دلیل دیگر اهمیت مساله این واقعیت است که امکان دارد درمانگر تغییر کند. برای اطمینان از تداوم شیوه درمان و عملکرد درمانگر قبلی، لازم است درمانگر جدید به اطلاعات کامل در مورد سنجش و میزان پیشرفت کودک دسترسی داشته باشد تا بتواند اثرات زیانبار این تغییر را به حداقل برساند. مسائل مربوط به مسئولیت و پاسخگویی در برابر اقدامات انجام شده، به موضوع دسترسی به داده ها و میزان پیشرفت کودک نیز مربوط میشود. از جایی که جمعیت مورد مطالعه همگون نیست و از سویی بگفته هوارد Howard هارتلی Hartley و مولر Muller تغییرات کیفی پدید آمده ممکن است از نظر آماری بی معنی اما از بعد ارتباطی برای فرد مبتلا معنی دار باشد، لذا اندازه گیری تغییرات درگذشته همراه با مسایلی بوده است. بنابراین توصیه میشود اندازه گیری و سنجش بصورت موردی انجام گیرد.
ملاحظات پژوهشی
آگاهیهای به دست آمده از پژوهشهای صورت گرفته درباره اختلالهای زبانی، در مقایسه با کارهای علمی انجام شده در حرفههای دیرپاتر چون روانشناسی یا پزشکی هنوز پراکنده است. خوشبختانه در حال حاضر تغییراتی محسوس در شرف پدیدار شدن است و انتشار نتایج پژوهشهای انجام گرفته، خواه در درون مراکز درمانی زبان یا با همکاری تخصصها و زمینههای دیگر رو به افزایش است. با این حال، لازم است یافتهها، راهبردهای مداخله، و نتایج آن را بدقت ثبت کنیم. چنین اقدامی دست اندرکاران را قادر میسازد تا از این فعالیتها بخوبی بهره گیرند و در نتیجه سودمندی کار خود را افزایش دهند، رعایت دستورات و سرمشقهای اخلاقی که در دوران تحصیل توصیه و تلقین میشود نباید به بهانه فشار کار به دست فراموشی سپرده شود. عامل وقت گیر را میتوان بخوبی شناخت، اما برای روشن شدن این که وقت بخوبی صرف شود بهتر است به کریستال مراجعه کرد.بی تردید مصاحبه اولیه یکی از گامهای نخستین سنجش است که باید در ابتدا انجام گیرد. نکته مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که اطلاعات مربوط به شرح حال زندگی کودک الزاما نباید توسط مادر در اختیار گذارده شود. جدای از مواردی که ممکن است کودک بر هر دلیلی با پدر و مادر خود زندگی کند، الگوهای فرهنگی در حال تغییر ممکن است ایجاب کند که اولین تماسهای درمانگر با پدر کودک یا ناپدری و نامادری او صورت گیرد. همچنین ممکن است کودک در خانواده ای به دنیا آمده باشد که زبان مادری او با زبان درمانگر متفاوت باشد و انجام مصاحبه را مشکل سازد. تنوع رفتارهای کاربردی میان فرهنگهای مختلف و ناهماهنگی میان منظور گوینده و آنچه شنونده از این گفتهها در می یابد، به علت برداشت نادرست، مشکلات دیگری پدید می آورد. در این روزها براحتی میتوان افرادی را یافت که کار تحلیل و انتقال مفاهیم مورد نظر کودک مبتلا را انجام میدهند. بنابراین با دعوت از آنان میتوان اطمینان یافت که با انجام مصاحبه مقدماتی اطلاعات موردنیاز درباره ماهیت دقیق اختلال به دست خواهد آمد.
به احتمال زیاد مراجعه به آسیب شناس و گفتار درمانگر در زنجیره و تداوم مراجعههای قبلی به این گونه مراکزاست. بنابراین لازم است در صورت امکان، قبل از هر کاری درباره قبلی کودک به مراکز درمانی اطلاعاتی به دست آید، و مشخص شود چه نوع اطلاعاتی در این مراجعهها به دست آمده است. به علت ماهیت خاص اختلالهای زبانی احتمالا درمانگر زبان در مقام عضوی از یک گروه درمانی انجام وظیفه میکند و ارتباط خوب میان اعضای این گروه در ارائه خدمات بهتر بسیار موثر خواهد بود. در درمانگاهها و مدرسههای شلوغ فشار زیادی روی آسیب شناسان زبان است که در ملاقات اول یا دوم سنجش صحیحی از وضعیت کودک به عمل آید. با این حال، در صورتی که قرار باشد پس از انجام مصاحبه بلافاصله درمان آغاز شود، نباید همه چیز طی مصاحبهای یک یا دو جلسه ای قطعی و بر اساس آن تصمیم گیری شود. شرایط فعلی طلب میکند تا پدران و مادران بصورت فعال در اقدامات درمانی شرکت کنند و بدین گونه فرصتهایی به دست آید تا اطلاعات بیشتری فراهم، یا اطلاعات قبلی تایید یا تعدیل شود.
دادههای توصیفی درباره زبان
بخش زیر بطور خاص به مسائل سنجش زبان میپردازد. با این حال باید گفت در صورتی که زبان را ماهیتی مجزا و جدای از عوامل دیگر بدانیم به خطا رفته ایم. زبان نمایانگر جنبه رفتاری مهمی است که باید آن را با عوامل شناختی، عاطفی و اجتماعی مرتبط دانست. برخی از این جنبه ها را درمانگر در برخوردهای اولیه خود با کودک، و نیز از طریق مشاهده چگونگی عمل فردی که از او مراقبت میکند بخوبی در می یابد. در حال حاضر برای کسب اطلاعات و جزئیات مربوط به اختلال زبان کودک دو شیوه که بطور گسترده ای تعریف شده است، مورد استفاده قرار می گیرد. این شیوهها عبارتند از: استفاده از آزمون های رسمی زبان و رویکردهای مشاهده ای (نمونه گیری از زبان در حالت طبیعی) به رغم برخی رفتارهای موجود، این دو شیوه مستقل از یکدیگر نیستند، و هر یک از آنها دیگری را تکمیل میکند. البته، هر یک از این دو با محدودیت هایی همراه است که حتی اگر توام با یکدیگر به کار گرفته شوند امکان تهیه شاخص معینی از الگوهای خاص اختلال زبان وجود ندارد. با این حال، گرچه با توجه به شرایط درمانی فعلی اختلالها و آگاهی های عمیق به دست آمده درباره نظام زبانی کودک، ممکن است برداشتهای ابتدایی درمانگر در مراحل بعد تعدیل شود. هر یک از این دو شیوه برای پی بردن به جهت اقدامات درمانی بسیار ارزشمند است.منبع: اختلالهای رشد زبان (ویرایش دوّم)، کاترین آدمز، بتی بایرز براون و مارگات ادواردز، ترجمه: دکتر محمدتقی منشی طوسی، دانشگاه امام رضا (علیه السلام)، صص183-180، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1385