آداب و شرایط دعا
در این نوشتار با استفاده از قرآن کریم و احادیث معصومین، اشارهای اجمالی به شرایط و آداب دعا شده است و از آنجایی که شرط تحقق هرچیزی مهمتر از آداب به جا آوردن آن است اول شرایط دعا را ذکر میکنیم سپس به بیان آداب آن میپردازیم.
شرایط دعا
اول: دعا حقیقی باشد؛ همیشه آنچه را انسان از خدا میخواهد، خیر و خوبی است و هیچگاه شر و ضرر را طلب نمیکند. اگر انسان آنچه را میطلبد در واقع به ضرر او باشد مثلاً گناه باشد یا سبب گناه شود، این یک درخواست حقیقی نیست چرا که اگر حقیقت امر را میدانست، هیچ گاه آن را درخواست نمیکرد. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «ای دعا کننده هیچ گاه امر نشدنی و یا گناه درخواست مکن»[۳] چرا که اینها خیر نیستند اما تو، آنها را خیر میپنداری؛ مثلاً تشنهای برای رفع عطش ظرف مایعی را به خیال اینکه آب است طلب میکند و نمیداند آن ظرف پر از زهر است در حالیکه اگر میدانست هیچ گاه آن را طلب نمیکرد، در حقیقت او آب میخواهد نه زهر. قرآن کریم در رابطه با این درخواست غیر حقیقی انسان میفرماید:
انسان همان گونه که خیر را طلب میکند، همان طور شر را طلب میکند (اسرا/ ۱۱)
دوم: با اخلاص باشد؛ قرآن کریم میفرماید: خداوند را با اخلاص بخوانید (اعراف/ ۲۹)
گاهی دعای انسان حقیقی است، یعنی آنچه را میخواهد، در واقع خیر است «لیکن در دعا خدا را نمیخواند به این معنا که به زبان از خدا مسالت میکند ولی در دل همهی امیدش به اسباب عادی یا امور وهمی است.»[۴] امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «وقتی کسی از شما چیزی از خداوند درخواست میکند و انتظار اجابت دارد باید از همهی مردم مایوس باشد و امیدش فقط به خدا باشد. وقتی خداوند از قلب بندهاش این را بداند هر چه درخواست کند به او میدهد. خداوند به عیسی فرمود: ای عیسی همچون بندهی محزون در حال غرق شدن که هیچ یاوری ندارد، مرا بخوان».[۵]
آداب دعا
الف: آداب باطنی دعا
۲- دعا با قلب پاک: دلی که پر از وسوسههای شیطانی و هواهای نفسانی است نمیتواند با مبدا خیر و کمال مطلق در ارتباط باشد وقتی دل در طلب گناه باشد بر زبان راندن دعا و درخواست خیر، فقط ابراز کردن چند جملهی دروغ است لذا امیرمومنان ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «بهترین دعا آن است که از سینهای پاک وقلبی پرهیزگار صادر شود.»[۷]
۳- دعا همراه خوف و طمع: اگر دعا با توجه باشد، هم خوف به همراه دارد و هم طمع؛ ترس از گناه که مبادا انسان را مبغوض حق تعالی کند و در نتیجه مانع اجابت دعا بشود. اما از طرفی فضل و کرم خداوند باعث طمع انسان به استجابت دعا میشود. خداوند میفرماید: «در حال خوف و طمع دعا کنید.» (اعراف/ ۵۶)
۴- دعا با حال ذلت و گدایی: انسان همهی هستی خود را از خدا دارد و هیچ چیز او از خودش نیست. چه چیزهایی که مال شخص او، محسوب میشود و مخصوص خود اوست همچون روح و بدن. مال، همسر و فرزند؛ و چه نعمتهای عمومی که همهی بندگان خدا از آن بهرهمندند و اغلب، این نعمتها مورد غفلت و فراموشی هستند مثل خورشید، دریا، زمین و حتی قوانین طبیعی این جهان. بنابراین انسانها به معنای واقعی، فقیر هستندپس در دعا باید اول توجه به این فقر و ذلت خود داشته باشد و با همان حال دعا کند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «خداوند متعال به موسی وحی کرد: ای موسی، وقتی در پیشگاه من هستی، همچون بندهی ذلیل و فقیر باش.»[۸]
۵- خوش گمانی به خدا: برآوردن حاجت بندگان به هر اندازه بزرگ باشد برای خداوند، هیچ زحمتی ندارد و از طرفی خداوند کریم و بخشنده است و نعمتهای بیشماری را به بندگان خود داده است پس شایسته است انسان وقتی دعا میکند به اجابت آن خوش گمان باشد چنانکه امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «وقتی دعا کردی در همان حال فکر کن حاجتت برآورده شده و حاضر است»[۹] همچنین پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرمایند: به درگاه خداوند در حالی دعا کنید که یقین به اجابت دارید.[۱۰]
۶. اصرار در دعا: امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «قسم به خدا، چون بندهای در حاجت خود اصرار کند خداوند حاجتش را برآورد[۱۱]» و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرمایند: «هر کس دری را پی در پی بکوبد و اصرار کند عاقبت گشوده شود.»[۱۲] مولوی همین حدیث را به نظم کشیده:
گفت پیغمبر که چون کوبی دری عاقبت زآن در برون آید سری
ب: آداب ظاهری دعا
اول: آداب قبل از دعا:
۲- حمد وثنا: امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «هر دعایی که قبلش حمد خداوند نباشد، آن دعا عقیم است.»[۱۵] و پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرمایند: «اول تمجید خداوند سپس دعا.»[۱۶] این ادب را خود معصومین در دعاها و مناجاتهای خود رعایت میکردند. صحیفه سجادیه شاهد این مدعاست.
۳- صدقه دادن: دعا طلب خیر است و دادن صدقه اثبات عملی خیرخواهی است. لذا پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودهاند: «اول صدقه بدهید هر کس دعا را با صدقه شروع کند دعایش رد نمیشود.»[۱۷]
۴- صلوات: امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «هر کس حاجتی از خداوند متعال دارد با صلوات بر محمد و آل او شروع کند پس حاجت خود را ذکر کند در آخر دعای خود را با صلوات ختم کند چرا که خداوند متعال کریمتر از آن است که دو طرف دعا را قبول کند و وسط آن را نپذیرد.»[۱۸]
دوم: آداب همراه دعا:
۲- عمومیت دادن به دعا: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرمایند: «وقتی کسی دعا میکند آن را عمومیت دهد (و برای دیگران نیز دعا کند) چرا که باعث استجابت دعا میشود.»[۲۱] خود معصومین ـ صلّی الله علیه و آله ـ این نکته را رعایت میکردند. «امام حسن ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: یک شب مادرم به دعا ایستاد و من هر چه گوش کردم نشنیدم برای خودش دعا کند. پرسیدم چرا فقط برای دیگران دعا میکنید و خود را فراموش کردهاید. مادرم فرمود: الجار ثم الدار اول همسایه بعد اهل خانه.»[۲۲]
۳- پنهانی دعا کردن: خداوند میفرمایند: «پروردگارتان را در حال تضرع و مخفیانه بخوانید» (اعراف/ ۵۵) امام رضا ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «یک دعای پنهانی بنده برابر است با هفتاد دعایی که به صورت آشکارا وعلنی باشد.»[۲۳] چرا که بهترین راه برای فرار از ریا در عبادات، انجام مخفیانه آن است.
۴- دعای جمعی: به فرمودهی حضرت علی ـ علیه السّلام ـ: «دست خدا همیشه همراه جماعت است.»[۲۴]
دعا نیز اگر با جماعت باشد امکان اجابت آن بیشتر است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «هرگاه چهار نفر یک چیز را با هم از خدا طلب کنند، قبل از متفرغ شدن، دعایشان اجابت میشود.»[۲۵] همچنین میفرمایند: «وقتی پدرم از پیشامدی ناراحت میشد، زنها و بچهها را جمع میکرد و دعا میفرمود و بقیه، آمین میگفتند.»[۲۶]
پی نوشت :
[۱]. علامه حسن زاده آملی، نور علی نور، ص ۹.
[۲]. فرقان/ ۷۷.
[۳]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۲۴.
[۴]. علامه طباطبایی، المیزان، ج۲، ص ۴۸.
[۵]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۹، ص ۳۱۴.
[۶]. شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۴۷۳.
[۷]. ابن ابی جمهور احسائی، عوالی اللآلی، ج ۴، ص ۱۹.
[۸]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۱۳.
[۹] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۰۵.
[۱۰] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۹۰ ص ۳۰۵.
[۱۱]. شیخ کلینی، کافی،ج ۲، ص ۴۷۵.
[۱۲] غررالحکم، ص ۱۹۳.
[۱۳]. شیح حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۰.
[۱۴]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۱۳.
[۱۵]. شیح کلینی، کافی، ج ۲، ص ۵۰۳.
[۱۶]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۱۷.
[۱۷]. شیخ صدوق، عیون الاخبار الرضا، ج ۲، ص ۶۲.
[۱۸]. شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۴۹۴.
[۱۹]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۲۹۴.
[۲۰]. همان، ص ۳۰۸.
[۲۱]. شیخ کلینی، ج ۲، ص ۴۸۷.
[۲۲]. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۱۲.
[۲۳]. شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۴۷۶.
[۲۴]. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷.
[۲۵]. شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۱۶۰.
[۲۶]. شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۴۸۷.