خطبه شقشقیه

آگاه باشید ! به خدا سوگند ! ابابكر ، جامه خلافت را بر تن كرد ، در حالی كه می دانست جایگاه من نسبت به حكومت اسلامی ، چون محور آسیاب است به آسیاب ، كه دور آن حركت می كند . او می دانست كه سیل علوم از دامن كوهسار من جاری است ، و مرغان دور پرواز اندیشه ها ، به بلندای ارزش من نتوانند پرواز كرد . پس من ردای خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گیری كردم و در اندیشه بودم كه آیا با دست تنها برای گرفتن حقِّ خود به پا خیزم ؟ یا در این محیط خفقان زا و
سه‌شنبه، 6 بهمن 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خطبه شقشقیه
خطبه شقشقیه
خطبه شقشقیه






خطبه 3 ، معروف به خطبه شقشقیّه كه درد دل های امام علی (عليه السلام) از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه است.1

1. شكوه از ابابكر و غصب خلافت :

آگاه باشید ! به خدا سوگند ! ابابكر ، جامه خلافت را بر تن كرد ، در حالی كه می دانست جایگاه من نسبت به حكومت اسلامی ، چون محور آسیاب است به آسیاب ، كه دور آن حركت می كند . او می دانست كه سیل علوم از دامن كوهسار من جاری است ، و مرغان دور پرواز اندیشه ها ، به بلندای ارزش من نتوانند پرواز كرد . پس من ردای خلافت رها كرده و دامن جمع نموده از آن كناره گیری كردم و در اندیشه بودم كه آیا با دست تنها برای گرفتن حقِّ خود به پا خیزم ؟ یا در این محیط خفقان زا و تاریكی كه به وجود آوردند ، صبر پیشه سازم ؟ كه پیران را فرسوده ، جوانان را پیر ، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد ! . پس از ارزیابی درست ، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم . پس صبر كردم در حالی كه گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود . و با دیدگان خود می نگریستم كه میراث مرا به غارت می برند ! . تا اینكه خلیفه اوّل ، به راه خود رفت و خلافت را به پسر خطّاب سپرد .

2. بازی ابابكر با خلافت

سپس امام مَثَلی را با شعری از اَعشی عنوان كرد : 2 مرا با برادر جابر ، « حیّان » چه شباهتی است ؟ ( من همه روز را در گرمای سوزان كار كردم و او راحت و آسوده در خانه بود ! ) .
شگفتا ! ابابكر كه در حیات خود از مردم می خواست عذرش را بپذیرند ، 3 چگونه در هنگام مرگ ، خلافت را به عقد دیگری در آورد ؟ . هر دو از شتر خلافت سخت دوشیدند و از حاصل آن بهره مند گردیدند .

3. شكوه از عمر و ماجرای خلافت :

سرانجام اوّلی حكومت را به راهی در آورد ، و به دست كسی ( عمر ) كه مجموعه ای از خشونت ، سخت گیری ، اشتباه و پوزش طلبی بود . زمامدار مانند كسی است كه بر شتری سركش سوار است ، اگر عَنان محكم كشد ، پرده های بینی حیوان پاره می شود ، و اگر آزادش گذارد ، در پرتگاه سقوط می كند . سوگند به خدا ! مردم در حكومت دوّمی ، در ناراحتی و رنج مهمّی گرفتار آمده بودند ، و دچار دورویی ها و اعتراض ها شدند ، و من در این مدّت طولانی محنت زا ، و عذاب آور ، چاره ای جز شكیبایی نداشتم ، تا آن كه روزگار عُمَر هم سپری شد . 4

4. شكوه از شورای عمر :

سپس عمر خلافت را در گروهی قرار داد كه پنداشت من همسنگ آنان می باشم ! پناه بر خدا از این شورا ! در كدام زمان در برابر شخص اوّلشان در خلافت مورد تردید بودم ، تا امروز با اعضای شورا برابر شوم ؟ كه هم اكنون مرا همانند آنها پندارند ؟ و در صَف آنها قرارم دهند ؟ ناچار باز هم كوتاه آمدم ،و با آنان هماهنگ گردیدم . یكی از آنها با كینه ای كه از من داشت روی برتافت ، 5 و دیگری دامادش 6 را بر حقیقت برتری داد و آن دو نفر دیگر كه زشت است آوردن نامشان 7 .

5. شكوه از خلافت عثمان :

تا آن كه سوّمی به خلافت رسید . دو پهلویش از پرخوری باد كرده ، همواره بین آشپزخانه و دستشویی سرگردان بود ، و خویشاوندان پدری او از بنی امیه به پا خاستند و همراه او بیت المال را خوردند و بر باد دادند ، چون شتر گرسنه ای كه به جان گیاه بهاری بیفتد ، عثمان آنقدر اسراف كرد كه ریسمان بافته او باز شد و اعمال او مردم را برانگیخت ، و شكم بارگی او نابودش ساخت .

6. بیعت عمومی مردم با امیرالمومنین :

روز بیعت ، فراوانی مردم چون یال های پر پُشت كفتار 8 بود ، از هر طرف مرا احاطه كردند ، تا آن كه نزدیك بود حسن و حسین علیهما السلام لگدمال گردند ، 9و رِدای من از دو طرف پاره شد . مردم چون گلّه های انبوه گوسفند مرا در میان گرفتند . امّا آنگاه كه به پا خاستم و حكومت را به دست گرفتم ، جمعی پیمان شكستند 10 و گروهی از اطاعت من سر باز زده از دین خارج شدند ، 11و برخی از اطاعت حق سر بر تافتند ، 12 گویا نشنیده بودند سخن خدای سبحان را كه می فرماید : « سرای آخرت را برای كسانی برگزیدیم كه خواهان سركشی و فساد در زمین نباشند و آینده از آنِ پرهیزكاران است » آری ! به خدا آن را خوب شنیده و حفظ كرده بودند ، امّا دنیا در دیده آنها زیبا نمود ، و زیور آن چشم هایشان را خیره كرد .

7. مسئولیت های اجتماعی :

سوگند به خدایی كه دانه راشكافت و جان را آفرید ، اگر حضور فراوان بیعت كنندگان نبود ، و یاران حجّت را بر من تمام نمی كردند ، و اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود كه در برابر شكم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان ، سكوت نكنند ، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته ، رهایش می ساختم ، و آخر خلافت را به كاسه اوّل آن سیراب می كردم . آنگاه می دیدید كه دنیای شما نزد من از آب بینی بزغاله ای بی ارزش تر است 13 .
گفتند : در اینجا مردی از اهالی عراق بلند شد و نامه ای به دست امام ( ع ) داد و امام ( ع ) آن را مطالعه می فرمود ، گفته شد مسائلی در آن بود كه می بایست جواب می داد . وقتی خواندن نامه بة پایان رسید ، ابن عبّاس گفت : یا امیرالمؤمنین ! چه خوب بود سخن را از همانجا كه قطع شد آغاز می كردید ؟ امام ( ع ) فرمود :
هرگز ! ای پسر عبّاس ، شعله ای از آتش دل بود ، زبانه كشید و فرو نشست ، 14 ( ابن عبّاس می گوید ، به خدا سوگند ! بر هیچ گفتاری مانند قطع شدن سخن امام ( ع ) این گونه اندوهناك نشدم ، كه امام نتوانست تا آنجا كه دوست دارد به سخن ادامه دهد.)

پي نوشت :

1. ابن خشّاب می گوید : به خدا قسم این خطبه را در كتابهایی مطالعه كردم كه 200 سال قبل از تولّد سید رضی (ره) نوشته شده بود . ( شرح ابن ابی الحدید ج1 ص 206 و الغدیر ج7 ص 82 )
2. اَعشی لقب ابوبصیر ، میمون بن قیس است .
3. ابابكر ، بارها می گفت : « اَقِیلوُنی فَلَستُ بِخَیركم » ( مرا رها كنید ، و از خلافت معذور دارید زیرا من بهتر از شما نیستم ) .
4. ابابكر در سال 11 هجری بخلافت رسید و در جمادی الاخر سال 13 هجری درگذشت و عمر در سال 13 هجری به خلافت رسید و در ذی الحجه سال 23 هجری از دنیا رفت .
5. سعد بن ابی وقّاص كه یكی از اعضای شورای شش نفره بود .
6. عبدالرّحمن بن عوف ، شوهر خواهر عثمان ، كه حقِّ « وتو » در شورا داشت . زیرا عمر دستور داد اگر اختلافی در شورا پدید آمد ، ملاك ، رای داماد عثمان است ، با اینكه طبق اعتراف دانشمندان اهل سنّت ، عمر در دوران حكومت خود بارها اعتراف كرد كه : « لولا علی لهلك عمر » ( اگر علی نبود عمر هلاك می شد . ) « الغدیر ، ج 3 ، ص 97 » .
7. طلحه و زبیر ، كه از رذالت و پستی ، بر امام شوریدند و جنگ جمل را به وجود آوردند .
8. كفتار ، حیوانی كه فراواني پشم گردن او ضرب المثل بوده و اگر می خواستند فراوانی چیزی را بگویند با نام موهای یال كفتار مطرح می كردند .
9. برخی شارحان « الحسنان » را دو انگشت شصت پا گرفته اند مثل ابن ابی الحدید . و به نقل از قطب راوندی ، امام در سال 35 هجری بخلافت رسید و در سال 40 هجری شهید شد .
10. ناكثین ( اصحاب جمل ) مانند : طلحه و زبیر .
11. مارقین ( خوارج ) به رهبری حرقوص پسر زهیر كه به « ذو الثّدیه » مشهور بود و جنگ نهروان را پدید آورد .
12. قاسطین ، معاویه و یاران او كه جنگ صفین را بر امام تحمیل كردند .
13. نفی سكولاریسم Secularism ( تفكر جدایی دین از سیاست ) و اثبات تئوكراسی Theocracy ( حكومت مذهبی )
14. شِقشِقهٌ هَدَرَتْ ؛ ضرب المثل است . ( شقشقه ، چیزی شبه بادكنك كه به هنگام خشم شتر ، از زیر گلوی او بیرون می زند و پس از آرام گرفتن ناپدید می گردد ) پیام این ضرب المثل همان است كه در ترجمه آوردیم .
نهج البلاغه ، ترجمه محمد دشتی رحمه الله

ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری mahditz




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
شهرستان لردگان کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان لردگان کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان هشترود کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان هشترود کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان کردکوی کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان کردکوی کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
معنی اسم بهناز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم بهناز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هوتن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هوتن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم بیتا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم بیتا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم بهنام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم بهنام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم یسنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم یسنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کیومرث و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کیومرث و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم علیهان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم علیهان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جابر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جابر و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دایانا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دایانا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آیهان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آیهان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
استوری ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهما السلام
play_arrow
استوری ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهما السلام
معنی اسم عذرا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم عذرا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال