تربیت مناسب، لوازم و مقدماتی دارد. بدون توجه به این مقدمات تربیت مطلوب شکل نمی گیرد و حتی ممکن است موجب تربیت غلط و انحراف از راه درست و در دوران بزرگ سالی زمینه پیوند فرزند ما با رفتارهای ناشایست و نا مطلوب و نا هنجار باشد.
امام سجاد صلوات الله علیه در رساله حقوق فرمودند: حق فرزند تو این است که بدانی او، از توست و هر گونه که باشد چه نیک و چه بد، در دنیای گذرا به تو منسوب است و تو در آن چه به او سرپرستی داری، مسئول هستی، در ادب نیکو و راهنمایی به سوی پروردگار و یاری او بر طاعت خداوند درباره تو و خودش. پس بر این کار پاداش میگیری اگر درست عمل کنی و کیفر می بینی اگر نادرست عمل نمایی؛ پس او را چنان تربیت کن که با اثری که بر او می گذری در دنیا زیبایی بیافرینی و با قیام شایسته به وظیفهای که نسبت به او دادی در نزد خداوند معذور باشی که هیچ قوت و نیرویی نیست مگر از خداوند.
کاهش اعتماد به نفس در کودکان می تواند معلول مسائل مختلفی باشد که در ادامه به بعضی از آنها اشاره می کنیم
دلسوزی بیش از اندازه والدین
تأیید والدین، عشق و تشویق، منابع اصلی اعتماد به نفس سالم در سنین کودکی هستند. برخی از پدر و مادر ها به هدف راحتی و آسایش فرزندان خود، بیش از اندازه به فکر کمک به آن ها در تکالیفشان هستند و برخی اوقات به صورت کامل حس تکلیف مداری و مسئولیت پذیری را در آن ها از بین می برد.فرصت انتخاب و تصمیم گیری برای کودکان، کلیدی اساسی برای اعتماد به نفس است. این موضوع به آن ها اجازه می دهد که احساس قدرت کنند. آموزش تصمیم گیری را از سطوح ابتدایی شروع کرده و به تدریج پیشرفته تر کنید. برای مثال از وی بخواهید که منوی صبحانه را از میان تخم مرغ و مربا انتخاب کند. انتخاب میان موارد ساده از سنین خردسالی، قدرت تصمیم گیری وی را به مرور زمان تقویت خواهد کرد. بدین ترتیب کودک می تواند در آینده با اعتماد به نفس بالا در مورد مسائل پیچیده تصمیم گیری کند.
برای مثال در امر پوشاندن لباس یک کودک خردسال (پیش از سن مدرسه)، بهتر است خود را کنار کشیده و فرصت یادگیری مهارت های جدید را به فرزندتان بدهید. هرچه کودک از دوران خردسالی و به تناسب سن خود با چالش های بیشتری رو به رو شود، شخصیتی قوی تر را توسعه خواهد داد که از جمله بارزترین نتایج آن اعتماد به نفس بالاتر است.
باید توجه کرد متعادل ترین عمل و ضروری ترین کار آن است که به والدین گفته شود: کاری کنید فرزندتان بداند مهم است.برای برخی بزرگ سالان رها کردن کارهای روزمرهی زندگی سخت است و شاید فکر کنند بازی با کودک اتلاف وقت است؛ اما لازم است بدانند، کاری که به نظر شما بیاهمیت است، در نظر کودک بسیار مهم و باارزش است. هرچه برای گذران وقت با کودک مشتاق تر باشید، او وقتی بزرگتر شد علاقهی بیشتری برای بودن در کنار شما خواهد داشت و شما میتوانید او را در بازیها یا کارهای خود شریک کنید. بهتر است این طور به قضیه نگاه کنید: شما دارید مهمترین کار دنیا را انجام میدهید؛ بزرگ کردن و پرورش یک انسان. به عبارت ساده تر بازی مثل سرمایه گذاری برای آینده است.
در طول بازی به کودک توجه کنید. اگر جسمتان با کودک باشد ولی ذهنتان جای دیگری، کودک متوجه میشود، حس میکند ارزشی برای شما ندارد و نتیجه میگیرد مهم نیست.
آموزش مبتنی بر ترس و افزایش فشار
ترس باعث کاهش اعتماد به نفس میشود. در برخی از محیطهای یادگیری، ترس نقش مهمی را ایفا می کند. این ترس میتواند ناشی از ترس از مجازات باشد و نتیجه آن این می شود که کودک همیشه متزلزل کارهای خود را انجام می دهدو حس شرم نا بجا برای افعال خود دارد.فشار برای انجام دادن یا حتی بیش از حد رسیدگی و نظارت مربی نیز میتواند یکی از دلایل پایین بودن اعتماد به نفس باشد. کودک میآموزد که خود را فقط از طریق نمرات و جوایز و یا توسط برخی دیگر از سیستم های تأیید شده خارجی که بسیار مشهور به ارقام اقتداری هستند، ارزشیابی کند. این تأثیر به همان اندازه برای دانش آموزان با موفقیت و دستاورد کم مضر است.
عدم توجه والدین
کودک شما به دنبال عشق و تأیید والدین خود است. کودکان نو پا پیش مادران خود می روند و فریاد می زنند: ببین من چکاری کردم! ببین چه کاری می توانم انجام دهم! حتی کودکان بسیار کوچک تر نیز سعی می کنند با رفتار هایی به روشی که امیدوارند باعث رضایت و لبخند پدر و مادر خود باشند. برای یک کودک کوچک، تأیید والدین به معنای بقا است. والدین همچنان به مراقبت از کودک ادامه خواهند داد. این همچنین به معنای احساس امنیت است؛ و از این لحاظ امنیت کودک میتواند رشد کند؛ اما اگر والدین از تأیید خودداری کنند یا اکثر اوقات را به طور جدی رد کنند، کودک کم کم اعتماد به نفس خود را از دست میدهد. آنها احساس خواهند کرد که کار اشتباهی انجام داده اند؛ اما بیشتر اوقات آنها نمیدانند چه چیز اشتباهی انجام داده اند. آیا آنها نباید به پدرشان نقاشی را که تازه ترسیم کرده بودند نشان دهند؟ آیا آنها نباید از حرکتهای جدید رقص خود افتخار میکردند؟ این نوع تجربه یکی از دلایل عمده اعتماد به نفس پایین است. اگر به طور مکرر اتفاق بیفتد، اعتماد به نفس پایین تقویت می شود.ترس های دوران کودکی
در شدیدترین موارد، علت پایین بودن اعتماد به نفس می تواند آسیب در دوران کودکی مانند بلایای طبیعی، بیماری شدید یا بداخلاقی باشد. دلایل اعتماد به نفس پایین اغلب در کودکی ریشه دارد. به همین دلیل است که مشاوره و روان درمانی در درمان آن بسیار مفید و موفق هستند. با التیام زخم های اصلی و عمیق، تصویر و تصور آنها از جهان، می تواند کودک کوچک را در درون خود ترمیم کند که باید به او ایمان داشته باشد و در صلح باشد.سرزنش کردن
درست است که تشویق همیشگی بر کودکان و افراد تحت تربیت توصیه نمی شود و باید به حد تعادل در استفاده از این ابزار تربیتی توجه شود، اما سرزنش کردن و ملامت و توبیخ افراد تحت تربیت نیز بسیار در فرآیند تربیت اثرات نا مطلوبی می گذارد. سرزنش، به معنی شماتت و عیب جویی و عیب یابی است، بدین منظور که عیب دیگری را به رخ او بکشیم و او را بر این عیب یا نقص، رسوا و بیمقدار نماییم. در حالی که ممکن است، این صفت در خودمان هم باشد ولی از آن غافل هستیم. توبیخ همیشگی می تواند در مسیر پرورش کودکان، موجب کاهش و حتی سرکوب اعتماد به نفس در آن ها شود.در مسیر و فرآیند تربیت باید به خصوصیات و ویژگیهای تربیت شونده توجه کرد. برخی از این ویژگیها خصوصیات فردی او نیست بلکه سرچشمه گرفته از سرشت و ذات انسانی تربیت شونده است. ازجمله این ویژگیها میل به عزتمندی در بشر است. خداوند متعال عزتنفس را در سرشت و وجود انسانها نهادینه کرده است. به همین خاطر انسانها دوست ندارد دیگران از خطا و اشتباهات او آگاه شوند.
مربی با توجه به این ویژگی تربیت شونده باید فرض را بر آن بگذارد که صدور چنین عملی از این فرد، ناشی از ناآگاهی به نتایج سوء آن عمل بوده است یا اصولاً از زشتی آن اطلاع نداشته یا برفرض اطلاع، ناخواسته و سهواً آن خطا را مرتکب شده است. البته باید این روش فقط در خطاهای کوچک و غیر مهم و غیر راهبردی استفاده شود.
از طرفی همیشه تذکر به تربیت شونده موجب تصحیح اعمال و رفتار او نمیشود؛ و در بسیاری اوقات افراط در نصیحت کردن موجب کم شدن حرمت مربی و پرخاشگری تربیت شونده میشود و برای ممانعت از آفت پند و تذکر زیاد باید از تغافل استفاده کرد. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه میفرمایند:
عَظِّمُوا أَقْدَارَکُمْ بِالتَّغَافُلِ عَنِ الدَّنِیِّ مِنَ الْأُمُور.[1]
بر ارزش خود با چشمپوشی از چیزهاى پست بیفزایید.
نتیجه گیری:
اعتماد به نفس متناسب، ابزار کودک در مقابل کشمکش های جهان است. بچه هایی که احساس خوبی درباره خود دارند، آسان تر می توانند در تقابل با دشواری های زندگی رفتار کند. در ادامه نکاتی را برای تقویت اعتماد به نفس کودکان معرفی خواهیم کرد.با افزایش اعتماد به نفس کودکان سلامت روان آن ها را در سالهای بزرگ سالی نیز تضمین می کنید. داشتن احساس و باوری خوب نسبت به خود در هر دوره ای از زندگی، آرامش و خوشبختی را به همراه خواهد داشت. نوع تربیت و رفتار والدین با کودک تا حد زیادی در داشتن این احساس خوب تأثیر میگذارد. رفتار های اولیه کودک براساس مشاهدات و شنیده های کودک از پدر و مادر شکل میگیرد؛ در روانشناسی کودک نوع برخورد والدین با کودک در ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در دوران کودکی و به تبع آن در بزرگ سالی بسیار حائز اهمیت است.[2]
پینوشت:
[1] - الحیاة، ج1، ص: 553
[2] - اعتماد به نفس در کودکان و توصیه هایی برای تقویت آن، احمد به پژوه