراقبت از مرزها، از سوی دیگر، چون هدف های مطلوبای شده است. به عبارت دیگر، هدف، استقلال و عزت جامعه اسلام اما این هدف، هدفی متوسط است و از این رو، در پایان هر دو ایه، بار دیگر فراخان پرو اپیشگی نسبت به خدا صورت گرفته است .
با نظر به آنچه گذشت، مشخص می گردد که هدف های واسطی یا میانی تربیت آدم هر یک به گونه ای متناسب با جنبه ای از حیات آدمی مطرح شده است. اما هر یک ازان وضع های مطلوب، خود باید رو به سوی وضع نهایی تری داشته باشد که غایتها آنها، یعنی تقوا یا پرو اپیشگی نسبت به خدا باشد. بر این اساس، می توان گفت که دامنه مفهومی تقوا چنان گسترده است که فرجام همه این ابعاد را در ذیل خود قرار می دهد پس باید گفت که مفهوم تقوا ناظر به وضعی در آدمی است که وی در آن، چنان نسبت به خدا هشیار و مراقب است که به هیچ گونه کژروی، در هیچ عرصه ای از حیات تن نمی دهد. رسیدن به چنین مصونیتی از کژروی، به مفهوم نیل به تقواست. این وضع هدف غایی است و هدف های خاص هر قلمروی از حیات، هر یک تمرینی برای نیل به آن است. براین اساس، مفاهیم حاکی از هدفهای واسطی.
منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران، جلد أول، خسرو باقری، صص46-39، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، چاپ دوم، 1389