انديشه انتظار در اديان جهان (2)

انديشه بازگشت عيسي عليه‏السلام يكي از باورهاي جامعه مسيحيت را تشكيل مي‏دهد. اين شوق و انتظار در بخش‏هاي قديمي‏تر عهد جديد مانند رساله اول و دوم پولس به تسالونيكيان به خوبي منعكس شده است، اما در رساله‏هاي بعدي مانند رساله‏هاي پولس به تيموتاؤس و تيطس، همچنين رساله پطرس، به بعد اجتماعي مسيحيت توجه گشته است.
شنبه، 8 اسفند 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انديشه انتظار در اديان جهان (2)
انديشه انتظار در اديان جهان (2)
انديشه انتظار در اديان جهان (2)






مسيحيان و بازگشت مسيح

انديشه بازگشت عيسي عليه‏السلام يكي از باورهاي جامعه مسيحيت را تشكيل مي‏دهد. اين شوق و انتظار در بخش‏هاي قديمي‏تر عهد جديد مانند رساله اول و دوم پولس به تسالونيكيان به خوبي منعكس شده است، اما در رساله‏هاي بعدي مانند رساله‏هاي پولس به تيموتاؤس و تيطس، همچنين رساله پطرس، به بعد اجتماعي مسيحيت توجه گشته است.
اين مسأله از آن‏جا ناشي مي‏شد كه با گذشت زمان پي بردند كه بازگشت مسيح بر خلاف تصور آن‏ها نزديك نيست18، هر چند اقليتي از آنان بر اين عقيده باقي ماندند كه عيسي به زودي خواهد آمد و حكومت هزار ساله خود را تشكيل خواهد داد؛ حاكميتي كه به روز داوري پايان خواهد يافت. از همين رو از دير باز گروه‏هاي كوچكي به نام هزاره گرا در مسيحيت پديد آمدند كه تمام سعي و تلاش خود را صرف آمادگي براي ظهور دوباره عيسي در آخر الزمان مي‏كنند19.
البته وجود آياتي در انجيل اين حالت انتظار را تشديد مي‏كند و با اشاره به عدم تعيين وقت ظهور، آن را ناگهاني معرفي مي‏كند. به عنوان مثال در انجيل متّا از زبان عيسي عليه‏السلام اين گونه نقل شده است كه: شما نمي‏توانيد زمان و موقع آمدن مرا بدانيد؛ زيرا اين فقط در يد قدرت خداست. هيچ بشري از آن لحظه «زمان ظهور» آگاهي ندارد؛ حتي فرشتگان، تنها خدا آگاه است.20»
يا آن كه در انجيل لوقا اين چنين آمده است: «مسيح مي‏گويد: هميشه آماده باشيد، زيرا كه من زماني مي‏آيم كه شما گمان نمي‏بريد.21»
روشن نگه داشتن چراغ انتظار در لابه‏لاي انجيل به چشم مي‏خورد، مثلا در انجيل آمده است: «كمرهاي خود را بسته و چراغ‏هاي خود را افروخته بداريد. بايد مانند كساني باشيد كه انتظار آقاي خود را مي‏كشند كه چه وقت از عروسي مراجعت كند. تا هر وقت آيد و در را بكوبد، بي‏درنگ براي او باز كنند. خوشا به حال آن غلامان كه آقاي ايشان چون آيد ايشان را بيدار يابد. پس شما نيز مستعد باشيد، زيرا در ساعتي كه شما گمان نمي‏بريد، پسر انسان مي‏آيد.22»
مسيحيت ضمن تأكيد بر غير منتظره بودن بازگشت عيسي، هدف از اين بازگشت را ايجاد حكومتي الهي در راستاي حكومت الهي آسمان‏ها ارزيابي مي‏كند23.
علاوه بر اين ظهور مسيح را يگانه راه حل براي ادامه حيات و زندگاني بر مي‏شمرد24. عيسي را منجي انسان‏ها و پادشاه پادشاهان معرفي مي‏كند25. وي بر اساس سخنان دانيال نبي سيستم اجتماعي، اقتصادي، سياسي، تربيتي و مذهبي جهان را عوض خواهد كرد و جهاني بر مبناي راه و روش خدا بنا مي‏كند26. مسيحيان همچنين براي ظهور حضرت عيسي بن مريم علاماتي قائل مي‏باشند: «عنقريب بعد از آن آزمايش سخت، روزگاران خورشيد تيره و تار مي‏گردد و ماه نور خود را از دست خواهد داد و ستارگان افول خواهند كرد و قدرت‏هاي آسماني نيز به لرزه در خواهند آمد و سپس آثار و علائم ظهور آن مرد آسماني اشكار خواهد شد و سپس تمامي قبائل زمين نگران و غمگين مي‏گردند و آنگاه عيسي از ابرهاي آسمان با جلال و شكوه و قدرت فرو خواهد آمد.27»
در انجيل مرقس نيز ضمن تاكيد بر مضامين گذشته، به جمع‏آوري ياران توسط مسيح اشاره شده است: «سپس عيسي با شكوه و جلال و قدرت خواهد آمد و فرشتگان تحت امر خود را به اطراف و اكناف عالم روانه خواهد كرد و منتخبان خود را از چهار گوشه جهان از بالاترين نقطه آسمان تا پايين‏ترين نقطه زمين جمع خواهد كرد.28»
روايات اسلامي نيز بر آمدن حضرت مسيح عليه‏السلام صحه مي‏گذارند. از جمله آن كه پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله فرمودند: «وَالَّذي نَفْسي بِيَدِهِ لَيُوشَكَنَّ اَنْ يُنَزَّلَ فيكُمُ ابْنُ مَرْيَمَ حَكَما عَدْلاً وَ اِماما مُقْسِطا؛ سوگند به آن كه جانم به دست او است به طور يقين عيسي بن مريم به عنوان داوري عادل و پيشوايي دادگر در ميان شما فرود خواهد آمد.29»
همچنين مفسران در تفسير آيه 159 سوره نساء آن رابا بازگشت حضرت مسيح در آخر الزمان مرتبط مي‏دانند و اين آيه را در همين رابطه ارزيابي مي‏كنند30. به هر حال مسأله فرود آمدن مسيح عليه‏السلام و بازگشت وي در آخرالزمان از نقاط مشترك انديشه انتظار نزد مسلمانان و مسيحيان است.
البته اسلام در اين رابطه منجي موعود را مهدي عليه‏السلام معرفي نموده، او را پيشواي آخرالزمان معرفي مي‏كند: «كَيْفَ بِكُمْ (اَنْتُمْ) اِذا نَزَلَ عيسَي بْنُ مَرْيَمَ فيكُمْ وَ اِمامُكُمْ مِنْكُمْ؛ چگونه خواهيد بود، آنگاه كه عيسي بن مريم در ميان شما فرود آيد و پيشواي شما از خود شما باشد.31» يا آنكه در روايتي ديگر از قول امام باقر عليه‏السلام نقل شده است: «يَنْزِلُ قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ اِلَي الدُّنْيا فَلا يَبْقي اَهْلُ مِلَّةِ يَهُوديٍّ وَ لا نَصْرانيٍّ اِلاّ آمَنَ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ يُصَلّي خَلْفَ الْمَهْديِّ؛ پيش از قيامت، [عيسي] به دنيا فرود مي‏آيد و هيچ كس از ملت يهود و مسيحي نمي‏ماند مگر آنكه پيش از مرگ به او ايمان آورد و [آن حضرت] پشت سر مهدي عليه‏السلام نماز مي‏گذارد.32»
بي‏گمان بر هر پژوهشگر آگاه روشن است كه روايات اسلامي و اعتقادات مسيحي در رابطه با ظهور از نزديكي فراواني برخوردار مي‏باشند. مقايسه خبرهاي رسيده از روايات اسلامي در رابطه با پيشرفت غير قابل تصور علوم در زمان ظهور33؛ ايجاد رفاه اجتماعي34؛ علائم ظهور35 و ديگر موارد، با آنچه آمد به روشني اين مدعا را ثابت مي‏كند.
اين مسأله به خودي خود مي‏تواند زمينه‏هاي گفت وگو و هم‏انديشي بين انتظار اسلامي و مسيحي را فراهم آورد. ناگفته نماند كه حتي در برخي از انجيل‏هاي مورد پذيرش گروهي از پروتستان‏ها، به روشني از ظهور نجات دهنده‏اي صحبت به ميان مي‏آيد كه از فرزندان پيامبر عربي است: «مسيح در وصاياي خود به شمعون پطرس مي‏فرمايد: اي شمعون! خداي من فرمود، تو را وصيت مي‏كنم به سيد انبيا كه بزرگ فرزندان آدم و پيغمبران امي عربي است. او بيايد، ساعتي كه فرج قوي گردد و نبوت بسيار شود و مانند سيل جهان را پر كند.36»

بازگشت مسيح از زاويه‏اي ديگر

همان گونه كه پيش از اين گذشت هزاره گرايي در ميان مسيحيت همواره وجود داشته است. اين انديشه اگر چه در طول تاريخ داراي اوج و افول‏هاي بسيار بوده است اما همينك با گذر از قرن بيستم و ورود به قرن بيست و يكم اميدهاي تازه‏اي را پديد آورده است.
با نگاهي به پايگاه‏هاي اينترنتي و حجم گسترده اطلاعات آن‏ها، شور انتظار به راحتي قابل لمس است37. اين مسأله به تنهايي خطر خيز نيست، اما اگر اين مطلب را به علاوه وقوع انقلاب اسلامي، ادعاي زمينه سازي ظهور ـ كه به وسيله برخي روايات نيز تأييد مي‏شود 38ـ، نگاه جهان شمول اسلام،39 جذابيت‏هاي ذاتي شيعه و محتواي غني آن در نظر بگيريم، مسأله پيچيده‏تر خواهد شد.
حال اگر به آنچه گذشت تماميت‏طلبي غرب، نظريه جهاني سازي، انديشه پايان تاريخ فكوياما و جنگ تمدن‏ها را بيافزائيم خواهيم ديد، انديشه انتظار يكي از ميادين چالش خيز بين جهان اسلام به ويژه ايران و دنياي غرب است. ساخت فيلم‏هاي روز استقلال، آرماگدون و ماتريكس در پايان دهه نود و نوشته آداموس در دهه هشتاد نمادي از همين تقابل است. تقابلي كه با گذشت زمان روز به روز جدي‏تر مي‏شود.

پی نوشت ها :

18ـ آشنايي با اديان بزرگ، ص170.
19ـ جهت اطلاع ر.ك: توفيقي، حسين، هزاره گرايي در فلسفه تاريخ مسيحيت، مجله موعود، شماره17، ص14 ـ 20.
20ـ انجيل متا، باب 24:36.
21ـ لوقا، باب12:40.
22ـ لوقا، باب12 : 35 ـ 40.
23ـ انجيل متا، باب 6: 10.
24ـ همان، باب24:2.
25ـ مكاشفه، باب17:14 و باب19:16.
26ـ دانيال، باب2 :44 ـ 45.
27ـ انجيل متا، باب 24: 29 ـ 30.
28ـ مرقس، باب 13: 24 ـ 27.
29ـ كوراني العاملي ،علي، عصر ظهور، ص 341، به نقل از ابن حماد، الفتن (خطي)، ص 162.
30ـ نك: مجمع البيان، ج3، ص212؛ نمونه، ج4، ص204؛ الميزان (عربي)، ج5، ص143؛ همچنين در رابطه با آيات عروج و تصليب عيسي عليه‏السلام نك:آل عمران/55؛ نساء/157 ـ 158.
31ـ نبي اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله ، بحار الانوار، ج 14، ص 344؛ همچنين نك: صحيح بخاري، ج 4، ص 143 و صحيح مسلم، ج 1، ص 94.
32ـ بحار الانوار، ج 14، ص 349.
33ـ حديث از امام صادق عليه‏السلام ، بحار الانوار، ج52، ص336.
34ـ بحار الانوار، ج51، ص868.
35ـ نك: ميزان الحكمه، ج1، ص177 به بعد.
36ـ همشهري، 26/10/74، به نقل از مصلح جهاني؛ نقل از (آرمان شهر در اديان)، بزنوني، محمد علي، پگاه، ش24، ص2.
37ـ جهت اطلاع بيشتر نك: سيد احمد رضا يكاني فرد، آخرالزمان، منجي گرايي در اينترنت، مجله موعود، ش31، ص64 به بعد.
38ـ نك: عصر ظهور، علي كوراني، ص299 به بعد.
39ـ الاسلام يعلوا ولا يعلي عليه؛ پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله وسايل الشيعه، ج26، ص14.

منبع: www.bfnews.ir




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.