جهت گیری بسیج
نیروهای نظامی در دنیا از جهت گیری های مختلفی برخوردارند؛ بعضی از آن ها در جهت منافع ملی خود مبارزه می کنند و می جنگند؛ این دسته به حق و نا حق کاری ندارند و صرفا منفعت حزبی و یا ملی را در نظر می گیرند به قول آدلف هیتلر سرباز نازی برای آلمان می جنگد خدا، انسانیت، احساسات و هر ارزش دیگری برای او یعنی آلمان؛ تقریبا می توان گفت همه ارتش های دنیا که از مبدأ الهی فرماندهی نمی شوند همین جهت گیری را دارند و در ایران پیش از انقلاب نیز دقیقا همین جهت گیری بود به گونه ای که سر در همه پادگان های نظامی نام شاه و میهن در کنار و هم تراز خدا قرار داشت و این یعنی نبود یکی مساوی با فقدان دیگری است.این در واقع همان وجه تمایز بسیج با سایر نیروهای نظامی است. بسیج که به فرمان مستقیم معمار کبیر انقلاب امام خمینی(ره) در تاریخ پنجم آذر 1358 تشکیل شده بود جهت گیری خود را در راستای اعتلای کلمه توحید قرار داد و از همین مسیر به مبارزه با مستکبرین جهان و جریان های ضد الهی برخواست. آنچه بسیج را ممتاز و متمایز نمود این واقعیت بود که همه چیز را در جهت الهی تفسیر می کرد و هر حرکتی را با سوگیری ربانی انجام می داد. این واقعیت را می توان در کلمات و وصیت نامه های شهدا به وضوح مشاهده کرد؛ به قول شهید محمد ابراهیم همت: برای اینکه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما بشود باید اخلاص داشته باشیم و برای اینکه ما اخلاص داشته باشیم؛ سرمایه می خواهد که از همه چیزمان بگذریم و برای اینکه از همه چیزمان بگذریم؛ باید شبانه روز دلمان و وجودمان و همه چیزمان با خدا باشد؛ انقدر پاک باشیم که خدا کلا از ما راضی باشد؛ قدم برمی داریم برای رضای خدا؛ قلم بر می داریم روی کاغذ برای رضای خدا؛حرف می زنیم برای رضای خدا؛ شعار می دهیم برای رضای خدا؛ می جنگیم برای رضای خدا؛ همه چیز همه چیز همه چیز خاص خدا باشد؛ که اگر شد پیروزی نزدیک است؛ چه بکشیم چه کشته بشویم که اگر اینچنین باشیم پیروزیم؛ و هیچ ناراحتی نداریم و شکست معنا ندارد برای ما ؛ چه بکشیم چه کشته بشویم پیروزیم اگر اینچنین باشیم.
اخلاص در عمل
اخلاص در عمل یکی دیگر از مزیت های بسیج در طول حیات طیبه خود است. آنچه در ارتش ها و نیروهای نظامی دنیا مرسوم است این است که نیروی نظامی بر اساس منافع و با توجه به سود و ضرر به مبارزه و جنگ می پردازند؛ در واقع آنچه در نیروهای نظامی دنیا وجود دارد این است که به خاطر نداشتن آرمان الهی هدف خود را در دایره دنیا ترسیم می کنند و اگر پای منفعت در کار نباشد قدم از قدم برنمی دارند؛ همین روحیه باعث شده است تا قوی ترین ارتش های دنیا در مقابله با روحیه بسیجی به زانو در بیایند این مسئله در جنگ تحمیلی کاملا مشهود است، جالب است بدانید که در دفاع مقدس بیش از 58 کشور دنیا مشارکت داشتند و جمهوری اسلامی از 52 کشور دنیا اسیر گرفت و این یعنی ایران در مقابل تمامی کانونهای قدرت جهانی ایستاده بود و این ممکن نبود مگر اینکه مبارزه را از همه آنچیزی که غیر از خدا بود خالی کرده و خالصانه به میدان جهاد پا گذاشته باشند.امام خمینی در مورد خلوص بسیجیان می فرماید:
بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده اند .. من همواره به خلوص و صفاى بسیجیان غبطه مى خورم و از خدا مى خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجى ام.[1]
شهادت طلبی
پای جان که در میان باشد دیگر باید خیلی مرد باشی که پا به میدان بگذاری و برای آرمانت مبارزه کنی؛ یکی از چیزهایی که در متمایز شدن شجره طیبه بسیج از نیروهای نظامی و شبه نظامی دنیا نقش بسزایی دارد روحیه شهادت طلبی و گذشتن از جان است که این نیز از همان اعتقاد توحیدی نشئت گرفته و شاخ و برگ همان نگاه به حساب می آید، این روحیه باعث شد تا سلطان هاشم الطائی، وزیر دفاع دوران رژیم صدام در مقابل این روحیه به عجز برسد و بگوید من با هر گروهی می جنگم و برای هر جنگی برنامه لازم را دارم؛ اما با کسانی که از مرگ هراسی ندارند نمی دانم چگونه باید بجنگم! و یا فکویاما فیلسوف و نظریه پرداز امریکایی زمانی که برنامه پیشنهادی خود را برای نابودی شیعه مطرح می کند می گوید ما باید دوبال شیعه را نابود کنیم تا او دیگر نتواند به پرواز در آید و آن دو بال عبارتند از بال سرخ شهادت و بال سبز انتظار.نکته قابل توجه اینکه همین روحیه باعث شد تا بسیجیان خمینی در سخت ترین شرایط خم به ابرو نیاورند و حتی آنجا که باتوم اسارت تن رنجورشان را می نواخت لحظه ای از آرمان هایشان بر نگردند؛ اما نبود این روحیه باعث شد تا سربازان بزرگترین ابرقدرت دنیا وقتی روی آب های نیلگون خلیج فارس به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند مانند کودکان خردسال به گریه و زاری بپردازند و در مقابل عظمت ایران اسلامی زانو بزنند.
آرمان بلند جهانی
قد آرمان هایت هر چه بلند تر باشد بیشتر به خود جرأت هزینه می دهی و وقتی آرمانت جهانی باشد و به دنبال ساختن دنیایی الهی باشی از همه چیز از داشته و نداشته ات می گذری؛ تفاوت بسیج با سایر نیروهای نظامی در دنیا این است که بسیج آنگونه که امام خمینی پایه هایش را ریخت به دنبال دنیایی الهی بود که همه انسان ها بتوانند بدون سیطره ظلم در آن زندگی کنند و مسیر الهی حیات و زندگی خود را بپیمایند در واقع نیروی بسیجی بر خلاف نظامی بلک واتر از مبارزه چیزی برای خود نمی خواهد او فقط می خواهد هیچ کس در هیچ کجای دنیا تحت سیطره هیچ ظلمی نباشد و هر کس آنگونه که می خواهد و آن طور که آموخته است به سوی رشد و تعالی قدم بردارد؛ او می جنگد تا انسانیت در گستره زمین نمیرد. امام خمینی در مورد دایره فعالیت بسیج می فرماید:.jpg "بسیج رویش طیبه انقلاب")
اتصالات معنوی
انسان با همه قدرتش و با همه قابلیت هایش موجودی ضعیف در پهنه اتفاقات و حوادث است و تاریخ نشان داده است که چه بسیار انسان های قدرتمندی که در حادثه ای و یا در لحظه ای از اوج قدرت به حضیض ذلت رسیده اند؛ در این میان قوی ترین انسان ها کسانی هستند که به یک منبع قدرت لایزال متصل باشند؛ چنین کسانی مانند کوهی استوار در مقابل حوادث می ایستند و با قدرتی که از جانب خدا احساس می کنند هر نا ممکنی را ممکن می سازند؛ شاهد این مدعا را اگر بخواهیم باید ساعتی را پای صحبت اروند بنشینیم و از فاو بپرسیم که چگون جوان روستایی که تا دیروز حتی در استخر هم شنا نکرده بود از اروند وحشی با 70 کیلومتر دبی رود شناکنان رد می شود تا فاو را فتح کند و این کدام قدرت است که توان لبخند در اسارت را به جوانی می دهد که به دست وحشی ترین آدم ها در سوریه اسیر شده است و می داند که سرنوشتی جز شهادت ندارد! یقینا این همان اتصال معنوی و ناله های نیمه شب است که از زاهدان تاریک نشین شیران غران روز را می سازد.باید به این نکته اذعان کرد که بسیج یک نیروی منحصر و سازمانی در ایران نیست بلکه هرکجا در اقصی نقاط عالم مولفه هایی که گفته شد عینیت خارجی پیدا کرد بسیج عینیت پیدا کرده است؛ خواه حزب الله لبنان باشد یا حشد الشعبی عراق یا انصار الله یمن.
پی‌نوشت:
[1] پیام امام خمینی (ره) در تشکیل بسیج
