اصول ارزش شناختی تعلیم و تربیت (قسمت اول)

نمی‌توان تنها به عرضه وظایف و تکالیف اخلاقی و ارزشی، هرچند توسط افراد به عمل درآید، اکتفا نمود.
شنبه، 9 فروردين 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اصول ارزش شناختی تعلیم و تربیت (قسمت اول)
از اصول ارزش شناختی تعلیم و تربیت سخن خواهیم گفت. مقصود از این اصول، تجویزها یا قواعد کلی است که با نظر به اهداف تعلیم و تربیت از سویی، و مبانی ارزش شناختی از سوی دیگر، استنتاج شده است. در زیر، به بیان این اصول خواهیم پرداخت و همچون موارد پیشین از اصول، شواهدی از متون اسلامی ذکر نخواهد شد زیرا در بحث از مبانی، در حد ضرورت، به این امر پرداخته شده است.
 

اعتباریابی و اعتبارسازی در ارزش‌ها

 این اصل، ناظر به مبنایی است که تحت عنوان اعتباری بودن ارزش‌ها مورد بحث قرار گرفت. چنان که در توضیح این مبنا گفته شد، جنبه ای اعتباری در ارزش‌ها وجود دارد، اما اعتبار همواره به معنای قرارداد محض نیست بلکه می تواند پشتوانه ای از حقیقت داشته باشد. بر این اساس، مقصود از اصل اعتباریابی و اعتبار سازی در ارزش‌ها، چون قاعده ای تجویزی این است که در جریان تعلیم و تربیت، باید جنبه اعتباری وظایف و تکالیف ارزشی، به کمک پشتوانه حقیقی آنها بازشناسی شود و بلکه امکان نایل شدن خود فرد به اعتبارها و به تعبیر دیگر، ساختن آنها برای وی فراهم گردد.
 
با توجه به این اصل، نمی توان تنها به عرضه وظایف و تکالیف اخلاقی و ارزشی، هرچند توسط افراد به عمل درآید، اکتفا نمود. عمل به این وظایف، بدون دریافت حکمت آنها، به طور معمول، منجر به تغییرات سطحی در افراد می گردد و پایداری آنها نیز به همین دلیل، اندک خواهد بود. در عوض، باید فعالیت ذهنی و ادراکی افراد، مورد توجه قرار گیرد و معلوم شود که آیا آنها توانسته اند به اعتبارهای ذهنی مناسب درخصوص ارزش‌های مورد نظر راه یابند. هنگامی که ذهن فرد به این فعالیت اعتباریابی و بلکه اعتبارسازی راه یابد، وی به درک عمیق تری در مورد ضرورت وظایف اخلاقی و ارزشی نایل می گردد و به تبع آن، استواری بیشتری در شکل به آنها نشان خواهد داد.
 

درک سلسله مراتبی از ارزش‌ها

 این اصل به مسئله ثبات و تغییر در ارزش‌ها مربوط است. چنان که در مبنای مذکور توضیح داده شد، ارزش‌ها از جهت ثبات و تغییر متفاوتند. درحالی که برخی از ارزش‌ها مطلق و همواره ثابتند، برخی دیگر به نحو مشروط ثابتند و گروه سومی، نسبی و متغیرند. این اصل، بیانگر قاعده ای است که با نظر به آن، باید در آموزش ارزش‌ها، درک سلسله مراتبی از آنها برای افراد فراهم آورد. این امر متضمن آن است که فرد، پاره ای از ارزش‌ها را که در رأس سلسله مراتب قرار می گیرد، به صورت مطلق بپذیرد و به این ترتیب، از شکل بنیادی نسبیت گرایی در عرصه ارزش‌ها مصون بماند. این گونه از نسبیت گرایی که هیچ ثباتی برای ارزشها قائل نیست، تربیت ارزشی را به امری تنها از نوع آداب محدود و موقت اجتماعی کاهش می دهد. اما در نظر گرفتن سلسله مراتب، علاوه بر فراهم آوردن زمینه ای برای ارزش‌های مطلق، زمینه ای برای گونه ملایمی از تغییر و نسبیت در ارزش‌ها نیز فراهم می آورد. این زمینه، مربوط به مقاطع میانی و پایینی سلسله مراتب ارزشی است. چنان که پیشتر توضیح داده شد، دوگونه تغییر در ارزش‌ها رخ می دهد. در نوع نخست، ارزش‌هایی که در مقاطع میانی قرار دارند، به نحو مشروط ثابتند و در صورتی که ارزش‌های بالاتر را نقض کنند، دیگر از ثبات برخوردار نخواهند بود. در نوع دوم، ارزشها یا آدابی که در مقاطع پایینی قرار دارند، تنها اعتبار تاریخی دارند و با تغییر موقعیت‌های اجتماعی دگرگون می شوند.
 

مهارت و اخلاق حرفه‌ای

 این اصل، ناظر به مبنای سوم از مبانی ارزش شناختی است که تحت عنوان ارزش ابزاری طبیعت مورد بحث قرار گرفت. چنان که در توضیح مبنای مذکور بیان شد، ابزار جنبه ای غایت گرایانه دارد و نشانگر مقاصدی است که از ساختن آن مورد نظر بوده است. بر این اساس، نگاه ابزاری به طبیعت حاکی از توجه به غایت هایی است که از آفرینش طبیعت و نهادن آن در تسخیر و تصرف آدمی مورد نظر بوده است.
 
اصل مهارت و اخلاق حرفه ای، قاعده ای تجویزی، ناظر به ارزش ابزاری طبیعت است. اگر طبیعت، ابزاری در دست آدمی است، پس او، هم باید مهارت استفاده از آن را بیاموزد و هم از آن جا که ابزار، جنبه غایت گرایانه دارد، در جهت غایی آن از آن استفاده کند. بر این اساس، آموزش و پرورش باید علاوه بر تأمین مهارت های لازم برای تصرف در پدیده‌های طبیعی، بینش مناسبی را نسبت به طبیعت و نیز معنا و ماهیت کار و حرفه و همچنین گرایش های فردی و اجتماعی مناسبی را در ارتباط با کار و حرفه فراهم آورد. در غیر این صورت بسنده کردن به مهارت آموزی حاکی از روی آوردن به مهارت گرایی است که با فلسفه آموزش و پرورش اسلامی ناهماهنگ است .
 
بر این اساس، به ویژه در تربیت فنی و حرفه ای باید اخلاق حرفه ای، بخش قابل توجهی از برنامه ها و فعالیت های آموزشی و تربیتی را تشکیل دهد. اخلاق حرفه ای چنان که اشاره شد، مستلزم آن است که در کنار آموختن مهارت ها، نگرش غایت گرایانه نسبت به طبیعت و نحوه تسخیر و تصرف در پدیده‌های طبیعی متناسب با این نگرش، نیز در برنامه درسی گنجانده شود. البته، اخلاق مربوط به کار و حرفه، علاوه بر ارتباط با طبیعت، بعد ارتباط با انسانها را نیز شامل میگردد. در بعد دوم، ارزش‌های انسانی و اجتماعی مورد نظر قرار می گیرد. اخلاق حرفه ای در این بعد، باید نگرش و عملی متناسب با این دسته از ارزش‌ها فراهم آورد. این دسته از ارزش‌ها، در مبانی ارزش شناختی، تحت عناوینی چون کرامت، آزادی، برابری و عدالت، مورد بحث قرار گرفت و در ادامه، اصول مربوط به این مبانی نیز مطرح خواهد شد. این دسته از اصول نیز باید در تنظیم برنامه اخلاق حرفه ای، مورد توجه قرار گیرد.
 

حفظ و ارتقای کرامت

 این اصل، مربوط به مبنای ارزشی کرامت انسان است. در توضیح این مبنا گفته شد که انسان، ذات ارزشمند و دارای منزلت و کرامت است. اصل حفظ و ارتقای کرامت، قاعده ای تجویزی است بیانگر این که در جریان تعلیم و تربیت، باید حرمت و کرامت افراد را حفظ نمود و زمینه ارتقای آن را نیز فراهم آورد.
 
به مقتضای این اصل، فعالیت های تربیتی باید به نحوی جریان یابد که حرمت و کرامت کسی، اعم از شاگرد، معلم و سایر افراد دخیل در امر تربیت نادیده گرفته نشود و مراعات گردد. چنان که پیش از این بیان شد، خصایص جانبی انسان ها چون نژاد، زبان، برخورداری، محرومیت، زشتی، زیبایی و نظیر آن، هیچ یک معیار کرامت آدمی نیست بلکه انسان به صرف عنوان انسان، از این منزلت برخوردار است. با توجه به اینکه به طور معمول، خصایص جانبی مذکور دستمایه تکریم و تحقیر افراد قرار میگیرد به کارگیری اصل مورد بحث، دامنه وسیعی در تعلیم و تربیت خواهد داشت. فعالیت های تربیتی باید مجدانه چنان تنظیم شود که ارزش افراد به صورت تحریف شده، به خصایص جانبی مذکور، منسوب نگردد.
 
این اصل، علاوه بر حفظ کرامت، ارتقای آن را نیز مورد توجه قرار می دهد. ارتقای کرامت آدمی، در گرو به ثمر نشستن دستمایه های اصلی کرامت وی، چون عقل و فطرت است. هرگاه انسان، این قابلیت ها را به ثمر بنشاند و به حقایقی از هستی راه یابد و با نظر به آنها، عمل و زندگی خود را تنظیم کند و مشی فضیلت مندانه ای را آشکار سازد، بر کرامت خود افزوده است. مفهوم اسلامی «تقوا» که کرامت مضاعف، در گرو آن نهاده شده حاکی از آن است که انسان، گرایش های منفی و بدکرداری‌های خود را مهار زده است. در تعلیم و تربیت، باید ارتقای کرامت افراد، چون یکی از قواعد راهنمای عمل در نظر گرفته شود.
ادامه دارد..

منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران، جلد أول، خسرو باقری، صص229-226، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، چاپ دوم، 1389


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.