وقتی دلمان می گیرد باید چیکار کنیم؟

در زندگی همهٔ ما روزهایی هست که خوشحال نیستیم و به‌قول معروف دل‌مان گرفته است. در چنین شرایطی احساس غم و اندوه می‌کنیم و به‌دنبال راهی برای تسکین آن می‌گردیم.البته کاملا طبیعی است که گاهی کمی غم به سراغ‌مان بیاید، اما اگر این شرایط حالت مزمن به خودش بگیرد باید آن را جدی گرفت.
پنجشنبه، 6 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: نیر زارع کابدول
موارد بیشتر برای شما
وقتی دلمان می گیرد باید چیکار کنیم؟

ناراحتی موقتی با افسردگی تفاوت دارد

برخی از افراد کوچک‌ترین احساس غم و ناراحتی را نشانه افسردگی می‌دانند، اما این درست نیست. احساس غمی که گاه‌گاهی به‌سراغ ما می‌آید طبیعی است و همه آن را تجربه می‌کنند؛ اما افسردگی نوعی بیماری است و نشانه‌های خاص خودش را دارد. افسردگی درصورت بی‌توجهی، سبب مشکلات جسمی و روحی جدی‌تری می‌شود. بااین‌حال، فراموش نکنید که ناراحتی‌های موقتی هم اگر بیش‌ازحد تکرار شوند، کم‌کم باید منتظر علائم افسردگی باشید. اگر واقعا احساس کردید که ممکن است افسرده شده باشید، حتما به روان‌شناس مراجعه کنید و به‌فکر درمان باشید.


وقتی دل آدم می‌گیرد، تغییرات مهمی در بدن اتفاق می‌افتد

غم و ناراحتی حتی در خفیف‌ترین شکل آن می‌تواند بر احساسات، افکار و رفتارمان تأثیر بگذارد. در این شرایط نمی‌توانیم راحت بخوابیم؛ به همین دلیل، خستگی و ناامیدی به ما فشار می‌آورد. این امر به‌نوبهٔ خود سبب می‌شود حتی آسان‌ترین کارها را با زحمت بیشتری انجام دهیم. سرگرمی‌ها و علایق‌مان دیگر خوشحال‌مان نمی‌کنند و آن‌چنان کلافه‌ایم که حس می‌کنیم نمی‌توانیم از این وضعیت خلاص شویم.

اما خوشبختانه برای رفع این مشکل راهکارهایی وجود دارد. حالا در این مطلب، دلایل علمی این راهکارها را با هم بررسی می‌کنیم.


یاد خدا: منبع آرامش و انرژی‌های مثبت

خداوند منبع انرژی مثبت است. صحبت‌کردن با خداوند راهی برای متصل‌شدن به بیکران هستی است و به ما کمک می‌کند به آرامش برسیم. به‌ویژه در موقعیت‌های سخت، حتی افرادی که رابطهٔ نزدیکی با خدا ندارند ناخودآگاه اسمش را به زبان می‌آورند. ۹ درصد از کاربران گفتند صحبت‌کردن با خدا و به‌یاد او بودن تنها چیزی است که غم‌شان را برطرف می‌کند.

حتما نباید فردی مذهبی یا عرفانی‌مسلک باشید تا با خدا ارتباط برقرار کنید. کافی است باور کنید که خداوند گوش می‌دهد و برای حرف‌های‌تان اهمیت قائل است. فقط با او راحت و در آرامش صحبت کنید یا برایش چیزی بنویسید. می‌توانید کتاب‌های آسمانی مخصوص دین خودتان را بخوانید. قرآن، انجیل و تورات همه دربارهٔ خدا هستند. حضور او و کلامش می‌تواند بخشی از ناراحتی شما را تسکین دهد.

وقتی دل‌مان می‌گیرد، معمولا روی نداشته‌ها، شکست‌ها، غصه‌ها و چیزهایی که آرزو می‌کنیم کاش طور دیگری بودند تمرکز می‌کنیم؛ اما وقتی تمرکزمان را روی خداوند قرار می‌دهیم، بخشی از این بار سنگین را به بیرون از ذهن‌مان هدایت می‌کنیم. از سوی دیگر، درست مانند کودکی که در کنار پدر و مادرش آرامش دارد، ما هم وقتی خودمان را به خدای بزرگ می‌سپاریم، راحت‌تر با غم‌ها و ترس‌ها کنار می‌آییم. می‌دانیم که او مراقب ماست؛ بنابراین روح‌مان آرام می‌گیرد. خداوند به ما امید می‌دهد که فردا روز بهتری است و غم با گذشت زمان برطرف خواهد شد.1

وقتی دلمان می گیرد باید چیکار کنیم؟


ورزش کنید

احتمالا تا به حال در مورد تاثیرات مثبت ورزش بر سلامت جسم چیزهایی بسیاری شنیده‌اید اما تاثیرات ورزش در زمینه سلامت روان اغلب کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. در حالی که فعالیت‌های بدنی به خصوص ورزش‌های هوازی در بهبود روحیه تاثیر بسزایی دارند. ترشح آدرنالین هنگام ورزش کردن به شما کمک می‌کند تا بتوانید یک روز بد را راحت‌تر پشت سر بگذارید و با وجود همه ناراحتی‌ها احساس نشاط را در خود حفظ کنید. 


موسیقی مناسبی را انتخاب کنید

گوش دادن به موسیقی زمانی که دلتان گرفته است می‌تواند تا حد بسیاری به شما کمک کند. البته بسیاری از افراد هنگامی که غمگین هستند با گوش دادن به آهنگ‌های غمگین حال خود را بدتر می‌کنند. درنتیجه نوع موسیقی که انتخاب می‌کنید بسیار اهمیت دارد. اگر حوصله گوش دادن به یک موزیک شاد و پرانرژی را ندارید گوش دادن به یک موسیقی بی کلام و آرامش بخش می‌تواند گزینه مناسبی باشد و تاثیر شگفت انگیزی روی خلق شما داشته باشد. 


با یک دوست صحبت کنید 

گاهی اوقات افراد تنها به یک گوش شنوا نیاز دارند. کسی که بتواند کنار او احساس امنیت کنند و نگرانی‌ها ودغدغه‌هایشان را آزادانه با او در میان بگذارند. در این شرایط حتی اگر فرد مقابل هیچ راهکاری نیز ارائه ندهد همین فرایند صحبت کردن به فرد کمک می‌کند تا بتواند احساس بهتری داشته باشد. به همین خاطر زنگ زدن به یک دوست صمیمی می‌تواند فکر خوبی در جهت تغییر روحیه شما باشد.2


حسش کنید

شاید دور از عقل به‌نظر برسد،اما اغلب سریع‌ترین شیوه برای خلاص شدن از حال بد این است که به خودتان اجازه دهید تا این حال را حس کنید. مانند تمام چیزها،حس و حال،زودگذر است و درنهایت تمام می‌شود. همه ما می‌دانیم که گریه کردن چه حس خوبی می‌دهد.حس عطوفت و رهایی در اعماق گریه وجود دارد که مثل طوفان و رگبار،موجی از هوای گرم را منتشر می‌کند.

به خودتان اجازه گریه دهید،به بالش مشت بکوبید،درمورد تاریک‌ترین و عمیق‌ترین ترس‌تان بنویسید و هرکاری که باعث می‌شود حال بد از شما دور شود انجام دهید.


درلحظه باشید

حال و هوای ما معمولا یا نتیجه نگرانی از آینده است و یا ناراحتی و عصبانیت از گذشته.

یک راه موثر برای رهایی از این تنگنا این است که به زمان حال برگردید.تکنیک‌هایی مانند مدیتیشن اندیشیدن به ما یاد می‌دهند که چطور توجه‌مان را به زمان حال معطوف کنیم؛ مخصوصا با تمرکز روی تنفس‌مان.

محققان این روش را توصیه می‌کنند،ارزش امتحان کردن را دارد.


به حال بدتان توجه کنید

گاهی به‌نظرمی‌رسد حال بد ما ناشی از هیچ است، اما این اتفاق به‌ندرت می‌افتد. سعی کنید خودتان با کمک مکاشفه و اندیشه و یا با کمک یک مشاور، ریشه حال بدتان را پیدا کنید.

اغلب می‌توانید با قدم‌های محکم حس و حال ناخوشایندتان را مهار کنید. مثلا شاید لازم باشد حد و مرز روشن‌تر و بهتری با یکی از اعضای خانواده‌تان تعیین کنید و یا گپ و گفتی با رئیس‌تان داشته باشید. به آن‌چه که حس‌تان سعی دارد به شما بگوید توجه کنید.3


قضاوت را برای همیشه فراموش کنید 

در مورد خودتان بیش از دیگران کنجکاوی کنید، هنگامی که مشکلی برایتان پیش می آید، دیگران را مقصر ندانید و آنها را به قضاوت ننشینید، بهتر است به درون خودتان رجوع نمایید و سهم خود را در مشکل به وجود آمده شناسایی کنید.یادتان باشد مقصر دانستن دیگران، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه شما را از خویشتن واقعی تان نیز دور خواهد ساخت. توصیه می کنیم به جای قضاوت کردن و یا پیش داوری های منفی چه در مورد خودتان و چه در مورد دیگران، به دنبال راه حل هایی برای حل مشکلات باشید که بتوانید به خودتان و دیگران کمک کنید.

اگر در مورد دوستی احساس خشم و ناراحتی می کنید، به جای تادیب و یا سرزنش کردن وی، به این بیندیشید که آن فرد، چگونه در این موقعیت بحرانی قرار گرفته و چرا مرتکب چنین خطایی شده است.تلاش کنید شرایط وی را بیش از پیش درک کنید، اگر چه القای چنین عطوفت و مهربانی نسبت به خود هم ضروری است، چه بسا برخی از افراد، در مورد خطاها و اشتباهات خویش دیده اغماضی ندارند و دایما با خودسرزنش گری، خویش را تادیب می کنند. برای مثبت بودن باید تصمیم بگیرید بیشتر درک کنید و کمتر قضاوت کنید.


دنبال کشف مثبت ها باشید 

همیشه منفی بودن بد هم نیست، چه بسا گاهی اوقات افکار منفی داشتن مفید و سودمند است، به شرط آن که بتوانید از آنها به درستی استفاده کرده و به عنوان یک عاملی انگیزشی که می تواند شما را به شرایط مثبت سوق دهد، بهره گیرید. تلاش کنید در هر موقعیت منفی و یا در رویارویی با افراد منفی، چیزی را جستجو و کشف کنید که آن را تحسین می کنید و یا آن را به عنوان ویژگی ارزشمند این شرایط منفی قلمداد می کنید.
 
حقیقت شرایط را آنگونه که در واقع هست، درک کنید، سپس به این مهم بیندیشید که از آن شرایط موجود چه می خواهید و یا قرار است چه چیزی را در آن موقعیت تغییر دهید، به طور حتم این طرز تفکر، شما را به سمت تغییر مثبت رهنمون خواهد شد، چه بسا بعضی اوقات شرایط سخت زندگی به ما کمک می کنند که ارزشمندترین منابع را برای ایجاد تغییر و تحولات شگرف در زندگی مان بیابیم. پس به جای غرق شدن در شرایط منفی، به دنبال نکات مثبت آن شرایط منفی باشید و به بهترین نحو ممکن از آن استفاده کنید، به خاطر داشته باشید این امر نه تنها شما را از شر افکار منفی همیشه مزاحم رها می کند، بلکه بین افکار مثبت و منفی شما تعادل نیز ایجاد می کند.4


از جملات انگیزشی استفاده کنید

استفاده از جملات انگیزشی به شما کمک می کند تا مثبت اندیشی بیشتری داشته باشید و بتوانید فرصت های بیشتری را در زندگی خود خلق کنید. از آنجایی که روانشناسان معتقدند تمام رفتارها و احساسات ما ریشه در نوع افکار و نگرش ما دارند جملات انگیزشی با تغییر دادن نگاه و طرز فکر ما نسبت به زندگی می توانند کمک کنند تا بتوانیم کمتر خلق غمگین را تجربه کنیم و زمان هایی که دلمان می گیرد راحت تر شرایط را تغییر دهیم.

وقتی دلمان می گیرد باید چیکار کنیم؟


گریه کنید

برخی افراد گریه را ناشی از ضعف یا آسیب پذیری می دانند؛ اما واقعیت این است که گریه پاسخ طبیعی بدن در برابر احساس غم است. برخی اوقات بهتر است به جای سرکوب کردن یک احساس غم، آن را بیرون بریزیم. گریه کردن باعث سبک تر شدن افراد می شود. شک نکنید اشک ریختن باعث بهتر شدن حال مان می شود.


گاهی برای دل خودتان بنویسید

تحقیقات نشان می دهد نوشتن هیجانات روی کاغذ حتی اگر هرگز آن ها را نخوانید می تواند به بهبود حال شما کمک کند. این موضوع در مطالعات مختلفی آزمایش شده و نتایج نشان می دهد که نوشتن احساسات حتی می تواند در درمان افسردگی و کاهش احساسات منفی عمیق نیز تاثیرگذار باشد. در نتیجه می توانید زمانیکه دلتان می گیرد گاهی دست به قلم ببرید و آنچه در درونتان می گذرد را به رشته تحریر در بیاورید.


درددل کنید

فکر می کنم همه ما این ترفند را بلد هستیم. دردددل با بهترین دوست و رفیقی که هیچ قضاوتی درباره مسایل ندارد و فقط خوب گوش می کند و شما را آرام خواهد کرد؛ بهترین راه حل درمان دلتنگی و ناراحتی است.

درددل کردن با فردی قابل اعتماد مانند دوست صمیمی، روان درمانگر (روان درمانی)، درمان شناس (تراپیست) یا حتی عضوی از خانواده مانند مادر روش بسیار خوبی برای برطرف کردن ناراحتی است.5


پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.honarehzendegi.com
3.www.alamto.com
4.www.beytoote.com
5.www.saednews.com


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط