1) 18اسفندماه سال1275هجري شمسي: «سيد جمال الدين اسدآبادي» حكيم، فيلسوف و آزاديخواه جهان اسلام درگذشت. سيد جمال درجواني ازايران به هند رفت و اين آغازسفرطولاني او به سرزمينهاي اسلامي و مبارزه با استعماربود. سيد جمال درمصربا شيخ محمد عبده به ترويج افكاراسلامي پرداخت و براي اين كار «هفته نامه عُروَةُ الوُثقي» را منتشركرد. اين روزنامه پس از18شماره توقيف شد. سيد جمالُ الدّين اسدآبادي را مظهرانديشه اتحاد اسلام خواندهاند. او درمقطعي ازمبارزه خود
1) 18اسفندماه سال1275هجري شمسي:«سيد جمال الدين اسدآبادي» حكيم، فيلسوف و آزاديخواه جهان اسلام درگذشت. سيد جمال درجواني ازايران به هند رفت و اين آغازسفرطولاني او به سرزمينهاي اسلامي و مبارزه با استعماربود. سيد جمال درمصربا شيخ محمد عبده به ترويج افكاراسلامي پرداخت و براي اين كار «هفته نامه عُروَةُ الوُثقي» را منتشركرد. اين روزنامه پس از18شماره توقيف شد. سيد جمالُ الدّين اسدآبادي را مظهرانديشه اتحاد اسلام خواندهاند. او درمقطعي ازمبارزه خود به دعوت ناصرالدّين شاه به ايران آمد. اين شاه قاجاري قصد داشت ازوحدت اسلامي مورد نظررسيد و همچنين شخصيت سيد جمال به نفع خود سو بَرَد اما درمدتي كوتاه دريافت كه سيد و انديشههايش براي او خطرناكند؛ ازاين رو وي را به عراق تبعيد كرد. جوهره افكارسيد جمال الدّين اسدآبادي را دروحدت مسلمانان جهان ميتوان خلاصه كرد.
2) 22 ربيع الاول سال 575 هجري قمري :« ابوبكر محمد بن عمربن خليفه اموي »، مشهور به ابن خير محدث ، لغت شناس و قاري برجسته قرآن در قرطبه درگذشت . او در اشبيليه آندلس بدنيا آمد و نخستين استادش قاضي و خطيب شهر بود و تا پايان عمر استاد دركنار او باقي ماند. ابن خير همچون ديگر بزرگان ، علم آموزي را با دقت و پشتكار ، و شوق درآميخته بود و در اين راه رنج سفرهاي متعدد را در جستجوي استادان ديگر و علوم جديد برخود هموار كرد . شهرت ابن خير در روزگار ما بيشتر بواسطه اثر مهمش «فهرسه» مي باشد . اين كتاب حاوي اطلاعات ارزشمندي درباب آموزش هاي علمي در اسپانياي مسلمان قرن ششم هجري است و آگاهيهايي درباره كتابهاي مشهور و مرجع تدريس آن دوران و مكانهاي آموزشي به خواننده مي دهد .
3) وقوع غزوهي "بنينضير" و بيرون راندن يهوديان از مدينه (4 ق):پس از واقعهي غزوهي احد و شكست سپاه اسلام در برابر بتپرستان و مشركان قريش، فرصتي براي يهوديان مقيم مدينه به دست آمد تا عليه پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و مسلمانان مدينه توطئه و دسيسه نمايند. از جمله اين كه آنان با ترفندهايى قصد كشاندن پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به داخل قلعهي بنينضير را نموده تا در آن جا به وي آسيبي رسانند. مسلمانان جهت تاديب آنان و خفه كردن نطفهي نفاق، به قلعهي آنان هجوم آورده و پس از 6 روز محاصره، يهوديان بنينضير را وادار به تسليم نمودند. آنان با پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مصالحه نمودند كه جلاي وطن كرده و سرزمين و خانههاي خود را در اختيار مسلمانان قرار دهند.
4) درگذشت "محيي الدين مغربي" منجم آندلسي (682 ق)محي الدين مغربي رياضيدان و منجم آندلسي در زادگاهش فقه را آموخت اما چون گرايش بيشتري به رياضي و نجوم داشت به مطالعه در اين علوم روي آورد و دانش بسيار اندوخت. محي الدين مدتي به عنوان دستيار خواجه نصيرالدين طوسي در رصد خانهي مراغه به كار اشتغال داشت و در اين مدت، تجارب بسيار با ارزشي كسب كرد. وي داراي تاليفاتي از قبيل شكل القطاع و نيز تحرير اصول اقليدس ميباشد.
6) افتتاح كليساي معروف "نُتْرْدام" در پاريس (1250م)كليساي نُتْرْدام، كليسايى است كه در قديم، محل دو زيارتگاه بود. در سال 1136م اسقف وقت پاريس تصميم گرفت به جاي دو زيارتگاه قديمي، بنايى بزرگ بسازد. از اين رو، در 22 ژوئن 1136م نخستين سنگ اين بنا گذاشته شد و پس از آن كه ساختمان اصلي آن در سال 1177م به پايان رسيد، نماي ظاهري و نيز صحن كليسا در سال 1196م خاتمه يافت. با اين حال دراوايل قرن سيزدهم تعميرات ديگري در آن انجام شد و سرانجام پس از 114 سال كه از زمان شروع ساخت آن گذشت، در نهايت در نهم مارس 1250م با شكوه و جلال خاصي افتتاح شد. كليساي نُتْرْدام در زميني به طول 130 متر و عرض 108 متر قرار دارد كه ارتفاع ساختمان آن 35 متر و تا نوك اين بنا، 69 متر ميباشد. اين كليسا سه در به نامهاي سِنْتْ آن، قيامت و حضرت مريم(س) دارد. از نكات برجسته كليساي نُتْرْدام، نقشْ برجستههايي است كه فضايل و رذايل را مجسم ميسازد. كليساي معروف نُتْرْدام در پاريس به عنوان سمبل معماري كهن فرانسه، ساليانه پذيراي ميليونها توريست از سراسر جهان است.
7) مرگ "ميكل آنْژْ" نقاش و مجسمهساز بلندآوازه ايتاليايي (1475م)ميكلآنْژْ، نقاش، مجسمه ساز و معمار بزرگ ايتاليايى در 18 اوت سال 1475م در شهر كاپرزه ايتاليا متولد شد و با وجود مخالفت پدرش به نقاشي و مجسمه سازي پرداخت. ميكل آنژ به زودي، استعداد خود را در زمينه نقاشي، مجسمه سازي و معماري نشان داد و طي سالهاي بعد شاهكارهاي متعددي را خلق كرد. ميكل آنژ بيشترْ خود را پيكر تراش ميدانست. وي به عنوان هنرمندي از قرن شانزدهم ميلادي همچون ديگر هنرمندان اين عصر، ناگزير بود تحت حمايت حامياني كه زر و زور كافي براي سفارش دادن كارهايى در خور نبوغ او داشتند، به سر بَرَد. در سراسر دوران زندگي، بلند پروازيهاي هنري ميكل آنژ، با هوسهاي اين حاميان و ناپايداري اجتماعي زمانه و رَشْكْمندي هنرمندان ديگر و نيز تعارضهاي اخلاقي كه از درون روح خود او سرچشمه ميگرفت، در معرض تهديد و بيحاصلي بود. با اين حال تركيبات او مورد قبول پيروانش قرار گرفت و در مدت چندين نسل، از آنها تقليد ميشد. اهميت ميكل آنْژْ بيش از هر چيز در اين بود كه در هر دوره از كارش، از قوانين مرسوم فراتر ميرفت و قوانيني جديد بنياد مينهاد. هنر ميكل آنژ گرچه بر تمامي شيوههاي قديم فائق ميآمد، در عين حال با مشخصات هيچ سبكي قابل توضيح نبود. ميكل آنژ، به عنوان بزرگترين هنرمند عصر خود، تأثير فراواني بر هنر در دورههاي بعد و نيز هنر در دوره رنسانس نهاد. وي در فن معماري نيز استاد بود و هنرش را در اين رشته با ساختن قصر فارِنْزْ و كتابخانه فلورانس نشان داده است. در سال 1505م، ميكل آنژ را به رم خواندندتا آرامگاهي براي پاپ بسازد. با اين حال پاپ تمايل داشت تا سقف كليساي سيسْتين را تزيين كند. كار اين سقف بين سالهاي 1508 تا 1512م به پايان رسيد. روحانيت عميق و شكوه و جلال اسلوب اين سقف، آن را به صورت يكي از شاهكارهاي بزرگ جهان درآورده است. همچنين مجسمههاي عظيم حضرت موسي(ع) و عيسي(ع) و كتيبه بزرگ كليساي سَنپيِر در رُم و تصوير عظيم و هنرمندانه روز محشر، از مهمترين آثار ميكل آنژ به شمار ميروند. ميكل آنژ سرانجام در نهم مارس 1564م در 89 سالگي درگذشت.
8) تاجگذاري "نادرشاه افشار" و آغاز سلطنت افشاريه (1736م): پس از آرام شدن اوضاع داخلي ايران كه به دنبال شورش افغانها و سقوط صفويه در كشور ايجاد شده بود نادر قلي افشار با درايت و جنگجويى خود توانست يكي پس از ديگري بر مشكلات فائق آيد و اوضاع را كنترل كند. وي در سال 1736م كليه معتمدان محلي و كشوري را در صحراي مُغان جمع كرد و شرحي از خدمات خود و بيكفايتي آخرين شاه صفوي خواند. سپس نادر از اين افراد خواست كه درباره سلطنت تعيين تكليف كنند و در اين ميان، حاضرين او را نامزد سلطنت كردند. نادر در ابتدا با سياست كاري سعي كرد از پذيرش سلطنت خودداري نمايد. اما سرانجام پس از يك ماه تامل به شرط اينكه كسي از خاندان صفوي حمايت نكند و تمامي شركت كنندگان بايد نسبت به نادر و فرزندان او وفادار باشند، سلطنت را پذيرفت. وقتي اين شرايط مورد پذيرش حضار قرار گرفت نادرقلي افشار در نهم مارس 1736م به نام نادرشاه افشار در دشت مغان تاجگذاري كرد. وي در طول نزديك به 12 سال سلطنت خود جنگهاي مهمي از جمله جنگ با هند و عثماني كرد و غنايم بيشماري نصيب ايران نمود. نادر شاه در سالهاي پاياني عمر خود تغيير اخلاق داد و پس از كور كردن فرزندش، اغلب اطرافيان خود را كشت. در نتيجه تعدادي از سردارانش به سراپرده او حمله كردند و او را از پاي درآوردند. نادرشاه افشار به دليل جنگهاي فراوان و كشورگشاييهايي متعدد به عنوان "ناپلئون شرق" معروف است.
9) درگذشت "هانري فابر" دانشمند فرانسوي (1915م): ژان هانري فابر دانشمند علوم طبيعي و حشره شناس معروف فرانسوي در 20 ژانويه سال 1823م در فرانسه به دنيا آمد و بعد از اتمام تحصيلات خود به تحقيق و مطالعه در علوم طبيعي پرداخت. وي علاوه بر تدريس، وقت خود را جهت مطالعه پيرامون مسائل زيستشناسي و رفتار حشرات اختصاص داد و به علت مطالعه و كنكاش فراوان درباره حشرات به او "شيفته حشرات" ميگفتند. فابر نخستين دانشمندي بود كه درباره مكانيسمِ واكنشهاي غريزي جانوران، به ويژه حشرات براي حفظ حياتشان به تحقيق جامع پرداخت و اطلاعات ارزشمندي نيز به دست آورد و نتيجه تحقيقات و مطالعات خود را در قالب نزديك به 40 اثر علمي ارائه نمود كه 10 جلد از آن به عنوان "يادداشتهاي حشرهشناسي" كه طي 28 سال نگاشته شده، به موضوع مورد علاقه وي اختصاص دارد و حاوي مشاهدات و نظرات وي درباره رفتار حشرات ميباشد. ديگر آثار فابر عبارتند از: زندگي اجتماعي در دنياي حشرات و اطلاعات مقدماتي درباره علم طبيعي. هرچند در اين ميان، نظرات فابر به ويژه در مورد اثبات غريزه در حشرات، باعث برپا شدن بحثهاي فراواني شد و انتقاداتي را نيز برانگيخت. وي سرانجام در 9 مارس 1915م در 92 سالگي درگذشت.
10) مرگ "مناخيم بگين" سياست مدار و از پايه گذاران رژيم صهيونيستي (1992م): مناخيم بگين، سياستمدار كهنهكار رژيم صهيونيستي در 16 اوت 1913م در منطقه بالتيك در لهستان به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي، به فرماندهي سازمان يهودي ايرْگون كه كار انتقال يهوديان به فلسطين اشغالي را بر عهده داشت انتخاب گرديد. بگين در سال 1948م، جنبش سياسي موسوم به هروت را كه منعكس كننده افكار و عقايد وي و همفكرانش بود پايهريزي كرد و در سال بعد نيز به عضويت پارلمان اسرائيل موسوم به كِنِست درآمد. او در سال 1967م وزير مشاور در امور خارجي و در سال 1977م نخستوزير رژيم صهيونيستي گرديد و اين سمت را تا سال 1982م حفظ كرد. آغاز توسعه سريع شهركهاي يهودينشين، الحاق جولان به قلمرو رژيم صهيونيستي، تلاش براي انتخاب بيت المقدس به عنوان پايتخت اسرائيل، طرح تجاوز سراسري به لبنان در سال 1982م و پيشروي تا بيروت و بالاخره قتل عام ساكنين اردوگاههاي صبرا و شتيلا از مهمترين رخدادهاي دوران پنج ساله نخست وزيري ننگين وي محسوب ميشوند. او در دوران نخستوزيري خود با كمكهاي اطلاعاتي گسترده سازمانهاي جاسوسي رژيم صهيونيستي موساد و سازمان جاسوسي امريكا، سيا و بهرهگيري از دستگاههاي ارتباط جمعي غربي و صهيونيستي، انور سادات، رئيس يكي از بزرگترين كشورهاي عربي يعني مصر را فريفت و با انعقاد پيمان كمپ ديويد در سال 1978م، با نشان دادن خود به عنوان چهرهاي طلحطلب به دريافت جايزه صلح نوبل نائل گرديد. بگين در سالهاي پس از استعفاي خود دچار نوعي بيماري جنون و عدم تعادل رواني گرديد و سرانجام بر اثر حمله شديد قلبي در نهم مارس 1992م در 79 سالگي جان سپرد. مناخيم بگين، سياستمدار اسرائيلي، به عنوان يكي از ستونهاي اصلي حاكميت سياسي اسرائيل ظرف نيم قرن بود. او از زماني كه وجود صهيونيستها در جغرافياي خاورميانه فقط در حد چند گروهك آدمكش و تروريست خلاصه ميشد و هرگز چيزي به نام دولت اسرائيل در فلسطين اشغالي وجود نداشت، از اركان اصلي نظام آتي صهيونيستي محسوب ميشد. بگين طي پنجاه سال تاريخ فعاليتهاي سياسي خويش، يك شاخص براي ترسيم ماهيت نظام حكومتي اسرائيل بود. تاريخ جنايات، تروريسم، تخريب، آدمكشي، قتل، غارت و شكنجه در اسرائيل با تاريخ حيات سياسي بگين ارتباطي ناگسستني دارد و با آن عجين شده است.
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.