وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ. کشتی را برای شما رام گردانید تا به فرمان او در دریا روان شود. (سوره ابراهیم، آیه32)
بادها از همه سوی آسمان به سوی هم پر میکشند. دستها را در هم قلّاب میکنند.
و همگام و هماهنگ به سوی دریا میتازند!
کمکم اوّلین سربازان و پیشقراولان سپاه بادها با اوّلین مدافعان سپاه دریا درگیر میشوند!
سپاه باد غلبه میکند و دریا و آرامشش را مثل آب خوردن به هم میریزد!
دریا میدان جنگ میشود. سپاه بادها نیروهای تازهنفس خودرا به میدان میفرستند. پیاپی نیروهای جدید از راه میرسند و خیلی زود سپاه باد، تمام سرزمین دریا را فتح میکنند و دریا سراپا توفانی و ناآرام میشود.
کشتیها در دل دریا مثل پر کاه بالا و پایین میروند. کشتینشینان سرگردان و سراسیمه با نگاهی نگران، موجها را که مثل اسبهای سرکش شیهه میکشند تماشا میکنند و برای آرامش دوبارهی دریا لحظه شماری میکنند.
سپاه باد بی امان میتازد و دریا در تب و تاب دست و پا میزند و با چنگ و دندان مقاومت میکند.
کمکم باد از نفس میافتد! ایستادگی دریا، باد را حسابی کلافه کرده است!
باد آخرین زورش را میزند و بعد خسته و زوزهکشان بازماندگان سپاهش را جمع میکند و راهی افقهای دور میشود تا شاید بار دیگر بتواند حملهای نو از سر بگیرد.
دریا نرمنرمک رام و آرام میشود و مثل مادری مهربان، کشتیها را در آغوش میگیرد.
کشتینشینانِ سرگردان، سرود شادی میخوانند.
و کشتیبانهایی که در ساحل منتظر آرامش دریا هستند، شادمان و دستافشان، لنگرها را بالا میکشند و دل به دریا میزنند.
منبع: مجله باران
بادها از همه سوی آسمان به سوی هم پر میکشند. دستها را در هم قلّاب میکنند.
و همگام و هماهنگ به سوی دریا میتازند!
کمکم اوّلین سربازان و پیشقراولان سپاه بادها با اوّلین مدافعان سپاه دریا درگیر میشوند!
سپاه باد غلبه میکند و دریا و آرامشش را مثل آب خوردن به هم میریزد!
دریا میدان جنگ میشود. سپاه بادها نیروهای تازهنفس خودرا به میدان میفرستند. پیاپی نیروهای جدید از راه میرسند و خیلی زود سپاه باد، تمام سرزمین دریا را فتح میکنند و دریا سراپا توفانی و ناآرام میشود.
کشتیها در دل دریا مثل پر کاه بالا و پایین میروند. کشتینشینان سرگردان و سراسیمه با نگاهی نگران، موجها را که مثل اسبهای سرکش شیهه میکشند تماشا میکنند و برای آرامش دوبارهی دریا لحظه شماری میکنند.
سپاه باد بی امان میتازد و دریا در تب و تاب دست و پا میزند و با چنگ و دندان مقاومت میکند.
کمکم باد از نفس میافتد! ایستادگی دریا، باد را حسابی کلافه کرده است!
باد آخرین زورش را میزند و بعد خسته و زوزهکشان بازماندگان سپاهش را جمع میکند و راهی افقهای دور میشود تا شاید بار دیگر بتواند حملهای نو از سر بگیرد.
دریا نرمنرمک رام و آرام میشود و مثل مادری مهربان، کشتیها را در آغوش میگیرد.
کشتینشینانِ سرگردان، سرود شادی میخوانند.
و کشتیبانهایی که در ساحل منتظر آرامش دریا هستند، شادمان و دستافشان، لنگرها را بالا میکشند و دل به دریا میزنند.
منبع: مجله باران