1) 13بهمن ماه سال1371هجري شمسي: آيت الله حاج شيخ محمد روحاني كرماني فقيه عاليقدر درگذشت. ايشان ازمدرسان طرازاول حوزههاي علميه قم و كرمان بود و عارفي وارسته و مجتهدي كامل بشمارميرفت. آيت الله روحاني كرماني ازآگاهان مسائل سياسي- اجتماعي عصربود و مبارزه با رژيم طاغوت و برقراركردن نظام اسلامي را بزرگترين هدف زندگي خويش قرارداده بود.
1) 13بهمن ماه سال1371هجري شمسي:آيت الله حاج شيخ محمد روحاني كرماني فقيه عاليقدر درگذشت. ايشان ازمدرسان طرازاول حوزههاي علميه قم و كرمان بود و عارفي وارسته و مجتهدي كامل بشمارميرفت. آيت الله روحاني كرماني ازآگاهان مسائل سياسي- اجتماعي عصربود و مبارزه با رژيم طاغوت و برقراركردن نظام اسلامي را بزرگترين هدف زندگي خويش قرارداده بود.
2) 13بهمن ماه سال1364هجري شمسي:آيت الله سيد مجدُ الدّين قاضي امام جمعه دزفول دارفاني را وداع گفت. آيت الله قاضي دركنارآموزش طلاب درحوزه علميه درمبارزه با رژيم طاغوت انساني فعال و پيشرو بود. وي درنهضت امام خميني همواره ازروحانيان پيشتازبود و براي پيروزي انقلاب اسلامي بويژه درشهردزفول فعاليت و مجاهدت بسياركرد.
3) 13بهمن ماه سال1357هجري شمسي:سخنراني مهم و سرنوشت سازحضرت امام خميني(ره) رهبرفقيد انقلاب اسلامي دربهشت زهرا واكنشهاي مختلف رئيسان كشورهاي منطقه و غرب را درپي داشت. كشورهايي كه درمصالح ايران خود را ذينفع ميدانستند سخنان امام را مخالف منافع خود خواندند و وروديشان را به ايران سقوط حتمي نظام شاهنشاهي قلمداد كردند. سخنگوي وزارت امورخارجه اِمريكا، بيانات اما را ضد اِمريكايي خواند. همچنين دولت رژيم اشغالگرقدس ازبازگشت رهبرانقلاب اسلامي ايران ابراز نگراني كرد زيرا پس ازاين دولت انقلابي ايران را قدرتي درمقابل خودي ديد. خبرگزاري تاس اعلام كرد كه بازگشت حضرت امام مسيرمبارزه را درايران وارد مرحله سرنوشت سازي كرده است. نخست وزيرغيرقانوني ايران كه خود را درمقابل رهبري امام و نفوذ ايشان درميان مردم خلع سلاح شده ميديد اظهارداشت كه همچون گذشته مشتاق ملاقات با حضرت اما است زيرا درحال حاضرهمه چيز بسته به نظرايشان است. درهمين روزحضرت امام دربيانات مسبوطشان درجمع روحانيان فرمودند” جناياتي كه سلسله پهلوي درجامعه ما كرد شايد هيچ جنايتي بالاترازاين جنايت نبود كه نيروهاي فعال انساني ما را ازبين بردند يا فعاليت آنها را خنثي كردند و براي مدتهاي زيادي آنهايي كه بايد به اين امت خدمت كنند مثل علماي اعلام و اشخاص روشنفكراينها را درزندان بردند...”.
4) رحلت فقيه كبير و عالم مجاهد "حاج ميرزا جواد مجتهد تبريزي" (1274 ش): حاج ميرزا جواد بن احمد مجتهد تبريزي در اواسط قرن سيزدهم هجري قمري در تبريز به دنيا آمد. وي پس از طي دروس مقدماتي و سطوح، در محضر درس عالماني همچون: سيد حسين كوه كمرهاي و ملامحمد فاضل ايرواني حاضر شد و به مدارج عالي علمي و فقهي دست يافت. ميرزا جواد مجتهد تبريزي از آن پس به امور ديني و وظايف مذهبي مشغول گرديد و پس از سالياني رياست مطلقه علميه را كه توام با نفوذ و اقتدار فراوان بوده، به دست گرفت. وي ساليان دراز با نفوذ تمام، رياست تامه را بر عهده داشت و كارهاي مهم بسياري را با كمال شهامت و موفقيت به انجام رساند. ايشان در ميان مردم و امرا و حكام وقت نيز داراي وجههاي كم نظير بوده به طوري كه حاكمان زمان، اوامر و احكام او را قبول و اجرا ميكردند. در جريان نهضت تحريم تنباكو، وقتي كه دربار قصد مقاومت در برابر اين فتوا را داشت، ميراز جواد مجتهد خود به ناصرالدين شاه تلگراف زد كه اگر امر ميرزاي شيرازي در مورد دخانيات اجرا نشود، ما خودمان اقدام خواهيم كرد. ايشان در كنار فعاليتهاي سياسي و اجتماعي، به عنوان يكي از برجستگان حوزه علميه تبريز به شمار ميرفت. حوزهاي كه دهها مجتهد مسلّم و تعداد زيادي صاحب رساله را در خود جاي داده بود. ميرزا جواد مجتهد تبريزي سرانجام در 13 بهمن 1274ش درگذشت و در نجف به خاك سپرده شد.
5) رحلت دانشمند و محقق بزرگوار "ميرزا محمدحسين فاضل توني" دانشمند مسلمان (1339 ش):ميرزا محمدحسين فاضل توني، دانشمند و عالم بزرگ مسلمان در سال 1257 ش در شهرستان فردوس در استان خراسان متولد شد. او در دوران تحصيل از محضر عالمان برجستهاي همچون اديب نيشابوري كسب فيض كرد و به مدارج عالي علمي و معنوي دست يافت. فاضل توني در فقه، اصول فقه، حكمت، عرفان، رياضي، نجوم و ادبيات عرب از معلومات وسيعي برخوردار بود. بعدها به سمت استادي در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران برگزيده شد و تدريس زبان و ادبيات عرب و فلسفه قديم به او واگذار شد. فاضل توني با اينكه در سال 1339 به علت كهولت سن باز نشسته شد از تدريس نياسود و به كار خود ادامه داد. از ميرزا فاضل توني كتب ارزشمندي چون حكمت قديم، الهيات و حواشي بر اسفار به يادگار مانده است. اين استاد بزرگوار سرانجام در سيزدهم بهمن 1339 در 82 سالگي در تهران درگذشت و به جوار رحمت حق تعالي شتافت.
6) اقامت حضرت امام خميني(ره) در مدرسه علوي (1357ش)
7) واكنشهاي داخلي و خارجي در قبال سخنان حضرت امام در بهشت زهرا (1357 ش): وزارت امور خارجه دولت آمريكا كه از حاميان اصلي رژيم شاه بود، پس از سخنان پرشور امام خميني در روز 12 بهمن 57 در بهشت زهرا و مواضع صريح معظّمٌ لَه در مقابل سياست مداخله جويانه آمريكا در ايران، اين سخنان را ضدآمريكايي خواند. رژيم صهيونيستي نيز از بازگشت حضرت امام به ايران ابراز نگراني كرد، زيرا به خوبي ميدانست كه امام و مردم انقلابي ايران از مخالفان سرسخت اين رژيم غاصب و اشغالگر هستند. تاس، خبرگزاري رسمي دولت شوروي نيز در واكنش به بازگشت امام به كشور اعلام كرد كه بازگشت آيتاللَّه خميني به ايران، سير مبارزات را در آن كشور وارد مرحله سرنوشتسازي كرده است. از طرف ديگر، در اين روز مردم مشتاق ديدار امام، عازم اقامتگاه ايشان در مدرسه علوي تهران شدند. ايشان طي سخناني براي مردم، رژيم را مخالف عقل و حقوق بشر خواندند و تأكيد كردند كه هر ملتي حق دارد، سرنوشت خود را شخصاً تعيين كند.
8) 17صفرسال1255هجري قمري:شيخ عبدالّحيم سلطانُ القُراء تبريزي ازعالمان بزرگ علم تجويد قاريان برجسته قرآن مجيد درشهرتبريزقدم به عرصه حيات گذاشت. وي فرزند شيخ ابوالقاسم تبريزي مشهور به قاري ازاستادان نام آورقرائت بود. سلطان القراء پس ازفراگيري اين علم نزد پدر، با شيخ شامل داغستاني آشنا شد و هنگاميكه شيخ شامل، قشوني فراهم آورد تا برضدّ روسها قيام كند وي دراين نهضت با شيخ به سوي داغستان عزيمت كرد و قواي روسيه را شكستي سخت داد؛ و سپس به تبريزبازگشت و حوزه اي به منظورتدريس قرآن و قرائت آن تشكيل داد. اين قاري برجسته قرآن عاقبت درسال1336هجري قمري درتبريزديده ازجهان فروبست و آثاري چون « اَلدُّرَرُ المَنثور، حاشيه برمقدمه جَزَريّه و رساله اي درعلم تجويد» ازخود بجاي گذاشت.
9) 17صفرسال896 هجري قمري:« محمّد مصطفي عمادي» معروف به« خواجه چَلَبي» و مشهوربه «اَبوالسُّعود» فقيه و مفسّرحنفي مذهب متولد شد. او ابتدا نزد پدربه شاگردي نشست و دراندك مدتي به مدد هوش و استعداد سرشارش مدرسي برگزيد ه شد. آوازه شهرت خواجه چَلَبي درجهان اسلام آن روزگارچنان گسترش يافته بود كه معاصرانش وي را ابوحنيفه ثاني مي خواندند. ازخواجه چلبي تأليفاتي چون «مغروضات، دعانامه، قانون نامه ها و اِرشادُ العَقل السَّليم» باقي مانده است.
10) امضاي معاهده تاريخي برلَن براي سركوبي انقلابيون فرانسه (1793م): در دوم فوريه 1793م، معاهده تاريخي برلين ميان امپراتور اتريش و پادشاه پروس به امضا رسيد. اين معاهده، نتيجه توافقي بود كه ميان اين دو زمامدار اروپايى در اوت 1791م براي مقابله با انقلاب فرانسه حاصل شده بود. زيرا كه سلاطين اروپايي از برخي نظرات آزاديخواهانه انقلاب فرانسه به وحشت افتاده بودند. با وجود انعقاد اين معاهده و حمله اتريش، پروس و همچنين انگليس به فرانسه و حمايت از سلطنت طلبانِ اين كشور، اين تحركات به نتيجه نرسيد و انقلابيون فرانسه به پيروزي دست يافتند.
11) مرگ "فرانسوا فوريه" فيلسوف و نظريهپرداز فرانسوي (1837م): فرانسوا ماري شارل فوريه فيلسوف فرانسوي در 25 اوت سال 1772م در بزانسون فرانسه متولد گرديد. وي در ابتدا با ثروت به ارث برده از پدرش به تجارت پرداخت ولي در جريان حوادث بعد از انقلاب فرانسه، تمام سرمايه خود را از دست داد. فوريه در سال 1799م نمايندگي يك شركت خوار و بار را برعهده داشت اما پس از نابود شدن بخشي از موجودي انبار به اين نتيجه رسيد كه سيستم بهرهبرداري در اساس غلط است. بنابراين سيستمي ابداع نمود كه هم عمليتر و هم با موازين اخلاقي سازگارتر بود. وي نظرات خود را در چند كتاب از جمله نظريه سرنوشت عمومي، رساله درباره جامعه كشاورزي و دنياي صنعتي و اجتماعي جديد مطرح نمود اما چندان مورد توجه قرار نگرفت. سيستم مورد نظر فوريه بعد از مرگش توسط گروههاي متعددي ملي گرديد و در كشورهاي مختلفي چون امريكا و فرانسه به اجراء گذاشته شد. جامعهاي كه بر مبناي نظرات فوريه شكل گرفت، جامعهاي اشتراكي بود كه هر يك از اعضاي آن مطابق استعدادش به كاري ميپرداخت و متناسب با سهمي كه در خير و بهبود وضع عموم داشت دستمزد دريافت ميكرد. در اين ميان، در مسائل ضروري مانند خانهسازي مزد بيشتري پرداخت ميشد. فوريه پيشنهاد كرده بود كه جامعه به جوامع كوچك كشاورزي تقسيم شود و هيچ قيد و شرطي در برابر اميال طبيعي و اراده افراد اين جوامع به وجود نيايد. با اين حال، اينگونه جوامع، بيشتر در مقام تئوري قابل طرح بودند و در مقام عمل، مدينه فاضله مورد نظر فوريه دوام نياورد. شارل، فوريه پس از عمري 65 ساله، سرانجام در دومين روز فوريه سال 1837م درگذشت.
12) در گذشت "جان دالتون" دانشمند بزرگ بريتانيايي (1844م): جان دالتون دانشمند معروف انگليسي در ششم سپتامبر 1766م در خانوادهاي فقير و روستايى در اين كشور به دنيا آمد. او در دوران كودكي، دروس مذهبي، رياضي و علوم را فرا گرفت و ديري نگذشت كه نبوغ او در رشته رياضي در سراسر ناحيه پيچيد. دالتون در اين زمان، در حالي كه تنها 12 سال داشت، مدرسهاي در روستاي خود تأسيس كرد و به بچههايى كه بزرگتر از او بودند تدريس نمود. در همين اوقات به نگارش مشاهدات روزانه خود درباره اوضاع هوا و هواشناسي پرداخت و اين كار را تا آخر عمر ادامه داد كه پس از مرگش، مجموعه دويست هزار صفحهاي تحقيقات او در زمينه هواشناسي به جاي ماند. دالتون در 23 سالگي به تدريس رياضي و علوم پرداخت و بخشي از نوشتههاي خود را در زمينه هواشناسي چاپ و منتشر كرد. انتشار اين اثر توجه دانشمندان را به خود جلب نمود و باعث راهيابي او به انجمن فلسفي و ادبي منچستر گرديد. وي در سالهاي بعد نيز به مطالعات خود ادامه داد تا سرانجام به كشف نظريه اتمي ساده منجر گرديد. نظريه اتمي دالتون كه نتيجه سالها كار و تجربه اوست بر اين اساس است كه تمام عناصر از ذرات ريزي به نام اتم درست شدهاند و غير قابل شكافتن و شكستن است. هرچند بر پايه اين نظريه، اتمهاي عناصر مختلف داراي خواص مختلف اند اما اتمهاي عناصر مشابه مانند يكديگرند. همچنين اتمها غيرقابل تغييرند، نه به وجود ميآيند و نه از بين ميروند. اين نظريه بيهيچ گونه انتقاد و اظهارنظري مورد تاييد دانشمندان قرار گرفت. نظريه اتمي دالتون، بر دقت رياضي و اهميت علم شيمي افزود و علوم فيزيك و شيمي را به هم نزديكتر كرد. همچنين به كمك فرضيه اتمي دالتون ثابت شد كه ذرات ماده، داراي جاذبه الكتريكي هستند. با كمك اين خاصيت بود كه بمب هستهاي ساخته شد و با انرژي عظيمش، جهان علم را به لرزه افكند. جان دالتون سرانجام در دوم فوريه 1844م در 80 سالگي درگذشت.
13) تولد "جِيمز جويْزْ" اديب و نويسنده معروف ايرلندي (1882م) (ر.ك: 13 اوت)
14) درگذشت "اوتْمار مِرگِنْ تالِر" مخترع معروف آلماني (1899م):اوتمار مِرگِنْ تالِر مخترع آلماني، در 24 ژوئيه 1854م در خانوادهاي كه تمام اعضاي آن، استاد و معلم بودند، در ايالت وورتمبرگ آلمان به دنيا آمد. او از نوجواني به مكانيك علاقه داشت. از اين رو، در يك كارگاه ساعت سازي به كار پرداخت. اوتمار پس از چندي به دعوت يكي از دوستان خانوادگي راهي امريكا شد و در شركتي كه به ساختن ابزارهاي علمي ميپرداخت، مشغول به كار شد. او در اواخر دهه 1870م با نمونه جديد ماشين تحريري روبرو شد كه براي تعمير نزد او آورده بودند. جوان آلماني روي اين دستگاه كه نقايص بسيار داشت كار كرد و تغييرات سودمندي در آن داد. از زمان ايجاد صنعت چاپ تا آن زمان، چاپ بدين صورت انجام ميشد كه كارگر چاپخانه، حروف پراكنده را يك به يك برميداشت و آنها را به ترتيب كنار يكديگر قرار ميداد و چون كار چاپ به پايان ميرسيد، بار ديگر حروف را پراكنده ميكرد. مرگِنْتالِر انديشيد ترتيبي دهد كه حروف پس از چاپ پراكنده نشوند. از اينرو، دست به كار شد و پس از هفت سال تلاش، موفق به اختراع ماشين حروفچيني گرديد كه قادر بود همه سطرها را به يك اندازه بچيند. هنگامي كه مرگِنْتالِر كار را به پايان رساند، ماشين حروفچيني را كه امروزه بيشتر كارهاي چاپي با آن صورت ميگيرد، اختراع كرده بود. اوتمار مرگنتالر سرانجام در دوم فوريه 1899م در 45 سالگي درگذشت.
15) درگذشت "ديميتري مَنَدليُف" مكتشف نامي روسي و مبتكر جدول تناوبي عناصر (1907م): ديميتري ايوانوويچ مَندَلْيُف شيميدان روسي در هفتم فوريه 1834م درنواحي شرقي سيبري در روسيه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي در زادگاهش راهي دانشگاه مسكو شد اما در امتحان ورودي موفق نشد. با اين حال تحصيلات خود را در مؤسسه تربيت معلم ادامه داد و به رياضيات، فيزيك و شيمي علاقه فراواني نشان داد. ديميتري جوان ضعيف و بيماري بود و هميشه از بيماري ريه رنج ميبرد به طوري كه در 21 سالگي اميدي به زنده ماندنش نبود. وي پس از چندي براي ادامه تحصيل به فرانسه و آلمان سفر كرد و در آن جا تحقيقات و مطالعاتي درباره نور به انجام رساند. مندليف سپس به پترزبورگ بازگشت و با نگارش مقاله الكل با آب، موفق به اخذ درجه دكتراي شيمي گرديد. او در 1869م، بعد از چند سال كار و كوشش و گردآوري دانستنيهاي شيمي، آماده تدوين جدول عناصر شد. تا آن تاريخ، نزديك به 63 عنصر شيميايى شناخته شده بود. مندليف در جستجوي كشف راه حلي بود كه بتواند به نحوي اين عناصر را به يكديگر ارتباط دهد. او 63 عنصر را به ترتيب افزايش وزن اتمي درجدول مرتب كرد كه هيدروژن در اول و عنصر اورانيوم در آخر بود. مندليف پي برد كه با قرار دادن اين عناصر در هفت گروه، بر حسب خواص فيزيكي و شيميايى، نظم و ترتيب جالبي به وجود ميآيد، چرا كه بعد از هر هفت عنصر، دوباره همان خواص تكرار ميشود. اين جدول ميتوانست تغيير حالت خواص شيميايى عناصر را با در نظر گرفتن وضع آنها در جدول به آساني پيشبيني كند. مندليف در صدد بود كه با استفاده از جدول تناوبي، وضع عناصر ديگري را كه تا آن موقع كشف نشده بود در جدول تعيين كند. از اين رو، وزن اتمي و خواص شيميايى چند عنصر را كه ناشناخته بود در جدول پيشبيني كرد و جاي آنها را خالي گذاشت. جدول تناوبي مندليف در ابتدا با استقبال مواجه نشد ولي با كشف عناصر ديگر، جاهاي خالي پر شد و او به شهرتي جهاني دست يافت. در طي سالهاي بعد، تمامي آكادميهاي كشورهاي جهان غير از مملكت خودش، او را به عضويت دعوت كردند؛ زيرا مندليف مردي آزاديخواه و طرفدار جدي حقوق زن بود و به اين علت مورد لطف آكادميهاي داخليِ طرفدار تزار روس قرار نگرفت. امروزه، جدول تناوبي عناصرْ كامل شده و عناصرْ با نظم خاصي به ترتيب عدد اتميشان در خانههاي جدول قرار گرفتهاند. ديميتري مندليف سرانجام در دوم فوريه 1907م در 73 سالگي در اوج شهرت درگذشت.
16) مرگ "بِرْترانْد راسل" نويسنده و فيلسوف شهير انگليسي (1970م): برتراند آرتور ويليام راسل فيلسوف معروف انگليسي در 18 مه 1872م در انگلستان به دنيا آمد و زبانهاي فرانسه و آلماني را در خانه فرا گرفت. وي در 18 سالگي وارد دانشگاه كمبريج شد و با درجه ممتاز در رشته فلسفه فارغ التحصيل گرديد. اين در حالي بود كه وي به كلي از اعتقاد به مسيحيت دست كشيده بود. او در اين هنگام به مطالعه درباره مكاتب فكري مختلف پرداخت و همزمان به فعاليتهاي سياسي نيز مشغول شد. راسل درسال 1903م كتاب اصول رياضيات را نگاشت كه در آن ثابت ميكرد رياضيات قسمتي از علم منطق است. اين كتاب توجه تمام متفكران معاصر را به خود جلب كرد و راسل را به شهرت رساند. وي در جريان جنگ جهاني اول، با جنگ به مخالفت پرداخت و پس از نگارش مقالهاي در اين زمينه، از تدريس در دانشگاه محروم شد. با اين حال در جنگ جهاني دوم، اعمال قدرت در مناسبات با آلمان نازي را تجويز نمود و به دليل طرفداري از خلع سلاح جهاني و هستهاي، به دفعات توقيف شد. راسل در تمام زندگي خود، طرفدار آزادي مطلق و نامحدود روابط انساني و اجتماعي بود و علناً با دين و مذهب مخالفت ميكرد. او به اين نتيجه رسيده بود كه اعتقادات مذهبي با علوم جديد ناسازگار و اخلاقيات مسيحي در مواردي نامعقول است. از اين رو به مكتب نئورئاليسم كه با مذهب و حكمت الهي مخالفت داشت پيوست. راسل معتقد بود كه وقتي براي قبول نظريهاي، زور و فشار به كار برده ميشود، معلوم ميشود كه آن نظريه به خودي خود، فاقد قدرتهاي منطقي لازم است و براي جبران اين ضعف است كه زور و فشار، اعمال ميگردد. راسل در سال 1950م به دليل دفاع مداوم از آزادي بشر و افكاري كه در آثارش به كثرت يافت ميشود، به دريافت جايزه ادبيات نوبل مفتخر شد. سالهاي آخر عمر راسل با تشكيل دادگاه جنايات جنگي امريكا در ويتنام كه به نام او، دادگاه راسل خوانده ميشد و نيز مبارزه با توسعه صنايع هستهاي در تسليحات به ويژه افشاي اسرار هستهاي انگليس، از وجهه سياسي خاصي برخوردار بود. راسل علاوه بر مقالات فلسفي، مطالب بيشماري درباره تعليم و تربيت، سياست و منطق وفلسفه نگاشته است كه تاريخ فلسفه غرب، اخلاق، تصوف و منطق و معماهاي فلسفه از آن جملهاند. برتراند راسل سرانجام در دوم فوريه 1970م در 98 سالگي درگذشت.
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.