تشخیص ماهیت واقعی اختلال زبانی

اگر کودکی یک بار در موقعیتی با آزمونی آزموده شد، باید بتوان وی را با اطمینان کامل با همان آزمون توسط آزمون گیرنده دیگری آزمود.
پنجشنبه، 21 فروردين 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تشخیص ماهیت واقعی اختلال زبانی
دامیکو Damico (۱۹۸۸) بخش از ناکامی در تشخیص ماهیت واقعی اختلال زبانی بیماران خود را به این دیدگاه سنتی نسبت می‌دهد که بدون توجه به شواهد موجود، مبنی بر مستقل نبودن لایه‌های زبانی از یکدیگر، حکم می‌کند آزمون‌های زبان لایه‌های مختلف زبانی را به بخش‌های جداگانه بشکنند و از یکپارچگی خارج کنند. کریستال (۱۹۸۷) ناگزیر در مورد ضرورت توجه به تعامل لایه‌های مختلف زبانی و نیز توجه به آنچه در هر یک از این لایه‌ها می گذرد هشدار می‌دهد. وی با بررسی گزارش‌های چند مطالعه در این باره، برخی از تعامل‌های ممکن میان لایه‌های مختلف زبانی را توضیح می‌دهد. از جمله این تعامل‌ها می‌توان به نحوی / معناشناختی کاربردی، نحوی / واج شناختی زنجیری / غیر زنجیری اشاره کرد. کارهای پژوهشی اخیر کوشیده‌اند تا زیر گروه‌های زبان را که نشانگر این تعامل‌هاست ارائه دهند.
 
آزمون‌هایی که بر نقاط عطف مراحل رشد زبان متکی هستند از روایی بالایی برخوردار نیستند (ویتر Weiner و هوک Hoock ۱۹۷۳). این اتکا بر این باور غلط استوار است که کودکان بگونه‌ای یکسان در یک مسیر خطی و در محدوده زمانی مشخص برخی مهارت‌ها را فرا می گیرند. به همین ترتیب، آزمون‌هایی که برای یک سن زبانی معین در نظر گرفته شده‌اند قابل اعتماد نیستند. این آزمون‌ها از نظر طراحی ضعیفند. یکی از علل آن ممکن است این باشد که در محدوه سنی پایین معمولا اقلام مشکل‌دار زبانی بیشتری در کودک وجود دارد تا در محدوده‌های سنی بالاتر. این مساله بی تردید نمایاگر تغییرات سریعتری است که در خلال سال‌های اولیه رشد زبان روی می‌دهد. برای مثال، یک سال تاخیر زبانی در کودکان ۴ ساله ممکن است حاصل ناتوانی آنان در ۱۲ قلم کاستی زبانی باشد، در حالی که یک سال تاخیر در کودکان ۱۰ ساله ممکن است بیانگر تنها یک یا دو مورد ناتوانی در او باشد (مک کولی Mc Cauley، و سویشر Swisher، ۱۹۸۴). افزون بر این، چون امکان دارد سن زبانی در کودک بدرستی منعکس کننده نظام زبانی او نباشد، ممکن است نتایج بدست آمده گمراه کننده باشد، برای مثال، مورد کودکی ۵ ساله را در نظر بگیرید که گفته میشود سن زبانی او ۳ است. بی تردید زبان او دقیقا همان توانایی‌های را نخواهد داشت که یک کودک ۳ ساله بهنجار داراست. در برخی زمینه‌ها زبان این کودک بواسطه تجربه‌های بیشتر زندگی پیشرفته‌تر و در برخی دیگر رشد نایافته‌تر خواهد بود. از سوی دیگر راهبردهایی که ممکن است در طی کار برای مقابله با کاستی‌های زبانی به کار گرفته شود نیز می‌تواند بدون آن که با سن کودک تناسبی داشته باشد بر زبان او تاثیر گذارد.
 

نقاط قوت آزمون‌های رسمی اختلال رشد زبان

با توجه به مطالب بالا، اکنون می‌توان پرسید: آیا آزمون‌های زبانی اصولا مفیدند؟ در صورتی که معیارهای معینی در این آزمون‌ها رعایت شود در سنجش بالینی از جایگاه خوبی برخوردارند. اول و مهمتر از همه مساله انتخاب مطرح است. آزمون‌های خوب طراحی شده به همراه خود کتابچه راهنمایی دارند. این کتابچه جمعیتی را که این آزمون برای آن‌ها استانده شده، منظور از انتخاب آن‌ها، و حساسیت زیر آزمون‌ها را بطور مفصل شرح می‌دهد. تفاوت‌های فرهنگی نیز ممکن است بر عملکرد زبانی کودکان تاثیر گذارد. لذا این مساله نیز باید در نظر گفته شود. برای مثال در بسیاری از آزمون‌های انگلیسی امریکایی که در کشور بریتانیا وجود دارد برخی اقلام آزمون برای کودکان بریتانیایی ساخته شده است. از سوی دیگر، در مورد بسیاری کودکان گروه‌های قومی ساکن بریتانیا، انگلیسی زبان دوم آن‌هاست، و آنان، بویژه در سال‌های اولیه توانایی کامل استفاده از آن را ندارند. لذا، این آزمون‌ها مساله ساز است. در صورتی که بخواهیم به نتایج این آزمون‌ها اعتبار بدهیم، آشنایی با محتوی کتابچه راهنما بسیار ضروری است. پس از مطالعه دقیق این کتابچه ما باید به این باور برسیم که این آزمون برای فرد موردنظر ما ابراز سنجشی مناسبی خواهد بود.
 
نکته مهم دیگر این که، دستورالعمل‌های اجرایی آزمون باید بدقت رعایت و اجرا شود. برخی اوقات گرایش‌های درمانی با این قاعده در تضاد قرار میگیرد و دانش کودک است که می‌تواند نمره‌ای بالا برای او به ارمغان آورد. گرچه چنین حالتی برخی اوقات هنگام استفاده از روش‌های طبیعی می‌تواند مورد قبول باشد، رعایت دقیق دستورالعمل و در نتیجه داشتن عینیت هم چنان معیار مشخص و مورد نیاز آزمون‌های رسمی خواهد بود که در غیر این صورت چندان تامین نخواهد شد. همچنین لازم است به یاد داشته باشیم که داده حاصل از آزمون اطلاعاتی درباره زبان کودک به دست می‌دهد که بر مبنای مدلی خاص است. این احتمال وجود دارد که اگر آزمونی دیگر مبتنی بر مدلی متفاوت، استفاده شود نتایج دیگری به بار آید.استفاده از آزمون‌های هنجاری دارای مزیت‌های زیر است:
 
• به منزله اولین اقدام سنجش، میزان و نه الزاما، ماهیت مساله را مشخص می‌کند.
 
• نشانگر جهت اقدامات بعدی است که باید بصورت دقیق در مراحل بعد انجام گیرد.
 
• تدارک تدابیر ایمنی در برابر تغییرات در صورت تکرار سنجش. بدین معنی که اگر کودکی یک بار در موقعیتی با آزمونی آزموده شد، باید بتوان وی را با اطمینان کامل با همان آزمون توسط آزمون گیرنده دیگری آزمود.
 
• به دست دادن داده‌های قابل تفسیر و تحلیل برای استفاده، هنگام برآورد میزان پاسخگویی و موثر بودن درمان توسط سایر متخصصان
 
• اجرای معمولا سریع و آسان
 
با این حال، آزمون‌های هنجاری باید همراه دیگر روش ها و ابزارهای سنجش به کار آید، چرا که این آزمون‌ها الگوهای رفتار را نشان می‌دهند نه عملکرد کودک را که بیانگر چگونگی کارکرد زبانی اوست.
 
منبع: اختلالهای رشد زبان (ویرایش دوّم)، کاترین آدمز، بتی بایرز براون و مارگات ادواردز، ترجمه: دکتر محمدتقی منشی طوسی، دانشگاه امام رضا (علیه السلام)، صص188-186، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1385


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط