هرروز لباس میپوشید و آماده میشد که برود...
کجا برود؟
خودش هم نمیدانست.
آنیک نفر تو نبودی؟ شاید بهتر باشد بپرسم آنیک نفر تو نیستی؟
براساس تحقیق یک دانشگاه معتبر از هر صد نفر فقط سه نفر میدانند میخواهند به کجا بروند؛ یعنی 97درصد مردم دنیا نمیدانند چه هدفی دارند؛ برای همین است که موفّقیّتها و ثروتهای دنیا در دست سهدرصد از مردم است. بقیّهی مردم بهاندازهی هدفهایشان موفّقاند.
پس اگر میخواهیم به موفّقیّتهای بزرگ برسیم باید هدفهای بزرگ داشته باشیم. خیلی از مردم میگویند ما شانس نداشتیم؛ اما نمیدانند آنها هدف نداشتهاند.
دربارهی هدف داشتن در زندگی حرفهای زیادی خوانده و شنیدهایم؛ امّا چرا بازهم نمیتوانیم هدفهای مناسبی برای خودمان انتخاب کنیم.
جواب این است که مثل بسیاری از کارهای دیگرمان، عالم بیعمل هستیم. هدف داشتن در زندگی یک مهارت است که باید از سنهای پایین تمرین شود.
امّا قبل از هر چیز باید بدانیم هدف چیست؟
هدف، تصویر روشنی از جایی است که میخواهیم در آینده در آنجا باشیم؛ مثلاً فرض کنید در رؤیاها و آرزوهایتان میخواهید یک پزشک درجهیک شوید یا میخواهید در تجارت خوبی وارد شوید و بازرگانی کنید یا شاید دلتان بخواهد، رئیسجمهور کشورتان شوید و خیلی از مثالهای دیگر.
آرزوها و رؤیاها هدف نیستند؛ امّا هدفساز هستند. هرچه آرزو کنید و رؤیا ببافید، امّا آن را به هدفی تبدیل نکنید بهجایی نمیرسید.
میدانید دلیلش چیست؟
دلیل آن این است که رؤیا و آرزو در ذهن و خیال شما اتّفاق میافتد؛ امّا هدف گذاشتن برای زندگی آینده باید در واقعیّت انجام شود.
رؤیاها و آرزوها خیلی مهم هستند؛ چون مثل سوخت برای خودروی هدف هستند. شما باید به رؤیاهایتان ادامه دهید؛ امّا وقتی رؤیایی داشتید، باید آن را بنویسید، روی کاغذ بنویسید.
باید دفتر داشته باشید برای نوشتن رؤیاها و آرزوهایتان و بعد بتوانید رؤیاهایی را که متناسب با روحیّه و توان شماست، به هدف تبدیل کنید.
هدفگذاری در زندگی، باعث ایجاد انگیزه و توان کار میشود؛ به زندگی شما جهت و معنا میدهد؛ تمرکزتان را روی فعالیّتهایتان بیشتر میکند و به شما اعتمادبهنفس میدهد و درصد موفّقیّت شمارا بالا میبرد و مهمتر از همه شما را به آن سهدرصد آدمهای موفّق دنیا ملحق میکند.
هیچ انسان موفّقی از ابتدا موفّق به دنیا نیامده است. هیچ انسان موفّقی فقط بر اثر تلاش بیشازحد بهجایی نرسیده است؛ امّا انسانهای باهدف با تلاش و پشتکار به آنچه خواستهاند رسیدهاند.
برای هدفگذاری چه باید بکنیم؟
اوّل از همه برای خودمان مشخص کنیم:1. الآن کجا هستم؟ مثلاً کلاش هفتم یا هشتم هستم.
2. کجا هستم؟ در کشوری که اگر بخواهم در تحصیلات خودم موفّق بشوم باید سعی کنم در یک دانشگاه خوب قبول شوم.
3. به کجا میخواهم بروم؟ برای مثال میخواهم یک مهندس یا یک پزشک یا یک تحصیلکرده در کارهای اقتصادی باشم.
4. چرا میخواهم بروم؟ میخواهم یک آدم موفّق باشم که از زندگی مرفّه خوبی برخوردار باشم.
5. چگونه میخواهم بروم؟
6. برای رسیدن به هدفم به چه کارها و وسایلی نیاز دارم؟ تلاش بیشتر؟ ورزش و سرحالی؟ پول؟ و...
7. چه وقتی باید برسم؟ مثلاً اگر هدف تو قبولی در کنکور باشد، زمان کوتاهتری داری؛ ولی اگر میخواهی به یک متخصّص تبدیل بشوی، باید زمان طولانیتری در نظر بگیری.
میدانم که اینطور هدفگذاریها آسان نیست و باید با تمرینهای کوچک و با هدفهای کوچک تمرین کنی و به یک آدم هدفگذار تبدیل بشوی.
مثلاً هدف بگذاری که در هرروز سه کیلومتر یا بیشتر پیادهروی کنی.
و این کار را انجام بدهی و بازهم هدفهای کوچک بیشتر و بعد از مدتی به یک آدم هدفگذار تبدیل بشوی. اگر فرصت و موقعیّتی بود، بازهم دراینباره با هم حرف خواهیم زد. امیدوارم بهزودی تو هم جزو آن سهدرصد آدم موفّق دنیا بشوی؛ یعنی یک آدم باهدف.
عکاس: رضا ولیخانی
منبع: مجله باران