دستهبندی کلی افراد جامعه بر اساس رویکردشان در مواجهه با دیگران
در یک دستهبندی کلی، افراد جامعه را به سه زیرگروه مختلف تقسیمبندی میکنند:کسانی که در بیشتر مواقع، بهدنبال جلبرضایت دیگران هستند و نظر آنها برایشان اهمیت دارد؛
کسانی که به نظر دیگران درباره خودشان اهمیتی نمیدهند یا کمتر به آن اهمیت میدهند؛
کسانی که هم سعی بر جلبرضایت دیگران دارند و هم به خودشان اهمیت میدهند و تعادلی میان این دو ایجاد میکنند.
بیشتر ما در زیرگروه سوم جای میگیریم؛ یعنی هم بهدنبال جلبرضایت دیگران هستیم و هم به احساس و افکار درونی خودمان اهمیت میدهیم و سعی میکنیم خودمان را هم راضی نگه داریم.
برخورد جامعه با افراد فاقد نیاز به تایید اجتماعی
نیاز به تایید اجتماعی است که جامعههای منسجم را سر پا نگه میدارد. کسانی که به ساز خودشان میرقصند و برایشان مهم نیست دیگران دربارهشان چه فکری میکنند، تنها درصورتی بهعنوان عضوی از جامعه پذیرفته خواهند شد که در درجه اول، جامعه به آنها نیاز داشته باشد و در درجه دوم، خودشان مایل به برطرفکردن این نیاز جامعه باشند. حال اگر نخواهند این نیاز را برطرف کنند، یا جامعه آنها را طرد میکند و یا آنکه بهشکلی خودخواسته خودشان را از صحنههای جمعی کنار میزنند و به انزوا گرایش پیدا میکنند.مدارای جامعه با این دسته از افراد که بهقولی ساز مخالف میزنند، بر اساس روش و اسلوب مشخص و ثابتی صورت نمیگیرد؛ گاهی با آنها مدارا میکند و گاهی خیر. به همین خاطر است که بیشتر این افراد برای بهدستآوردن تایید اجتماعی و پذیرفتهشدن در اجتماع، از خود انگیزه نشان میدهند.
پژوهشهایی درباره تایید اجتماعی
سالها پیش، محققان فرضیهای را مطرح کردند مبنی بر اینکه افرادی که نیاز شدیدی به تایید اجتماعی و عزتنفس بالا دارند، بیشتر از سایرین با ظاهرسازی کارشان را پیش خواهند برد. آنها ترجیح میدهند ظاهرسازی کنند تا موفق و مترقی به نظر برسند؛ اینگونه خودشان را در معرض خطر پذیرفتهنشدن در اجتماع یا طرد شدن از آن قرار نمیدهند.تحقیقات بیشتر دراینباره حکایت از آن داشت که زنان در مقایسه با مردان، بیشتر به این دست ظاهرسازیها تمایل نشان میدهند. شاید این مسئله به انتظاراتی ارتباط داشته باشد که از زنان در جوامع مختلف میرود؛ یعنی زنانی که عزتنفس بالایی دارند در مقایسه با مردان، بیشتر تحتفشار هستند که خود را در جامعه، موفق و امیدوار نشان دهند.1
نیاز به تایید اجتماعی در گذر سالیان
مقیاسهای سنجش نیاز به تایید اجتماعی باتوجهبه این نکته کلیدی طراحی میشوند که افراد تا چه حد در مواجهه با دیگران، پایبند به عرف هستند.در سالهای اخیر، محققان متوجه این موضوع شدهاند که در گذر سالیان، روند نیاز به تایید اجتماعی دستخوش تغییراتی شده است. به اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی (۱۳۵۰ شمسی) که برگردیم، متوجه خواهیم شد که در آن زمان، مردم کمتر به نظر دیگران درباره خودشان اهمیت میدادند و در جامعه، خود واقعیشان را نشان میدادند (ادراک و احساساتشان درباره جهان اطراف را بدون ظاهرسازی برای جلبرضایت دیگران بیان میکردند).
بنابراین در آن سالیان، برخلاف حالا که عزتنفس بالا ارتباط تنگاتنگی با نیاز به تایید اجتماعی دارد، برای کسب عزتنفس بیشتر، به فردیت تا سرحد خودشیفتگی اهمیت داده میشد؛ فردیتی که حتی میتوانست پایبند به عرف یا آداب و رسوم جامعه نباشد و نوعی ساختارشکنی در آن دیده شود.2
عوامل تأثیرگذار بر نیاز به تایید اجتماعی
بالارفتن سن
هر چه سن ما بیشتر می شود، نیاز به تایید اجتماعی برای کسب عزت نفس، کم تر میشود،؛ چون هرچه بیشتر تجربه کسب کنیم، از بار اضطراب و نگرانی ها کاسته می شود و بیشتر به خودمان اطمینان می کنیم. بنابراین نیاز به تایید اجتماعی و نقش آن بر عزت نفس، بیشتر در همان سنین اولیه کودکی احساس میشود.البته این بدان معنا نیست که طرد شدن از سوی دیگران یا مواجه شدن با بی تفاوتی های آن ها، بهطور کامل بی ضرر باشد. فارغ از مسئله سن و سال، آن چه باید مدنظر قرار دهیم و بیشتر از هر چیز دیگری اهمیت دارد، این است که فرد برای کسب عزت نفس، بیشتر متکی به چه منابعی است. اگر عقاید دیگران و پذیرش آن ها است که برایش عزت نفس می آورد، نیاز به تایید اجتماعی در تمامی طول عمر، نقشی تعیین کننده برایش خواهد داشت.
کسانی هم که بیشتر از دیگران در معرض اظهار نظرها و نگاه های ناملایم مردم جامعه هستند و کمتر پذیرفته می شوند، ممکن است برای محافظت از خودشان، به طور کلی از تعامل اجتماعی روی گردان شوند. این مسئله گاهی تا سرحد انزوا کشیده می شود
عوامل دیگر
سن و سال تنها عامل تاثیرگذار بر نیاز به تایید اجتماعی نیست و عوامل دیگری هم بر آن تأثیرگذارند: ازجمله می توان به عوامل فرهنگی، ماهیت جامعه، تأثیرات نسلی و ویژگی های نهادینه شده در افراد اشاره کرد همچنین ویژگی های جمع یا گروهی که فرد تصمیم می گیرد عضوی از آن باشد، بر چگونگی رفتار او نقشی تعیین کننده خواهد داشت مثلا جمعی که بیشتر بر پایه مدارا تشکیل شده باشد و به فردیت افراد و ویژگی های منحصر به فرد هریک اهمیت دهد، تأثیری به مراتب متفاوت تر از جمعی خواهد داشت که نیازمند پیروی بی چون و چرای اعضایش است.3
سخن آخر
نمیتوان تأثیر دیگران بر احساس و افکار ما درباره خودمان را دستکم گرفت. بیشتر ما به آنچه دیگران درباره ما میگویند و فکر میکنند، اهمیت میدهیم و به داوری مثبت آنها چشم امید داریم، بهویژه اگر بخواهیم روابط اجتماعی خود را حفظ کنیم.البته باید به خاطر داشته باشیم که کسب عزتنفس یا بالارفتن آن، رویهای زمانبر است و در طول سالیان طولانی، همگام با رشد و توسعه فردی ما رخ میدهد و صرفا متکی بر نیاز به تایید اجتماعی نیست. شاید دستیابی به این هدف، کار دشواری باشد و هرکسی از پس انجامش برنیاید، اما حداقل برای حفظ سلامت روان خود هم که شده است، باید برای محققکردن این هدف تلاش کنیم؛ فارغ از آنکه نتیجه چه باشد.2
پی نوشت:
1.www.imdb2.ir
2.www.chetor.com
3.www.bayatco.ir