۱-حقیقت شب قدر به معنای کامل آن جز حجاب اقرب و نزدیکترین خلایق به خداوند تبارک و تعالی که همان وجود اقدس سیّد و آقای عالمیان حضرت ختمی مرتبت است نمیباشد.در کتاب ممدّالهمم آمده است که لیلة قدر بنیۀ انسان کامل است یعنی قلبی که عرش رحمن است و وسیعترین قلبهاست. خداوند سبحان فرموده: (نزّل به الرّوح الأمین )
همین طور اسم اعظم الهی موجود در نشئة ظاهر جامع جمیع مراتب اسماء و حقایق اعیان است. و اشیاء را آن چنان که هستند با رؤیت ذات خود میبیند. و کیفیت ارتباط آنها به اسماء الهی و وصول آنها به باب اربابشان که حقیقت قیامت کبری برای اشیای کونی خارجی است را شهود میکند و این اسم اعظم در حقیقت روز لیلة القدر محمّدی(صلی الله علیه و آله وسلم) است. (1)
در این بیان ملاحظه میشود که انسان کامل با شهود ذات خود که همان درک لیلة قدر است به درک حقایق اشیاء همان طور که هستند نائل میشود ولیلة قدر در این بیان عرفانی عبارت از حقیقت عین ثابت انسان کامل است در مرتبه اعیان ثابته و خود انسان کامل یا اسم اعظم الهی موجود در نشئه ظاهر است.
و همچنین در جای دیگر میفرمایند: شیخ ما و استاد ما در معارف الهی، عارف کامل میرزا محمّدعلی شاه آبادی اصفهانی أدام الله أیّام برکاته در اوّلین مجلسی که به حضورش تشرّف یافتم و از کیفیّت وحی الهی از او سؤال کردم در ضمن بیانات خود فرمود: در قول خداوند تبارک و تعالی: إنّا أنزلناه فی لیله القدر؛ اشاره به حقیقت غیبی نازل در بنیة محمّدی است که حقیقت لیله القدر است. (2)
۲-حقیقت روحانی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و امامان معصوم (علیهم السلام) و عالمان به علوم آنان هم بر حسب بعضی اقوال حقیقت لیله قدر و آنچه در آن لیله نازل میشود دانسته شده است.
در ممدّ الهمم آمده است: بدان که از منازل سیر حبّی وجودی در قوس نزولی به لیل و لیالی تعبیر میشود و در قوس صعودی به یوم و ایّام تعبیر میگردد. پس عصمه الله الکبری حضرت فاطمه همان گونه که لیله القدر است همچنین یوم الله نیز میباشد. و انسان کامل در عصر محمدی وعاء حقایق قرآن است. اگر خواهی چنین بگو: انسان کامل قرآن ناطق است. پس یازده قرآن ناطق از این شب مبارکه ای که شب قدر است ومادر امامان است، نازل شده است.
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: هر کس فاطمه را آنگونه که حقّ فاطمه است بشناسد شب قدر را ادراک کرده است و علّت نامگذاری آن حضرت به فاطمه این است که خلایق از کنه معرفت وی بریده شدند.
هم چنین در نقد النصوص آمده است که فاطمه(صلوات الله علیها) شب قدر بود، و شب قدر دارای مراتبی است کما اینکه همة حقایق وجودی چنین هستند. هر مرتبۀ دانی از آنها رقیقۀ مرتبۀ عالی آن است و مرتبۀ عالی آنها حقیقۀ رقیقۀ آن.
3- از تأویلات دیگر شب قدر روحانیت وجود اولیاست؛ چه بعض اولیاء که ضنائن اللهاند مستورند از نظر خلق و به عنوان ولایت ظهور ندارند، و اولیائی که ظاهرند به صورت روحانیت محققاند و معرفت ایشان صعب است. و در حدیث شریفی آمده است که: خداوند سه چیز را در سه چیز مخفی کرده است: رضای خود را در طاعتش مخفی کرده پس چیزی از طاعات او را حقیر نشمرید شاید که رضای او در آنها باشد و سخط خود را در معاصی مخفی کرده پس چیزی از معاصی او را حقیر نشمارید چون ممکن است سخط او در آن باشد و اولیاء خود را در میان خلق مخفی کرده است پس احدی را کوچک نشمارید که شاید او ولی باشد. (3)
نزول قرآن در شب قدر
ظاهر آیه شریفه « انا انزلناه فى لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگى و دفعى بودن دارد نه تنزیل، که ظاهر در نزول تدریجى است.قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:
1. نزول یکباره در یک شب معین.2. نزول تدریجى در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم).
آیاتى چون «قرانا فرقناه لتقراه على الناس على مکث ونزلناه تنزیلا.»( اسراء / 106 ) نزول تدریجى قرآن را بیان میکند. در نزول دفعى (و یکپارچه)، قرآن کریم که مرکب از سورهها و آیات است یک دفعه نازل نشده است بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتى که درباره وقایع شخصى و حوادث جزیى نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصهاى دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و درآن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتى درست در نمیآید مگر این که زمان و مکانش و واقعهاى که دربارهاش نازل شده رخ دهد به طورى که اگر از آن زمانها و مکآنها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یک باره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف میشود و دیگر بر آنها تطبیق نمیکنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است.
همان اجمال و تفصیلى که درآیه شریفه «کتاب احکمت ایاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر.»( هود / 1» به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.
شب قدر و اهل بیت علیهم السلام
خدای متعال در سورة قدر میفرماید: «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکةُ وَ الرُّوحُ...». طبق ادبیات عرب، تنزّل، فعل مضارع است و بر استمرار دلالت دارد و این مطلب گویای آن است که در هر شب قدری در هر سال ملائکه نازل میشوند.حال سؤال این است که از زمان وفات پیامبرصلی الله علیه و آله تا زمان حاضر ـ که شب قدر، موجود و تنزل ملائکه ادامه داشته ـ فرشتگان بر چه کسی نازل شدهاند؟! آیا بر بزرگان و علمای شیعه یا اهل سنت و یا بر مردم هر زمان؟! آیا کسی این ادعا را داشته است که ملائکه بر من نازل میشوند؟ما معتقدیم مهبط ملائکه در زمان حال، با استناد به روایات شیعه و اهل سنت، فرزند بلا فصل امام عسکری علیهماالسلام میباشد که زنده، حاضر و ناظر ما میباشد.پینوشتها:
1. امام خمینی رحمه الله، مصباح الهدایه، 83
2. امام خمینی رحمه الله، مصباح الهدایه، 87
3- حسن زاده آملی، انسان و قرآن، 293
منبع:
حوزه/ شب قدر در نگاه مفسران قرآن
بیتوته/ شب قدر در نگاه علامه طباطبایى
شبکه قرآن و معارف سیما/ ویژه نامه شبهای قدر