جشن رونمایی

کوچه‌ها تاریک‌اند و خانه‌ها تاریک‌تر، کوه‌ها خاموش‌اند و درّه‌ها خاموش‌تر، آسمان نقاب سیاه بر چهره انداخته است! اما کم‌کم سپیده بر صفحه‌ی سیاه آسمان رنگ سپید می‌پاشد. باز روزی نو آغاز می‌شود و قسم به روز هنگامی که زمین را روشن می‌کند.
شنبه، 24 خرداد 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جشن رونمایی
«وَالنَّهارِ اِذا جَلّاها» قسم به روز هنگامی که زمین را روشن می‌کند (سوره شمس ، آیه 3)

کوچه‌ها تاریک‌اند و خانه‌ها تاریک‌تر

کوه‌ها خاموش‌اند و درّه‌ها خاموش‌تر

رودهای آبی و سبزه‌های سبز و خاک‌های قهوه‌ای همرنگ شده‌اند، سیاهِ سیاه!

دریای فیروزه‌ای و سنگ‌های رنگارنگ ساحل همرنگ شده‌اند، کبود و کِدِر!

آسمان هم که گویا طاقت تاریک دیدن دریا را ندارد، نقاب سیاه بر چهره انداخته است!

چشمه فقط آواز آرامَش به گوش می‌رسد. چهره‌اش ناپیدا و چشم‌هایش خاموش است!

به جز مرغ شباهنگ که برای اهالی جنگل لالایی می‌خواند، بقیّه‌ی پرندگان رام و آرام گوشه‌ی آشیانه نشسته‌اند تا روز از راه برسد و باز بازی و آواز و پرواز!

لحظه‌ها پشت سر هم می‌روند و کم‌کم سپیده بر صفحه‌ی سیاه آسمان رنگ سپید می‌پاشد.

باز روزی نو آغاز می‌شود. روزی پر از روشنی و هیجان، مثل نوروز!

پنجره‌ها باز می‌شوند و کوچه‌ها لبخند می‌زنند.

پرنده‌ها می‌خوانند و گل‌ها شکفته می‌شوند.

کوه‌ها و دامنه‌ها لباس روشن می‌پوشند.

روز، شاداب و خندان پرده‌ی سیاه شب را کنار می‌زند

و جشن هر روزه‌ی رونمایی از زمین آغاز می‌شود!


منبع: مجله باران


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما