مسجدالاقصي (8)
بناي معبد سليمان و تخريب مسجدالاقصي (4)
تلاشهاي مكرر يهوديان براي اقامهي نماز در مسجدالاقصي
سه روز پيش از آتشزدن عمدي مسجدالاقصي، چند تن از جوانان صهيونيست، مخفيانه وارد حرمالشريف شده و ضمن خواندن مزامير و ادعيه و بخشهايي از تورات در اطراف قبهالصخره طواف كردند.
به تاريخ 7/ 8/ 1973 بنيامين هاليوي عضو نخست و خاخام لويي را رابينو فيچ به داخل مسجدالاقصي رفتند و در آنجا نماز خواندند.
در اوايل ماه/ مي/ 1975 گروهي از جوانان يهودي، مخفيانه وارد مسجدالاقصي شدند و در آنجا نماز خواندند، ولي عدهاي از اعراب و تعدادي از افراد پليس با آنها به مقابله پرداختند.
به دنبال شكايت آن گروه يهودي عليه افراد پليس، اين ماجرا به دادگاههاي اسرائيل كشيده شد و يك قاضي زن اسرائيلي به نام «روت عور» حكم تبرئهي اين جوانان را از اتهام و بياحترامي نسبت به حرمت مسجدالاقصي صادر كرد و از وزارتخانههاي اديان و پليس اسرائيل به علت ندادن اجازه نمازخواندن يهوديان در مسجدالاقصي به شدت انتقاد كرد.
به دنبال صدور حكم اين دادگاه، مسجدالاقصي مورد بيحرمتي قرار گرفت و تلاش براي نمازخواندن يهوديان در آنجا ادامه يافت از بارزترين اين تلاشها كه به وسيلهي يك گروه تندروي صهيونيستي به نام (امناي جبلالبيت) انجام گرفت عبارتست از:
1- هجوم اين گروه به حياط حرمالشريف در تاريخ 3/ 1/ 1980 در همراه با خاخام مؤسسه شيويل و برخي از رهبران جنبش افراطي «هتحيات» آنان در حاليكه پرچم اسرائيل را برافراشته و تورات را در دست داشتند، در حرمالشريف نماز خواندند.
2- اين گروه در تاريخ 23/ 4/ 1980 بار ديگر با توسل به زور وارد حرمالشريف شده، در آنجا نماز خواندند. بدون آنكه پليس مانع كار آنها شود.
3- خاخام ديوار ندبه به نام (ي.م. گانس) يادداشتي براي وزير اديان اسرائيل فرستاد و از او خواست تا به يهوديان اجازه ورود و نمازخواندن در مسجدالاقصي داده شود.
لازم به ذكر است كه وزارت اديان اسرائيل به موجب تصميم دولت اسرائيل در تاريخ 27/ 6/ 1967 بيتالمقدس را به عنوان مسؤول اماكن مقدس اسلامي و مسيحي در بيتالمقدس، تعيين كرده است.
هيأت اسلامي قدس در تاريخ 7/ 7/ 1981 اعلاميهاي در محكوميت تلاشهاي پيدرپي گروههاي افراطي يهودي (امناي جبلالبيت) براي نمازخواندن در حياط مسجدالاقصي صادر كرده و طرفداري برخي از شخصيتهاي سياسي و مسؤولان اسرائيلي از تلاشهاي آنان را مورد سرزنش قرار داده و نسبت به ادامهي اين تجاوزات و پيامدهاي خطرناك آن، هشدار داده است.
4- از جملهي اين تلاشها در تاريخ 9/ 8/ 1981 به مناسبت به اصطلاح ياد بود «تخت سليمان» گروههاي بسياري از جوانان صهيونيستي چندينبار از درهاي مختلف كوشيدند با توسل به زور وارد حرمالشريف شوند و در آنجا نماز بخوانند.
آنان درب ورودي (مغاربه) و قفل آن را شكسته و به سوي ساختمان مدرسه تنكزيه رفتند، اما مسلمانان به مقابله با آنان پرداختند و مانع از ورود آنها به ساختمان شدند.
تلاشها مكرر يهوديان براي نمازخواندن در حرمالشريف در چارچوب يك نقشه قبلي مبني بر تحميل ماهيت يهودي بر حرمالشريف بيتالمقدس، به عنوان يك امر مسلم صورت ميگيرد؛ چنانكه در مورد حرمالشريف ابراهيمي، اين اتفاق افتاد.
روشن است كه حضور يهوديان در حرم، با ديدارهاي آنان از اين مكان، آغاز شد و با نمازخواندن يهوديان در اوقاتي غير از اوقات نماز مسلمانان، سپس با نمازخواندن، در اوقات معين ادامه يافت و سرانجام به تقسيم حرم ابراهيمي و تبديلشدن بخش عمدهي آن به كنيسه ختم شد. (دانشنامه فلسطين، جلد سوم، 610-609).
طرحهاي تخريب
بهانهها و اهداف حفاري
اشغالگران صهيونيست به بهانههاي حفاري اطراف ديوار ندبه و حرمالشريف به بهانههاي بيرونآمدن مكانهاي مذهبي، ايجاد تأسيسات رفاهي و بهداشتي و كاوشهاي علمي در قسمتهاي زيرين مساجد و اماكن مقدسه نفوذ ميكند. (مسجدالاقصي و بيتالمقدس، جميل موحد خويي، ص 142). يكي ديگر از بهانههاي حفاري، يافتن آثار مقدس باستاني و الواح و كتيبهها و يادبودهاي انبياء و نشانههاي اقوام گذشته كه به گفته صهيونيستها بازيافتن آنها مورد توجه دولت اسرائيل است. (تاريخ اورشليم، سيد جعفر حميدي، ص 273).
حفاريهاي صهيونيستها در مسجدالاقصي
مرحلهي اول: اين مرحله از اواخر سال 1967م آغاز گرديد و در سال 1968م پايان يافت. حفاريها در 70 متر طول زير ديوار جنوبي حرمالشريف انجام گرفته است كه اين ديوار، مقابل بخش جنوبي مسجدالاقصي و ساختمانهاي جامعالنساء و موزهي اسلامي و منارهي فخريه (چسبيده) به آن قرار دارد.
عمق اين حفاريها به 14 متر رسيده است و به مرور زمان به عامل خطرناكي تبديل شده كه ممكن است، شكافهايي در اين ديوار و ساختمانهاي ديني و باستاني به وجود آورد. مرحلهي دوم: اين مرحله در سال 1969م به پايان رسيد و 80 متر از ديوار حرمالشريف را در برميگرفت. اين حفاريها از شمال به يكي از دروازههاي حرمالشريف به نام «بابالمغاربه» منتهي ميشود.
مسير اين حفاريها از زير 14 ساختمان ديني مسلمانان كه وابسته به (مركز امام شافعي) است، ميگذرد. تمامي اين ساختمانها شكاف برداشته و يا به وسيله بولدوزر با خاك يكسان شدهاند و ساكنان ساختمانها را نيز، مجبور به ترك آنها كردهاند. مرحلهي سوم: در سال 1970م آغاز و بار ديگر در سال 1975م از سرگرفته شد. در اين مرحله حفاريها از زير ساختمان كهن «محكمه شرع» آغاز و به مساحت 180 متر از زير پنج دروازه به نامهاي «سلسله» «مطهره» «القطانين» «الحديد» و دروازههاي علاءالدين بصري معروف به دروازه مسجد اسلامي ميگذرد.
بر بالاي اين حفاريها ساختمانهاي ديني، فرهنگي، مسكوني و تجاري قرار دارند كه شامل چهار مسجد باستاني (قايتباي) و بازار (قطانين) كه كهنترين بازار باستاني عربي- اسلامي در قدس بشمار ميرود. عمق اين حفاريها بين 10 تا 14 متر است كه تاكنون باعث شكافاندازي در بعضي از ساختمانها و در آن ميان (مسجد جامع عثماني) كاروانسراي (++=) و مدرسه (جوهريه) گرديده است كه همگي جزء مستغلات ديني و فرهنگي بشمار ميروند. ليكن خطر حفاريها همچنان املاك و مستغلات مجاور آن را تهديد ميكند.
مرحلهي چهارم و پنجم: اين مرحله در سال 1974م در بخش جلويي ديوار جنوبي آغاز گرديد كه از پايين بخش جنوبشرقي مسجدالاقصي و ديوار حرم مقدس آغاز شده و به مسافت هشتاد متر در شرق، امتداد مييابد. اين حفاريها در ژوئيهي سال 1974 از ديوار جنوبي حرم مقدس نيز گذشته است و در چهار نقطه به رواقهاي پاييني مسجد مبارك الاقصي و حرمالشريف رسيد.
نخست: پايين محراب مسجدالاقصي و عمق مسجد مبارك الاقصي
دوم: پايين مسجد جامع عمر در بخش جنوبشرقي مسجد مبارك الاقصي
سوم: زير درهاي پيوسته به رواقهاي واقع در پايين مسجد مبارك الاقصي
چهارم: زير رواقهاي جنوبشرقي مسجدالاقصي
عمق اين حفاريها به بيش از 13 متر رسيد و ديوار و خود مسجدالاقصي را به دلايل زير در معرض ويراني قرار داده است:
1- كهنبودن ساختمان
2- خاكبرداري از زير و بيرون ديوار
3- عوامل آب و هوا
مرحله ششم: در آغاز سال 1975م حفاريها در وسط بخش شرقي ديوار شهر و ديوار حرمالشريف و ميان دروازهي (سيده مريم) و دروازه زرين، شروع شد.
اين حفاريها، گورهاي مسلمانان را تهديد ميكند. پيكر عدهي زيادي از روحانيون دانشمندان و دولتمردان مسلمان در آنجا به خاك سپرده شده كه پيشاپيش آنها، دو صحابهي پيامبر (عبادهبن صامت) و (شدادبن اوس انصاري) ميباشند.
مرحلهي هفتم: طرح عميقتركردن ميدان شريف براق كه (ميدان ندبه) نيز ناميده ميشود. اين ميدان با ديوار غربي مسجدالاقصي و حرمالشريف اسلامي همجوار است.
اين طرح در سال 1975م تدوين گرديد و همچنانكه در شمارهي 15/ 6/ 1977 روزنامه «القدس» ذكر شده، با اصلاحاتي از سوي يك كميسيون وزارتي صهيونيستيها به تصويب رسيده است. اين طرح شامل ضميمهساختن بخشهاي ديگري از زمينهاي اعراب كه با اين ميدان همجوار است و نيز ويرانسازي ساختمانهاي آن و حفر زمين به عمق 9 متر ميباشد.
اين ميدان تا 7/ 9/ 1967م در برگيرنده حدود 200 مستغلات عربي- اسلامي بود كه بخش اعظم محلهي غربي شهر را تشكيل ميداد كه در سالهاي 67- 1977 ويران گرديد و تمامي ساكنان آن (بالغ بر هشتصد تن) آواره شدند.
مرحله هشتم: اين مرحله شامل منطقه واقع در پشت ديوارهاي جنوبي مسجدالاقصي و به مثابهي ادامهي طرح حفاري مرحله چهارم و پنجم ميباشد. هدف از انجام اين مرحله، كشف به اصطلاح قبرستان پادشاهان اسرائيل است.
مرحله نهم: عمليات اين مرحله در اوت/ 1981م آغاز شد. حفاريها از ديوار غربي حرمالشريف بيتالمقدس عبور كرده و به يك تونل قديمي كه در سال 1980م كشف شده، منتهي ميگردد.
اين تونل به مسافت 25 متر از زير ديوار غربي حرمالشريف از نقطهاي به نام (مطهره) «كه در ميان بابالسلسله و بابالقطانين واقع است» عبور كرده و به سوي شرق امتداد مييابد و عمق آن بالغ بر 6 متر است و به سقاخانه «قاتيباي» روبهروي قبهالصخره و در فاصلهي 30 متري ناحيهي غرب قبه منتهي ميشود. دستگاههاي تبليغاتي اسرائيل با سروصدايي كه پيرامون اين تونل به راه انداختند وانمود كردند كه با كشف اين تونل آثاري باستاني به دست ميآيد كه به افسانهي جستجوي هيكل واهي سليمان، جامه عمل ميپوشاند، ولي اين ادعاها و به اعتراف خود باستانشناسان يهودي هيچگونه پايه و اساسي ندارد. مائيربن دوف از باستانشناسان اسرائيلي ميگويد كه اين تونل 110 سال پيش توسط چارلز وارين «سرهنگ انگليسي» كشف شد، لذا كشف جديدي نيست. (دانشنامه فلسطين، جلد سوم، ص 609).
اسرائيليها هشت تونل ديگر نيز در زير و اطراف مسجدالاقصي حفر كردهاند. يكي در سال 1970، دو تونل در سال 1971، چهار تونل در سال 1974، تونل هشتم به دو سوراخ باز راه دارد كه صهيونيستها مذهبي از آنجا به درون چاه «قاتيباي» نفوذ كردهاند.
نخست: تونلي كه به موازات ديوار غربي حرمالشريف و در زير بناهاي تاريخي مدارس ديني كشيده شده است. اغلب اين مدارس به سبب حفاريهاي مذبور شكاف برداشته است.
صهيونيستها به هنگام حفر تونل، هر شكافي را با بتن مسلح پر ميساختند تا از شنيدهشدن سروصداي مربوط به عمليات درون تونل جلوگيري شود. دو سوراخ يادشده، روز پنجشنبه 3/ 9 1981؛ يعني روزي كه سرزمينهاي اشغالي شاهد اعتصاب عمومي مردم عليه اين حفاريها بود) بسته شد. شايان ذكر است كه در كميتهي عمران مسجدالاقصي با همكاري شهروندان فلسطيني، تلاش فراوان انجام داد تا تونل 25 متري را پر كنند، اما صهيونيستها دهانه چاه قايتباي را با بتن مسلح، مسدود ساختند.
تونل هشتم از تونل اصلي كه اواسط دههي هفتاد حفر شده و از براق آغاز ميشود و پس از عبور از زير راهرو قايتباي به سمت غرب به سوي قبهالصخره كشيده شده است. پيوند ميان اين تونل با تونل ديگر، زير يك رواق اسلامي قرار دارد كه دهها سال بسته شده و از آن هنگام اين تونل به عنوان چاه آب استفاده ميشود.
حفاريهاي بيتالمقدس توسط صهيونيستها تاكنون كشف آثار اموي را به دنبال داشته است. صهيونيستها اركان آثار اسلامي مهمي مانند مدرسهي جوهري را نابود ساختند، به نحوي كه سازمان يونسكو در سال 1974م اسرائيل را به دليل تغيير آثار شهر مورد نكوهش قرار داد و خواستار محروميت اسرائيل از كمكهاي يونسكو و اخراج آن از اين سازمان گرديد. در طي اين سالها عمق حفاريها زير مسجدالاقصي بين 6 تا 9 متر بود و طي دههي هشتاد، مسجدالاقصي شاهد تلاشهايي در جهت تخريب و انفجار بود اين تلاشها در سالهاي (1982 و 1981-1980) انجام پذيرفت.
در همين حال حفاريها رو به گسترش نهاد. ساختمانهاي اسلامي ويران و به جاي آن، كنيسه احداث ميشد. در سال 1894م مقادير زيادي سلاح، در تونلي در شهر كشف شد كه معلوم گرديد، براي حمله به مسجدالاقصي آماده شده بود.
در همين سال نقشه انهدام مسجدالاقصي نيز كشف گرديد.
اينها علاوه بر تلاشهاي تندروهاي يهودي است كه هر سال به طور پيدرپي به اين مسجد حمله ميكنند. اين عمليات همراه با عمليات مصادره اموال فلسطينان و نابودي زمينهاي آن و از بينبردن قبرستانهاي اسلامي، همراه بوده است. نابودي مسجدالاقصي و آثار اسلامي با مواد شيميايي از ابتداي سال 1994 آغاز شد اسرائيل اقدام به مصادرهي اراضي موقوفه و نابودي بناهاي اسلامي به وسيلهي مواد شيميايي نموده است. اين مواد شيميايي صخرهها را ذوب و متلاشي ميكند. خرابي طبقهي زيرين مدرسه اسلامي عمر تاريخ 3/ 8/ 1994 باعث كشف چندين تونل شد كه به مسيرهاي مختلفي كشيده شده بودند و بعضي از اين تونلها به مسجدالاقصي مرتبط ميشد.
و بعضي ديگر در امتداد تونل اصلي كه از طرف ديوار براق به طول 500 متر كشيده شده، به باب غوانمه ميرسد و سرانجام به دروازهي اصلي مسجدالاقصي خاتمه مييابد.
حفاريهايي كه توسط وزارت اديان و مقامات آثار باستان و شهرداري رژيم صهيونيستي در اين زمان انجام گرفته، به خاطر اجراي دستورات حكومتي است كه خواهان گشودن دري براي ايجاد تونل، در محلهي اسلامي ميباشد. اين كار براي آمادهسازي (عيد قدس) در سال 2000م ميباشد. گزارش هيأت حاكي است كه نابودي صخرهها و سنگهاي طبيعي به وسيله مواد شيميايي انجام شده كه منجر به سقوط بناهاي اسلامي گرديده است.
مجله مناره به تاريخ 11/ 5/ 1995 اعلام داشته است كه اسرائيل، براي محو آثار اسلامي اقدام به متلاشيكردن صخرههايي نموده كه اخيراً كشف شده و متعلق به دورهي امويان است و براي از بينبردن استحكامات مسجدالاقصي اخيراً صخرههاي بزرگ را از كنارههاي آن به بهانهي بررسي به جاي ديگري انتقال داده است. رئيس ادارهي آثار باستاني اسرائيل گفته است كه به خاطر پيداكردن تاريخ سنگها از مواد شيميايي استفاده ميشود، اما مشاهدات كارگردان داخل تونلهاي زير مسجدالاقصي و ديگر آثار باستاني حاكي از آن است كه مسؤولان اسرائيلي براي متلاشيكردن صخرههاي طبيعي مواد شيميايي به كار برده و شبهنگام براي از بينبردن ديوار صحنهاي پشت مسجدالاقصي از بولدوزر استفاده كردهاند.
نگهبانان مسجدالاقصي يك كارگر حفار را مشاهده كردهاند كه در حال خرابكردن ديوار پشت مسجدالاقصي بوده است. مقامات اسرائيلي همواره با هدف آشكار بناسازي هيكل داوود، قصد خرابكردن مسجدالاقصي را داشتهاند (دانشنامه فلسطين، جلد دوم، ص 472 و 471 – 470).
ديوار براق و حفاري
اما حقيقت تاريخي غيرقابل انكار اين است كه ديوار غربي مسجدالاقصي هيچ ربطي به هيكل سليمان ندارد، زيرا اين هيكل دو بار در معرض تخريب قرار گرفت و هيچ اثري از آن باقي نماند.
دليل ديگر اينكه صهيونيستها به رغم تمامي حفاريهايي كه در بيتالمقدس شريف و در زير ديوار غربي مسجدالاقصي انجام دادهاند نتوانستند هيچ اثري از اين هيكل سليمان ادعايي پيدا كنند.
پيش از خروج استعمارگران انگليسي تنها ملكي كه يهوديان داشتند محلهي يهودينشين شهر بود كه عبارت بود از يك كنيسه و چند خانه مذهبي نوبنياد بدون هيچ گذشته تاريخي
روزنامه صهيونيستي جرزالم پست در شماره (8/ 8/ 1967) خود گزارشي را تحت عنوان «نياز به حفاري و تخليه 82 متر ديگر از ديوار ندبه» چاپ كرد. بعدها روشن شد كه لازمهي اجراي اين طرح ويرانكردن ساختمانهاي عربي واقع در پشت اين ديوار از جمله مركز امام شافعي بوده است.
در تاريخ (15/ 7/ 1969) خبرنگار روتير، طي گزارشي از بيتالمقدس كه در روزنامههاي اينترنشنال هرلدو تريبون نيز تحت عنوان «ديوار ندبه بايد كشف شد» به چاپ رسيد نوشت:چ
در قدس اعلام شد كه ديوار ندبه (ديوار شريف براق) بعد از دو هزار سال و براي نخستين بار به طور كامل آشكار خواهد شد.
در تاريخ 14/ 10 1970 مقامات رژيم صهيونيستي از توطئهاي گسترده در مورد ديوار براق پرده برداشتند. در اين زمينه روزنامهي صهيونيستي معاريو نوشت كه باستانشناسان صهيونيست گفتهاند كه زيد ديوار بايد به طول 485 متر حفاري شود. معناي اين كلام آن بود كه ديوارهاي غربي، جنوبي و شمالي حرمالشريف بايد ويران گردد. همچنين رژيم صهيونيستي پس از اشغال شهر قدس در ژوئن سال 1967، محله مغاربه واقع در مجاورت ديوار براق را جهت ايجاد محوطهاي براي زائران و نمازگزاران يهود ويران ساخت. (دانشنامه فلسطين، جلد دوم، ص 470 و 469 – 468). نتيجه اين اقدام اسرائيل عبارت بود از ويرانسازي135 باب منزل و آوارهساختن هفت هزار شهروند فلسطيني.
توجه به ديوار ندبه كه همان ديوار براق در عقيده مسلمانان است، دولت اسرائيل را بر آن داشته تا براي پيبردن به شالودهي ساختمان اصلي ديوار، به حفاريها و كاوشهايي در اطراف آن دست بزنند. با اين كه در حال حاضر نيز روزانه صدها زائر يهودي براي زيارت ديوار برگزاري مراسم ندبه و شيون به آنجا روي ميآورند و دولت از اين راه هرساله مبالغ زيادي از طريق زيارت و جذب توريست درآمد دارد. كاوش در كنار ديوار، مرتباً در ذهن آن دولت قويتر ميگردد و درصدد انجام كاوشهاي بيشتر در اطراف ديوار ندبه ميباشند. ديوار ندبه يا ديوار براق در فرهنگ يهود به نام حصار غربي يا ديوار ندبه يا «كتل همعرابي» معروف است و ميگويند اين ديوار آخرين بازماندهي حصارهاي دومين بيت هميقداش (بيتالمقدس) است كه از زمان ويراني معبد دوم در سال 70م باقي مانده است.
ادامه دارد .....
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : m_baran19